ماهان شبکه ایرانیان

امام خمینی(ره) و مبانی نظری سیاست خارجی

قلمرو مطالعاتی سیاست خارجی همانند سایر حوزه های مطالعاتی، با نظرات، تحلیلها و دیدگاههای متفاوتی مواجه شده است و تلاش محققان و اندیشمندان جهت مفهومی و نظری کردن وقایع، رخدادهای بین المللی و مبانی رفتار دولتها، همواره با موانع و مشکلات خاص نظریه پردازی مشابه سایر رشته های علوم انسانی روبرو گردیده است

مقدمه

قلمرو مطالعاتی سیاست خارجی همانند سایر حوزه های مطالعاتی، با نظرات، تحلیلها و دیدگاههای متفاوتی مواجه شده است و تلاش محققان و اندیشمندان جهت مفهومی و نظری کردن وقایع، رخدادهای بین المللی و مبانی رفتار دولتها، همواره با موانع و مشکلات خاص نظریه پردازی مشابه سایر رشته های علوم انسانی روبرو گردیده است. این امر در عرصه ای که همچنان فاقد اقتدار محیط داخلی است و مهمترین خصلت آن، عدم قوه فائقه یا آنارشی است، دو چندان می گردد (1) و این سئوال اساسی همیشه مطرح بوده که چگونه می توان سیاست خارجی را مطالعه نمود؟ مبانی رفتارهای تخاصمی دولتها چیست؟ دولتها چگونه در شرایط بحرانی تصمیم گیری می نمایند؟ فرایند سیاستگزاری خارجی چگونه شکل می گیرد و به طور کلی، متغیرهای مؤثر در شکل دهی به جهت گیریها و اهداف سیاست خارجی کدامند؟

برخی اندیشمندان از جمله مک کلاند، مدلسکی، روزکرانس و کاپلان، سیاست خارجی را از منظر نظام بین المللی یا سطح کلان مورد توجه قرار داده اند. (2) از نظر این صاحب نظران، دولتها صرفا در چارچوب نظام بین المللی توان اقدام داشته و سیاست خارجی، با توجه به ساختار و فرایندهای نظام بین الملل محدود می شود. در این دیدگاه، یا تمایزات داخلی دولتهای عضو نظام بین المللی لحاظ نمی گردد و یا برای متغیرهای داخلی نقش ناچیزی قائل می شوند. بر این اساس، در مطالعه سیاست خارجی، باید ساختارها، فرایندها، قواعد، ارزشها و اهداف نظام بین المللی را شناخت. متفکران دیگری از جمله ریچارداسنایدر، ژوزف فرانکل، بیشتر توجه خود را به متغیرهای داخلی معطوف داشته و رفتار خارجی کشورها را عمدتا تابعی از عوامل و عناصر داخلی دانسته اند. در این سطح، متغیرهای متعددی مورد مطالعه قرار می گیرد و از میان آنها، باورها، ارزشها و تصاویر ذهنی فرد سیاستگزار، از اهمیت خاص بر خوردار است. (3) و دسته دیگری از متخصصان روابط بین المللی; مانند هانریدر و جیمز روزنا به اتصال دو محیط داخلی و بین المللی پرداخته و برای مطالعه سیاست خارجی توجه به هردو سطح را لازم می دانند. (4) برخی نیز با توجه به نظریه سیستمها، به بررسی یاست خارجی از جمله بازده های آن پرداخته اند. (5)

مقاله حاضر که در پی فهم و شناخت سیاست خارجی با عنایت به اندیشه های امام خمینی(ره) می باشد، در صدد است مبانی نظری و نقطه عزیمت امام(ره) را در نگرش به سیاست خارجی مشخص سازد و با بهره گیری از نظرات ایشان، حوزه سیاست خارجی را که مشحون از همکاری، رقابت، تعارض و خصومت است، مطالعه و تحلیل نماید. بدین منظور و در پاسخ به مساله اصلی، آنچه به عنوان چارچوب مفهومی جهت مطالعه سیاست خارجی پیشنهاد می گردد، پژوهش سیاست خارجی با توجه به سه متغیر انسان، محیط و نقشهای ملی است که از میان آنها، متغیر انسان بیشترین اهمیت را دارد.

1- متغیر انسان

1-1- ماهیت انسان

حضرت امام خمینی(ره) با نگرش عرفانی و اخلاقی خود، توجه ویژه ای به باطن، روحیات، صفات، خلقیات و کردار انسان نموده و در بیانات و تقریرات خود در بررسی انسان، به فرد یا انسان مهذب و غیر مهذب پرداخته است، در آثار امام(ره)، انسان، گاهی «انسان بما هو انسان » و زمانی در مقام یک زمامدار و فرد سیاستگزار و در جائی به صورت افراد یا جامعه انسانی مورد توجه قرار می گیرد و اقدامات آن، سیاست داخلی و خارجی را بر حسب موقعیت، به درجات متفاوت تحت تاثیر قرار می دهد. امام(ره) در رابطه با خلقت انسان می فرماید: «بدان که انسان اعجوبه ای است دارای دو نشئه و دو عالم; نشئه ظاهره ملکیه دنیویه که آن بدن اوست و نشئه باطنیه غیبیه ملکوتیه که از عالم دیگر است » (6)

امام (ره) نفس انسان را در بدو فطرت همانند صفحه ای خالی از مطلق نقوش می داند که نور استعداد و لیاقت برای حصول هر مقامی در او ودیعه گذاشته شده است و درباره نحوه رشد و نمو نفوس انسانیه می فرماید:

«بدان که نفوس انسانیه در بدو ظهور و تعلق آن به ابدان و هبوط آن به عالم ملک، در جمیع علوم و معارف و ملکات حسنه و سیئه; بلکه در جمیع ادراکات و فعلیات بالقوه است و کم کم رو به فعلیت گذارد به عنایت حق جل و علاء و ادراکات ضعیفه جزئیه اول در او پیدا شود، از قبیل احساس لمس و حواس ظاهری دیگر الاخس فالاخس، و پس از آن، ادراکات باطنیه نیز به ترتیب در او حادث گردد; ولی در ملکات باز بالقوه باشد، و اگر در تحت تاثیراتی واقع شود، به حسب نوع ملکات خبیثه در او غالب شود و متمایل به زشتی و ناهنجاری گردد...و چون عنایت حقتعالی و رحمتش شامل حال فرزند آدم در ازل بود، دو نوع از مربی و مهذب به تقدیر کامل در او قرار داد که آن دو به منزله دو بال است...و این دو یکی مربی باطنی، که قوه عقل و تمیز است و دیگر، مربی خارجی که انبیا و راهنمایان طرق سعادت و شقاوت می باشند» (7).

امام (ره)از وجود سه قوه در باطن انسان یاد می کند و آن را سرچشمه تمام ملکات حسنه و سیئه و منشا تمام صور غیبیه ملکوتیه می داند. این سه قوه عبارتند از: «واهمه »، «غضبیه » و«شهویه ». که افراط و تفریط در هر یک، برای انسان مضر است. امام (ره) ضمن اشاره به حدیث امام صادق (ع); الغضب مفتاح کل شر»; خشم کلید همه شرهاست (8) ، می فرماید: «بیشتر فتنه های بزرگ و کارهای فجیع در اثر غضب و اشتعال آن واقع شده است.» (9)

1-2- سیاست فرد غیر مهذب

امام (ره) سیاست خارجی دولتهای دست نشانده و قدرتهای بزرگ را مرتبط با قوای باطنی و عدم تهذیب دانسته و درباره اقدامات و رفتارهای آنها می فرماید:

«به هر کس دستش رسید، با قهر و غلبه ظلم کند و هر کس با او مختصر مقاومتی کند هر چه بتواند با او بکند و با اندک ناملایمی جنگ و غوغا به پا کند و به هر وسیله شده، مضار ناملایمات خود را از خود دور کند و لو منجر به هر فسادی در عالم هم بشود... و همین طور قوه غضب در انسان طوری مخلوق است که اگر مالک الرقاب مطلق یک مملکت شود، متوجه مملکت دیگر می شود که آن را به دست نیاورده، بلکه هر چه به دستش بیاید، در او این قوه زیادتر می شود. هر کس منکر است، مراجعه به حال خود کند و به حال اهل این عالم از قبیل سلاطین و متمولین و صاحبان قدرت و حشمت، آن وقت خود تصدیق ما را می کند». (10)

امام در بیانات خود درباره وضع سلاطین و صاحبان قدرت، به بررسی سیاستگزاری رژیم دست نشانده پهلوی می پردازد و می فرماید:

«رژیم دست نشانده پهلوی در مدت بیش از پنجاه سال، این کشور از هر جهت به سقوط کشانده بود و ذخایر سرشار آن را به نفع جیب اجانب; خصوصا انگلستان و امریکا، ریخته و باقی مانده آن را به نفع خود و انگلستان و سر سپردگان خود برداشت کرده و ما را با مشکلات بسیار روبرو کرده است.» (11)

امام (ره) علت وضع جهت گیریهای سیاست خارجی دوره پهلوی را ناشی از یک مساله روحی در شخص رضا شاه و پسرش و سیاستمداران غیر مهذب خارجی می داند و می فرماید:

«اینکه این عمل را آنها انجام می دادند، یک نکته روحی دارد و آن، این است که انسان در باطن خودش و فطرت خودش تناهی ندارد. آمالش غیر متناهی است، وقوف نمی کند. آمال انسان وقتی که این طور است، اگر انسان اسیر همین آمال غیر متوقف بشود و ببیند که یک ابر قدرتی این آمال او را و آن خواسته های مادی او را و آن قدرت او را سلطه او را بر لت خودش حفظ می کند، او دیگر در بند این نیست که برای ملت کار بکند; برای اینکه از طبقه مرفه است و از طبقه قدرتمند است و قدرتمندی هم و همین طور حب مال و جاه هم حدی ندارد، مرزی ندارد. آن برای حفظ قدرت خودش و پشتوانه ای که دارد، برای این حفظ قدرت با ملت آن می کند که همیشه حیثیت ملت و گنجینه های ملت را در دسترس او قرار بدهد و یک سهم ناچیزی هم برای خودش قرار بگیرد.» (12)

امام (ره) سیاستهای تهاجمی و ورود قدرتهای خارجی به کشورهای جهان سوم و ممالک اسلامی را ناشی از زمامدارانی می داند که بدون توجه به مصالح ملتها برای دستیابی به قدرت و مطامع خود به هر اقدامی دست می زنند. (13) از دیدگاه ایشان مشکل، دنیای امروز که گرفتار جنگ و خونریزی است، ناشی از افراد غیر مهذب است (14) و وقوع دو جنگ جهانی اول و دوم و سایر فجایع جهانی را ناشی از این می داند که اسلحه در دست افراد غیر صالح است (15) امام (ره) در این رابطه چنین می گوید:

«وقتی سیاستمداری به طریقه اخلاقی انسانی نباشد، او چاقوکش از کار در می آید، اما نه چاقوکش سر محله;[بلکه] چاقوکش در یک منطقه وسیعی در دنیا. اینکه در روایت هست که اذا فسد العالم فسد العالم، مصداق بالاترش همینها هستند که علمای سیاست هستند، فاسد هستند، عالم را به فساد کشاندند... .اگر اینها حذف بشوند از دنیا، مردم آرامش بهتری پیدا می کنند.» (16)

امام (ره) درباره اینکه چرا سیاستمداران بزرگ و ابر قدرتها به سمت سیاستهای تهاجمی و چپاولگرانه می روند و این حرکت در سیاست خارجی آنها وقفه بردار نیست می فرمایند:

«این ابرقدرتها که ما اسمش را ابرقدرت می گذاریم، تمام قدرتشان را روی هم می گذارند و صرف آمال حیوانی و شیطانی می کنند، به آن هم درست نمی رسند. اگر بنا بود که به آن چیزی که می خواهند برسند که باید وقوف کنند. اینکه می بینید که این ابرقدرتها جلو می روند و هر چه داشته باشند، باز یک قدم جلوتر می روند و اگر تمام این دنیا را هم داشته باشند، باز کافی برایشان نیست... . (17) و تمام مقصد این جنایتکاران رسیدن به یک نقطه است; قدرت، قدرت برای کوبیدن هر کس که در مقابلشان است » (18)

1-3- سیاست فرد مهذب:

از دیدگاه امام (ره)، اگر فرد مهذب; یعنی انسانی که خود را تحت تربیت انبیا (19) قرار داده است، در راس امور سیاسی قرار گیرد، جهت گیری سیاست خارجی آن بر مبنای لاشرقیه و لاغربیه خواهد بود و این امر، ریشه در صراط مستقیم دارد. امام (ره) ضمن بیان مفهوم صراط مستقیم در سیاست خارجی، سیاست نه شرقی و نه غربی را مبنایی ابدی و تخلف ناپذیر در سیاست خارجی ایران اسلامی می داند. (20) امام درباره مفهوم صراط مستقیم می فرماید: «...حق تعالی به مقام اسم جامع و رب الانسان بر صراط مستقیم است، چنانچه فرماید ان ربی علی صراط المستقیم.» (21)

امام (ره) ضمن بیان آیه شریفه «افمن یمشی مکب علی وجهه اهدی ام من یمشی سویا علی صراط مستقیم »می گوید: «در احادیث شریفه، در ذیل آیه شریفه، «صراط مستقیم » را به حضرت امیر المؤمنین و حضرات ائمه معصومین علیهم السلام تفسیر فرمودند.» (22) امام (ره) مؤمنین را تابع انسان کامل می داند که سیر و قدم خود را جای قدم او گذارد و به نور هدایت و مصباح معرفت او سیر کنند. (23) امام(ره) در جمع اعضای وزارت امور خارجه، سیاست نه شرقی و نه غربی را با توجه به صراط مستقیم اینگونه بیان می کند:

«بنابر این، وقتی ما می توانیم در مقابل همه دنیا بایستیم [ و ]بگویم ما نه طرف «مغضوب علیهم » می رویم و نه طرف «ضالین »، نه طرف غرب می رویم; و نه طرف شرق می رویم وقتی ما می توانیم این طور باشیم و به صراط مستقیم عمل بکنیم که همه مان با هم باشیم، ید واحده باشیم...» (24)

امام(ره) با توجه به سیاست نه شرقی و نه غربی، استراتژی ایران اسلامی را سیاست واقعی عدم تعهد می داند و تاکید می نماید که از این سیاست عدول نخواهد شد (25); زیرا دوام و قوام جمهوری اسلامی بر پایه این سیاست استوار است (26) و در چارچوب همین سیاست، استقلال، آزادی، حمایت از محرومین و مستضعفان، مبارزه با ظلم و ستم و سایر نقشها و اهداف جمهوری اسلامی شکل می گیرد. امام(ره) در مقایسه انقلاب اسلامی با دیگر انقلابها، یکی از ویژگیهای اساسی آن را در سیاست لاشرقیه و لاغربیه می داند (27) و در وصیتنامه خود می فرماید:

«من اکنون به ملتهای شریف ستمدیده و به ملت عزیز ایران توصیه می کنم که از این راه مستقیم الهی که نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر کافر وابسته است; بلکه به صراطی که خداوند به آنها نصیب فرموده است، محکم و استوار و متعهد و پایدار پای بند بوده و لحظه ای از شکر این نعمت غفلت نکرده، دستهای ناپاک عمال ابر قدرتها، چه عمال خارجی و چه عمال داخلی بدتر از خارجی، تزلزلی در نیت پاک و اراده آهنین آنان رخنه نکند... (28)

2- متغیر محیط

متغیرهای محیطی را به دو دسته کلی محیط داخلی (کشوری) و محیط عملیاتی (نظام بین المللی) تقسیم نموده اند (29). امام(ره) ضمن رجوع به باطن انسان و بیان تاثیر آن، در اعمال و اقدامات فرد سیاستگزار، متغیرهای هر دو محیط را در ارتباط با متغیر انسان توضیح می دهد.

2 - 1 - محیط داخلی

از آنجا که متغیرهای محیط داخلی متعدد است، صرفا به سه متغیر به صورت خلاصه اشاره می شود.

الف - نوع حکومت;

ب - نوع جامعه;

ج - امکانات و توانائیها.

الف - نوع حکومت

تاکنون درباره انواع حکومت تقسیم بندیهای متفاوتی ارائه شده است. آنچه مسلم است، سیاست داخلی و خارجی کشورها تحت تاثیر نوع هدف و ساختارهای حکومتی می باشد.

امام(ره) در کتاب ولایت فقیه، ضمن اشاره به حکومتهای استبدادی، سلطنتی، مطلقه، مشروطه متعارف، شاهنشاهی و امپراطوری، درباره حکومت اسلامی می فرماید: «حکومت اسلامی، حکومت قانون است. در این طرز حکومت، حاکمیت منحصر به خداست و قانون فرمان و حکم خداست. (30)

امام(ره) پس از ذکر شرایط عامه مثل عقل و تدبیر، دو شرط علم به قانون و عدالت را برای زمامدار بیان می کند (31). و معتقد است; اگر این سیره حفظ می گردید، خضوع در مقابل آمریکا و انگلیس واقع نمی شد:

«هرگاه این سیره حفظ می شد و حکومت به شیوه اسلامی بود، نه تسلط بر جان و مال مردم، نه سلطنت و نه شاهنشاهی، این ظلمها و غارتگریها و دستبرد به خزانه عمومی و فحشا و منکرات واقع نمی شد... .

اگر این تشریفات پر خرج سلطنتی و این ریخت و پاشها و اختلاسها نبود، بودجه مملکت کسری نمی آورد تا در برابر آمریکا و انگلیس خاضع شوند و تقاضای قرض و کمک کنند...از طرف دیگر، تشکیلات اداری زائد و طرز اداره توام با پرونده سازی و کاغذ بازی که از اسلام بیگانه است، خرجهایی بر بودجه مملکت تحمیل می کند که از خرجهای حرام نوع اول، کمتر نیست ». (32)

ب - نوع جامعه

جامعه مورد نظر امام(ره)، جامعه ای توحیدی است (33) که برخی از ویژگیهای آن، عبارتند از: هدفمند بودن، (34) نظم، (35) وحدت و استقلال خواهی. (36)

امام(ره) در تعریف جامعه توحیدی می فرماید: «جامعه توحیدی، عبارت از جامعه ای است (توحیدی به معنای حقیقی، نه به آن معنای غلطی که گفته شده است)...که با حفظ همه مراتب یک نظر داشته باشد; کانه یک موجودند». (37)

از دیدگاه امام(ره)، انسان به منزله جامعه توحیدی است:...مغز، فرمان می دهد. دست، فرمان می برد; اما همه یک راه دارند، همه برای این است که این کشور فردی را (انسانی) را اداره کنند (38) و در جامعه توحیدی همه قوا در خدمت به اسلام است. از دیدگاه امام(ره)، وجه دیگر جامعه توحیدی، نظم آن است. در صورتی که جامعه دچار بی نظمی و هرج و مرج شد، دنیا حکم می کند که این کشور قیم لازم دارد و زمینه برای آوردن قیم فراهم می شود. به علاوه در زمان هجوم دشمن، دیگر نمی توان از کشور دفاع کرد و از طرفی، کشورهائی که دولت اسلامی را الگو قرار داده اند، دیگر به آن اقتدا نمی کنند. (39)

از نظر امام(ره)، با استقرار نظم، وحدت و انسجام حاصل می شود و تمام پیروزی و پیشرفت کشور اسلامی ناشی از وحدت و انسجام است که خود باعث حفظ نظام می گردد. (40)

ج - امکانات و تواناییها(منابع قدرت)

منابع قدرت را به دو دسته مادی و معنوی تقسیم می کنند. امام (ره) ضمن توجه به منابع مادی قدرت، بیشترین اهمیت را به منابع معنوی قدرت می دهند. ایشان امدادهای غیبی، ایمان مردم، وحدت و روحیه شهادت طلبی را از عوامل پیروزی انقلاب می دانسته و می فرماید:

«ما به قدرت طبیعی بر این مشاکل و بر این مصیبتهایی که وارد شده است، فائق نیامده ایم; برای اینکه قدرت ما بر حسب طبیعت یک قدرت بسیار ناچیزی بود...ملت ما که در این نهضت پیروز شد، این فقط برای اتکال به خدا بود.» (41)

امام(ره) در زمینه منابع معنوی قدرت، تاکید زیادی بر باورهای ذهنی مردم دارند و در این مورد معتقداست:

«اگر افکارتان و باورتان این باشد که ما می توانیم مستقل باشیم، وابسته به غیر نباشیم، خواهید توانست...اگر شماهایی که در صنعت هستید و در پرسنل صنعتی کار می کنید...این باور را داشته باشید... که می توانید صناع باشید و می توانید کارهای ابتکاری بکنید، خواهید توانست.» (42)

در قلمرو منابع مادی قدرت امام ضمن تاکید بر نو سازی و صنعتی شدن کشور (43) ، یکی از منابع مادی دولت اسلامی را منابع مالی آن می داند که از جمله آنها مالیات، خمس، انفال...می باشد.

امام مالیات را بر دو گونه تقسیم می نماید که عبارتند از: مالیات اجباری و مالیات اختیاری. مالیاتهای اجباری، خود بر دو گونه است: مالیات سالیانه و مالیات فوق العاده. مالیات فوق العاده که در شرایط انقلاب و بحرانی مصداق دارد، غیر محدود است و دولت در صورت صلاح می تواند به عنوان قرض و یا مالیات غیر مستقیم و فوق العاده به مقدار نیاز کشور با تقسیم عادلانه دریافت دارد و آن را برای استقلال کشور اسلامی خرج نماید. (44)

2 - 2 - محیط عملیاتی (محیط خارجی)

سیاست خارجی تحت تاثیر متغیرهای متعدد محیط بین المللی است که از جمله آنها نظام بین الملل، دولتها، ملتها، سازمانها و حقوق بین المللی است.

دیدگاهها و نظرات امام (ره) پیرامون این متغیرها بسیار گسترده است که در اینجا صرفا به چند مورد به صورت خلاصه اشاره می شود.

الف - نظام بین الملل

از نظر امام (ره)، ساختار نظام بین الملل همچنان فاقد قدرت فائقه است (45) و منطق قدرتهای بزرگ بر آن حاکم می باشد. این قدرتها با هر کشوری که بخواهد مستقل باشد، وحشیانه مقابله نموده و دست از توطئه بر نمی دارند. (46) امام با توجه به موانع محیط عملیاتی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می فرماید:

«از آنجا که محرومیت زدایی، عقیده و راه و رسم زندگی ماست، جهانخواران در این مورد ما را آزاد نگذاشته اند و برای ناتوان ساختن دولت و دست اندرکاران کشور ما، حلقه های محاصره را تنگتر کرده و بغض و کینه و ترس و وحشت خود را در این حرکت مردمی و تاریخی تا مرز هزاران توطئه سیاسی و اقتصادی ظاهر ساخته اند.» (47)

ب - دولتها

امام (ره) دولتها را به دو دسته اسلامی و غیر اسلامی تقسیم نموده و رابطه با آنها را چنین ترسیم می کند:

«دولتهای اسلامی با ما روابط دارند، آن هم تا حدی که روی مصالح اسلام، روی مصالح مسلمین باشد، ما با آنها روابط داریم...دول غیر اسلامی هم هر کدامشان با ما بخواهند با عدالت رفتار بکنند، ما را به حساب بیاورند... تفاهم می کنیم و به استثنای اینکه باید آن ظلمهایی که به ما کرده است، باید جبران کند.» (48)

امام (ره) سیاست انزوا را مردود دانسته (49) و قطع رابطه با دولتها را بر خلاف عقل و شرع ذکر می کند; (50) زیرا بر قراری رابطه برای پیشرفت و حفظ نظام لازم است.

ج - ملتها

امام (ره) در رابطه با تاثیر ملتها بر سیاست خارجی ایران اسلامی، به دو مشکل مسلمین اشاره می کند که شامل اختلاف میان دولتها و اختلاف دولتها با ملتها است. از نظر ایشان، علت عدم حمایت ملتها از دولتها رفتار نامناسب دولتهاست. (51) ایشان در این رابطه می فرماید: «مشکل اسلام، دولتهای اسلامی است نه ملتها، (52) اگر این مشکل از پیش پای مسلمین بر داشته شود، مسلمین به آمال خودشان خواهند رسید و راه حلش به دست ملتهاست.» (53)

3- متغیر نقش

نقشهای ملی به آن دسته از تعهدات و وظایفی اطلاق می شود که دولت خواهان ایفا و اجرای آنهاست. نقشها از یک طرف با جهت گیریها و از سوی دیگر، با اهداف سیاست خارجی رابطه نزدیک دارد. (54) دولت اسلامی نیز در سیاست خارجی برای خود دارای نقشهایی است که مهمترین آنها را می توان به صورت زیر بیان نمود:

1- دولت مستقل و فعال;

2- حفظ نظام و تمامیت ارضی کشور;

3- دولت الگو;

4- مخالفت با وضع موجود;

5- حامی ملل محروم و مستضعف;

6- عامل وحدت بخش;

7- دولت میانجی;

8- حامی عدالت جهانی;

9- حامی حکومت جهانی اسلام.

نظرات حضرت امام (ره) را می توان درباره نقشهای فوق بیان نمود; ولی در اینجا به اختصار به چند مورد اشاره می شود.

3- 1- دولت مستقل و فعال مقصود از استقلال در سیاست خارجی یک کشور، استقلال در سه مرحله سیاستگزاری، تصمیم گیری و اجرای تصمیم است که مصادیق آن، در زمینه های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، دفاعی و غیره ظاهر می شود. گر چه در نگاه اول، استقلال سیاسی با اهمیت به نظر می رسد; اما از دیدگاه امام(ره)، استقلال فرهنگی مهمتر از آن است. از آنجا که امام (ره) بر متغیر انسان و باورها و ذهنیتهای فردی تاکید دارد، خودیابی و خودباوری فکری را شرط دستیابی به استقلال کشور می داند. امام (ره) در این رابطه می فرماید:

«اساس، باور این دو مطلب است: باور ضعف و سستی و ناتوانی و باور قدرت و قوه و توانایی. اگر ملت این باور را داشته باشد که ما می توانیم در مقابل قدرتهای بزرگ بایستیم، این باور، اسباب این می شود که توانایی پیدا می کنند و در مقابل قدرتهای بزرگ ایستادگی می کنند.» (55)

امام (ره) مبدا همه خوشبختی ها و بدبختی های یک ملت را فرهنگ آن دانسته و می فرماید:

«راه اصلاح یک مملکتی، فرهنگ آن مملکت است. اصلاح باید از فرهنگ شروع شود...برای اینکه از فرهنگ است که در وزارتخانه ها می رود، از فرهنگ است که در مجلس می رود، از فرهنگ است که کارمندان دولت می شود.» (56)

از دیدگاه امام(ره)، دولت اسلامی نه تنها باید در راه استقلال فرهنگی، سیاسی اقتصادی و...بکوشد; بلکه باید نسبت به جریانات بین المللی حساس باشد و برای اصلاح آن، اقدام نماید. از نظر ایشان، منطق دولت اسلامی بر اساس منطق انبیا است و با توجه به آیه شریفه «اشداء علی الکفار رحماء بینهم »، می فرماید: «منطق انبیا این است که «اشداء» باید باشند بر کفار و بر کسانی که بر ضد شریعت هستند [و] بین خودشان رحیم باشند و آن شدت هم رحمت است بر آنها.» (57)

3- 2- حفظ نظام اسلامی و تمامیت ارضی کشور

امام (ره) در کتاب بیع، در بحث شؤون و اختیارات ولی فقیه و در کتاب ولایت فقیه، در بحث لزوم تشکیل حکومت اسلامی، حفظ نظام اسلامی را از واجبات الهی تلقی نموده و می فرماید: «حفظ مرزهای کشور اسلامی از هجوم بیگانگان و جلوگیری از تسلط تجاوزگران بر آن، عقلا و شرعا واجب است.» (58)

همچنین در کتاب ولایت فقیه، در ذیل احکام دفاع ملی با توجه به آیه «و اعدوا لهم مااستطعتم من قوه...»می فرماید: «آیه دستور می دهد که تا حد امکان نیرومند و آماده باشید، تا دشمنان نتوانند به شما ظلم و تجاوز کنند.» (59)

3-3- دولت الگو (سرمشق)

امام (ره) با توجه به ویژگیهای انقلاب اسلامی و ملت ایران، آن را برای سایر ملتها الگو و سرمشق می داند و با توجه به آیه شریفه «ان الله لایغیروا ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم »، تحول در ملت ایران را یک تحول نفسانی می داند که نتیجه آن، رفتن یک رژیم طاغوتی و آمدن یک رژیم اسلامی شد. (60) لذا درباره ملت ایران می فرماید:

«من با جرات مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر، بهتر از ملت حجاز و عهد رسول الله صلی الله علیه واله و کوفه عراق در امیرالمؤمنین و حسین ابن علی صلوات ا علیهما می باشند.» (61)

امام در وصیتنامه خویش نیز چنین می گوید:

«آنچه که شما ملت شریف و مجاهد برای آن به پا خاستید و دنبال می کنید و برای آن جان و مال نثار کرده و می کنید، والاترین و بالاترین و ارزشمندترین مقصدی است و مقصودی است که از صدر عالم در ازل و از پس این جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد آن مکتب الوهیت به معنای وسیع آن و ایده توحید با ابعاد رفیع آن است که اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات و مراتب غیب و نمود است.» (62)

با توجه به مطالب فوق، امام می فرماید:

«و اما به ملتهای اسلامی توصیه می کنم که از حکومت جمهوری اسلامی و از ملت مجاهد ایران الگو بگیرید و حکومتهای جائر خود را در صورتی که با خواست ملتها که خواست ملت ایران است سر فرود نیاوردند، با تمام قدرت به جای خود بنشانید که مایه بدبختی مسلمانان، حکومتهای وابسته به شرق و غرب می باشند.» (63) امام، ملت ایران را برای سایر ملتها حجت می دانند و می فرماید: «ملت ایران اعزهم ا راه عذرها را مسدود نموده و اثبات نمود که در مقابل قدرتهای بزرگ، می توان ایستاد و حق انسانی خود را باز پس گرفت.» (64)

3- 4- مدافع اعتقادی خاص و گسترش آن

حضرت امام (ره) اسلام امریکائی را از اسلام ناب محمدی(ص) متمایز ساخته و ملت و دولت اسلامی را موظف به دفاع و گسترش آن می دانند و در این راستاست که صدور انقلاب ایران معنا و مفهوم می یابد. امام درباره مرز اسلام ناب محمدی(ص) با اسلام آمریکائی می فرماید:

«اسلامی که پرچمداران آن، پا برهنگان و مظلومین و فقرای جهانند و دشمنان آن، ملحدان و کافران و سرمایه داران و پول پرستانند، اسلامی که طرفداران واقعی آن همیشه از مال و قدرت بی بهره بوده اند و دشمنان حقیقی آن زراندوزان حیله گر و قدرت مداران بازیگر و مقدس نمایان بی هنرند... .» (65)

از دیدگاه امام(ره)، فلسفه گسترش اسلام ناب محمدی(ص)، در رسالت جهانی اسلام به منظور اقامه نظام عادلانه جهانی قرار دارد و منظور از صدور انقلاب، همان گسترش اسلام است. (66) امام در این رابطه معتقداست: «ما با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی(ص) است، به سیطره و سلطه و ظلم جهان خواران خاتمه می دهیم.» (67)

بر اساس مطالب فوق، هر کشوری برای خود نقشهای قائل است که در چارچوب استراتژی سیاست خارجی شکل می گیرد و بر اساس آن، اهداف سیاست خارجی خود را ترسیم می کند. در این نوشتار برخی، نقشهای دولت اسلامی با توجه به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مطرح شد و بررسی نقشهای دول غیر اسلامی را به وقت دیگری موکول می نمائیم.

نتیجه:

آنچه مطرح شد بیان مختصری از چارچوب کلی مبانی نظری سیاست خارجی از دیدگاه امام خمینی(ره) بود. در این بحث نظری که نیازمند تحقیق و پژوهش بیشتری است مطالعه سیاست خارجی با توجه به سه متغیر انسان، محیط و نقشها مورد بررسی قرار گرفت از پژوهش انجام شده می توان استنباط نمود که نقطه عزیمت امام(ره) در نگرش به سیاست خارجی و داخلی، انسان و رفتار اوست بنابر این با استفاده از سطح تحلیل خرد بهتر می توان نظرات امام(ره) را مطالعه نمود. از دیدگاه امام(ره) همچنان که برای انسان صراط مستقیم وجود دارد برای دولت و زمامداران نیز صراط مستقیم متصور است و تجلی آن در سیاست خارجی همان سیاست نه شرقی و نه غربی است، اگر دولتی در صراط مستقیم قرار گیرد، استراتژیها، اصول، اهداف و عملکرد سیاست خارجی او نیز استمرار حرکت انبیا علیهم السلام خواهد بود. امام(ره) ضمن توجه به عوامل محیطی داخلی و بین المللی مؤثر بر سیاستگزاری خارجی، بر تقویت باورها و ذهنیت عامه مردم، بیداری و آگاه شدن ملتها جهت تحقق اهداف سیاست خارجی دولت اسلامی تاکید دارند. از دیدگاه امام(ره) صدور انقلاب که همان صدور اسلام ناب محمدی(ص) است، رسالت و تعهد دولت اسلامی می باشد و حمایت از ملل محروم و مستضعف و حمایت از حکومت جهانی اسلام و سایر نقشهای دولت اسلامی در این راستا مفهوم و معنی می یابد.

امیداست مطالب بیان شده مقدمه مباحث گسترده تر و مفیدتر در شناخت ابعاد نظری آراء و اندیشه امام خمینی در قلمرو سیاست خارجی قرار گیرد.

پی نویسها:

1. جهت مطالعه ماهیت نظام بین المللی ر.ک:

Hedley,Bull:The Anarchical Society. (london:The Macmillam press.LTD 1977) PP.3_ 52

2. ر.ک. حسین سیف زاده، مبانی و مدلهای تصمیم گیری در سیاست خارجی، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی تهران 1375، صص 128 - 148.

3. ر.ک: همان.

همچنین برای مباحث نظریه پردازی در سیاست خارجی ر.ک:

: Theodore A.Couloumbis and James H.Wolfe :Introduction to Internatioal Relatioms Power andjustice

. (New Delhi:Prentice Hall of India Private Iimlted, 1986) PP. 125_ 148

4. ر.ک: James.N.Rosenau,`The scientific Study of Foreign Policy:

5 . ر.ک: William .o. Chittick. The Analysis of Foreign Policy Outputs U.S.A:charles E. Merrill PubllshinyCompany.

6. امام خمینی، شرح چهل حدیث مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، تهران، 1375، ص 5.

7. همان، ص 237 و 272.

8. همان، ص 133.

9. همان، ص 137; همچنین درباره علت وجود این قوا در انسان، ر.ک: امام خمینی، طلب و اراده، شرح و ترجمه سید احمد فهری ، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی تهران، 1362، ص 156; و شرح چهل حدیث، ص 9.

10. همان، ص 19.

11. در جستجوی راه از کلام امام (دفتر چهاردهم)، استعمار و ابر قدرتها امیر کبیر، تهران، 1362 ص 295.

12. در جستجوی راه از کلام امام (دفتربیست و دوم)، فرهنگ و تعلیم و تربیت، امیر کبیر، تهران، 1364، صص 160-161.

13. همان، ص 175.

14. صحیفه نور، مجموعه رهنمودهای امام خمینی(ره)، مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، تهران، جلد 11، ص 14.

15. صحیفه نور، ج 2، ص 2.

16. صحیفه نور، ج 18، ص 175.

17. در جستجوی راه از کلام امام (دفتر چهاردهم)، ص 62.

18. همان، ص 59.

19. صحیفه نور، ج 14، ص 103.

20. فریاد برائت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، ص 14.

21. شرح چهل حدیث، ص 531.

22. همان، ص 533; سوره ملک، آیه 22.

23. همان، ص 531.

24. صحیفه نور، ج 19، ص 194.

25. صحیفه نور، ج 7، ص 114، و ج 21، ص 36، و ج 12، ص 122.

26. صحیفه نور ، ج 21، ص 36.

27. صحیفه نور، ج 19، ص 5.

28. صحیفه انقلاب، ص 5.

29. ر.ک. جیمز باربر - مایکل اسمیت، ماهیت سیاستگزاری خارجی در دنیای وابستگی متقابل کشورها ترجمه و تحشیه حسین سیف زاده، نشر قومس، تهران، 1372) صص 123 - 190.

30. امام خمینی، ولایت فقیه [بی نا]، [بی جا]، [بی تا] ص 54.

31. همان، ص 58.

32. همان، ص 57 - 58.

33. صحیفه نور، ج 11، ص 136.

34. همان، ص 136.

35. همان، ص 139.

36. همان، صص 139 - 140.

37. همان، ص 136.

38. همان، ص 136.

39. همان، صص 139 - 140.

40. همان، صص 110 و223.

41. گزیده ای از اندیشه و آراء امام خمینی، آیین انقلاب اسلامی،مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، تهران،1373، ص 167.

42. همان، ص 179.

43. همان، ص 471.

44. جهت مطالعه بیشتر ر.ک. همان، ص 464.

45. نهضت های رهایی بخش در کلام امام، نخست وزیری، تهران، [بی تا] ص 14.

46. صحیفه نور، ج 11، ص 165.

47. فریاد برائت،پیشین، ص 43.

48. صحیفه نور، ج 11، ص 36.

49. در جستجوی راه از کلام امام (دفتر چهاردهم)، پیشین، ص 400.

50. صحیفه نور، ج 19، ص 73.

51. آئین انقلاب اسلامی، ص 51.

52. صحیفه نور، ج 14، ص 93.

53. صحیفه نور، ج 12، ص 278.

54. در بیان انواع نقشهای دولت اسلامی و مفهوم آن، از کتاب زیر استفاده شده است:

کی. جی .هالستی. مبانی تحلیل سیاست بین الملل، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران،1373، صص 199 - 208.

55. در جستجوی راه از کلام امام (دفتر بیست و دوم)، ص 205.

56. همان، ص 183.

57. صحیفه نور، ج 19، ص 56.

58. شؤون و اختیارات ولی فقیه، ص 23.

59. ولایت فقیه، ص 38.

60. آیین انقلاب اسلامی، صص 172 -173.

61. همان، ص 449.

62. صحیفه انقلاب، ص 35.

63. همان، ص 13.

64. صحیفه نور، ج 19، ص 42.

65. آیین انقلاب اسلامی، ص 460.

66. صحیفه نور، ج 11 صص 21-28.

67. در جستجوی راه از کلام امام (دفتر دهم)، ص 435.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان