از جمله فضایل امیر المؤمنین علی (ع) و از دلائل امامت و برتری او بر سایر صحابه آن است که رسول الله (ص) او را همسان خود و سایر انبیاء معرفی می کرد و نه تنها می فرمود : علی جان من است (امام نسائی در خصائص امیر المؤمنین علی ابی ابیطالب، 19) علی برادر من است (صحیح ترمذی، 2/299) علی از من است و من از علیم (صحیح ترمذی، 2/297) . گوشت و خون علی از گوشت و خون من است (ذخائر العقبی، 92، محب طبری) بلکه از طرق شیعی و سنی به الفاظ گوناگون روایت شده است که آن حضرت علی (ع) را به سبب خصال و سجایا و مناقب او به پیغمبران اولو العزم و سایر انبیاء تشبیه کرده است. این حدیث را که به حدیث تشبیه معروف است امام حنابله احمد بن محمد بن حنبل (م 241 ق) در المسند از احمد بن عبدالرزاق و او از رسول الله (ص) چنین روایت کرده است (الغدیر، 3/357): «من أراد أن ینظر الی آدم فی علمه و الی نوح فی فهمه و الی ابراهیم فی خلقه و الی موسی فی مناجاته و الی عیسی فی سنته و الی محمد فی تمامه و کماله فلینظر الی هذا الرجل المقبل. فتطاول الناس فاذا هم بعلی بن ابی طالب کانما ینقلع من صبب و ینحط من جبل» یعنی: هر کس بخواهد آدم را در علمش و نوح را در فهمش و ابراهیم را در خلقش و موسی را در مناجاتش و عیسی را در سنت و
رفتارش و محمد را در تمام خلقت و کمال صفاتش ببیند، باید به این مرد که از راه می رسد بنگرد. پس مردمان همه گردن کشیدند، ناگاه علی را دیدند که از راه می رسد گویی سیلی بود که از جای خود کنده شده و در سراشیبی افتاده و از کوه به زیر می آید.
یاقوت حموی در معجم الادباء و ابوبکر احمد بن الحسین البیهقی در فضائل الصحابه و حافظ احمد بن محمد عاصمی در زین الفتی فی شرح سورة هل أتی (الغدیر، 3/355) و ابو المؤید الموفق احمد مکی خوارزمی مالکی ملقب به اخطب الخطباء در مناقب امیر المؤمنین علی بن ابی طالب (ع) (39 به بعد) و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه (2/236 و 449) و حافظ ابو عبدالله کنجی شافعی در کفایة الطالب (45)، و حافظ ابو العباس محب الدین طبری در الریاض النضره (2/218)، و ابن صباغ مالکی در فصول المهمه (12)، به نقل سید محسن امین در اعیان الشیعه (1/356) و صفوری در نزهة المجالیس (2/240)، و سید احمد قادین خانی در هدایة المرتاب، 146 (الغدیر، 3/360) ... و همه محدثین شیعی این حدیث را به اسناد معتبر با جزیی اختلافی در نام انبیاء و وجه مشابهت علی مرتضی (ع) با ایشان روایت کرده اند. عاصمی در کتاب زین الفتی وجوه همگونی علی را با پیامبر چنین شرح داده است:
با آدم در ده فضیلت: خوی و طینت، صبر و تحمل، یار و همسر، تزویج و خلعت، علم و حکمت، تیزهوشی و فطانت، امارت و خلافت، بسیاری دشمن، وفاء و وصیت، اولاد و عترت.
با نوح در هشت فضیلت: وفاء، حفظ خدا، مناظره با پدر و اقوام، بت شکنی، داشتن دو فرزند که سر دودمان خاندان ولایت و رسالت بودند، اختلاف فرزندان نیکوکار و ستمکار، آزمایش الهی و در جان و فرزند و مال، مصونیت از آسیب بداندیشان.
با یوسف در هشت فضیلت: علم و حکمت، در کودکی حسد برادران، پیمان شکنی برادران، جمع بندی علم و سلطنت پذیری، علم و تأویل احادیث، کرم و گذشت نسبت به برادران، عفو در هنگام توانایی، تغییر محل سکونت.
با موسی در هشت فضیلت: صلابت و شدت، محاجه و دعوت، عصا و قوت، حوصله و سعه صدر، برادری و نزدیکی (بین موسی و هارون و محمد و علی) وداد و محبت، تحمل و رنج و زحمت، وراثت امارت و ولایت.
با داود در هشت فضیلت: علم و حکمت، تقدم بر برادران در کودکی، پایداری با طالوت و ارث بردن سلطنت ازو، قتل جالوت، نرم شدن آهن در دست هر دو، سخن گفتن جمادات با هر دو، داشتن فرزند صالح، داشتن فصل الخطاب.
با سلیمان در هشت فضیلت: آزمایش الهی، تسلط اهرمن بر تخت هر دو، آماده شدن در کودکی برای خلافت به تلقین الهی، رد شمس برای هر دو از مغرب، تسخیر باد و هوا، تسخیر جن، دانستن زبان مرغان و جمادات و سخن گفتن با آنها، آمرزش الهی و رفع حساب از هر دو.
با ایوب در هشت فضیلت: ابتلاء در بدن، آزمایش در مال، شکیبایی بر مصائب، مخالفت همگان، شماتت دشمنان، دعا و توسل و توکل به خدا در همه حال و پایداری بر بلایا، ادای نذر.
با یحیی بن زکریا در هشت فضیلت: حفظ و عصمت الهی، کتاب و حکمت، تسلیم و تحیت، نیکی به والدین، شهید شدن به خاطر زنی فتنه انگیز، خشم شدید خدای بر قاتل هر دو، مراقبه و خوف از خدای، نداشتن همگام دیگری بین انبیاء و اولیاء.
با عیسی بن مریم در هشت فضیلت: اذعان به وحدانیت خدای، علم به کتاب خدای در کودکی، علم به خواندن و نوشتن، هلاکت گمراهانی که در دوستی یا دشمنی ایشان زیاده روی کردند، زهد در دنیا، کرم و جوانمردی، پیشگویی وقایع آینده، کفایت و برازندگی.
در کتاب زین الفتی درباره هر یک از این وجوه مشابهت با استناد به آیات و اخبار به تفصیل سخن رفته است. صورت دیگری از این حدیث که اخطب خطباء خوارزم در مناقب (39) از ابن مردویه اصفهانی و او از حارث اعور علمدار و او از امیر المؤمنین (ع) روایت کرده چنین است «ان النبی کان فی جمع من اصحابه فقال: اریکم آدم فی علمه و نوحا فی فهمه و ابراهیم فی حکمته فلم یکن بأسرع من أن طلع علی. فقال ابوبکر: یا رسول الله: أ قست رجلا بثلاثة من الرسل؟ بخ بخ لهذا الرجل! من هو یا رسول الله. قال النبی: اولا تعرفه یا أبابکر؟ قال: الله و رسول اعلم. قال هو أبوالحسن علی بن ابی طالب. فقال ابوبکر: بخ بخ لک یا ابا الحسن ! و أین مثلک یا ابا الحسن؟» یعنی: ما را خبر رسید که پیغمبر در جمعی از اصحاب خود بود . پس گفت: آدم را در علمش و نوح را در فهمش و ابراهیم را در حکمتش به شما نشان می دهم درست در همین وقت علی (ع) پیدا شد ابوبکر گفت یا رسول الله آیا یک مرد را با سه پیغمبر هم سنگ فرمودی؟ به به آفرین به این مرد! کیست این مرد ای فرستاده خدای؟ پیغمبر فرمود: مگر او را نمی شناسی ای ابوبکر؟ گفت: خدای و رسول او داناترند فرمود: او ابوالحسن علی بن ابی طالب است پس ابوبکر گفت: به به آفرین بر تو ای ابوالحسن، کجا مثل تو پیدا می شود. ای ابوالحسن!؟
صورت دیگری از این حدیث را قاضی عضدالدین عبدالرحمن بن احمد ایجی در مواقف (3/276) چنین آورده است:
«من اراد ان ینظر الی آدم فی علمه و الی نوح فی تقواه و الی ابراهیم فی حلمه و الی موسی فی هیبته و الی عیسی فی عبادته فلینظر الی علی بن ابی طالب» یعنی: هر کس بخواهد آدم را در علمش و نوح را در پرهیزگاریش و ابراهیم را در حلم و دانائیش و موسی را در هیبت و صلابتش و عیسی را در عبادتش بنگرد باید که علی بن ابی طالب
را ببیند. برای شرح حدیث تشبیه و اسناد و الفاظ آن و وجوه همگونی امیر المؤمنین علی (ع) با پیامبران باید به کتب حدیث مخصوصا جلد ششم از منهج دوم کتاب عبقات الأنوار تألیف میر حامد حسین نیشابوری کنتوری (لکنهو 1301 ق) که سراسر کتاب درباره این حدیث است مراجعه نماید.