«تفسیر موضوعى» عبارت است از: گردآورى آیات قرآنى مربوط به موضوعى خاص و تحلیل آنها و به دست آوردن نظریه قرآن درباره آن موضوع. گرچه تفسیر موضوعى در عصر اخیر، بیشتر مورد توجه اندیشمندان واقع شده، اما نه پدیدهاى نوظهور است و نه امرى ناپسند. در همین رهگذر نظر مفسرین قرآن و پژوهشگران این حوزه را درباره چیستی و چرایی «تفسیر موضوعی» جویا شدیم که در ادامه مشروح گفتوگوی ایکنا با حجتالاسلام مهدی رستمنژاد را میخوانید.حجتالاسلام والمسلمین مهدی رستمنژاد، عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص) در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)،
گفت: میتوان برای «تفسیر موضوعی» دو تعریف کلی ارائه بدهیم. نخست، تفسیر
موضوعی اعم و دوم تفسیر موضوعی اخص. منظور از تفسیر موضوعی اعم این است که بخواهیم
پاسخ هر موضوعی را از قرآن پیدا کنیم. به عنوان مثال بخواهیم معنای «پلورالیسم» را
در قرآن بیابیم؛ با این نگاه تمام پایاننامههایی که از منظر قرآن نوشته میشود،
میتوانند به نوعی تفسیر موضوعی باشند.
نویسنده کتاب اعراب قرآن افزود: تفسیر موضوعی خاص به این معناست که مفسر
برای خود نظام وهندسهای ترسیم کند و موضوعات قرآن را در آن چارچوب تعریف کند،
مانند کاری که آیتالله مکارم شیرازی در کتاب «پیام قرآن» انجام دادهاند. در این کتاب
آیتالله مکارم شیرازی سلسله موضوعاتی
چون خداشناسی، توحید، نبوت، امامت و معاد در یک نظام هندسهای قرار میدهند و آنها
را تعریف میکنند. کتاب «معارف قرآن» آیتالله مصباح و «تفسیر موضوعی» آیتالله
جوادی آملی از دیگر نمونههای تفسیر موضوعی اخص است.
وی در ادامه گفت: تفسیر موضوعی اخص، برای خود چارچوب خاصی دارد و کل
موضوعات قرآنی را اولویتبندی میکند مثلا مشخص میکند کدام موضوعات اصیل هستند و
کدام موضوعات حاشیهای و شاخهای محسوب میشوند.
نویسنده کتاب جلوههای پیام الهی در قرآن تصریح کرد: تفسیر موضوعی در
معنای اول، به درازای قرآن است، اما تفسیر موضوعی در معنای دوم در بین شیعیان جدید
است و مفسرین معاصر بیشتر به این تفسیر متمایل هستند.
تعریف اجمالی تفسیر موضوعی
رستمنژاد اظهار کرد: پس در یک تعریف اجمالی میتوانیم بگوییم تفسیر موضوعی
به این معناست که آیات مربوط به موضوعی را از هر کجای قرآن استخراج کنیم بدون
اینکه توجه داشته باشیم این آیه مربوط به چه سورهای است و در کجایی قرآن قرار
گرفته است. به عنوان نمونه، «توحید» را از قرآن استخراج کنیم بدون توجه به ترتیب
نزول آیات.
نویسنده کتاب شگردهای دینستیزی از نگاه قرآن افزود: به نظر من اتفاقی که
در تفسیر موضوعی میافتد این است که میتوانیم نظر جامع قرآن را درباره یک موضوع
بفهمیم. این در حالی که در تفسیر ترتیبی نمیتوانیم این نسبت را مشخص کنیم. پس اندیشه
قرآنی زمانی شکل میگیرد که آیات مربوط به مسئلهای را یکجا ببینیم آن زمان است که
میتوان نظر داد که قرآن نظرش درباره یک موضوع و مسئله خاص چیست.
رستمنژاد درباره تقطیع آیات در تفسیر موضوعی گفت: در تفسیر موضوعی ارتباط
بین آیات مطرح نمیشود اگر آیهای را به تنهایی و بدون لحاظ ترتیب و سیاقی که سوره
در آن است بررسی کنیم در واقع تفسیر موضوعی انجام دادهایم.
توجه به سیاق آیات در تفسیر موضوعی
وی در ادامه گفت: به نظر من مفسری که تفسیر موضوعی انجام میدهد باید قبل
و بعد آیات را ببیند وگرنه اشکال تقطیع آیات
بر این تفسیر وارد است. مفسرین ما وقتی در تفسیر موضوعی وارد میشوند قبل
از تفسیر موضوعی تفسیر ترتیبی انجام میدهند؛ بنابراین این اشکال در ادامه کار
برطرف میشود یعنی مفسر به ترتیب آیات توجه میکند و آن را لحاظ میکند.
این استاد دانشگاه در خصوص موضوعی نازل نشدن قرآن گفت: قرآن
موضوعی نازل نشده است، در نزول قرآن مصلحت دیگری هم مطرح بود. قرآن نمیخواست یک
انبوهسازی اطلاعات کند و یک جا بحث توحید را مطرح کند خداوند میخواستند همزمان
با نزول آیات و همپای نزول آنها جامعه را با اساس همان معارف، تعالی ببخشد و نیروی
انسانی و جامعه را تربیت کند پس قرآن کتاب قانون صرف نیست.
رستمنژاد افزود: قرآن کتابی است که همزمان با نزول باید اجرا میشد آن
هم به دست پیغمبر(ص). مسئولیت پیغمبر فقط ابلاغ قرآن نبود بلکه اجرای قرآن نیز بود
پس امکان نزول قرآن به صورت موضوعی در آن زمان فراهم نبود 23 سال طول کشید که
جامعه عرب به بلوغ رسید پس این امکان نبود که از روز اول مسئله توحید یکجا باز شود
مباحث توحید دقیق است و در دل خود جبر و اختیار و قضا و قدر نهفته است.
وی در ادامه گفت: مگر میتوان مفاهیمی چون قضا و قدر الهی و جبر و اختیار
را از روز اول به مسلمانانی که در ابتدا تنها موظف بودند بگویند «لاالله الا الله»
فهماند؟ پس نزول قرآن به شکل موضوعی منتفی است. امروز ما هستیم که میتوانیم از
قرآن تفسیر موضوعی ارائه بدهیم چرا که قرآن به صورت کامل در اختیار ماست.
اغراض مستشرقان از تفسیر موضوعی قرآن
رستمنژاد اظهار کرد: در حال حاضر اگر بخواهیم مفهومی را از قرآن بفهمیم
باید به تفاسیر ترتیبی و موضوعی مراجعه کنیم الان قرآن کامل است و مانند زمان
پیامبر(ص) در بین راه نیست که در حال کامل شدن باشد اگر بخواهیم به اندیشه جامع
قرآنی در یک مسئله برسیم باید به تفاسیر موضوعی مراجعه کنیم حتی تفاسیر ترتیبی که
امروز نوشته میشود در عین اینکه ترتیبی هستند تفسیرموضوعی نیز هستند مانند
تفسیر«المیزان» این تفسیر در عین حال که ترتیبی جلو میرود اما موضوعی به مسائل مینگرد.
وی در آخر درباره اهداف مستشرقان در روی آوردن به تفاسیر موضوعی گفت: مستشرقان
در روی آوردن به تفاسیر موضوعی اهداف گوناگون دنبال میکنند بعضیها از روی
کنجکاوی به این تفسیر علاقه نشان میدهند و میخواهند بدانند نظر قرآن درباره جهاد و
خشونت چیست؟ اما بعضی دیگر هدف تخریب
قرآن و اهداف اقتصادی دارند. به نظر من مفسر هم
باید هنر تفسیر ترتیبی را بداند و هم تفسیر موضوعی. و تفسیر موضوعی کار هر کسی
نیست.