به گزارش خبرنگار حوزه حوادث و انتظامی گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در مورخه 96/02/30 اخبار و اطلاعاتی در اختیار کارآگاهان پایگاه نهم آگاهی پایتخت قرار گرفت مبنی بر اینکه عامل جنایت شهرک احمدیه و قتل پیرزنی تنها در سال 1366 فردی به نام "جمشید" است که تاکنون هیچ کس از این موضوع اطلاع نداشته است.
کارآگاهان پایگاه نهم آگاهی در اولین مرحله از تحقیقات خود به بررسی صحت و سقم موضوع جنایت پرداخته و اطلاع پیدا کردند که در شهریور تابستان 1366 پیرزنی حدودا 70 ساله در محل سکونت زندگی اش به قتل رسیده و پروندهی آن جنایت همچنان در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در حال رسیدگی است.
اظهارات شاکی پرونده:
در بررسی اظهارات خانوادهی مقتوله مشخص شد که وی در زمان حیات خود با خانوادهی پسرش زندگی میکرده و در زمان وقوع جنایت در حالی که نوهی 4 سالهی اش خواب بوده، توسط قاتل یا قاتلان به قتل رسیده است.
پسر این پیرزن، در اظهاراتش به کارآگاهان عنوان داشت:
سال 1366 من به همراه مادر و خانواده ام در شهرک احمدیه – خیابان احمد خمینی زندگی میکردیم؛ شهریور 1366 قصد داشتم تا به همراه همسرم برای شرکت در مراسم ترحیم یکی از بستگان به شهرستان خدابنده برویم و در این مسافرت یک روزه دختر 4 ساله ام را نزد مادرم گذاشتم، اما پس از بازگشت از مسافرت بود که با جسد خون آلود مادرم که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود، روبرو شدم. از آن زمان تاکنون این پرونده همچنان در حال رسیدگی است؛ ما از هیچ کسی شکایتی نداریم، چراکه من و مادرم با هیچکس مشکلی نداشتیم.
اعترافات متهم:
متهم در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: حدودا 30 سال پیش با توجه به اینکه با پدرم مشکل مالی داشتم، پدرم مرا از خانه بیرون کرد؛ من که آن زمان تنها 16 سال داشتم، به خانه خواهرم رفتم؛ حدودا یک ماه در منزل خواهرم زندگی میکردم و طی این مدت پیرزنی را در همسایگی آنها میدیدم که یک رأس بز نگهداری میکرد و بنا به گفتههای خواهرم با خانوادهی پسرش در خانهی روبرو سکونت داشت. یک روز خواهرم در مابین صحبت هایش عنوان داشت که چند روز پیش یک موتوری را دیده که بنا به گفتهی وی مبلغ 350 هزار تومان پول برای پیرزن آورده است؛ پس از آن وسوسهی سرقت پولها به جانم افتاد تا اینکه یک روز به قصد سرقت وارد خانهی پیرزن شدم. روز جنایت پیرزن داخل حیاط خانه در حال خرد کردن سبزی برای بزش بود که مرا دید؛ پرسید که آنجا چکار میکنم؟ که به دروغ عنوان داشتم که دلم درد میکند و به این بهانه از او درخواست نبات کردم؛ پیرزن که به حضور بی اجازه من در داخل خانهی حیاطشان مشکوک شده بود، عنوان داشت که نبات ندارد و در ادامه به قصد بیرون کردن من از خانه، مرا به عقب هل داد. روی زمین افتادم؛ ناگهان دستم به چاقویی خورد که پیرزن با آن سبزی خرد کرده بود؛ ترسیده بودم؛ با چاقو به پیرزن حمله ور شدم؛ نمیدانم چند ضربه به او زدم؛ پس از ارتکاب جنایت جسد پیرزن را به داخل خانه کشیدم؛ شروع به وارسی وسایل داخل خانه کردم، اما هیچ پولی پیدا نکردم. به خانهی خواهرم برگشتم و پس از تعویض لباسهای خون آلود، با دوچرخه محل را ترک کردم؛ خواهرم زمانیکه متوجه شد که پیرزن همسایه شان توسط من به قتل رسیده، چند ماه پس از این ماجرا خانه اش را فروخت و از آن محل رفت؛ طی این مدت دچار عذاب وجدان شدیدی بودم؛ هیچ کدام از کارهایم درست از آب در نمیآمد و همیشه گرفتار و بدهکار بودم؛ هر بار که معاملهای میکردم، ضرر میکردم و مردم به عنوان کلاهبرداری از من شکایت میکردند.
سرهنگ کارآگاه حسین زارع، رئیس پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: باتوجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم قضایی صادر و متهم جهت ادامهی تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.