قرنها پیش از ظهور اسلام در نقطه شرقی و شمالی شبه جزیره عربستان، سه تیره از عرب وجود داشته اند; بدین شرح:
1- اعراب بائده
قبل از همه در عربستان می زیسته اند، و برای خود دوران و سرگذشتی داشته اند، ولی طی حوادث شومی منقرض گشتند و نابود شدند. به همین جهت نیز به آنها «بائده » می گویند، یعنی نابود شده و از میان رفته.
گویا اینان همان قوم عاد و ثمود و غیره بوده اند که در سرزمین «احقاف » یعنی جائی که امروز کشور مسقط و عمان است، می زیسته اند، و در نقاط دیگر شبه جزیره هم پراکنده بودند. در روزگار طلوع اسلام، الواح و قبوری باقی مانده بود که مردم آنها را به همان عرب بائده نسبت می دادند.
2- اعراب نجد
اینان که در شرق شبه جزیره به صورت قبائل مختلف می زیستند، روزگار خود را حتی در یک قرن پیش با چادرنشینی و جنگ و گریزها می گذرانیدند. از نیم قرن به این طرف خاندان سعودی در این منطقه حکومت خود را تشکیل داده و امروز پایتخت آنها «ریاض » در منطقه نجد واقع است (1)
3- اعراب حجاز
عرب اصیل شبه جزیره که قرن ها بواسطه وجود خانه خدا (کعبه) در میان آنها، محترم ترین مردم به شمار می رفتند، در قسمت شمال و غرب جزیره به سر می بردند. شهرهای حجاز هنگام ظهور اسلام مکه و مدینه و طائف بود. در کنار دریای سرخ و سی و دو فرسخی شهر مدینه هم «ینبع » قرار داشت، که خود بندری بوده است، و رابط میان حجاز و آفریقا به شمار می رفت.
قریش نجیب ترین مردم حجاز بودند که در شهر مکه سکونت داشتند. نجابت و احترامی که قریش در میان سایر قبایل مختلف عرب کسب کرده بودند، به خاطر «کعبه » خانه خدا و یادگار حضرت ابراهیم و اسماعیل بود که قریش خود از اولاد حضرت اسماعیل به شمار می رفتند. به طوری که عموم قبایل عرب در یمن و حجاز و نجد و دیگر نقاط کعبه و شهر مکه را محترم شمرده و آن مکان مقدس را رمز اعتبار خود می دانستند.
هر ساله اعراب از بادیه ها و شهرها در ماه رجب و ذی حجه برای زیارت کعبه و انجام مراسم، و زیارت بت های مشهور خود به مکه و منا می آمدند. از میان عرب عدنانی و قریش قبائلی که شهرت داشتند عبارت بودند از: بنی هاشم، بنی امیه، بنی مخزوم، بنی اسد، بنی نوفل، بنی جمح، بنی عدی، بنی سهم، بنی عبدالدار، بنی زهره، و غیره.
و از اینان نیز تیره هائی به وجود آمدند که در تاریخ اسلام از ایشان یاد می شود.
از این قبائل چهار قبیله بیش از بقیه شهرت داشتند، و محل اعتبار و مورد توجه بودند: بنی هاشم، بنی امیه، بنی مخزوم، بنی عبدالدار. هنگام بالا گرفتن کار پیغمبر (صلی الله علیه و آله) در مکه و مدینه، بزرگ بنی هاشم پیغمبر اسلام، و بزرگ بنی امیه ابوسفیان، و بزرگ بنی مخزوم ابوالحکم بود که بعدها بواسطه خودسری و جهالتش در مقابل اسلام و پیغمبر (صلی الله علیه و آله) «ابوجهل » خوانده شد.
مردم قریش طی سفرهای بازرگانی خود در شام و فلسطین با نصارا، و در حیره (عراق) با ایرانیان و در یمن با یهودیان حمیری آشنا شدند، و از مجموع این برخوردها به میزان زیادی از طرز تفکر و آداب و رسوم آنها آگاهی یافتند، بدون اینکه راه و روش و آداب و رسوم خود را از دست بدهند، یا تحت تاثیر آنها قرار گیرند.
کار قریش در مکه و طائف تجارت، و اعراب بادیه شترچرانی و جنگ و گریز و قتل و غارت بود. قرآن مجید از این دو وضع قریش و اعراب بادیه در موارد مختلف سخن گفته و اوضاع و احوال و طرز زندگی و روحیات و صفات آنها را بازگو می کند
پی نوشتها:
1- (یکی از کارهای زشتی که این خاندان نمودند این است که سرزمین مقدس حجاز و محیط طلوع آخرین دیانت الهی و پیغمبر ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله) را به جای اینکه عربستان بنامند، بنام جد خود «سعود»، عربستان سعودی نامیدند. و آن سرزمین مقدس را که تعلق به عموم مسلمانان جهان دارد بعنوان ملک شخصی خود در آوره اند!)