خطبه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سره و مبلغ رسالاته بشیر رحمته و نذیر نقمته سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا ابی القاسم المصطفی محمد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیین المعصومین سیما بقیة الله فی الارضین. قال الله الحکیم فی کتابه: بسم الله الرحمن الرحیم «انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر»
همه شما برادران و خواهران عزیز و نمازگزار و خودم را به رعایت تقوا و پرهیزگاری و توجه به رضا و اراده الهی و اجتناب از منهیات شرع مقدس و خارج شدن از دایره تقوا و پرهیزگاری توصیه می کنم. امروز روز بزرگی است روز ولادت سیده زنان عالم دختر با شخصیت عظیم الشان پیامبر مکرم و اسوه زنان و مردان در طول تاریخ اسلام است ولادت فاطمه زهرا و صدیقه کبری و مجاهده فی سبیل الله و شهیده مظلومه، با سالگرد میلاد یکی از برجسته ترین و درخشانترین چهره هایی که از آن نسل مطهر در تاریخ اسلام بروز یافته مصادف شده است هم روز ولادت کوثر فاطمی است هم روز ولادت کوثر روح اللهی است. وقتی که پسران نبی اکرم در مکه یکی پس از دیگری از دنیا رفتند دشمنان شماتتگر اسلام و پیامبر - که ارزشهایشان منحصر در مال و ثروت و فرزند و جاه و جلال دنیایی بود - پیامبر را شماتت کردند و گفتند تو ابتر هستی - یعنی بی دنباله - و با مرگ تو همه چیز از آثار و نشانه های وجود تو تمام خواهد شد! خداوند متعال این سوره را بر پیامبر نازل کرد تا هم قلب پیامبر را تسلی بدهد هم حقیقتی را برای آن بزرگوار و برای مسلمانان روشن کند لذا فرمود: «انا اعطیناک الکوثر» ما به تو کوثر بخشیدیم آن حقیقت عظیم و کثیر و فزاینده. مصداق کوثر برای نبی اکرم چیزهای گوناگون است یکی از برجسته ترین مصادیق کوثر وجود مقدس فاطمه زهراست که خداوند متعال در این وجود مبارک دنباله معنوی و مادی پیامبر را قرار داد بر خلاف تصور دشمنان ملامتگر این دختر با برکت این وجود ذی جود آن چنان مایه بقای نام و یاد و مکتب و معارف پیامبر شد که از هیچ فرزند برجسته و با عظمتی چنین چیزی مشاهده نشده است اولا از نسل او یازده امام و یازده خورشید فروزان معارف اسلامی را بر دلهای آحاد بشر تابانیدند اسلام را زنده کردند قرآن را تبیین کردند معارف را گسترانیدند تحریفها را از از دامن اسلام زدودند و راه سوء استفاده ها را بستند یکی از این یازده امام، حسین بن علی علیه السلام است که پیامبر طبق روایت فرمود: «انا من حسین و حسین سفینة النجاة و مصباح الهدی » با آن همه آثار و برکاتی که در آن شخصیت در آن شهادت و بر آن قیام در تاریخ اسلام مترتب شده است او یکی از ذراره های فاطمه زهراست یکی از این خورشیدهای فروزان، امام باقر و یکی دیگر امام صادق علیهما السلام است که معارف اسلامی مرهون زحمات آنهاست، نه فقط معارف شیعی که ائمه معروف اهل سنت یا بی واسطه یا باواسطه بهره مندان از فیض دانش آنها هستند این کوثر فزاینده روز به روز درخشنده تر نسل عظیم پیامبر را در تمام اقطار اسلامی پراکند که امروز هزاران بلکه هزاران هزار خاندانهای مشخص شناخته شده در همه دنیای اسلام نمودار بقای نسل جسمانی آن بزرگوارند همچنان که هزاران مشعل هدایت در دنیا نمودار بقای معنوی آن مکتب و آن وجود مقدسند این کوثر فاطمه زهراست سلام خدا بر او درود همه انبیا و اولیا و فرشتگان و آفریدگان پروردگار بر او تا روز قیامت. این فرزند گرامی و عالیقدر هم خود یک کوثر شد کوثر روح اللهی یک نفر یک تنه وارد میدان شد با جاذبه های عظیمی که خدای متعال به رکت خصوصیات ذاتی و اکتسابی در او قرار داده بود دلها را مجذوب خود کرد دستها و پاها را به حرکت وادار کرد مغزها را به اندیشیدن انداخت این حرکت عظیم را در این جا و نهضت عظیم جهانی و بیداری اسلامی را در دنیا به وجود آورد باش تا صبح دولتش بدمد که این هنوز از نتایج سحر است، بعد از این راه امام و حکمت امام و مکتب امام و تفکر امام در دنیا نقشها خواهد آفرید و نسلها آن را آزمایش خواهند کرد. من امروز در این خطبه اول مایلم از یک برش دیگری قدری در ابعاد و بواطن این شخصیت عظیم کاوش کنم و به طور خلاصه مطالبی را به شما عرض کنم در این باره از زوایای گوناگون حرفهایی زده شده است بنده هم مطالبی عرض کردم امروز هم می خواهم از یک دیدگاه دیگر در محور این شخصیت کم نظیر دنیای اسلامی - یعنی امام بزرگوارمان - بحث را پیش ببرم. غیر از همه خصوصیاتی که در این بزرگوار بود سه خصوصیت ممتاز در شخصیت او به شکل بسیار پیچیده و در هم تنیده یی جذابیت و تاثیر عجیبی در این مرد بزرگ به وجود آورده بود. خصوصیت اول عبارت از خردمندی و دانایی بود او مردی دانا خردمند عاقل و عمیق بود در او به معنای حقیقی کلمه جوهر دانایی وجود داشت که «هر که در او جوهر دانایی است بر همه کاریش توانایی است » لذا در هر جایی که از وجود او چیزی بروز کرد نشانه این دانایی و خردمندی در آن دیده شد در میدان دانشهای تخصصی خود او - یعنی فلسفه، فقه، عرفان، اصول، اخلاق - همه جا این دانایی و عمق و این گوهر درخشان خردمندی بروز کرد حرف نو و سخن تازه به میدان آورد و به تکرار سخن گذشتگان اکتفا نکرد. خصوصیت دوم دینداری و ایمان روشن بینانه بود او متعبد بود اما تعبدی دور از تحجر و توقف او روشن بین و روشنفکر و نوآور در مباحث دینی بود اما نوآوری دور از لاقیدی های نوآوران. خیلی ها در زمینه مسائل دینی سخن نویسی را به میدان می آورند اما این سخن ور نشانه لاقیدی و لاابالیگری آنها در وفاداری به متون اسلامی است سخن آنهاست نه سخن دین! روشن بینی و نوآوری امام متکی به دین و مبانی دینی بود لذا آنچه را که در زمینه مسائل اعتقادی و اخلاقی و فقهی اسلام عرضه کرد و نو بود آن چنان بود که متبحرترین و واردترین کسانی که در این علوم و دانشها ورود داشتند در مقابل آن اظهار تسلیم کردند و آن را به عنوان یک سخن با بنیاد پذیرفتند نه به عنوان سخنی که متکی به مبانی و اصول نیست بنابراین او متدین و متعبد اما در عین حال روشن بین و آگاه و بکار گیرنده خرد با آفاق عظیم در مسائل اعتقادی و عملی بود دینداری که به یادآورنده دینداریهای عصر نبوت یا جلوه هایی از عصر معصومین علیهم السلام بود. خصوصیت سوم شجاعت و دلیری و جان نثاری او بود آمده بود که در آن جایی که او حق می گوید و دنیا باطل می گوید با آن دنیا مواجه بشود این که در یکی از بیانیه های خود فرمود که: «اگر استکبار جهانی دین ما را تهدید کند ما هم همه دنیای او را تهدید خواهیم کرد». راست می گفت می توانست در مقابل دنیایی بایستد همچنان که آن روزی که این فریاد را در سال 1341 در قم بلند کرد اول کار کسی با او نبود البته فورا بی فاصله گروه گروه مردم مؤمن و دلهای پاک در همه جا به او گرویدند اما اولی که وارد میدان شد تنها وارد شد تنها بود احساس تنهایی هم می کرد ولی این دلیلی را داشت که وارد بشود انسان وارد میدانی بشود که آن طرف قضیه قدرتها و نیروهای نظامی و نیروهای امنیتی و داغ و درفش باشد وجدان و دین و ملاحظه نباشد پشتشان هم به سیاستهای جهانی و استکباری گرم باشد وارد شدن در چنین میدانی اولین شرطش این است که انسان از جان خود بگذرد و او از جان خود گذشته بود و برای پذیرفتن همه خطرها حاضر بود یعنی برای او جان و دیگر خصوصیاتش اهمیت نداشت بعضیها می گویند ما از جانمان گذشتیم اما در مقام عمل که نگاه می کنید از یک احترام خشک و خالی نمی گذرند چه طور از جان گذشتند؟! از یک پول و از یک لذت و شهوت نمی گذرند چه طور از جان گذشتند؟! اما او راست می گفت او حقیقتا جان را کف دست داشت و آماده بود و به میدان آمد. بسا باشد که مردی آسمانی به جانی فتح فرازد لشکری را نهد جان در یکی تیر و رهاند ز ننگ تیر روزی کشوری را با این سه خصوصیتی که این گونه در وجود او در هم تنیده بود وارد میدان شد البته نقاط مثبت امام یک فهرست طولانی دارد « اما چون این سه خصوصیت به هم ارتباط دارند و تاثیر بارز و هماهنگ با یکدیگر دارند لذا من این سه خصوصیت را انتخاب کردم.» او این میدان را طی کرد تا به نقطه نزدیک پیروزی - یعنی سال 1357 رسید اما حالا در مقابل حادثه عجیبی قرار گرفته است و آن پیروزی نهضت اسلامی به پشتیبانی یک ملت با همه وجودش است آن پیروزی نه فقط پیروزی بر یک رژیم فاسد و ارتجاعی بود بلکه آن رژیم فاسد چون از پشتیبانی تقریبا همه قدرتهای استکباری آن روز برخوردار بود این پیروزی پیروزی بر همه آن قدرتهای استکباری به حساب می آمد او می خواهد این مملکت را با سلیقه و نظر و نسخه اسلام اداره کند در مقابل او چیست ؟ کشوری که نزدیک دویست سال از جوانب گوناگون بر آن فشار آوردند تا همه خصوصیات ممتاز یک ملت بزرگ را در آن بکوبند و ضعیف و سرکوبش کنند اگر به تاریخ این دویست سال اخیر مراجعه کند عظمت کار امام را بهتر درمی یابید من تاکید می کنم که جوانان این مقطع تاریخی را بخوانند دستگاههای تبلیغی هم حقایقی را که در این مدت بر سر این کشور آمده برای مردم تبیین کنند به نظر من در این خصوص کار کمی شده است. از اوایل قرن نوزدهم میلادی که مامور انگلیسی - «سرجان ملکم » - از مرز هندوستان وارد ایران شد یعنی از زمان حکومت فتحعلی شاه قاجار که با هدایای اغواکننده و گران قیمت برای رجال درباری و سیاستمداران فاسد وارد ایران شدند و استعمار انگلیسی، یا به تعبیر دیگر نفوذ ویرانگر انگلیسی - چون استعمار به معنای متداولش در ایران پیش نیامد اما بدتر از استعمار پیش آمد - حکومتهای ایرانی را به شدت در مشت گرفتند و هر کار خواستند به وسیله آنها انجام دادند از آن روز تا روزی که انقلاب پیروز شد در حدود صد و هفتاد، هشتاد سال طول کشیده است در تمام این مدت همه عوامل قدرت - قدرتهای بزرگ جهانی عوامل قدرت نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی - کار کرده بودند برای این که این ملت ریشه دار تاریخی با فرهنگ شجاع بزرگ را آن چنان ضعیف و خرد و ناامید و مایوس کنند که هیچ خطری از ناحیه او قدرتهای بزرگ را تهدید نکند امام در مقابل چنین واقعیتی قرار گرفتند البته از این صد و هفتاد، هشتاد سال عمده مدتش دولت انگلیس از سال 32 به بعد دولت آمریکا در اواسط هم نفوذ دولت روسیه و رقابتهای روس و انگلیس در ایران بود در دوران قاجار به یک طور در دوران رژیم پهلوی به مراتب خطرناکتر و سخت تر. هر کاری توانسته بودند با این ملت کردند نتیجه این شد که در مقابل امام کشوری وجود داشت که از لحاظ سیاسی وابسته و تابع بود هر کاری که دولت آمریکا در آن برهه اراده می کرد در ایران انجام می گرفت هر کاری می خواستند می توانستند بکنند در زمینه اقتصادی، در زمینه نفت، در زمینه انتصابات در زمینه دولتها - فلان دولت برود فلان دولت بیاید - در زمینه ارتباطات بین المللی در زمینه عادات و رفتاری که بر مردم تحمیل می شد در زمینه دانشگاهها بنابراین هر کار می خواستند در ایران بکنند می توانستند. ما کاملا تابع و وابسته شده بودیم از لحاظ اقتصادی، کاملا مصرف کننده و فقیر بودیم همه چیز را باید وارد می کردیم من یک وقتی گفتم اما بعضیها باور نمی کردند اما باور کنید که در کشور ما دسته بیل وارد می کردند سوزن خیاطی وارد می کردند انواع و اقسام خوراکیها وارد می کردند انواع و اقسام محصولات صنعتی وارد می کردند! همه چیز مصرفی بود یعنی این ملت این استعدادها این مغزها و این جوانان قدرت یا فرصت این را نداشتند که بخشی از نیازهای خودشان را خودشان تولید کنند که بتوانند بگویند ما به خارج احتیاجی نداریم اگر صنعتی را هم در داخل کشور می آوردند - مثل صنعت اتومبیل سازی یا ذوب آهن و امثال اینها که به شکل بسیار ناقصی وارد کشور شده بود - سر تا پای آن صنعت وابستگی بود وسایل پیشرفته و مدرنی هم که می فروختند - مثل هواپیماهای جنگی - اجازه تعمیر آنها را حتی به داخل نمی دادند تعمیرش هم باید در خارج انجام می گرفت! از لحاظ اقتصادی صد در صد وابسته و مصرف کننده از لحاظ علمی تقریبا صفر این ملت هیچ حرف تازه یی در بازار علم و دانش نوی جهانی نداشت در دانشگاهها - که البته از لحاظ کمیت هم بسیار کم بودند که در آخرین سالهای رژیم پهلوی در حدود یک دهم وضع فعلی دانشجو در کشور بود - اگر درسی در کلاسی گفته می شد - در هر زمینه یی چه علوم انسانی چه علوم فنی و صنعتی چه علوم طبیعی - همان حرفهای دیگران بود چیز نویی از لحاظ علمی وجود نداشت! از لحاظ ثروت ملی غارتزده بودیم نفت را می بردند معادن را می بردند همه چیز را می بردند با هر قیمتی که خودشان می خواستند! از لحاظ اجتماعی و وضعیت فقیر و غنی کشور بشدت مفلوک بود هزاران بلکه دهها هزار روستا در این کشور بود که برق و آب تصفیه شده و امثال اینها را نه دیده بودند نه امیدش را داشتند! فقط به تهران و چندتا شهر بزرگ می رسیدند آن هم به آن شکلی که همان روز تهران یکی از کثیف ترین و زشت ترین پایتختهای دنیا محسوب می شد ! فقط به خودشان می رسیدند هرجا خودشان جا پایی داشتند آن جا فرودگاه هم بود وسایل راحتی هم بود اما آنجایی که مربوط به خودشان نبود به کلی رها شده بود! شکاف طبقاتی در اعلی درجه خود بود. از لحاظ اخلاقی ترویج فساد بود در دوره پیش از انقلاب - همان سالهای اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه - بارها در سخنرانیهایی که برای جوانان تشکیل می شد از روی شواهد و قرائن می گفتم این وضعیتی که ما از لحاظ بی بندوباری و بی حجابی و فحشا در کشورمان داریم در کشورهای اروپایی نیست واقعا هم نبود من اطلاع داشتم البته در کشورهای اروپایی ممکن بود فلان مرکز فسادی وجود داشته باشد اما عرف زندگی مردم در آنجا - مثلا وضع و پوشش و رفتار زنان - بهتر از آن چیزی بود که انسان بخصوص در بعضی از شهرهای ما ملاحظه می کرد و می دید از لحاظ اخلاقی مردم دچار انواع و اقسام آسیبهای اخلاقی بودند نه فقط اخلاق شهوانی توسط آنها ارتباطات مردم مراودات مردم تکیه و اعتماد مردم همه اش آفت زده شده بود این طوری پیش برده بودند و اداره کرده بودند بحث تعمد بود. مردم را بی حال و بی حوصله و ناامید می خواستند اخلاقهای پیشبرنده یک ملت امید و تحرک و جدیت است ملتی که ناامید باشد ملتی که از آینده خود مایوس باشد ملتی که خود را تحقیر کند پیشرفت نخواهد کرد هر جنسی که گفته می شد در داخل تولید شده است خود این داخلی بودن معنایش این بود که ارزشی ندارد! خود افراد تحصیلکرده ها دیگران به هم می گفتند که ایرانی یک لولهنگ - آن آفتابه های گلی قدیمی - را نمی تواند بسازد! یعنی نسل پیشرفته علمی هم نسبت به آینده علمی این کشور ناامید بود این آن مشکل اخلاقی است. ما از قافله علم و تمدن دنیا عقب بودیم از لحاظ نظام حکومتی و حکامی که بر این کشور حکومت می کردند یکی از مرتجع ترین حکومتها را داشتیم سلطنت موروثی بود یک نفر بمیرد مردم مجبور باشند فرزند او را در هر سنی با هر شرایطی و با هر خصوصیاتی به حاکمیت مطلق خودشان قبول بکنند نه معیاری نه علمی نه تقوایی نه عقلی هیچ چیز ملاک نباشد! چنین رژیمی را در ایران در قانون اساسی هم برده بودند قانون اساسی یی که زیر چکمه های رضاخان و زیر برق نگاههای ماموران رضاخانی در همین تهران تصویب شده بود ایران در دنیا ذلیل شده بود در مجامع جهانی نامی از ایران به عنوان صاحب یک نظر، صاحب یک رای صاحب یک شخصیت وجود نداشت صدقه بگیر و محل آزمایش دیگران شده بود! بعضی از نظرات اقتصادی و غیره را برای این که آزمایش کنند اینجا عمل می کردند تا ببینند چگونه جواب می دهد! از لحاظ معنوی فقیر از لحاظ مادی فقیر از لحاظ سیاسی فقیر از لحاظ شخصیتی فقیر! امام در مقابل چنین جامعه و چنین کشوری قرار گرفته بود. البته نکته بسیار مهمی در این جا وجود داشت و آن این بود که ملت ایران ملت بزرگ و با استعدادی است آن حالتی که به وجود آورده بودند یک حالت عارضی بود وقتی فریاد امام بلند شد ملت خود را تکان داد البته از روزی که امام شروع کرد تا روزی که این اقیانوس عظیم تموج پیدا کرد و به خروش افتاد پانزده سال طول کشید - پانزده سال پررنج اما ملت ملتی اصیل ریشه دار با استعداد با فرهنگ با غیرت و با دین بود و توانست خود را از آن حالت تخدیری و خواب آلودگی نجات بدهد و بلند شود وانست شخصیت خود را در دوران مبارزه - بخصوص در یکی دو سال اخیر - نشان بدهد اینها نقطه قوت بود اما آن واقعیتها که در طول سالهای متمادی بر این کشور تحمیل شده بود و آثارش را در زندگی گذاشته بود در مقابل امام بود حالا امام می خواهد این جامعه را به شکل مطلوب و آرمانی بسازد چه کار باید بکند؟ ببینید چه قدر این مهم است شوخی نیست شما مثلا به نقطه یی رفته اید که مصالح هست امکانات هست فضا هست اما ساختمان ویرانه و در هم ریخته است می خواهید از این مصالح و از این فضا یک بنای شامخ و با عظمت و ماندگار درست کنید هر مهندسی نمی تواند این کار را بکند این جاست که آن هویت و شخصیت عظیم خودش را نشان می دهد امام به این ملت و به این کشور و به این صحنه و به این مصالح نگاه کرد او اسلام را می شناخت آرمانهای اسلامی و احکام اسلامی را هم می دانست و می خواست با مصالح اسلامی و به دست این مردم بنای شامخ یک حکومت عظیم مستقل سربلند خوشبخت کننده پیشرونده و جبران کننده ضعفهای گذشته را به وجود بیاورد در این مردم چه چیزی را باید بیش از همه چیز دنبال بکند؟ اولیت چیست ؟ امام اولویتها را تشخیص داد و انتخاب و دنبال کرد به نظر من این اولویتها در درجه اول دو چیز بود ما که از روز اول خیلی از فرمایشها و افکار و قضاوتها و نحوه برخورد امام با قضایا را از نزدیک شاهد بودیم می توانیم درست بفهمیم امروز شما هم اگر به بیانات امام نگاه کنید رفتار امام را ببینید و آنچه را که از امام می دانید جلویتان بگذارید همین دو چیز را به طور برجسته مشاهده می کنید: اول احیای روح خودباوری و استقلال در مردم در طول سالیان دراز به مردم تفهیم شده بود که شما نمی توانید هرچه افراد از همه طبقات روحانی غیر روحانی دانشگاهی عالم جاهل جامعه هست این که شما می بینید امروز در جامعه و کشور ما نسبت به مسائل دینی - تا آن جایی که به اطلاع مردم می رسد - در مردم احساس مسؤولیت و احساس غیرت هست این به خاطر روح دینی است دشمن می خواهد این روح را تضعیف کند امام این روح را در همه ارکان جامعه - چه ارکان حکومتی چه آحاد مردم - به شدت تقویت می کرد یعنی در دولت در مجلس در قوه قضاییه در قوانین در شورای نگهبان در انتخابات و در همه چیز امام بر روی ایمان دینی و تعبد دینی و تقید دینی تکیه می کرد امام این دو خصوصیت را در اولویت اول قرار داد غالب آنچه را که امام به عنوان دستور العمل در مقابل پای این ملت گذاشته است مربوط به این دو چیز است. امام جمهوری اسلامی را مطرح کرد جمهوری اسلامی یعنی یک نظام حکومتی نوبنیاد و نوآورده شده که با هیچ یک از نظامهای متعارف دنیایی شباهت نداشت اما همه خصوصیت مثبتی را که می شود در یک نظام پیش بینی کرد در جمهوری اسلامی هست: اسلام هست آراء مردم هست ایمان مردم هست احساس عزت هست تعبد هست احکام و مقررات اسلامی - که احیا کننده زندگی انسان است - هست بله، اگر ما اسلام را به معنای شناخته شده به وسیله امام - یعنی به همان معنای صحیح و ناب و متکی به مبانی و اصول - به مرحله عمل بیاوریم همه جا جواب خواهد داد همچنان که هرجا به میدان آمدیم و دفاع کردیم و اصرار ورزیدیم جواب داد این اسلام در نظام حکومتی جواب داد که حالا مجال نیست که من بگویم این قواره حکومتی که امروز در ایران وجود دارد از همه قواره هایی که امروز در بخشهای مختلف جهان هست برای آزادی و پیشرفت یک ملت متناسبتر است هم از دمکراسیهای غربی هم از انواع و اقسام نظامهای حکومتی دیگر چه برسد به آن نظامهای بسته استبدادی که راجع به آنها اصلا بحثی نداریم آن جایی که پیشنهاد نظام اسلامی هرچه بود عمل شد جواب داد در زمینه پایبندی به مسائل فرهنگی و مقابله با دشمن جواب داد تا آن روز همیشه کشور و ملت ما گیرنده فرهنگ غرب بود اما به برکت اقدام امام جریان فرهنگی دو سویه شد یک جریان فرهنگی هم از سوی مرکز ما - یعنی از سوی جامعه اسلامی - به سمت بیرون این جامعه به حرکت درآمد آن چنان شد که سران استکبار را بارها و بارها به وحشت انداخت و تا امروز هم آن را تکرار می کنند البته حالاها کمتر فریاد می کردند که شما می خواهید انقلابتان را صادر کنید در حالی که ما که انقلابمان را بسته بندی نکرده بودیم که به جایی صادر کنیم! معنایش همین جریان این سویه فرهنگی بود که به کشورهای اسلامی و حتی به غیر کشورهای اسلامی می رفت و انسانها را بیدار و متوجه می کرد. من در زمینه اقتصادی هم یک جمله بگویم اگر ما در زمینه اقتصادی و در زمینه تشکیلات اداری هم توصیه اسلام را دقیقا عمل می کردیم یقینا وضع ما بهتر از این بود ما آنچه را که در زمینه های اقتصادی عمل کرده ایم متاسفانه یک نسخه مخلوط است چیزهایی از اسلام در آن هست اما مخلوط دارد. آن بخش مخلوط شده برای ما هرگز خیری به بار نیاورده است امروز نظرات اقتصادی غربی که تا اندکی قبل جزو مسلمات محسوب می شد دارد مورد مناقشه خود آنها قرار می گیرد واقعا تقصیر ملتها چیست؟ تقصیر ملتها که به وسیله سرانشان به پیروی از این روشهای اقتصادی مجبور می شوند چیست؟ بانک بدون ربای اسلامی را در اواخر حیات مبارک امام راه انداختیم اما ناقص! یکی از همتهای این دولت فعلی این هست و امیدواریم ان شاء الله در این کار موفق بشوند که بانک اسلامی بدون ربا را به طور کامل اجرا کنند البته قبلا فعالیتهای زیادی شده است اما بایستی قدمهای بعدی برداشته بشود. این که ما امروز می گوییم خط امام و وصیت امام و توصیه امام بر مبنای این چیزی است که عرض کردم مساله این نیست که ما به صورت متحجر به چیزی چسبیده باشیم بدون این که تعقلی در آنجا باشد نه آن مرد دانا آن مرد حکیم آن مرد خبیر به اسلام آن مرد دنیاشناس با توجه به نیاز این ملت راهی را انتخاب کرد نشانه هایی را گذاشت و توصیه هایی را کرد هر جا هم به آن توصیه ها عمل شد جواب داد امروز هم ما به همان توصیه ها نیاز داریم امروز هم کشور ما به همان راه به همان نشانه ها به همان خطوط احتیاج دارد « بحمد الله عزم راسخ ملت و مسؤولان بر همین است که این راه دنبال بشود به فضل پروردگار این راه را - که راه خدا راه پیامبر راه تحقق کوثر راه نجات و سربلندی و عزت و برداشته شدن مشکلات کشور است - علی رغم خواست و دشمنی دشمنان و حرفهای کوته بینان با کمال قدرت ادامه خواهیم داد.» بسم الله الرحمن الرحیم و العصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.
خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا ابی القاسم المصطفی محمد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیین المعصومین سیما بقیة الله فی الارضین و علی ائمة المسلمین علی امیر المؤمنین و الصدیقة الطاهرة و الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنة و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و الخلف القائم المهدی حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک و صل علی ائمة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین. اوصیکم بتقوی الله و استغفر الله لی و لکم
در خطبه دوم مطالب متعددی هست که شایسته آن است که من درباره آن با شما برادران و خواهران عزیز نمازگزار صحبت کنم ولی چون وقت ضیق است من این قضیه یی را که اخیرا در کشور پیش آمد و قضیه دلخراشی بود - یعنی اهانت به ولی عصر ارواحنا فداه - جلو می اندازم و درباره آن چند نکته لازم و مهم را عرض می کنم اگر وقتی ماند برای بقیه مطالب باشد. یک مطلب این است که اصل این قضیه حقیقتا قضیه تلخی بود من باید عرض کنم که «این مطلب که در نشریه یی به امام عصر ارواحنا فداه اهانت بشود، بنده را در مقابل ولی عصر خجالت زده کرد بنده شرم زده شدم من به خدای متعال عرض کردم که پروردگارا! اگر به خاطر این قضیه قلب مقدس ولی عصر از ما آزرده و رنج دیده است متضرعانه از تو می خواهم که دل مبارک آن بزرگوار را از ما دوباره شاد کنی » در کشور امام زمان و در میان مردمی که عشاق ولی عصر ارواحنا فداه هستند چنین پدیده یی بسیار زشت و سنگین است البته مردم علمای اعلام مسؤولان کشور هر کسی به فراخور مسؤولیت و موقعیتی که داشت با این قضیه برخورد شایسته یی کردند اعلام بیزاری و برائت کردند خیلی اوقات اتفاق می افتد که آن کسانی که می خواهند مقدسات را در چشم مردم بشکنند و از ذهن مردم بیرون کنند از کارهای علی الظاهر کوچک این طوری شروع می کنند برای این که عکس العمل مردم را بسنجند اگر علما و مسؤولان کشور موضعگیری نمی کردند اگر مردم ابراز نفرت و انزجار نمی کردند احتمال داشت این قدم اول به قدم بعدی برسد و آن قدم بعدی از این فاحش تر باشد و به همین ترتیب پیش برود این جا غیرت دینی مردم حقیقتا بجا و به موقع عکس العمل نشان داد خیلی ها در این قضایا بی طاقت می شوند و احساسات دینی آنها خودش را به شکل بارزی نشان می دهد همچنان که در سرتاسر کشور آن را ملاحظه کردید بنده به نوبه خودم از همه کسانی که در این مورد موضعگیری کردند - آحاد مردم علمای اعلام بزرگان مسؤولان کشور رئیس جمهور محترم رئیس محترم مجلس رئیس محترم قوه قضائیه متشکرم این کار لازم و خوب بود آن کسانی که می خواهند این کشور را از عقاید و عواطف پاک و منطقی و نشان دهنده عمق اعتقاد آنها دور کنند باید بدانند که کاری از پیش نخواهند برد این مردم بیدارند این مردم به اسلام پابندند این مردم به عشق اهل بیت پابندند. این مردم بااین همه فداکاری یی که در راه اسلام کردند اجازه نخواهند داد که در این کشور کسانی بخواهند با ابزارهای فرهنگی و در میدان فرهنگی این طور به صراحت با اسلام مبارزه کنند. نکته دوم این است که دیدم در اعلامیه ها و در بعضی از بیانیه ها گفته می شود یک نشریه دانشجویی این مطلب را درج کرده است چرا پای دانشجو را به میان می کشید؟! مگر چند نفر دانشجو در چنین کاری دخالت داشتند که حالا بعضیها اسم دانشجو را با چنین چیزی همراه می کنند؟! از جمله قشرهایی که در این قضیه کاملا قاطع و صریح ابراز بیزاری کردند دانشجویان ما بودند گیرم حالا دو نفر دانشجو در جایی حرکتی انجام دادند این را نمی شود به حساب دانشجویان گذاشت افراد مراقب باشند دشمن روی این خصوصیات خیلی حساس است مرتب اسم دانشجو را بیاورند تا ذهنها را نسبت به قشر دانشجو بدبین کنند همان حالتی که قبل از انقلاب بود قبل از انقلاب پیش علما و بزرگان حوزه می رفتند و از دانشگاه به عنوان یک مرکز بی دینی اسم می آوردند پیش اینها هم از حوزه علمیه به عنوان یک مرکز تحجر و بی اطلاعی اسم می آوردند این دو قشر را از هم دور می کردند! نه، دانشجو هم مثل طلبه مثل بازاری مثل کارگر مثل شهری مثل روستایی است همه ملت ایرانند آنچه ما درباره ملت ایران می گوییم متعلق به همه است قشر دانشجوی ما یک قشر ممتاز برجسته و متدین مثل بقیه مردم است ببینید چه قدر در دانشگاهها بحمد الله نشانه های دین وجود دارد. یک نکته دیگر این است که بعضیها این مساله را به جاهای دیگری کشاندند پای بعضی از مسؤولان کشور و بعضی از بزرگان را به این قضایا کشاندند این درست نیست چرا ما باید نسبت به مسؤولان و رؤسای کشور ایجاد سوء ظن بکنیم در حالی که خلاف واقع است؟ امروز بحمد الله مسؤولان کشور متدینند انسانهایی هستند که وجود خودشان را دارند در راه خدمت به مردم و خدمت به اسلام مصرف می کنند و مایه می گذارند رئیس جمهور یک روحانی متدین عاشق اهل بیت و در راه خداست رئیس مجلس رئیس قوه قضاییه نمایندگان مردم و دیگر مسؤولان برای پیشبرد این کشور و برای اعلای کلمه اسلام و برای احیای نام امام دارند کار می کنند به هیچ وجه نبایستی این طور قضایا را به این گونه حرفهایی که به کلی دور از منطق و دور از حد قبول است و شایسته نیست مرتبط کرد اتفاقی رخ داده است همان اتفاق را بایستی مسؤولان بسنجند و با کسانی که مربوط به این قضیه هستند برخورد کنند البته مردم هم بایستی موضع خودشان را نشان می دادند که نشان دادند و بسیار هم خوب بود موضع علما و مسؤولان هم بجا بود.
نکته دیگری که من در این جا لازم می دانم عرض کنم این است که جناحهای سیاسی این قضایا را در وسط میدان کارهای سیاسی نیاورند که بهانه یی برای برانگیخته شدن در مقابل هم بشود. امروز مصلحت کشور مصلحت ملت و مصلحت انقلاب اتحاد کلمه و اتحاد دلهاست بعد از صحبتی که ما یکی دو ماه قبل از این در توصیه به وحدت در نماز جمعه به ملت ایران عرض کردیم برخی از شخصیتهای سیاسی نامه نوشتند و پیغام دادند که ما حاضر هستیم بنده هم از آقایان خواستم بتدریج آمدند و با بعضی از این مسؤولان و شخصیتهای برخی از گروه بندیها و جناح بندیهای سیاسی - که در بین آنها شخصیتهای محترم علمای بزرگ و اشخاص سیاسی سابقه دار هستند - صحبت کردیم همه هم قبول کردند عملا هم کارها و اقدامهایی کردند و فضای سیاسی جامعه به میزان زیادی از آن التهاب دشمن پسند خارج شد و دلها به هم نزدیک گردید که بنده خیلی تشکر می کنم حالا باز بر سر این قضیه بعضیها چیزی بگویند بعضیها در جواب چیز دیگری بگویند هایی در مقابل هویی جنجالی درست کنند من مجددا تکرار می کنم و از کسانی که جناحها و گروههای سیاسی جامعه ما را شکل می دهند خواهش می کنم که به متن مردم به اخلاص و صفای مردم نگاه کنند ببینند این ملت چه طور ملتی است نباید کاری کرد که دلهای مردم به تصور این که گروههای سیاسی در مرکز نشسته اند و با همدیگر دارند دعوا می کنند بلرزد و آزرده و اندوهگین بشود با هم مهربانی کنند. من آن وقت هم عرض کردم ممکن است بعضی نقاط اختلاف نظری درباره مسائل سیاسی و غیره بین اشخاص باشد - باشد - اختلاف نظر داشتن حتی در مسائل دینی گاهی موجب دعوا نیست شما به فقهای اسلام نگاه کنید یک فقیه در مساله یی رایی دارد فقیه دیگر صد در صد رایش مخالف اوست اما پشت سر هم نماز می خوانند به هم اقتدا می کنند یکدیگر را عادل می دانند در مسائل این گونه باید حرکت کرد اگر هوای نفس نباشد اگر خودخواهی نباشد اگر مصلحت قبیله گرایی نباشد مصلحت کشور مصلحت نظام آینده های بلندمدت مورد نظر باشد این جنجالها و این مناقشه ها چیزی نیست که دو گروه را دو نفر را دو انسان انقلابی را به جان هم بیندازد. من الان هم عرض می کنم که گروههای خودی فاصله بین خودشان را کم کنند گروههای خودی به همان معنایی که در نماز جمعه قبل معنا کردم یعنی کسانی که اسلام را قبول دارند حکومت اسلامی را قبول دارند این مرد بزرگ را - که نشانه های او بحمد الله در میان ما به وفور مشاهده می شود - قبول دارند راه و خط او را قبول دارند با این معنا این گروهها اگر نماینده مردم باشند نماینده اکثریت قاطع مردمند اگر نماینده مردم هم نباشند باید بدانند که اکثریت قاطع مردم در این راه حرکت می کنند ممکن است در گوشه و کنار یک گروه از زخم خورده های انقلاب وابسته های به دشمن و ضعیف النفس های استحاله شده باشند که اینها را قبول نداشته باشند این گروههای خودی خطوط و فاصله های بین خودشان را کم و ضعیف کنند فاصله ها بین خودشان که کم شد فاصله با غریبه ها آشکار می شود همانی که امام در وصیت نامه و در بیانیه خود فرمود که نگذارید غریبه ها بر سرنوشت این کشور تاثیر بگذارند تاثیرگذاری غریبه فقط این نیست که بیاید مقامی را متصدی بشود و به عهده بگیرد گاهی غریبه از راههای دیگر اعمال نفوذ می کند خودیها نباید اجازه بدهند باید به هم نزدیک بشوند تا غریبه ها فاصله شان با آنها آشکار بشود آن کسانی که اصل اسلام و حکومت اسلامی را قبول ندارند - البته این که می گوییم اصل اسلام را قبول ندارند به عنوان یک مذهب نمی گوییم خیلی از اقلیتهای دینی در کشور ما هستند که اسلام را قبول ندارند اما راه ملت ایران را قبول دارند و با آنها همراهند - شاخصهای انقلاب و شاخصهای خط امام را قبول ندارند اصلا منکرند و منتظرند از بیرون این مرزها کسی بیاید و زمام امور کشور را در دست بگیرد منتظرند بیگانه بیاید منتظرند اوضاع قبل از انقلاب تکرار بشود اینها غریبه اند هر چه شما خودیها با هم نزدیکتر و مهربانتر باشید غریبه ها از شما فاصله بیشتری خواهند گرفت.
ما در آینده قضایای دیگری داریم در همین چند ماه آینده انتخابات داریم انتخاباتهای گوناگون بعد از آن را داریم آینده ها را خیلی در زمان نزدیک هم نباید دید این کشور خیلی کار دارد تلاش بکنید تا بتوانید این عقب ماندگیهایی را بر آن تحمیل کردند - در زمینه علمی در زمینه اقتصادی در زمینه های گوناگون - جبران کنید باید به مسؤولان و به کسانی که می خواهند کار بکنند فرصت داده شود.
لازم است نکته دیگری را هم عرض بکنم شنیده شده در گوشه و کنار راجع به همین مطلبی که نوشته شده است بعضیها گفته اند که ما اقدام می کنیم مجازات می کنیم ابدا در نظام اسلامی این کار به مسؤولان مربوط است حالا یک وقت نظام نظام طاغوتی و کفر است در راس کشور کسانی هستند که مثل دوران پهلوی با دین مخالف هستند و از دین هم هیچ چیز نمی فهمند در راس قوه قضایی افراد فاسق و فاجر هستند در مجلس مثل مجلس شورای ملی آن روز آدمهای وابسته ضعیف النفس یا فاسق و فاجر باشند آن جا یک وقت کسی احساس تکلیف بکند یک بحث دیگر است در نظام اسلامی این کارها مربوط به حکومت است اولا دستگاه قضایی باید تشخیص بدهد چون یک وقت هست یک نفر از روی غفلت می نویسد یک وقت نمی داند توهین است یک وقت مسامحه کرده یک وقت تعمد داشته است اینها احکامش فرق می کند این کسانی که در کار قضایی مسؤول امور هستند یقینا علاقه شان به ولی عصر ارواحنا فداه نسبت به اسلام و نسبت به این مسائل از آن کسانی که این اظهارات را می کنند کمتر نیست آنها غیرت دینی دارند اینها هم غیرت دینی دارند اینها در نزد خدای متعال و پیش مردم مسؤول هم هستند بنابراین باید نگاه کرد و دید که چگونه بوده است هر شکلی داشته باشد یک حکمی دارد آن چیزی که مهم بود انجام شد و آن عکس العمل ملت ایران بود ملت ایران نشان داد که در مقابل چنین چیزهایی این طور به خروش می آید این درست است علمای بزرگ و شخصیتها همه نشان دادند که یکپارچه در مقابل چنین چیزی احساسات و عقل و ایمانشان به جوش می آید این خوب است اما این که حالا شخصی را که باید مجازات بشود چه مجازاتی بکنند چه طور مجازات بکنند چه کسی مجازات بکند اینها دیگر مربوط به آحاد مردم نیست این مربوط به مسؤولان است ما هم البته مراقب هستیم که از هیچ طرف نه کوتاهی بشود نه از آن طرف زیاده روی بشود این را شما بدانید که در اسلام کوتاهی هم غلط است زیاده روی هم غلط است یک خط درست و صحیحی وجود دارد که خط اسلام است و باید بدون کم و زیاد اجرا بشود خواست خدا این است کسی را که بایستی به حکم الهی ده ضربه شلاق زد نه می شود نه ضربه زد نه می شود یازده ضربه زد کسی هیچ زیاده روی نکند احساساتشان را کنترل کنند اگر کسی احساساتی هم دارد خیلی خوب آن احساسات پیش خدای متعال قطعا اجری خواهد داشت اما اگر عمل و اقدامی بر خلاف موازین باشد از آحاد مردم یقینا پیش خدا هم اجری ندارد من هم که حالا نهی کردم یعنی غیر از حرمت قانونی حرمت شرعی هم پیدا کرد مراقب باشید اگر کسی به فرض از لحاظ تقلید مقلد کسی هم هست بنده که نهی کردم برای او حرام خواهد شد این فتوای همه علماست کسی حق ندارد یک وقت یک کار نسنجیده یی انجام بدهد.
نکته آخر هم در این قضیه این است که من از مدیران فرهنگی کشور توقعم بیش از این است من انتظار دارم فضای کشور از لحاظ فرهنگی طوری نباشد که کسی این گستاخی و یا این غفلت را نسبت به امام زمان مرتکب شود شما نگاه کنید ببینید هر جمعه در سرتاسر کشور چند صد هزار نفر و یا چند میلیون نفر از مردم دعای ندبه می خوانند جوانان اشک می ریزند شما ببینید نیمه شعبان مردم چه می کنند عیبی در یک جای کار هست که در فضای فرهنگی کشور کسی یا جرات کند یا غفلت کند که به امام زمان و به این اعتقاد به این اهمیت این گونه اهانت کند من از کسانی که الان مسؤولان رسمی امور فرهنگی هستند توقع و خواستم این است که به طور جدی تجدید نظر کنند و ببینند عیب کارشان کجاست.
امیدواریم که خداوند متعال همه ما را همه مردم مسلمان و مؤمن و عزیز این مرز و بوم را - که حقیقتا در طول این بیست سال اسلام را زنده و عزیز کردند - مشمول لطف خود قرار بدهد و توفیق تقوا ورزیدن را به همه ما عنایت کند همه شما برادران و خواهران نمازگزار را به رعایت تقوا در گفتار و در عمل توصیه می کنم.
بسم الله الرحمن الرحیم انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.