بررسی پیش فرض های شرق شناسان در ترجمه ی قرآن (۱)

چکیده پیش فرض ها و پیش انگاره های (اعتقادی) یکی از عوامل اثر در بازآفرینی (ترجمه) متون به ویژه متون دینی است

بررسی پیش فرض های شرق شناسان در ترجمه ی قرآن (1)

چکیده

پیش فرض ها و پیش انگاره های (اعتقادی) یکی از عوامل اثر در بازآفرینی (ترجمه) متون به ویژه متون دینی است. در فرآیند ترجمه، از جهتی به هدف ارائه پاسخ های مناسب به اثرپذیری های شناختی خواننده متون و از جهتی دیگر برای تامین خواسته و انتظارات جامعه ی مذهبی خود، انگاره های خود را به نحو شایسته در متن منعکس می نماید. بازتاب این انگاره ها، مترجم را به ایجاد تعدیلات و تغییراتی در متن برای میل به این هدف مجاب می کند.
در این نوشتار به بررسی پیش انگاره های شرق شناسان- چه مثبت و چه منفی- در ترجمه ی قرآن و دیدگاه های آنان پیرامون شخصیت پیامبر اسلام و کتاب آسمانی قرآن و مصدر و منشا آن پرداخته شده است.

کلید واژه ها: ترجمه ی قرآن، شرق شناسان، مستشرقان، پیش فرض ها

مقدمه

اگر بپذیریم که ترجمه ی نوعی «بازآفرینی متن است، در این صورت، ترجمه را عرصه ی بازتاب اندیشه های نویسندگان و مترجمان دانست. مترجم با توجه به شرایط حاکم بر موقعیت ارتباطی، پیش انگاره های فرهنگی، سیاسی، اعتقادی و عوامل اثرگذار به انتقال پیام متن به زبان مقصد می پردازد. در فرآیند بازآفرینی، مترجم، متن را در گستره ی اندیشه و جهان بینی خود، تجزیه و تحلیل می کند و با پیش انگاره های خود، تعدیلات و تغییراتی در آن ایجاد می نماید. در پایان این فرآیند، متن ترجمه شده بازتاب آمیزه ای از بینش ها، گرایش ها و در یک کلام، تلفیقی از جهان بینی نویسنده و مترجم می گردد. موضع فکری، پیش فرض ها و پیش انگاره های فرهنگی و اعتقادی و عوامل اثرگذار دیگر، مترجم را در ایجاد اصلاحات و تعدیلاتی در متن زبان مقصد مجاب می کند. بدین وسیله مترجم فضایی برای انعکاس اندیشه های خود و در عین حال، برآوردن توقعات و نیازهای عاطفی و اعتقادی جامعه ی خود در بازآفرینی متن پیدا می کند. این اثرگذاری در برگرداندن متون به ویژه متون سیاسی، فلسفی و دینی از دقت، حساسیت و اهمیت خاصی برخوردار است. لذا در این پژوهش تلاش شده است که ابتدا پیشینه ای از ترجمه های انگلیسی قرآن و انواع آن بیان شود و سپس به پیش فرض ها و پیش انگاره های مثبت و منفی شرق شناسان در ترجمه ی قرآن و دیدگاه های آنان پیرامون شخصیت پیامبر اسلام و مصدر و منشا قرآن پرداخته شود. نخست، به بیان پیشینه ی ترجمه های انگلیسی قرآن پرداخته می شود.

پیشینه ی ترجمه های انگلیسی قرآن

نخستین ترجمه ی قرآن به یک زبان غربی به همت پژوهنده ی انگلیسی را برتوس ریتننسس (Robertus Retenensis) در قرن دوازدهم میلادی از روی نمونه ی ترجمه ی لاتینی بطرس المکرم سراسقف کلونی (cluny) انجام گرفت و به سال 1143 م پایان یافت و نسخه های خطی آن رواج قابل ملاحظه ای یافت. 4 قرن بعد، این ترجمه ی لاتینی در بازل Basel منتشر شد و ویراستار آن تئودور بیبلیاندر (بوخمان Buckman) اهل زوریخ بود. این ترجمه سرشار از بی دقتی و بدفهمی بود و از روی غرض و با گرایش ردیه نویسان انجام گرفته بود، مع ذلک اساس ترجمه های اولیه به زبان های جدید اروپایی قرار گرفت. این ترجمه به ترتیب به زبان های ایتالیایی آلمانی و هلندی ترجمه شد. در سال 1647 م آندره دوریه (Ander duryer) (Ryer از اشراف زادگان تجار لوان (Levant) ترجمه ای فرانسوی در پاریس انتشار داد؛ ترجمه ی روسی در سال 1776 م. در سن پترزبورگ چهره نمود. هم چنین ترجمه ی فرانسوی ساواری (savary) در سال 1783م و به دنبال آن ترجمه ی دیگری به فرانسه به قلم کازیمیرسکی (kasimirsky) در سال 1840 م.منتشر شد.
تعلق خاطر فرانسویان به اسلام، ناشی از نقش و نفوذ فرانسه در شمال آفریقا بود. آلمانی ها ترجمه ی شوایگر (schweigger) را با بحث درباره ی اختلاف قرائات به کوشش بویزن (boysen) در ترجمه ی 1773 م. انتشار داد. هم چنین ترجمه ی آلمانی وال (wahl) در 1828 م. و ترجمه ی اولمان (ulmann) در 1840 م. منتظر شد. به موازات سایر فعالیت، ماراچی (maracci) در سال 1689 م. ترجمه ی لاتینی دیگری از قرآن همراه با متن عربی و منقولاتی از آثار تفسیری مختلف عربی تعمداً به نحوی انتخاب و کنار هم دیگر نهاد که بدترین تصویر را از اسلام عرضه نماید. این که مقصودش بی اعتبار جلوه دادن اسلام است، از عنوان مجلد آغازین آن هویدا بود که «ردیه ای بر قرآن» (A Refutation of the Quran) نام داشت.
نخستین ترجمه ی انگلیسی که توسط راس (Ross) انجام گرفت، صرفاً مبتنی بر ترجمه ی فرانسوی دوریه در سال 1647 م. بود. ترجمه ی انگلیسی جرج سیل (George Sale) که در سال 1734 م. منتشر شد، مبتنی بر ترجمه ی بدنام ماراچی بود و حتی همان مدخل آغازین و یادداشت های مغرضانه ی یک سونگرانه را همراه داشت. ترجمه ی رادول (Rodwell) که نخستین بار در سال 1861م. منتشر شد، نمونه ایی دیگر از حملات ضد اسلامی یک مترجم غرض ورز است.
ترجمه ی ای.اچ.. پالمر (E. H. Palmer ) هم از نظر تلاش علمی ناموفق است و هم می کوشد قرآن را به انگلیسی محاوره ای که به گمان او با سبک بی انسجام قرآن همخوانی بیشتری دارد، ترجمه کند. ریچارد بل (Richard Bell) هم ترجمه ی انگلیسی اش را در سال 1937 م. ترجمه کرد. صدمه ای که کوشش ناموجه- آگاهانه یا ناآگاهانه- از سوی این مترجمان غیر مسلمان به تصویر اسلام زد، پژوهشگران مسلمان را به چالش گری و به دست دادن ترجمه های درست و دقیق قرآن به زبان های غربی، به ویژه انگلیسی برانگیخت. در سال 1694 م. متن کامل قرآن به عربی برای نخستین بار در هامبورگ زیر نظر و با همت آبراهام هینکلمان (Abraham Hinkelmann) منتشر شد. نخستین ترجمه ی انگلیسی به قلم یک مسلمان که در اوایل قرن بیستم منتشر شد، به همت محمد عبدالحکیم خان، اهل پاتیالا (Patiala) در سال 1905 م. بود. سپس میرزا حیرت دهلوی ترجمه اش را در سال 1919 م. منتشر کرد. ترجمه ی حافظ غلام سرور، ترجمه ی اسلامی بسیار ارزشمندی است که در سال 1930 م. منتشر شده، اما بدون همراه داشتن متن مقدس قرآن چاپ شده است. همچنین در سال 1930 م. انگلیسی مسلمان شده ای به نام مارمادوک پیکتال (Mermaduke Picthall) ترجمه اش را درباره ی قران کریم را انتشار داد. (حسین عبدالرؤف، 71/1- 72؛ ریچارد بل، 91/2- 98؛ قدوانی، 210/10- 212)

انواع ترجمه های انگلیسی قرآن

دو نوع ترجمه ی قرآن وجود دارد: نوع اول، ترجمه ی معناگرایانه است که زبان یا نثر کهن و نیز آرایش واژگانی یا عبارت پردازی دقیق را پیش می گیرد، مانند ترجمه های بل (1937م)، پیکتال (1969 م.) آربری (1980م)، عبدالله یوسف علی (1983م). این ترجمه های ادبی «رهیافتی به ترجمه دارد که اجازه می دهد زبان متن اصلی بر زبان مقصد (ترجمه) احاطه داشته باشد».
نوع دوم، ترجمه ی اطلاع یا ارتباط گر است و امکان می دهد که قرآن به زبان انگلیسی امروزی و اطلاع بخشی، مانند ترجمه های اکبر (1978م)، اروینگ (Irving/1985م) و ترنر (Turner/ 1997م) بر گردانده شود.
از نظرگاه اکبر، تقریباً تمامی ترجمه های موجود انگلیسی از قرآن، از نارسایی های ترجمه های تحت اللفظی برخوردار است. او همچنین می گوید که این ترجمه ها از انگلیسی کهن گرایانه ی کتاب مقدس استفاده می کنند که معانی قرآن را نامفهوم می سازد و نیز هر بخش از قرآن را جدا می کنند و شماره می زنند و آن را کل هم بسته ی مستقلی می نمایند و بدین سان حیات و نیروی پویایی را از آن به دور می سازند .
اروینگ در تلاشش برای ترجمه ی قرآن بر آن است که ترجمه ی کارآمد به دست دهد که به آسانی قابل فهم باشد. اروینگ کوشیده است که آسان ترین و سر راست ترین واژه ی موجود را به نحوی به کاربرد که نوجوان مسلمان این قرن و هم چنین علاقه مندان غیر مسلمان به آسانی پیام آن را به دست آورند. این امر، مستلزم آن است که واژگانی کاملاً جدید با وجود مشکلاتی معنایی که دارد، ساخته شود و نه آن که از اصطلاحات دست فرسوده که بیشتر در حوزه های دیگر معنی می دهد، استفاده شود. اروینگ از رهیافت خود در ترجمه دفاع می کند و می گوید که ترجمه های نوع دیگر احساس کمال و جمالی در ذهن شنوندگان یا خوانندگان به بار نمی آورد. «اکبر» بر آن است که منتقل کردن دقیق هر فحوا یا به اصطلاح سایه و هاله ی معنایی که در کلمه ی عربی وجود دارد، به زبان انگلیسی دشوار است و می گوید شاید ترجمه ی آزاد بهتر باشد که معنای هر جمله ی عربی را به عنوان یک واحد، به انگلیسی بهتر می رساند (حسین عبد الرؤف، 73/1 و 74) .

پیش فرض های منفی شرق شناسان در ترجمه ی قرآن (دیدگاه های منفی شرق شناسان نسبت به شخصیت پیامبر و قرآن)

1. تاثیر آموزه های کلیسا و تعالیم کتاب مقدس بر ترجمه ی قرآن
اروپا در طی قرن ها نسبت به اسلام نظر مساعدی نداشت، به این معنا که از توجه به کارهای مثبت و تمدن مسلمانان چشم پوشی شد؛ زیرا تحقیق دستخوش اقراض حرفه ای مذهبی شده بود. (آربری، خدمت و خیانت مترجمان قرآن، 14)
«پروفسور آربری» همواره بر این نکته تاکید می ورزد که برای شناخت و تایید یک ترجمه ی خوب و منصفانه از قرآن باید به واژهها و مترادف ها و تعابیر معادل آن ها نیز توجه داشت. حال آن که دسته ایی از مترجمان قرآن تحت تاثیر واژه های و تعابیر کتاب مقدس، متون ترجمه ی قرآن را سخیف و شبهه ناک ساخته اند و برخی دیگر متاسفانه با ایجاد شبهه و القای تردید در ذهن خواننده ی مسیحی و غربی، زمینه ی ایجاد تفاهم را تیره و تار و عرصه ی نواندیشی مسیحیان را تنگ و تاریک نموده اند. (همو، 18)
«دوزی» شرق شناس هلندی تصریح می کند که غرب از همان آغاز امر نسبت به اسلام بغض ریشه دار و عداوت غیر قابل وصفی نشان می داد. (همو)
«سردنیسن راس» ( Sir Denison Ross) شرق شناس انگلیسی اعتراف می کند که «طی چندین قرن، اطلاعاتی که اکثریت اروپائیان راجع به اسلام داشتند، روی هم رفته به طور کلی، مبتنی بر روایت ها؛ یعنی گزارش های تحریف شده ی مسیحیان متعصب بود و همین معنا منتهی به شیوع مجموعه ایی از تهمت های ناروا و دور از انصاف گردید و راجع به چیزهایی که در نظر اروپا خوب و پسندیده نمی نمود، اقراق و مبالغه و سوء تعبیر می شد». (همو، 19)
«پروفسور حتی» که خود عربی مسیحی است، درباره ی قرآن می نویسد: محمد با کمال بی باکی به تبلیغ ادامه می داد و افرادی را از پرستیدن خدایان کاذب به پرستش خدای یگانه (الله) دعوت می کرد. او که به یهودیان و مسیحیان رشک می برد، از این که کتاب مقدسی دارند، تصمیم گرفت که ملت او نیز کتاب مقدسی داشته باشند. (همو)
«رادول» پیرامون شخصیت پیامبر اسلام می گویید: «با بررسی عمیق تر در متون و منابع مطمئن تاریخی و نگرش دقیق تر به شخصیت حقیقی و صفات و سجایای محمد که تاریخ آن را به ثبت رسانده است، در می یابیم که کمترین دلیل و سند تاریخی در توجیه آن زبان تند و تیز ناسزاگو، سرزنش آلود و عیب جوی پرمدعاهایی، مانند «ماراچی» و «پریدو» (Prideaux) و دیگر مدعیان یاوه گو و هرزه درایان حیوان صفت وجود ندارد و همه ی این یاوه ها و اراجیف از سر بغض و کینه و عداوت و تعصب بوده است. آن چه به زلال حقیقت نزدیک است، این است که بگوییم وی ]پیامبر[ آموزگار بزرگ صمیمی و پراشتیاق و تلاشگری بود..». (همو، 69- 70). «رادول» در ادامه می گوید: «عناصر بنیادین شخصیت پیامبر به عنوان مولف اصلی [ قرآن] در نظام اسلامی بر دو اصل اساسی استوار بوده است: حقیقت و صداقت و خیر و نیکی. تحلیل گران، ریشه گرفتن و گسترش و اشاعه ی این پدیده [اسلام] را در تاثیر و نفوذ آموزه ها و تعالیم پیامبر می دانند، ولی عامل دیگری که در گسترش اسلام نقشی موثر داشتند و به آن حرکت فزاینده و گسترده ای بخشیده، نیروی رزمنده ی فاتح و فداکار و صمیمیت پیروان این آئین سترگ است که مدت 13 قرن به آن پایداری و ایستایی و استواری بخشیده و بیش از یکصد میلیون نفر از نژاد بشری را پیرو این کیش نموده است؛ یعنی جمعیتی که بیش از ساکنان کره ی زمین را در بر می گیرد (همو،72-73) و البته آمار فوق مربوط به اواسط قرن نوزدهم بوده است. اکنون طبق آخرین آمار جهانی، مسلمانان یک چهارم جمعیت دنیا را تشکیل می دهند.
نویسندگان کتاب رسمی «تاریخ اسلام» دانشگاه کمبریج انگلستان انبوه دیدگاه های منفی غربیان را ناشی از کتیبه های صلیبی شمرده و یکی از دشواری های دستیابی اسلام پژوهان غربی را واقعیت اسلام چنین ترسیم می کنند: «دشواری دیگر آن است که هنوز بعضی از خوانندگان غربی از تاثیر پیش داوری هایی که از نیاکان قرون وسطائی به میراث برده اند، خلاص نشده اند. از تلخی و سختی جنگ های صلیبی و جنگ های دیگر بر ضد مسلمانان، این نتیجه حاصل شده بود که مسلمانان و بالخاصه حضرت محمّد را مجسمه ی هر چه بدی است، بدانند و اثر متداوم تبلیغ این اندیشه هنوزاز طرز تفکر مردم مغرب زمین نسبت به اسلام محو نشده است». (آربری، تاریخ اسلام، 64).
2. غیر الهی بودن قرآن و برخاسته بودن آن از سوی محمد (ع)
«آندره دوریه (Andre de Ryer) اهل فرانسه در سال 1647 م. ترجمه ایی از قرآن به زبان فرانسوی منتشر کرد و دو سال بعد، همین ترجمه اش از قرآن به زبان انگلیسی برگردانده شد و تحت این عنوان کنجکاوانه و خصومت آمیز به چاپ رسید:
«قرآن محمد» (The Al-soran of Mohomet)، ترجمه شده از عربی به فرانسه توسط «دوریه لرد،
مالزیر (The Sieur du Ryer. Lord ap Malezair) ، نماینده ی سیاسی پادشاه فرانسه در اسکندریه که به تازگی «1649 م» به انگلیسی ترجمه شده، جلوه یافته است. [ این کتاب] جهت جلب خرسندی و به خاطر افرادی که مایلند مزخرفات چرند و پوچ ترکی را ملاحظه کنند، عرضه و تقدیم می گردد. پیش درآمد مندرجات کتاب [ قرآن ترجمه شده] عبارت بود از: حیات محمد، پیامبر ترک ها و گردآورنده مولف قرآن و نیز در بر دارنده ی یک اخطار لازم و یا نصیحت برای افرادی که علاقه به پژوهش دارند و مایلند بدانند که اسلام و قرآن چگونه ساخته و پرداخته شده است...» . (آربری، خدمت و خیانت مترجمان قرآن، 31)
ملاحظه می شود که با چنین آغاز خصومت آمیزی ترجمه ی کتاب مقدس اسلام به انگلیسی آغاز می شود. بیان نقل قول هایی از تذکرات مترجم به خواننده ی مسیحی، به نحوه ی عرضه ی تصویر این کتاب کمک می کند: «در میان مسلمین، فرقه ها، گروهها و دسته های فراوانی به وجود آمده اند که نوآوری ها و بدعت هایی ساختند که در اوقع همگی با یکدیگر علیه حقیقت متحد شده اند و کاشف از این مطلب است که محمد، خودخواهان چنین اتحاد و صف بندی بوده است... اگر ملاحظه کنید که این قرآن زیربنا و اساس کار مذهب ترک هاست، از آن وا پس زده و بیزار خواهید شد؛ قرآن که تقریباً به تمام زبان های دنیای مسیحیت ترجمه گردیده است، ولی با وجود این، تاکنون کسی به اسلام نگرویده ، مگر آن ها که مجبور بودند و یا در جایی که زور شمیر در میان بوده است...». (همو، 32- 30)
«تو (ای خواننده ی مسیحی)، آن قرآن را بسیار خشن و دارای ساخت نا متجانس و بسیار مضحک و مملو از تناقضات کفرآلود و موهن نسبت به مقدسات و مشحون از سخنان مستهجن و گفتارهای نامناسب و خلاف افسانه های مسخره آمیز خواهی یافت...». (همو، 36- 34) (2)

پی نوشت ها :

1- دانشجوی دکتری علوم قرآن وعضو هیات علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم (دانشکده ی علوم قرانی مشهد)
نشانی الکترونیکی: m.mmogaddam@yahoo.com
*تاریخ دریافت مقاله: 88/8/1
*تاریخ پذیرش مقاله: 88/8/21
2- در ترجمه ی فرانسوی «آندره درویه» از قرآن، علاوه بر پیش فرض «غیر الهی بودن قرآن وبر ساخته بودن آن از سوی محمد (ع)»، پیش فرض های «خشن بودن احکام قرآن» ، «خرافی بودن پاره ای قصص قرآن» و «آشفته بودن متن قرآن» نیز قابل مشاهده است.

منبع: علوم و معارف قرآن کریم شماره 4
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر