پسری که 99 سال پیش در شهر فومن گیلان به دنیا آمد به هنگام وفاتش بزرگمرد عرصه دین شده بود. آیتاللهالعظمی بهجت در بیست و دوم جمادی اول سال 1430 قمری از دنیا رفت اما ثمراتش در کتب و شاگردانش تاثیرش را در جهان فانی برقرار نگاه خواهد داشت.
محمدتقی بهجت از سیزده سالگی به تصمیم پدر عازم کربلا شد تا در جوار امام حسین(ع) به کسب علم کند. وی در آن شهر از محضر آیتالله شیخ جعفر حائری فومنی بهرهها گرفت و پس از چند سال عازم شهر نجف شد تا در حوزه شهره شیعه در محضر اساتیدی چون آیات عظام مرتضی طالقانی، سیدهادی میلانی، حاج سیدابوالقاسم خویی، شیخ محمد بروجردی، سید محمود هاشمیشاهرودی سطوع عالیه تحصیل حوزوی را به سر برد تا در محضر آیات عظام میرزای نائینی در اصول و شیخمحمد کاظم شیرازی در فقه کسب علم نماید. حضورش در نجف و در محضر اساتید درخشان بود چناچه آیتالله میرزا علیقاضی وی را «فاضل گیلانی» خواند و سالها بعد شاگرد مرحوم قاضی، علامه طباطبائی «عبد صالحش» خواند. پس از بازگشت به ایران آیتالله محمدتقی بهجت تا وفات خود به تدریس پرداخت و در این سالها آوازهاش بسیاری را به دور خود کشاند.
از شاگردان برجستهاش که منشا اثرات مبارکی بودهاند میتوان به محمدتقی مصباحیزدی، کاظم صدیقی، محمود امجد، سیدرضا خسروشاهی و مهدی هادوی اشاره کرد. از آثارش نیز میتوان به وسیلةالنجاة، جامعالمسائل، مباحثالاصول، حاشیه بر مکاسب شیخ انصاری و دیوانی از اشعار عرفانی و اخلاقی اشاره کرد.
بزرگان عنایت خاصی به آیتالله بهجت داشتند همانطور که پیشتر آمد علامهطباطبائی ایشان را «عبد صالح» خواندند و بهاءالدینی ایشان را ثروتمندترین مرد جهان از نظر معنوی خوانده است. همچنین علامه جعفری در خصوص ایشان گفته است که مصداق بارز علما بهجت است. صرف دیدن و ملاقت کردن ایشان خود سر تا پا موعظه است. امروزه مزار ایشان در جوار حضرت معصومه(س) میعادگاه علاقهمندان به وجودی است که هنوز منشا اثر است.
هشدار آیتالله بهجت از بیتوجهی به قرآن و عترتبه نظر آیتالله بهجت قرآن معرفت حقیقی هستی را به انسان نشان میدهد که همانا نشاندهنده راه سعادت و شقاوت است، در این زمینه ایشان معتقد هستند که اگر کتابی بود که عکس اشیا را نشان میداد، آن کتاب همین قرآن است که بهشت و جهنم را نشان میدهد، همچنین ایشان اعتقاد داشتند که قرآن آخرین برنامه انسانسازی است «برنامه قرآن، آخرین برنامه انسانسازی است که در اختیار ما گذاشته شده است».
آیتالله بهجت توجه بسیاری به جایگاه قرآن داشت، اما در عین حال نسبت به بیتوجهی به قرآن هشدار میداد. ایشان قرآن و اهل بیت را لازم و ملزوم هم میدانست و معتقد بود که «ما آنگونه که باید و شاید از قرآن استفاده نمیکنیم. در شأن اهلبیت نیز مسلمانان در غایت اختلافند».
جایگاه قرآن در اندیشه آیتالله بهجت بسیار بالا بود و وی معتقد بود که قرآن غایت کمال غیرانبیا(ع) را به او میرساند و در نتیجه کمال از نگاه ایشان بدون قرآن ممکن نبود اما تاکید ایشان به قرآن و نیز هشدار به بیتوجهی به قرآن همواره با این نکته همراه بود که سنت اهل بیت(ع) لازمه فهم قرآن است. ایشان عملکرد اهل سنت و شیعیان را در تمسک به قرآن و اهل بیت را به صورت تومان بارها نقد کرده و معتقد بود «در امتحان نشان دادیم که قدردان جواهر نیستیم. عامه در شانهخالیکردن از عترت و خاصه از قرآن، و در واقع هر دو طایفه از تمسک به هر دو که مأمور به آن بودیم، کوتاهی کردیم».
آیتالله بهجت در پیامی به جوانان که آیندهسازان ایران اسلامی هستند، جایگاه قرآن را بسیار برجسته میکند، ایشان جوانان را به قرائت، حفظ و مطالعه تفاسیر قرآن تشویق میکنند و حتی تفسیر نیز معرفی میکنند. همچنین ایشان معتقد بودند که درجات وجود مومنان به اندازه درجه سیرشان در محیط ولایت و آشنایی با قرآن است. ایشان در این زمینه میفرمایند: آنچه پیامبرصلیاللهعلیهوآله برای سیر دادن ما در عوالم توحید آوردند، و با وجود مقدسشان نازل شده، یکی قرآن است و یکی اهلبیت صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین؛ «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْن». لذا درجات وجودی مؤمنین، به اندازه درجات سیر در محیط ولایت و وادی ولایت است؛ کما اینکه درجات وجودیشان به اندازه سیر در مراتب نورانیت قرآن است. در قیامت گفته میشود: «اقْرَأْ وَ ارْقَ» به اندازهای که انسان حقیقت قرآن در وجودش متحقق شده و درهای غیب قرآن به روی قلبش گشوده شده و قلبش با حقایق قرآن آشنا شده، درجه دارد. لذا در بعضی روایات هست که فرمودند: درجات بهشت به اندازه درجات آیات قرآن است.