او قانون زمین را می شکند!
محبوبه زارع
هنگام تولد اوست. زنان قریش، مادر را طرد کرده اند. خدیجه به کودک خود می اندیشد و به این که چه کسی او را در تولد کودکش کمک خواهد کرد؟
چهار زن آسمانی به یاری خدیجه می آیند. فاطمه سلام الله علیها قانون زمین را می شکند!
**
اسلام است و شعب و محاصره. فاطمه سلام الله علیها کودکی سه ساله است که با ظرف آب و تکه ای نان، میان مسلمانان شعب راه می رود. فاطمه سلام الله علیها دارد می گوید که از همان آغاز، هستی خود را برای دفاع از اسلام آماده کرده است. فاطمه سلام الله علیها به ناتوانی یک دختر بچه در قانون عرب می خندد!
**
پیامبر است و صورتی خون آلود. فاطمه است و انگشتان مهربانی که گونه های پدر را نوازش می دهد تا بزرگ ترین مدافع روحی پیامبر باشد.
فاطمه سلام الله علیها قانون پشتیبانی روحی از سوی یک دختر و زن را بنیان می نهد!
**
شب عروسی است و التماس سائل. شبی تکرارناپذیر و عروسی دختر بزرگ ترین مرد عرب و لباس، اولین هدیه همسر... فاطمه سلام الله علیها چشم بر هم می نهد و رها از همه تعلقات، لباس خود را هدیه می کند. فاطمه سلام الله علیها عقل های زمینی را در هم می شکند!
**
لحظات واپسین عمر رسول صلی الله علیه وآله است. پیامبر صلی الله علیه وآله در گوش فاطمه چیزی می گوید. فاطمه می خندد و سوگند می خورد که بهترین مژده را شنیده است. پیامبر صلی الله علیه وآله فرموده که فاطمه اولین کسی است که بعد از او، دنیا را ترک خواهد گفت. فاطمه سلام الله علیها قفس تنگ زمین را عمری است که شکسته است!
**
منتخبان سقیفه، پشت در ایستاده اند. علی علیه السلام در خانه است؛ اما فاطمه سلام الله علیها پشت در می ایستد؛ زیرا خوب می داند که ایستادن علی علیه السلام جنگی را در پی خواهد داشت. فاطمه سلام الله علیها می ایستد تا ثابت کند که می شود برای علی علیه السلام ایستاد. فاطمه سلام الله علیها افکار مصلحت اندیش را در هم می شکند!
**
خلیفه فدک را غصب کرده است. فاطمه عزادار است و بیمار؛ اما به مسجد می آید تا حضور سیاسی را معنا کند. فاطمه سلام الله علیها تفکرات زمین در مورد زن را در هم می پیچد! همه می پرسند: چرا فاطمه سلام الله علیها با خلیفه حرف نمی زند؟! خلیفه التماس می کند. علی علیه السلام واسطه می شود. فاطمه اجازه ملاقات می دهد. خلیفه حلالیت می خواهد. فاطمه سلام الله علیها می داند که عذرخواهی، راه جبران دارد؛ اما خلیفه می خواهد هم رضایت فاطمه باشد و هم دنیاطلبی او. فاطمه سلام الله علیها می فرماید: به شرطی که بگویی این حدیث را شنیده ای که پدرم فرمود هر کس فاطمه سلام الله علیها را بیازارد مرا آزرده و آزار من خدا را می آزارد. خلیفه اعتراف می کند و فاطمه سلام الله علیها فریاد می زند: خدایا شاهد باش که اینها مرا آزردند! فاطمه سلام الله علیها مهر رسوایی جاوید را بر پیشانی باطل می زند تا جهان بداند که منطق فاطمی، سیاست های بشر را رسوا می کند.
**
فاطمه سلام الله علیها وصیت کرده که مخفیانه به خاک سپرده شود و مزارش پنهان بماند و می داند هر قبری جاوید می ماند و سند! فاطمه قانون را می شکند و می خواهد تا پایان آفرینش، این علامت سؤال را در ذهن زمین نگه دارد که فاطمه سلام الله علیها در کجاست؟ و چرا پیدا نیست؟! تا با این سؤال، حقیقت ولایت، زنده بماند و علی علیه السلام جاویدان.
پس فاطمه سلام الله علیها می آید تا عقل های بشر را بشکند.