قبایل موسوی و عیسوی در شبه جزیره

پیش از ظهور دین مبین اسلام، دو کیش «موسوی» و «عیسوی» در عربستان پیروانی داشته است و در نواحی جنوبی عربستان، دین «یهود» تا آنجا پیش رفته بود که پادشاه یمن «ذونواس» آن را پذیرفت و بسیاری از مسیحیان «نجران» از جمله «عبد الله بن ثامر» ، پیشوای ایشان را به جرم عیسوی بودن با وضع فجیعی به قتل رسانید (۱).

پیش از ظهور دین مبین اسلام، دو کیش «موسوی» و «عیسوی» در عربستان پیروانی داشته است و در نواحی جنوبی عربستان، دین «یهود» تا آنجا پیش رفته بود که پادشاه یمن «ذونواس» آن را پذیرفت و بسیاری از مسیحیان «نجران» از جمله «عبد الله بن ثامر» ، پیشوای ایشان را به جرم عیسوی بودن با وضع فجیعی به قتل رسانید (1).

یهودیان جنوبی در حدود قرن اول پیش از میلاد، به نواحی شمال عربستان مهاجرت کرده بودند و در «یثرب» ، «وادی القری» ، «تیماء» ، «خیبر» و «فدک» بیشتر به کار کشاورزی سرگرم بودند و چنانکه در تاریخ هجرت رسول اکرم گفته خواهد شد، سه طایفه یهودی مذهب «بنی قریظه» ، «بنی نضیر» و «بنی قینقاع» در مدینه و اطراف آن سکونت داشتند.

دین عیسوی بیشتر در «نجران» و نواحی شمال غربی، در میان «غسانیان» و «تغلب» و «قضاعه» و نیز در شمال شرقی عربستان در میان اهل حیره کم و بیش رواج داشت.دولت حبشه و دولت روم شرقی نیز پشتیبان عیسویان بودند، البته در اثر مجاورت با امپراطوری ایران و نفوذ ایرانیان در حکومت یمن، مردمی از عرب با عقاید دینی ایرانیان هم آشنائی پیدا کرده بودند.

ابن قتیبه دینوری می نویسد (2): نصرانیت در میان مردم دو قبیله «ربیعه» و «غسان» و برخی از «قضاعی ها» و یهودیت در میان قبایل «حمیر» ، «بنی کنانه»«بنی حارث بن کعب» و «کنده» و مجوسیت در میان قبیله «بنی تمیم» رواج داشته است.از مجوسیان بنی تمیم: «زرارة بن عدس (3) تمیمی» و پسرش «حاجب بن زرارة بن عدس» و «أقرع بن حابس» صحابی بوده اند.

آنگاه می گوید که: زندقه در میان قبیله «قریش» بود و آن را از مردم «حیره» گرفته بودند، سپس داستان «بنی حنیفه» را می نویسد که: در جاهلیت از خرما و روغن برای خود بتی ساختند و روزگار درازی آن را پرستش می کردند، و چون قحطی و گرسنگی پیش آمد و به خوردن آن پرداختند .

یعقوبی بعد از بیان اسامی بتهای عرب و کیفیت حج و تلبیه های ایشان و نشان دادن دو صنف «حمس» و «حله» و بدعت هائی که «حمس» یعنی قریش و خزاعه و کنانه (4) و نیز «حله» در مراسم حج گذاشته بودند می گوید: «سپس قومی از عرب به کیش «یهود» در آمدند و از این دین جدا شدند، دیگرانی کیش نصرانی گرفتند، قومی هم زندیق شدند و به کیش «ثنوی» در آمدند.از عرب آنان که یهودی شدند، همه مردم یمن بودند، چه «تبع» (تبان أسعد أبو کرب) دو نفر از دانشمندان یهود را به یمن آورد و بتها را باطل شناخت و کسانی که در یمن بودند یهودی شدند.

مردمی از «أوس» و «خزرج» نیز پس از بیرون رفتن از یمن برای همسایگی با یهودیان «خیبر» و «بنی قریظه» و «بنی نضیر» به کیش یهود در آمدند، و مردمی از «بنی حارث بن کعب» و قومی از «غسان» و قومی از «جذام» نیز یهودی شده بودند.

مردمی هم از طوایف عرب کیش «نصرانی» را گرفتند، از جمله قومی از قریش از «بنی أسد بن عبد العزی» که از آنهاست، «عثمان بن حویرث بن أسد بن عبد العزی» و «ورقة بن نوفل بن أسد» و نیز «بنی امری ء القیس بن زید مناة» از «بنی تمیم» و «بنی تغلب» از ربیعه، و طیی ء و مذحج و بهراء و سلیح و تنوخ و غسان و لخم از یمن.حجر بن عمرو کندی هم زندیق گشته بود» .

پی نوشت ها:

1 قرآن مجید سوره بروج (85): 4 8، سیره ابن هشام، ج 1، ص 34 .36

2 معارف: زیر عنوان «ادیان عرب در عصر جاهلیت» ، ص .621

3 عدس در نسخه به ضم عین و فتح دال (عدس) ضبط شده بود، اینجانب آن را به صورت مذکور در متن تصحیح کردم. (ر.ک: به جمهرة أنساب العرب تألیف ابن حزم ص 232، چاپ مصر دار المعارف سال 1391 و پاورقی 2 از همان صفحه) .م.

4 ظاهرا اضافه «و کنانه» از قبیل سهو قلم است (رجوع شود به تاریخ یعقوبی، ج 1 ص 297 چاپ دار العراق بیروت، سال 1955 م.1375 ه). م.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر