محمدوحید شیخبهائی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم و معارف قرآن واحد اصفهان، در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در پاسخ به اینکه دانشگاه قرآنی چه مولفههایی دارد، گفت: دانشگاه قرآنی مولفههای زیادی دارد و در این خصوص میتوان به نوع تعامل قرآنی افرادی که در دانشگاه هستند از جمله مدیران، کادر علمی، کارمندان و دانشجویان اشاره کرد. اما اگر بخواهیم در یک جمله بگویم که کدام دانشگاه قرآنی است، باید بگویم دانشگاهی قرآنی است که خروجی نهایی آن یعنی دانشجویان فارغالتحصیل، افرادی باشند که به درد دین خدا و خلق خدا قرار بگیرند.
شیخبهائی افزود: برای تبیین بیشتر دانشگاه قرآنی باید این سوال را پرسید دانشگاه قرآنی، چگونه نباید باشد؟ امروزه وجود برخی از معضلات باعث میشود که ما دانشگاه قرآنی نداشته باشیم. فرقی نمیکند دانشگاه مربوط به رشتههای دینی باشد یا مهندسی، در عمل این اتفاق در دانشگاه به طور کلی نمیافتد، هر چند استثنائاتی میتواند وجود داشته باشد.
وی تصریح کرد: وقتی دانشجو میخواهد وارد دانشگاه شود با این هدف وارد نمیشود که به دین خدا خدمت کند. در دانشگاه این هدف وجود ندارد و در هنگام فارغالتحصیل شدن هم این هدف اساسا مد نظر قرار نمیگیرد که من خلق شدهام تا به دین و حجت خدا خدمت کنم و این هدف اولویتی در ذهن دانشجو، اساتید و کادر اداری و مدیریت دانشگاههای ما نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن با بیان اینکه باید همه هدف قرآنی داشته باشند، گفت: اگر استاد دغدغه قرآنی داشته باشد خواهد توانست دانشجوی قرآنی را تربیت کند. برای بیان معضل اصلی که امروز وجود دارد مثالی میزنم، کرم ابریشمی را در نظر بگیرید که پیلهای را به دور خود تنیده است. امروز هر کسی پیله ابریشمی دارد، چه استاد، چه دانشجو و کادر علمی و هر کسی تنها به فکر خودش است. دانشجو تنها به درس، نمره و آینده شغلی خود فکر میکند و همه چیز حول محور خودش است و استاد هم تا حد زیادی همین طور است و کادر دانشگاه هم به همین صورت عمل میکند.
شیخبهائی ادامه داد: فکر میکنم اتفاقی که باید دانشگاههای ما بیفتد این است که استاد باید کمک کنند تا افراد از پیلههای خود بیرون بیایند، یعنی از محدوده منافع خود خارج شوند و از بالا به مسائل نگاه کرده و صرفا خود را نبینند.
وی افزود: دین ما یک منظومه است و هر چیزی جای خود را دارد. البته انسان باید به زندگی طبیعی خود برسد و البته چیزی که من گفتم پیش زمینهای ذهنی در خصوص ضرورت داشتن توجه و ذکر اصحاب دانشگاه است. دائمالذکر بودن به این معنی نیست که کسی دائما ذکر بگوید بلکه این افراد کسانی هستند که پیشزمینه الهی امور توجه دارند و افرادی نیستند که صرفا به خود فکر کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن تصریح کرد: در ذهن انسان باید نرمافزاری نصب شود که دیگران برایش مهم باشند و فرد بگوید همانطور که من در قبال خود مسئولیت دارم، در قبال خانواده، جامعه، کشور و دین و حجت خدا هم مسئول هستم.
وی ادامه داد: در برخی از گفتمانها انسان به عوام و خواص تقسیم میشود. چه چیزی باعث میشود که برخی عوام و برخی خواص باشند. یکی از ویژگیهایی که باعث میشود برخی خواص شوند، خروج از پیلههای فردیت است و سعی برای اینکه علاوه بر زندگی روزمره، به امور دیگران اهتمام داشته باشیم و تلاش کنیم مشکلی از مشکلات جامعه اسلامی را حل کنیم.
شیخبهائی با بیان اینکه کار دانشگاه نخبهپروری است، گفت: این یعنی باید افرادی تربیت شوند که در حیطه رشته خود بتوانند به دیگران کمک کنند. دانشگاه نباید صرفا به دنبال دادن مدرک باشد. البته طبیعت زندگی دنیایی چنین است که افراد در پیلههای خودشان باشند.
وی افزود: اگر در دانشگاهی این هنر وجود داشته باشد به افراد کمک شود تا موقعیت واقعی خود را در زندگی از بالا متوجه شوند، دانشگاه قرآنی خواهد بود. نگاه از بالا یعنی بدانیم دنیا پل و ابزار است و نه جایی ثابت و همیشگی و ما خلق شدهایم که از این جا به جایی دیگری برویم. از سوی دیگر دانشگاه باید به ما نشان دهد که وقتی از بالا نگاه میکنیم متوجه میشویم که موانعی وجود دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن تصریح کرد: باید اعتقاد به وجود دشمن در مسیر سعادت در بین دانشجویان و اصحاب دانشگاه به وجود بیابد، دشمنی که قسم خورده است من را از راه منحرف کند و این دشمن اشکال متفاوتی دارد و در هر دورهای حالت خاص خود را دارد.
وی با بیان اینکه بدون توجه به این واقعیات ما در پیله فردیت خواهیم ماند، گفت: کافی است دانشجویان توجه کنند هر مقدار به خدا، پیامبر و مسائل دینی علاقهمند باشند به همان اندازه دشمن دارند که نقشه میکشند تا ایشان در مسیر حق نباشند و رسما به خروج از راه حق دعوت میکنند و اگر تهدید کارساز نباشد اقدام به تهدید و عداوت میکنند. بنابر این برای اینکه دانشگاه قرآنی باشد باید از پیله فردیت خارج شد و دائما در نظر داشت که برای چه در دنیا هستیم و دشمنانی برای رسیدن به کمال داریم.