حضرت زهرا و حضرت مهدی (علیهماالسلام)(2)
علی مصلحی
مقدمه
در شماره هفتم، درباره ارتباط میان حضرت زهرا (س) و حضرت مهدی (عج) و همانندی های آن دو بزرگوار، مطالبی را که از قرآن و روایات استفاده می شد بیان کردیم. در این نوشتار، ادامه آن مباحث را پی می گیریم و به مواردی دیگر اشاره می کنیم.
19. حضرت زهرا (س) نور اهل آسمان و حضرت مهدی (عج) نور اهل زمین است
الف) حضرت زهرا (س) نور اهل آسمان است
در بخشی از یک حدیث طولانی و زیبا، پیامبر اکرم (ص) فرمود:
ثم أظلمت المشارق و المغارب، فشکت الملائکة إلی الله تعالی أنْ یکشف عنهم تلک الظلمة. فتکلم الله جلّ جلالُه کلمةً فخلق منها روحا ثُمّ تکلَّم بکلمةٍ فخلق من تلک الکلمة نورا، فأضاءت النور إلی تلک الروح و أقامها مقامَ العرش فزهرت المشارق و المغارب فهی فاطمة الزهراء و لذالک سمیت الزهراء لأنَّ نورها زهرت به السماوات.(1)
سپس ظلمت و تاریکی همه جا را فرا گرفت. ملائکه به خدا شکایت کردند: «خدایا! این تاریکی را از ما برطرف کن». پس خداوند، کلمه ای فرمود. از آن کلمه، روحی را خلق کرد. سپس کلمه ای فرمود. از آن کلمه هم، نوری خلق کرد. آن نور، روشنایی داد (و اضافه شد) به آن روح. خداوند، او را در جایگاه عرش جا داد. پس همه جا روشن شد. آن، حضرت فاطمه زهرا(س) است. به همین دلیل، «فاطمه» را «زهرا» نامیدند؛ چون به واسطه نور او، آسمان ها روشن شد.
ب) حضرت مهدی (عج) نور اهل زمین است
مفضل بن عمر می گوید:
از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: «ربّ الأرض» در آیه «وأشرقت الأرض بنور ربّها»(2) یعنی امام الارض «مراد امام زمین است.» پرسیدم: «وقتی حضرت خروج کند چه می شود؟».
فرمود: «در آن روز، مردم، از نور خورشید و ماه، بی نیاز می شوند و به نور امام(ع) اکتفا می کنند.(3)
مراد از «امام» در این روایت، یقینا، حضرت مهدی (عج) است؛ زیرا، اوّلاً: در خود روایت می گوید: «وقتی قیام کند، چه اتفاقی می افتد؟». ثانیا، هیچ زمانی این گونه نبوده و فقط در زمان آن حضرت، مردم از نور خورشید و ماه بی نیاز می شوند.
(4)
دلیل این مطلب، روایتی است که باز خود مفضل بن عمر از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود:
إذا قائمنا قام، أشرقت الأرض بنور ربّها و استغنی العباد عن ضوء الشمس و ذهبت الظلمة....(5)
وقتی قائم ما قیام کند، زمین، به نور پروردگارش روشن می شود و مردم، از نور خورشید بی نیاز می شوند و ظلمت به طور کلی از بین می رود.
20. حضرت زهرا (س) خیرة الأحرار و سیدة النساء، مادر حضرت مهدی (عج) خیرة الإماء و سیدة الإماء است.
جابر جعفی می گوید:
از امام باقر (ع) شنیدم که فرمود: عمر بن خطاب به امیرالمؤمنین (ع) عرض کرد: «اسم مهدی (ع) چیست؟». حضرت فرمود: «رسول خدا (ص) از من تعهّد گرفتند که نام او را بیان نکنم تا خداوند، به او، اجازه قیام بدهد».
عمر گفت: «پس اوصاف او را بگو». حضرت فرمود: «او، جوانی است میانه، صورتش بسیار زیبا، با موهای زیبایی که بر شانه هایش می رسد و نور صورتش بر سیاهی محاسن و موهای سرش غلبه دارد».
آن گاه حضرت فرمود: «پدرم فدای فرزند بهترین کنیزان(6)».
عبدالرحیم قیصر می گوید:
به امام باقر (ع) عرض کردم: «این جمله امیرمؤمنان (ع): "بأبی ابن خیرة الإماء" آیا منظور، فاطمه است»؟ حضرت فرمود: «همانا فاطمه بهترین و برگزیده زنان آزاده است(7)».
امام کاظم (ع) در ضمن بیان خصوصیات حضرت مهدی (عج) می فرماید: «ذلک ابن سیدة الإماء الذی یخفی علی الناس ولادته...
(8)؛ آن، فرزند سرور کنیزان است که تولدش بر مردم مخفی می ماند».
امام صادق (ع) با معرفی حضرت مهدی (عج) می فرماید:
هو الخامس من ولد ابنی موسی ذالک ابن سیدة الإماء....(9)
او، پنجمین امام پس از پسرم موسی کاظم است. او، فرزند سرور کنیزان است.
بنابرآن چه گفتیم، حضرت زهرا(س) خیرة الأحرار و حضرت نرجس خاتون(س) خیرة الإماء و سیدة الإماء است.
21. سخن گفتن حضرت زهرا(س) و حضرت مهدی(عج) هر دو در شکم مادر
الف) حضرت زهرا(س) با مادر سخن می گوید:
امام صادق (ع) می فرماید:
«وقتی حضرت خدیجه (س) با پیامبر (ص) ازدواج کرد، زنان مکه از او کناره گیری کردند، (و او تنها شد) تا این که به حضرت زهرا (س) باردار شد. در آن زمان بود که فاطمه، با او سخن می گفت و از او می خواست که صبر کند.(10)
ب) سخن گفتن حضرت مهدی(عج) در شکم مادر:
حضرت حکیمه خاتون، وقتی قضیّه شب تولّد را نقل می کند، می گوید:
امام عسکری (ع) فرمود: «سوره قدر را بر نرجس خاتون بخوان.». شروع کردم به خواندن سوره قدر. پس آن طفل، در شکم نرجس خاتون، با من همراهی می کرد و می خواند آن چه من می خواندم و بر من سلامی کرد. من ترسیدم.
امام، صدا زد: «ای عمه! از قدرت الهی تعجب نکن، که حق تعالی کودکان ما را به حکمت گویا می گرداند و ما را در بزرگی، در زمین، حجت خود می گرداند(11)».
22. حضرت زهرا (س) و حضرت مهدی (عج) هر دو شفیع مؤمنان در قیامتند.
الف) حضرت زهرا(س) شفیع روز قیامت است:
روایات دلالت کننده بر مقام شفاعت زهرا(س) متعدد هستند(12). در این جا، به برخی از آن ها اشاره می شود.
پیامبر اکرم(ص) فرمود:
ای فاطمه! بشارت باد بر تو! نزد خداوند مقام محمودی داری. در آن مقام، برای دوستداران و شیعیان خودت، شفاعت می کنی و شفاعت تو پذیرفته می شود.(13)
بلال بن حمامة می گوید:
یک روز پیامبر اکرم(ص) بر ما وارد شد در حالی که نور صورتش مثل ماه درخشان بود و خوش حال بود. عبدالرحمان بن عوف عرض کرد: «ای رسول خدا! این نور چیست»!؟ فرمود: «از طرف خداوند، بشارتی در مورد برادرم و پسر عمویم (علی «ع») و دخترم آمد که به واسطه آن دو، مردان و زنان امّتم از آتش جهنم نجات پیدا می کنند».(14)
امیرمؤمنان(ع) خطاب به امام حسن و امام حسین(ع) فرمود: «شما، پیشوا هستید و شفاعت برای مادر شماست».
(15)
ب) حضرت مهدی (عج) هم شفیع روز قیامت است:
در حدیثی، امیر مومنان علی (ع) و جابر بن عبدالله انصاری از رسول خدا (ص) نقل می کنند که پیامبر (ص) مقامات ائمه (ع) را در روز قیامت بیان فرمود. مقام حضرت مهدی (عج) را این گونه بیان می فرماید: امام مهدی (عج)، شفیع مؤمنان در روز قیامت است؛ چرا که اذن شفاعت، از طرف خداوند داده نمی شود مگر به کسی که خداوند بخواهد و به آن راضی باشد.(16)
23. مظلومیت حضرت زهرا(س) و حضرت مهدی(عج)
الف) ستم دیدگی حضرت زهرا(س):
در زیارت آن حضرت می خوانیم: «السلام علیک أیتها المعصومة المظلومة(17)؛ سلام بر تو ای پاک ستمدیده».
و «اللهم صل... و صلّ علی البتول....المظلومة المقهورة»
(18).
امیر مؤمنان علی (ع) در ترسیم مظلومیّت همسرش می فرماید:
إنَّ فاطمة بنت رسول الله (ص) لم تزل مظلومة، من حقها ممنوعة....(19)
فاطمه، دختر پیامبر خدا (ص)، همواره ستم دیده بوده و از حق خود محروم شد.
ب) او (عج) ستمدیده است:
امیر مؤمنان علی (ع) در ترسیم مظلومیت و غربت فرزندش مهدی (عج) می فرماید: «صاحب هذا الأمر الشریدُ الطریدُ الفریدُ الوحید(20)؛ صاحب این امر، همان رانده شده دور شده یگانه و تنها است».
در حدیث دیگری حضرت علی (ع) تصریح می کند به این که او غریب است:
سیأتی الله بقوم یُحِبُّهُم و یُحِبُّونَهُ و یَملِکُ مَن هو بینهم غریب....(21)
خداوند، گروهی را می آورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست می دارند و کسی که در میان آنان غریب است، بر آنان حکومت می کند.
امام کاظم (ع) می فرماید: «هو الطرید الوحید الغریب(22)؛ او، همان رانده شده یکه و تنهای غریب است».
حضرت، به حدّی مظلوم است که امام باقر (ع) می فرماید: «اگر او را می شناختند، او را تکه تکه می کردند»
(23).
همانند اذیت و آزارهایی که بر پیامبر (ص) پیش آمد، بر ایشان نیز وارد می آید و بلکه بیش تر.(24)
باز در بیان مظلومیت ایشان چنین آمده است که وقتی بر منبر کوفه می نشیند و عهدنامه پیامبر (ص) را می خواند، تمام افراد از اطراف او می گریزند و تنها وزیر او و یازده نفر نقیب باقی می مانند؛ هر چند آنان باز می گردند.(25)
آه از این مظلومیّت! چه قدر این مظلومیت سوزناک و جان کاه است که: حضرت زهرا (س) خود و فرزندش را مظلوم معرفی می کند.
مرحوم میرجهانی می گفت:
در عالم رؤیا، مادر مظلومم حضرت فاطمه صدیقه(س) را دیدم و ایشان سه بیت شعر فارسی خواند، وقتی بیدار شدم فقط یک بیت را به یاد داشتم و آن بیت این گونه است:
دلی شکسته تر از من در آن زمانه نبود |
در این زمان دل فرزند من شکسته تر است(26)
|
و بالأخره خود حضرت مهدی (عج) خود را مظلوم ترین فرد عالم معرفی می کند.
حجة الاسلام حاج سیّد اسماعیل شرفی می گوید:
به عتبات مقدّسه مشرف شده بودم و در حرم مطهر حضرت سید الشهداء (ع) مشغول زیارت بودم. چون دعای زائرین در قسمت بالا سر حرم مطهر امام حسین (ع) مستجاب است، در آن جا از خداوند خواستم مرا به محضر مبارک مولایم حضرت مهدی،ارواحنافداه، مشرف گرداند و دیدگانم را به جمال بی مثال آن بزرگوار روشن کند.
مشغول زیارت بودم که ناگهان خورشید جهان تاب جمالش ظاهر شد. گرچه در آن هنگام، حضرتش را نشناختم، ولی شدیدا مجذوب آن بزرگوار شدم. پس از سلام، از ایشان پرسیدم: «شما کیستید؟». آقا فرمود: «من، مظلوم ترین فرد عالم هستم.»! من، متوجّه نشدم و با خود گفتم: «شاید ایشان از علمای بزرگ نجف هستند و چون مردم به ایشان گرایش پیدا نکرده اند، خود را مظلوم ترین فرد عالم می داند». در این هنگام، ناگهان متوجّه شدم که کسی در کنارم نیست. این جا بود که فهمیدم، مظلوم ترین فرد عالم، کسی جز امام زمان، أرواحنا فداه، نیست و من نعمت حضور آن بزرگوار را زود از دست دادم.(27)
بیایید با هم، این دو مظلوم را از مظلومیت بیرون بیاوریم.
24 علاقه پیامبر (ص) به حضرت زهرا (س) و حضرت مهدی (عج)
علاقه و محبّت رسول خدا (ص) به حضرت زهرا (س) را در این نوشتار نمی توان بیان کرد و فقط به ذکر چند روایت بسنده می کنیم:
حضرت رسول اکرم (ص) در حدیثی، خطاب به امیرمؤمنان (ع) فرمود:
سفارش هایی به دخترم فاطمه کردم و به او گفتم آن ها را به شما بگوید. آن ها را حتمی بدان؛ چرا که او شدیدا راستگو هست.
سپس پیامبر (ص) او را به نزدیک خود خواند و سر او را بوسید و فرمود: «ای فاطمه! پدرت، فدای تو باد»!(28)
در حدیث دیگر فرمود: «پدر و مادرم فدای تو باد»!
(29)
در زیارت حضرت زهرا (س) می خوانیم: اللهم صلّ علی البتول...فاطمة بنت رسولک و بضعة لحمه و صمیم قلبه و فلذة کبده...و حبیبة المصطفی.(30)
خدایا! درود فرست بر بتول فاطمه دختر رسول خودت و پاره تن او و سویدای دل او و پاره جگر او و محبوبه مصطفی.
علاقه پیامبر (ص) به حضرت مهدی (عج)
پیامبر (ص) با معرفی حضرت مهدی (عج) می فرماید:
بأَبی و أُمّی سَمِیِّی و شبیهی و شبیهِ موسی بن عمران، علیه جُیُوبُ النُّورِ یَتَوقَّدُ من شُعاعِ القُدسِ.(31)
پدر و مادرم به فدای او باد! هم نام من است و شبیه من و حضرت موسی است. هاله ای از نور گرداگرد او را فرا گرفته. اشعه انوار قدسی از او ساطع است».
ای گل محبوب خاتم، با خدا همراه و محرم |
با دلی سوزان ماتم، بهر مادر گشته پرغم |
سوزد از هجر تو عالم، ای گل زهرا کجایی؟ |
بیا ای زاده زهرا، تویی نور دل طه(32)
|
پیامبر اکرم (ص) در حدیثی دیگر می فرماید:
طوبی لمَنْ لقیه و طوبی لمَنْ أحبّه و طوبی لمَنْ قال به.(33)
خوشا به حال کسی که او را ملاقات کند، خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و خوشا به حال کسی که به او معتقد باشد!
آن قدر او محبوب پیامبر (ص) است که در دعای عهد بعد از دعاهای متعدد برای وجود مقدس او و برای فرجش، می خوانیم: «اللّهُمَّ و سُرَّ نبیَّکَ محمّداً بِرُؤیَتِه(34)؛ خدایا! خوش حال کن پیامبرت محمد را به واسطه دیدار وجود مقدس حضرت مهدی».
عبدالله بن عمر نقل می کند: پیامبر(ص) فرمود:
خداوند در شب معراج، به من فرمود: «چه کسی را در زمین بر امّت ات جانشین کرده ای؟» عرض کردم: «برادرم را». فرمود: «علی ابن ابی طالب(ع) را؟» عرض کردم:«بلی». فرمود: «نظری بر زمین کردم، پس تو را انتخاب کردم....نظر دیگری کردم و علی (ع) را انتخاب کردم و او را وصی تو قرار دادم...».
ای محمد!، علی و فاطمه و حسن و حسین و ائمه را از یک نور خلق کردم. سپس ولایت آنان را بر ملائکه عرضه داشتم. هر کس آن را پذیرفت، از مقرّبان شد و هر کس آن را رد کرد، به کافران پیوست.
ای محمد! اگر بنده ای، مرا چندان پرستش کند تا رشته حیاتش از هم بگسلد، ولی در حالی که منکر ولایت آنان است، با من رو به رو شود، او را در آتش دوزخ خواهم افکند.
ای محمد! آیا مایلی آنان را ببینی؟». عرض کردم: «بلی». فرمود: «قدمی پیش گذار!» من، قدمی جلو نهادم، ناگاه دیدم، علی ابن ابی طالب و حسن و حسین و علی بن الحسین و محمّد بن علی و جعفر بن محمّد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمّد بن علی و علیَّ بن محمّد و حسن بن علی و حجت قائم را که در میان آنان، همانند ستاره ای درخشان (کوکب دری) بود. گفتم: «اینان چه کسانی اند»؟ گفت: «اینان، امامان هستند و این ایستاده (قائم)، کسی است که حلال مرا حلال می کند و حرام مرا حرام و از دشمنان من انتقام خواهد گرفت. ای محمّد! او را دوست بدار؛ چرا که من او را دوست می دارم و هر کس او را دوست بدارد نیز دوست دارم.(35)
25 عنایت هر دو (ع) به زائران حسین (ع)
الف) عنایت حضرت زهرا (س) به زائران حسین (ع):
یکی از ویژگی های حضرت زهرا(س) این است که به زائران فرزند شهیدش امام حسین (ع) عنایت ویژه ای دارد. هنگامی که آنان به زیارت امام حسین (ع) می روند، حضرت زهرا (س) حاضر می شود و برای آنان طلب آمرزش و دعا می کند.
روایات متعددی بر این مطلب دلالت می کند. برخی از آن ها را به شرح زیر است:
1. امام صادق (ع) می فرماید:
إنُّ فاطمة بنت محمد، تحضر لزوّار قبر ابنها الحسین فَتَستغفُر لَهُم ذُنُوبَهُم.(36)
حضرت فاطمه(س) دختر گرامی حضرت محمد(ص) برای زوّار قبر فرزندش حضرت حسین(ع) حاضر می شود، سپس برای گناهان آنان طلب آمرزش می کند.
2. امام صادق (ع) به معاویه بن وَهَب فرمودند:
زیارت حسین(ع) را ترک مکن! آیا دوست داری که خدا، تو را در زمره کسانی ببیند که حضرت رسول و علی و فاطمه و ائمه(ع) در حقشان دعا می کنند؟(37)
3. سلیمان اعمش می گوید:
در کوفه، شب جمعه ای نزد شیخی بودم. به او گفتم: درباره زیارت امام حسین(ع) چه می گویی؟» گفت: «بدعت است و هر بدعتی، گمراهی است و هر صاحب گمراهی در آتش است». ناراحت شدم و رفتم.
نیمه های شب آمدم، درِ خانه او را زدم. همسرش گفت: «او به زیارت امام حسین(ع) رفته است».
سلیمان می گوید: من هم به طرف حرم امام حسین (ع) رفتم. وقتی داخل حرم شریف شدم، دیدم شیخ در حالی که به سجده افتاده، گریه و ناله می کند و از خداوند طلب مغفرت و توبه می کند. بعد از مدّتی طولانی سرش را بلند کرد. گفتم: «ای شیخ! دیروز آن جمله را گفتی، پس الان چه گونه به زیارتش آمدی؟» گفت: ای سلیمان! مرا سرزنش نکن! دیشب، در خواب...، شتری از نور دیدم که کجاوه ای از نور، بر روی آن شتر بود و داخل آن دو خانم بودند. گفتم: «این دو خانم بزرگوار کی اند؟» گفت: «یکی، حضرت خدیجه (س) و دیگری حضرت سیدة النساء فاطمة زهرا (س) است.». گفتم: «این جمع به کجا می روند؟» گفت: «به زیارت حسین که در کربلا از روی ظلم شهید شد، می روند».
به آن هودج نگاه کردم. دیدم اوراقی از آن به پایین می ریزد. پرسیدم: «این اوراق مکتوب چیست؟» گفت: «در این ورق ها نوشته شده هر کس در شب جمعه، به زیارت قبر حسین (ع) بیاید، از آتش جهنم ایمن خواهد بود»(38).
گواه این قضیّه، تشرّف حاج علی بغدادی است که سؤالات بسیاری از امام زمان (عج) کرد. یکی از آن ها این بود:
منبری ها جریان سلیمان اعمش را می گویند. آیا این حدیث صحیح است»؟ فرمود: «آری، راست و صحیح است». گفتم: «سیدنا! صحیح است که می گویند: هر کس زیارت کند حسین (ع) را در شب جمعه، برای او امان است»؟ فرمود: «آری، والله!» و اشک از چشمان مبارکش جاری شد و گریست.(39)
ب) عنایت حضرت مهدی (عج) به زائران حسین (ع):
قضایای زیادی بر این مطلب دلالت دارد. یکی از آن ها، قضیّه معروف جعفر نعل بند است که مرحوم نهاوندی آورده است.(40)
26. بیعت کسی بر آن دو بزرگوار نیست و از کسی تقیّه نمی کنند(41)
بیعت، پیمانی است که به موجب آن نتوان با ستمگران به نبرد برخاست و از روی ناچاری و تقیّه باید حکومت آنان را به رسمیّت شناخت. همه پیشوایان معصوم، به مقتضای حکمت الهی دچار چنین پیمانی بودند، امّا بعضی از معصومان چنین بیعتی بر گردن نداشتند.
الف) بیعت و تقیه نکردن حضرت زهرا(س):
دشمنان، پس از غصب خلافت، سعی کردند از همه مردم، به ویژه صحابه خاصّ پیامبر اکرم(ص) خاصّه خاندان رسالت (حضرت علی و حضرت زهرا(ع)) برای خود بیعت بگیرند تا افکار عمومی را به خود جلب کنند، ولی حضرت زهرا(س)، همه مصیبت ها را تحمل کرد و تا زنده بود، با غاصبان حکومت بیعت نکرد، بلکه برای بازگرداندن خلافت به مسیر اصلی اش، مبارزه نمود و حتی مانع بیعت حضرت علی(ع) شد.(42)
ب) نبودن بیعت احدی از ستمگران بر گردن حضرت مهدی (عج) و تقیّه نکردن آن حضرت:
پیشوایان معصوم ما، اگر با کسی پیمان می بستند، (گر چه از روی مصلحت و تقیه)، به آن پای بند بودند. بهترین گواه، این است که امام حسین (ع) تا زمانی که معاویه زنده بود، به خاطر احترام به صلح برادرش قیام نکرد. حضرت مهدی (عج) به دلیل این که برای ریشه کن کردن ستم و ستمگران آفریده شده است و اگر ظاهر و آشکار بود، سکوتش به معنای رضا به ستمگری ستمگران و ترک نبرد با آنان بود (گرچه از روی تقیّه) در پس پرده غیبت به سر می برد تا بیعت کسی بر گردنش نباشد. همین، یکی از علل غیبت آن حضرت شمرده شده است.
حضرت علی(ع) می فرماید:
....إنَّ القائم منّا إذا قام لم یکن لأحد فی عنقه بیعة فلذلک تخفی ولادته و تغیب شخصه.(43)
هنگامی که قائم ما قیام کند، بیعت احدی بر گردن او نخواهد بود. از این رو، ولادت او مخفی می شود و از دیده ها پنهان می شود.
حضرت مهدی(عج) فرمود:
إنّه لم یکن لأحد من آبائی (ع) إلاّ و قد وقعت فی عنقه بیعة لطاغیة زمانه و إنّی أخرج حین أخرج و لابیعة لأحد من الطواغیت فی عنقی.(44)
بر گردن همه پدرانم، بیعت سرکشان زمانه بود، امّا من وقتی خروج کنم، بیعت هیچ سرکشی بر گردنم نیست.
در زمان آن حضرت تقیه ای در کار نیست:
حضرت علی(ع) در تفسیر آیه شریفه «وعد الله الذین ءامنوا منکم وعملوا الصالحات لیستخلفنّهم(45)...» فرمود:
در امن و امان مرا بپرستند، بدون هیچ ترس و واهمه ای، و نیاز به تقیّه احساس نکنند. این آیه، در حق قائم (عج) نازل شده است. منظور از «کسانی که ایمان آورده اند»، در این آیه، پیشوایان معصوم (ع) هستند.(46)
27. دوری هر دو از مردم و ستمگران
الف) دوری حضرت زهرا (س) از مردم:
بعد از آن تلاشی که حضرت زهرا(س) برای هدایت مردم و برگرداندن ولایت به حضرت علی(ع) کرد، و مورد بی مهری و ستم قرار گرفت، از مردم فاصله گرفت و در خانه مشغول عزاداری و گریه بر فقدان پدر شد، امّا این بار هم مورد بی لطفی قرار گرفت و جمعی از بزرگان به حضور امیرالمؤمنین علی(ع) آمدند و عرض کردند:
فاطمه(س) شب و روز گریه می کند. شب از گریه آن حضرت خواب نداریم و روز برای ما آرامش نیست تا بتوانیم به امور معاش خود بپردازیم. ما از تو تقاضا می کنیم که به آن حضرت بگویی، یا شب گریه کند و روز آرام باشد و یا روز گریه کند و شب آرام باشد.
حضرت علی(ع) نزد فاطمه(س) رفت و او را هم چنان گریان دید. کمی که آرام گرفت، به او فرمود: «از من تقاضا کردند که شما، یا شب گریه کنی یا روز». فاطمه(س) گفت: «من به زودی از میان آنان می روم. دست از گریه ام برنمی دارم تا به پدرم ملحق شوم».
سپس حضرت علی (ع) برای فاطمه (س) سرپناهی به نام «بیت الأحزان» دورتر از خانه های مردم در قبرستان بقیع ساخت.
فاطمه (س) هر روز صبح حسن و حسین(ع) را در پیش روی خود به سوی بقیع روانه می کرد و گریان به بیت الأحزان می رفت. وقتی که شب فرا می رسید، حضرت علی (ع) نزد او می آمد و همراه آن حضرت به خانه مراجعت می کرد.(47)
امام صادق (ع) می فرماید: «هر روز از مدینه خارج می شد و کنار قبرهای شهیدان مشغول گریه بود»
(48).
وقتی زنان مدینه به عیادت حضرت فاطمه(س) آمدند و از احوال آن حضرت پرسیدند، حضرت فاطمه (س) پس از حمد خداوند و درود بر پدرش فرمود: «حالم چنین است که به خدا سوگند از دنیای شما بیزار و بر مردانتان خشمناکم»(49).
در صحیح بخاری آمده، که وقتی حضرت زهرا(س) فدک را مطالبه کرد، ابوبکر خودداری کرد و چیزی را از فدک به او نداد. آن حضرت از ابوبکر ناراحت شد. پس از او کناره گیری کرد و با او سخنی نگفت تا از دنیا رفت.(50)
ب) دوری حضرت مهدی (عج) از مردم و ستمگران:
حضرت مهدی (عج) از هنگام ولادت، از مردم و به ویژه ستمگران، مخفی بود. در آغاز ولادت، بعضی به صورت محدود می توانستند خدمت آن حضرت برسند. این محدودیت، در زمان غیبت صغری بیش تر شد و در زمان غیبت کبری به اوج خود رسید و از مردم دوری می فرمود.
امام باقر(ع) می فرماید:
«إذا غضب الله تبارک و تعالی علی خلقه، نحّانا عن جوارهم.
هنگامی که خدای تبارک و تعالی بر مردمان خشمگین شود، ما را از مجاورت آنان دور می سازد(51).
در روایات دیگر داریم، ولادت و رشد او مخفی است
(52)؛ پنهانی است، که انتظار می کشد.
(53) مردم امام خود را نمی بینند، او در موسم حج حاضر می شود و مردم را می بیند اما مردم او را نمی بینند.
(54)
خود حضرت مهدی (عج) در توقیع شریف به شیخ مفید می فرماید:
اگر چه ما در مکان دور دستی زندگی می کنیم، مکانی که از خانه های ستمگران به دور است، به جهت مصلحتی که خداوند برای ما و شیعیان ما دیده در این دوری، امّا ما از خبرهای شما آگاه هستیم(55)....
حضرت به علی بن ابراهیم بن مهزیار فرمود:
پدرم امام عسکری(ع) با من پیمان بسته که در کنار گروهی که مورد غضب و نفرین خداوند قرار گرفتند، زندگی نکنم و به من دستور داده که تنها در کوه هایی که عبور از آن دشوار است و زمین های ویران، مسکن گزینم(56)....
28. آزادی از تعلّقات دنیایی
دختر اشرف مخلوقات عالم، همسر برترین مردمان و سرور زنان دو عالم، در نهایت زهد و دوری از دنیا و حتّی ابتدایی ترین نیازهای یک زندگی ساده و عادی می زیست.
در زیارت آن حضرت می خوانیم: «حلیفة الورع و الزهد(57)؛ بریده از دنیا و فانی در ذات احدیت بود».
حسن بصری می گوید: «لم یکن فی الأُمة أزهد و لا أعبد من فاطمة
(58)؛ در امت پیامبر(ص) زاهدتر و عابدتر از زهرا(س) نبود».
حضرت مهدی(عج) نیز با اقتدا به مقتدای خویش، در نهایت زهد و سادگی زندگی می کند.
حضرت صادق(ع) می فرماید:
فوالله! ما لباسه إلا الغلیظ و لا طعامه إلا الجشب.(59)
به خدا سوگند! لباس مهدی (عج) جز پوشاکی درشت و خوراک او جز غذایی سخت نیست.
29. بندگی خداوند
حضرت زهرا (س) به حدّی خالصانه خداوند را عبادت می کرد که خداوند با او بر ملائکه مباهات می کرد و می فرمود:
بنگرید به بهترین بنده من فاطمه! او در مقابل من ایستاده و از خوف من تمامی وجودش می لرزد و با تمامی حضور قلب، به عبادت من روی آورده است(60).
امام حسن(ع) می فرماید:
مادرم، در شب های جمعه، در محراب به عبادت می ایستاد و مدام رکوع و سجده می کرد تا صبح طلوع می کرد.(61)
حضرت، به قدری عبادت می کرد که قدم هایش ورم کرد.
(62)
حضرت مهدی (عج) هم به قدری عبادت خداوند را می کند که رنگ رخسار مبارکش متمایل به زرد است.
امام کاظم (ع) می فرماید: «مهدی، بر اثر تهجّد و شب زنده داری، رنگش به زردی متمایل می شود».(63)
30. مبارزه با انحراف ها و بدعت ها
زهرا (س) فدای رسالت و ولایت شد تا دین بماند، بدعت ها و انحرافات از بین برود و تلاش های پدرش به ثمر برسد. درباره مبارزات آن بزرگوار با انحرافات، سخن فراوان است. خطبه فدکیه و خطبه های دیگر آن بانوی پهلو شکسته و مصیبت دیده، گویای مبارزه حضرت است.(64)
حضرت مهدی (عج) هم با بدعت ها و انحرافات مبارزه می کند و فرایض الهی و سنن نبوی را احیا خواهد کرد.
امام صادق (ع) می فرماید: «بدعتی نمی ماند جز آن که از بین می برد و سنّتی نمی ماند جز آن که بر پامی دارد».(65)
حضرت علی (ع) می فرماید: «هر چه از کتاب و سنّت، متروک مانده، زنده خواهد کرد».
(66)
در دعای شریف ندبه می خوانیم:
أین المؤمل لإحیاء الکتاب و حدوده؟ أین محیی معالم الدین و أهله؟ أین المدّخر لتجدید فرائض و السنن؟(67)
کجا است آرزو کشیده برای زنده کردن قرآن و حدودش؟ کجا است زنده کننده آثار دین و اهل دین؟ کجا است آن ذخیره الهی برای تجدید واجبات و سنت های اسلام؟
31. غم خواری و توجه به امور مسلمانان، به ویژه شیعیان
یکی از علت هایی که فاطمه (س) را به میدان آورد و آن همه مصایب و آزارها را تحمّل کرد، همّ و غمّ آن حضرت نسبت به امّت پدرش و شیعیان شوهرش و مصایبی که دامن گیرشان خواهد شد بود.
حضرت، همراه اشک ها و ناله هایش، در فراق محبوبش به پدر بزرگوارش عرضه می دارد:
یا أبتاه! مَن للأرامل و المساکین؟ و مَنْ للأمّة إلی یوم الدین؟(68)
پدر جان! پس از تو، چه کسی به فریاد یتیمان و مساکین خواهد رسید؟ پدر جان! برای امّت، چه کسی پس از تو، تا قیامت خواهد بود؟
حضرت، تا بدان جا نسبت به امور امّت پدرش اهتمام می ورزد که شب تا صبح را پیوسته در رکوع و سجود و قیام و دعا می گذراند و همواره، مؤمنان را دعا می کند و از برای خود دعایی نمی کند. وقتی فرزند دل بندش حسن (ع) علّت را جویا می شود؟، می فرماید: «الجار ثم الدار»(69).
حضرت مهدی (عج) نیز غم خوار همگان، به ویژه شیعیان است و برای آنان دعا می کنند. توقیعات و ملاقات های فراوان، بر این مطلب دلالت می کند.
حضرت، در توقیعی می فرماید:
... به من رسیده است که گروهی از شما، در دین، به تردید افتاده اید و در دل، نسبت به اولیای امر خود، دچار شک و حیرت شده اید! این، مایه غم و اندوه ما شد. به خاطر شما و نه به خاطر خودمان و درباره شما ناراحت شدم نه درباره ی خودمان.... ما بر احوال شما آگاهیم و اوضاع شما بر ما پوشیده نیست. ما در رسیدگی و توجّه به شما، کوتاهی نکرده ایم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم. اگر جز این بود، مشکلات و گرفتاری ها بر شما روی می آورد و دشمنان شما را نابود می کردند.(70)
32. ایثار و انفاق
از خود گذشتگی و انفاق حضرت زهرا (س) مطالب بسیاری دارد و بحث مستقلی را می طلبد. گذرا، به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
هر کس از هر کجا ناامید می شد، به دَرِ خانه زهرا می آمد و با حاجتی روا شده برمی گشت. مکرّر، این اتفاق می افتاد که پیامبر(ص) محرومان را دَرِ خانه او می فرستادند. حضرت پیراهن شب عروسی و گردن بند خویش را به نیازمندان بخشید. او حتی طعام و قرص نان و دست بند و گوشواره و حتّی پرده و فرش منزل خویش را به سائل داد. بخشندگی وی بدان مرحله می رسد که در کتاب خداوند ثبت می شود: «ویطعمون الطعام علی حبّه مسکینا و یتیما و أسیرا».(71)
حضرت مهدی (عج) فرزند مادری این چنین است. از این رو، پناه محرومان و درماندگان است.
امام باقر(ع) فرمود: «مهدی، بخشنده ای است که مال را به وفور می بخشد و بر بینوایان بسیار رئوف و مهربان است.»(72)
33. تلاش
حضرت زهرا(س) از همان اوان کودکی، در راه دین مجاهده می کرد. هر زمان پیامبر را خطری تهدید و مصیبتی آزار می داد، زهرا(س) به میدان می آمد. پیامبر را از توطئه قتلش آگاه کرد.(73) خاکستر از روی پدر سترد. در جنگ احد، آن گاه که دندان مبارک پیامبر(ص) شکست و پیشانی اش مجروح شد و سر و صورت حضرت، غرقه در خون گشت، او به مداوای پیامبر مشغول شد.
حضرت، در راه ولایت آن قدر تلاش و مجاهدت کرد تا در این مسیر، جان عزیزش را فدا کرد. او شب ها به همراه علی (ع)، دست حسنین را می گرفت و به خانه ی مهاجران و انصار می رفت و آنان را به یاد بیعتشان در عقبه و غدیر می انداخت و فضایل علی را یادآورشان می شد. با این هدف والا که امام زمان شان را به آنان بشناساند و آنان را از مرگ جاهلیّت برهاند و یاورانی برای امام زمان خویش فراهم کند.
حضرت مهدی(عج) نیز برای تحّقق آرمان های والای پیامبر و در ادامه مسیر حرکت زهرا(س) همواره مشغول مجاهدت و سازندگی است.
امام رضا(ع) می فرماید: «او، شتابنده به سوی نیکی ها و بزرگواری ها و تلاش گری سخت کوش است».(74)
1 بحار الانوار، ج 40، ص 44؛ فاطمة الزهراء(س) بهجة قلب المصطفی(ص)، ص 177.
2 زمر: 69. (زمین (در آن روز) به نور پروردگارش روشن می شود)
3. تفسیر نورالثقلین، ذیل آیه، ح 121. (محدث نوری (ره) چند روایت از تفسیر علی بن ابراهیم و ارشاد مفید و غیبت طوسی و کمال الدین صدوق و کفایة الاثر شیخ خرّاز و غیبت فضل بن شاذان نقل می کند و می گوید به قرینه حدیث اول، معلوم می شود مراد، نور ظاهری است وگرنه ممکن است گفته شود مراد نور معنوی است که نور علم و حکمت و عدل باشد؛ نجم الثاقب، جمکران، خصلت بیست و نهم، ص 168.)
4. البته ممکن است این روایت، یک تفسیر باطنی هم داشته باشد که تمام ظلمت ها می رود حتّی ظلمت های نورانی یا پیشرفت های علمی می شود که به نور خورشید و ماه نیاز نباشد. (باید تأمل کرد).
5. شیخ طوسی، الغیبة، ح 484، ص 467؛ المحجة فیما نزل فی القائم (عج)، ذیل آیه، ص 748؛ تفسیر نورالثقلین، ج 4، ذیل آیه، ح 122.
6. همان، موسسه معارف اسلامی، ح 487، ص 470؛ کشف الغمة، ج 3، ص 263؛ عزیز آل یاسین(ع)، ص 48 (به نقل از مهدی منتظر در نهج البلاغه، ص 114).
7. نعمانی، الغیبة، عربی، ص 151، و نشر صدوق، ص 323.
8. منتخب الاثر، باب، أنّه ابن سیّد الإماء، (به نقل از کفایة الاثر و کمال الدین).
9. همان، باب أنّه ابن سید الإماء، (به نقل از کمال الدین) ر.ک: معجم احادیث إلامام المهدی(عج)، ج 3، ح 691، ص 165.
10. امالی صدوق، مجلس 87، ح 947/1. بحارالانوار، ج 43، ص 25. فاطمة الزهراء(س) بهجة قلب المصطفی(ص)، ص 129 به نقل از عامه و خاصه.
11. کمال الدین، ب 42، ح 2؛ نجم الثاقب، ط جمکران، باب اول، ص 39؛ اثبات الوصیه، ص 249؛ تفسیر نورالثقلین، ج 5، ذیل سوره قدر، ح 19، ص 616.
12. ر.ک: به بحارالانوار، ج 43، صص 62، 64 و 225 و ج 8، ص 53.
13. فاطمة الزهراء(س) بهجة قلب المصطفی(ص)، ص 743 (به نقل از کنزالفوائد، ح 1، ص 150).
14. مقتل خوارزمی، چاپ انوارالهدی، ج 1، ح 25، ص 101.
15. فاطمه الزهراء(س) بهجة قلب المصطفی(ص)، ص 10 (به نقل از کشف الغمة، ج 1، ص 506).
16. مناقب ابن شهر آشوب، چاپ دارالاضواء، ج 1، ص 355.
17. سید بن طاووس، اقبال، عمل روز بیستم جمادی الاخرة؛ در مفاتیح الجنان: «السلام علیک أیتها المظلومة المغصوبة».
18. همان، عمل روز بیستم جمادی الاخرة؛ مفاتیح الجنان، زیارت دوم حضرت زهرا(س).
19. شیخ طوسی، امالی، ص 156، ضمن ح 258.
20. معجم احادیث الامام المهدی(عج)، ج 3، ح 595، ص 43.
21. روزگار رهایی، ج 2، ص 608 (به نقل از ینابیع المودة، ج 3، ص 131).
22. کمال الدین، باب 34.
23. معجم أحادیث الإمام المهدی(عج)، ج 3، ح 752، ص 229.
24. همان، ج 3، ح 833، ص 297، و ح 1072، ص 500.
25. همان، ج 4، ح 1098، ص 20؛ و کمال الدین، باب 58، ح 25.
26. عنایات حضرت مهدی(عج) به علما و طلاب، ص 176، (پاورقی). |
27. همان (به نقل از: شیفتگان حضرت مهدی(عج)، ج 3، ص 160).
28. فاطمة الزهراء (س) بهجة قلب المصطفی (ص)، ص 198، (به نقل از بحارالانوار، ج 22، ص 491).
29. همان، ح 6، ص 109 (به نقل از احقاق الحق، ح 10، ص 185) و ر.ک: بحارالانوار، ج 36، ح 110، ص 288.
30. مفاتیح الجنان، زیارت حضرت فاطمه زهرا (س)، مقتل خوارزمی، ج 1، ح 21، ص 99.
31. چهل حدیث پیرامون نور یزدان، ص 14 (به نقل از: کفایة الأثر، ص 159).
32. نغمه های فاطمیه(س)، ص 24. |
33. با دعای ندبه در پگاه جمعه، ص 16 (به نقل از عیون أخبار الرضا(ع)، ج 1، ص 47؛ کمال الدین، ج 1، ص 268).
34. مفاتیح الجنان، دعای عهد.
35. مکیال المکارم (فارسی) ج 2، ص 218 و (عربی) ج 2، ص 160 (به نقل از کتاب غایة المرام، سید محدث بحرانی(ره) ص 189 باب 23 ح 105؛ به نقل از غیبت نعمانی، نشر صدوق، ح 24، ص 133).
36. کامل الزیارات، پیام حق، 1377، باب 40، ح 4، ص 386.
37. همان، پیام حق، 1377، باب 40، ح 4، ص 386؛ مفاتیح الجنان، فصل هفتم، مقصد اول (به نقل از ابن قولویه و کلینی و سید بن طاووس و دیگران).
38. بحار الأنوار، ج 45، ح 12، ص 401؛ النجم الثاقب، مسجد مقدس جمکران، 1380، چاپ چهارم، ص 495.
39. النجم الثاقب، مسجد مقدس جمکران، 1380، چاپ چهارم، ص 489؛ مفاتیح الجنان، تشّرف حاج علی بغدادی.
40. ر. ک: خلاصة العبقری الحسان، ص 34؛ العبقری الحسان، ج 2، ص 80.
41. در مجله انتظار، شماره 7 گفتیم، به بیست و پنج مورد از شباهت های این دو بزرگوار اشاره می کنیم، ولی به موارد دیگری برخورد کردیم. مواردی هم برادر ارجمند آقای لطیف زاده تحقیق کردند، از این روی برخی از آن ها را ذکر می کنیم.
42. ر.ک: صحیح بخاری، دارالکتاب العلمیة، ج 3، باب 40، باب غزوة خیبر، ح 4240 و 4241، ص 80.
43. کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، باب 26، ح 14؛ بحار الأنوار، ج 51، ص 109.
44. همان، ج 2، باب 45، توقیع 4.
45. نور: 55.
46. روزگار رهایی، ج 2 ص 607.
47. ر.ک: چشمه در بستر، ص 255؛ فرهنگ فاطمیه، ص 140 (به نقل از بحار الانوار، ج 43، ص 177).
48. بحار الأنوار، ج 43، ص 35.
49. ر.ک: چشمه دربستر، ص 434، و بحارالانوار، ج 43، ص 158؛ عوالم العلوم، ج 11، قسمت دوم، ص 814؛ أعلام النساء، ج 4، ص 128.
50. صحیح بخاری، دارالکتب العلمیة، باب غزوة خیبر، ح 4240 و 4241، ص 80.
51. روزگار رهایی، ج 1، ص 191، (به نقل از کافی، ج 1، بابٌ فی الغیبة، ح 31 و به نقل از بحارالأنوار، ج 52، ص 90).
52. کافی، ج 1، بابٌ فی الغیبة، ح 25.
53. همان، ح 13 و 30.
54. همان، ح 12؛ الغیبة نعمانی، ح 13، 14، 15 و 16، ص 251.
55. احتجاج، دارالاسوه، ج 2، ص 597.
56. طوسی، الغیبة، معارف اسلامی، ص 266.
57. مفاتیح الجنان، زیارت حضرت زهرا.
58. خوارزمی، مناقب، ج 3، ص 141.
59. الغیبة، نعمانی، ص 222؛ بحارالأنوار، ج 53، ص 354.
60. بحار الأنوار، ج 43، ص 172.
61. همان، ص 81 و 82.
62. همان، ج 43، صص 76 و 84.
63. همان، ج 86، ص 81.
64. ر.ک: چشمه در بستر، صص 355 و 434.
65. ینابیع المودة، ج 3، ص 62؛ الزام الناصب، ص 223.
66. نهج البلاغة، فیض الاسلام، خطبه 138.
67. مفاتیح الجنان، دعای شریف ندبه.
68. بحار الأنوار، ج 43، ص 176.
69. همان، ج 43، ص 81.
70. احتجاج، ج 2، ص 497؛ ر.ک: امام زمان(عج) و سید بن طاووس، ص 175، دعای حضرت مهدی (عج) برای شیعیان.
71. دهر: 21.
72. روزگار رهایی، ج 2، ص 598.
73. بحارالأنوار، ج 18، ص 60.
74. جمال الاسبوع، ص 310؛ صحیفه مهدویه، ص 290.