بسم الله الرحمن الرحیم
اولا خوش آمد عرض می کنم به آقایان محترم، اعلام و بزرگان و خبرگان ملت; و ازخداوند متعال مسالت می کنم که این دلسوزیهای شما، این نشست علاج جویانه ودلسوزانه یی که داشتید و این بیاناتی که آقایان فرمودند و حاکی از آن است،این را مشمول قبول و لطف خودش قرار بدهد.
بلاشک آن جایی که نیت هست و عمل به دنبال آن به قدر وسع وجود دارد و اخلاص هست، بی تردید کمک الهی هم هست; در این ما هیچ شکی نداریم.
اشکال کار مجموعه ی مومنین و مسلمین و جوامع اسلامی در ادوار گذشته این بوده است که یکی از این چیزها را کم داشتند; یا معرفتی که نیت را در آنهابه وجود بیاورد، وجود نداشته است، یا همتی که عمل و تلاش و مجاهدت را به دنبال خود بیاورد، وجود نداشته است.عمل سخت است; مجاهدت دشوار است; در آن فداکاری وجود دارد، هیچ خواسته یی چه خواسته ی دنیایی و چه خواسته ی الهی بدون مجاهدت، بدون تلاش، لااقل بدون غمض عین از بعضی از مشتهیات، گیر کسی نمی آید، هیچ ملتی هم بدون مجاهدت و مبارزه به جایی نرسیده; این رانداشته اند; بی اخلاصی وجود داشته است.
ملت ما بحمدلله در دوران خیزش اسلامی، در دوران نهضت اسلامی، این توفیق راپیدا کرد که از کشوری که هنوز نه نیروی نظامی درستی داشت، نه سلاح مرتبی داشت، نه آمادگی جنگی داشت، نه تجربه ی جنگ کردن در میدانها را داشت; همه چیز آماده بود برای این که این نظام را منهدم کنند; یک بخشی از این کشوررا از این کشور جدا کنند و حاکمیت اسلامی را به اعتراف به شکست مجبور کنندو مردم را در مقابل حاکمیت قرار بدهند.از این حادثه چه چیزی مهمتر؟فقط هم مساله ی نظامی نبود.
این تهاجم فرهنگی یی که امروز شما مشاهده می کنید، یعنی حمله ی دهها رادیو و تلویزیون از تمام دنیا، حمله ی دهها، بلکه صدها مطبوعه برای جهت دادن به افکار عمومی مردم دنیا; چه در کشورهای اسلامی و چه غیر کشورهای اسلامی، که موجش هم به داخل می رسد; کمک به انسانهای ضعیف و مریض; به تعبیر قرآن، منافق یا کسانی که «فی قلوبهم مرض »اند که «فی قلوبهم مرض »، لزوما هم منافق نیستند; مومنند اما مومنی است که «فی قلبه مرض »، دچار خودخواهی است، دچار عقده است، دچار جاه طلبی است، دچار شهوت به مال است و انواع شهوات دیگر; این «فی قلبه مرض » است دیگر تحریک اینها، استفاده ی از نقاط ضعف اینها، جهت دادن به ذهن اینها;اینها هم در کنار جنگ بود; فقط جنگ نظامی که نبود.
همان روزهایی که ما در مرزها می جنگیدیم و نیروهای ما اوایل جنگ هم بود درجنگها و در مرزها مشغول جانفشانی بودند، سر چهار راههای همین تهران کسانی کاغذ و روزنامه و اینها دستشان بود، علیه نظام، علیه شخص امام داشتندتبلیغ می کردند! تهاجم فرهنگی این است، یعنی با تمام ابزارهای فرهنگی به یک ملتی، به ذهنیت او، به عقلانیت او، به اعتقادات او، به ایمان او، به مقدسات او.
امروز دنیای استکبار بر محور تبلیغات می چرخد بیشترین تلاشی که امروز در باب صنایع در دنیای پیشرفته می شود، تلاشی است که بر روی صنایع ارتباطاتی یعنی آنچه که مربوط به مسائل ارتباطات، یعنی همین تبلیغات است دارد می شود; این چیزی است که نوشته اند، گفته اند در دسترس ما هم هست.مقصودهم این است که بتوانند در هر نقطه یی از عالم که حقیقتی خودنمایی می کند،که آن حقیقت می تواند مانع پیشرفت خودکامگی اقتصاد متکی بر سرمایه داری ظالم و ستمگر یعنی همین اقتصادی که امروز در آمریکا در درجه ی اول و دربسیاری از کشورهای دیگر حاکم است به حساب بیاید، آن حقیقت را از بین ببرند.در چنین توفانی، در میان چنین جنجالی، علی رغم همه ی آنها، نظام اسلامی به وجود آمد، سرپا شد، مستحکم شد از خود دفاع کرد دشمنان خود رامجبور به عقب نشینی کرد، تهاجمهای گوناگون علیه خود را توانست دفع کند،این خیلی قدرت عظیمی است این خیلی حقیقت درخشانی است که ما باید به آن توجه داشته باشیم.
انتظار این است که دشمن در مقابل این حقیقت هرگز آرام نگیرد; روز به روز طرحهایی را در ابعاد مختلف برای دشمنی برای مبارزه به میدان بیاورد; امروز ما شاهد این چیزها هستیم; مال امروز هم نیست; درگذشته هم وجود داشته; در این بیست سال انواع و اقسامش وجود داشته است.
شما ملاحظه کنید که در اوایل انقلاب، آن حادثه یی که در ایران از نظر طراحی دشمن اتفاق افتاد، حادثه یی بود که برای ریشه کن کردن انقلاب و نظام اسلامی هیچ کمبود نداشت; آن حادثه عبارت بود از تهاجم نظامی همه جانبه ی یک کشورهمسایه با پشتیبانی همه ی قدرتهای موجود عالم، به این معرفت لازم برخورداربشود; قدر اسلام را بداند.بفهمد که علاج دردهای مزمن بشر که آن دردها با علم برطرف نشد، با تکنولوژیهای برتر برطرف نشد، با نظامهای سیاسی مستحکم و مستقر در عالم برطرف نشد به وسیله ی اسلام و به وسیله ی ایمان برطرف می شودو انسانها از بسیاری از دردهای زندگی نجات پیدا می کنند.
شما امروز ملاحظه کنید، در پیشرفته ترین کشورها با این که علم زیاد هست،ثروت زیاد هست، فن آوری پیشرفته ی محیرالعقول در آن جاها در همه ی بخشهاحاکم است، در عین حال آرامش، آسایش، سعادت فرد انسانی در آن جاها نیست;این که ادعا نیست; این که افسانه نیست; این واقعیتی است که مشهود همه ی کسانی است که آن جاها می بینند و می نویسند و می گویند و دنیا این را می دانداین را بشر می خواهد در سایه ی ایمان برطرف کند.
ملت ایران به ارزش ایمان و به ارزش اسلام رسید قدر مجاهدت را هم دانست ومجاهدت کرد و بزرگترین موانع و سدهایی را که در راه تحقق این خواسته قرارداشت یعنی یک نظام فاسد، حکومتی سیاسی متکی به کمکهای قدرتهای جهانی ازسر راه برداشت و در میان موج مخالفتها و توفان دشمنیها، توانست یک نظام سیاسی براساس اسلام به وجود بیاورد.
دشمن ممکن است خیلی حرفها بزند; این روش رایجی است در دنیا که اصحاب یک حقیقت را نسبت به آن حقیقت بدبین کنند; دچار سوءظن کنند; آنها را به تردیدبیندازند; این کاری است که در دنیا می کنند; تبلیغات نقشش این است.
حمله کردن.این چیزها در نظام جمهوری اسلامی تازگی ندارد.اینها هم در کنارجنگ بود و شما دیدید که نظام اسلامی این استعداد و این توان را از خودنشان داد که توانست بر تمام این مشکلات فائق بیاید.البته شرطش همانی است که عرض کردیم.«ان کنتم مومنین »; با ایمان، با جهاد، باایستادگی در راه مستقیم. در خط مستقیم و صراط مستقیم، همه ی مشکلات قابل حل است.
البته شکی نیست که یک کشور بزرگ با سوابق بسیار مشکل تراش و مشکل زایی که این کشور دارد در دوران رژیمهای استبدادی گذشته خیلی چیزها برای این کشورباقی گذاشتند که زدودون آنها به آسانی ممکن نیست و دشواریهای فراوانی دارد زدودن این مشکلات زمان می طلبد و تلاش می طلبد.امروز شما نظام جمهوری اسلامی را در مقایسه ی با سال 60، در مقایسه ی با سال 62، با سال 65، باسالهایی که به وجود استثنایی امام مزین بود، نگاه کنید که وجود امام چیزکوچکی نبود، چیز کمی نبود، آن وزنه ی عظیم در کفه ی نظام جمهوری اسلامی; که البته اگر آن وجود مقدس هم نبود، این کار به سامان نمی رسید در عین حال شما ملاحظه می کنید که امروز نظام جمهوری اسلامی، سرافرازتر، مستحکم تر،قوی تر است; کارشناسان مجرب تری دارد; فکرهای آماده تری دارد.
امروز فضلای ما در همه ی میدانهای شبهه افکنی می توانند حضور پیدا کنند;می توانند حرف بزنند.بله، البته در یک اتاق در بسته ممکن است نسبت به بدیهی ترین واضحات و بینات هم کسی برود شبهه افکنی کند، یک عده آدمهای بی خبر هم بشنوند، تحت تاثیر قرار بگیرند، این معنایش این نیست که این فکرنمی تواند از خودش دفاع کند.امروز این فکر به قوت و قدرت می تواند از خودش دفاع کند، امروز افکار نوی اسلامی بحمدلله در میان قشرهای روحانی وغیر روحانی فضلای حوزه های علمیه و غیرحوزه های علمیه آن چنان استحکامی پیداکرده که می توانند در همه ی میدانها وارد بشوند.
البته ما نباید انتظار داشته باشیم که دشمن چون حالا می بیند ما زمینه ها راآماده کرده ایم و از لحاظ فکری پیشرفت داریم، ساکت بنشیند; از نقاط ضعف مااستفاده نکند; حمله های جدیدی را نکند، نه، این توقع، توقع درستی نیست ودشمن ساکت نمی نشیند اهمیت نظام جمهوری اسلامی و تاثیر عظیمش در جلوگیری ازروند ظلم در دنیا یعنی همین روند نظام ظالمانه ی اقتصاد موجود دنیا و این حکومتهای موجود دنیا اقتضا می کند که هرگز از دشمنی با جمهوری اسلامی تا آن وقتی که بکلی مایوس بشوند، باز نایستند.البته باید در مقابل اینها به طوردایم بیدار بود، حساس بود، خلاق بود، فکر آفرید، روش برخورد آفرید.
امروز آن کسانی که با نظام اسلامی مقابله می کنند، نقطه ی اصلی را بدرستی شناخته اند; آن نقطه ی اصلی، همان اسلامیت، همان فقاهت، همان ولایت فقیه، این نقطه ی اصلی و محوری که در فرمایشهای آقایان بود; همان چند اصل مهم قانون اساسی است.آنها خوب فهمیده اند که اصل «ولایت فقیه » به اشخاص ارتباطی ندارد; حتی به شخص عظیمی مثل امام بزرگوار که تحقیقا شخصیت او در بین رهبران عالم، در بین علمای بزرگ ما، یک شخصیت استثنایی بود حتی به شخص اوهم بستگی نداشت; همچنان که آن بزرگوار خودش فرمود.این چیزی را که امام بزرگوار در نظام جدید گنجاند این مساله ی رهبری و ولایت فقیه خود این اصل از همه چیز بالاتر است اشخاص اگر قوتی می گیرند، اگر موفقیتی پیدا می کنند،در سایه ی این اصل است و این اصل مورد تهاجم است; بیش از آنچه که اشخاصی که در این مقام قرار گرفتند یا قرار می گیرند، مورد تهاجم باشند.دشمن این را فهمیده و هیچ منطقی هم ندارد.گیرم به اشخاص اعتراضی داشته باشند، امادر مقابل حکومت فقیه عادل آن کسانی صف آرایی می کنند که حکومت نظامیان کودتاگر را قبول دارند; کومت سرمایه داران فاسد را قبول دارند; حکومت دست نشاندگان کمپانیهای گوناگون را قبول دارند; حکومت فاسدترین انسانها رابر جوامع قبول می کنند; اما حکومت فقیه عادل را حاضر نیستند قبول کنند!
این ایستادگی در مقابل این حقیقت، این جور در مقابل چشم انسانهای بینا وبصیر رسواست.در مقابل این حقیقت درخشانی که اسلام آورده و فقه اسلامی آن رابنا کرده و امام بزرگوار آن را عملا تحقق بخشید، حرفی برای گفتن ندارند. البته در مقابله ی با این حقیقت، انواع و اقسام شیوه ها امروز به کارگرفته می شود; انواع و اقسام روشها را به کار می گیرند.
امروز کارآمدترین روشها، روشهای رسانه یی است.بیش از کتابها، امروزروزنامه ها و تلویزیونها و رادیوها هستند که در دنیا تاثیر می گذارند وامواجشان چیزهایی را در دنیا جابه جا می کند; امروز تکیه ی آنها به این چیزهاست. البته همان طور که گفته شد، منافقینی و مومنین مریض القلبی هم وجود دارند که به اینها کمک بکنند.اگر اهل دین و کسانی که ارکان دین ومدعیان بیان دین هستند، در این صراط مستقیم، مستحکم بایستند، دشمن هیچ کاری نمی تواند بکند.بلاشک نظام اسلامی تنها پاسخی است که امروز ملتهای مسلمان می توانند برای اجابت خواستهای خودشان دریافت کنند، در این جا و درهمه ی کشورهای اسلامی این جور است، کشورهای غیراسلامی مقوله ی دیگری است، بحث دیگری است; آن جا مساله جور دیگری است. در کشورهای اسلامی که ایمان مردم،ایمان اسلامی است و به قرآن و دین اعتقاد دارند.هیچ پاسخی برای نیازهای آنها جز ایجاد حکومتی برپایه ی دین وجود ندارد; دین است که آنها را آزادمی کند; دین است که به آنها هویت و شرافت و شخصیت می دهد; دین است که می تواند انسانهایی را برای اداره ی امور آنها به آنها معرفی و هدیه کند که برای اداره ی کشور همی جز انجام وظیفه نداشته باشند.
شما مقایسه کنید بین دولتهایی که در نظام جمهوری اسلامی بوده اندخدمتگزارانی که این چند ساله تا امروز مشغول تلاش هستند با دولتمردان اغلب این کشورهایی که ما می شناسیم نمی گوییم همه; چون همه را درست نمی شناسیم;تا آن جایی که ما می شناسیم ببینید اینها همتشان، قصدشان، نیتشان،عملکردشان چگونه است و آنها چگونه است. این جور انسانهایی البته می توانندمشکلات را برطرف کنند.
البته بعضی از مشکلات از طرف بیگانگان و دشمنان تحمیل می شود; بعضی ازمشکلات زمینه های طبیعی دارد; بعضی از مشکلات طبیعتش طبیعت دیر برطرف شونده یی است، به آسانی و بزودی برطرف نمی شود; گذشت زمان لازم دارد. آنچه که مهم است، این است که اساس که این قاعده ی اسلامی و پایه ی اسلامی است بایستی مستحکم بماند و آن به میزان زیادی متوجه به عمل علمای دین است، رفتارعلمای بزرگوار، روحانیون عزیز، از جمله خبرگان محترم.
این تذکراتی که جناب آقای امینی فرمودند در مجلس داده شده، اینها بسیارمغتنم و لازم است.ان شاءالله باید مجموعه یی از این تذکرات را ما ولو به نحواجمال در اختیار داشته باشیم.به مسوولان منتقل بشود; مسوولان در جریان این دغدغه ها و نگرانیها قرار بگیرند و از این راهنماییها استفاده کنند; لیکن آنچه که در کنار اینها باید توجه دانست، این است که محور اصلی، علمای اعلام و بیان آنها و فکر آنها و عملکرد آنها در ایجاد ایمان عمیق در مردم و احساس یگانگی مردم با علماست; تاثیر عمده متعلق به این است.
مردم همان طور که اشاره فرمودند باید احساس کنند که علما حرف دل آنها رامی زنند و درنظام اسلامی نقش مردم، رای مردم، عواطف مردم، خواست مردم تاثیراصلی را دارد. نظام اسلامی بدون تمایل مردم، بدون رای مردم، بدون خواست مردم تحقیق پیدا نمی کند.امکان عمل پیدا نمی کند.مردم بحمدلله مومنند و به اسلام معتقدند، به علما معتقدند، به اصل ولایت معتقدند، به فقها ایمان چندقرنی دارند; مساله ی امروز و دیروز نیست; چند قرن است که مردم فراگرفته اندکه از علما بایستی بشنوند; نصیحت آنها را، راهنمایی آنها را، کمک آنهارا، همدلی و همدردی آنها را درهمه ی امور در کنار خودشان داشته باشند; نقش علما را این بسیار زیاد می کند.
بلاشک لطف الهی متعلق و متوجه به این نظام است. بنده شکی ندارم که خدای متعال اراده فرموده است که این نظام را مستحکم کند و پیش ببرد و غلبه بدهد. نظام اسلامی به فضل الهی بر همه ی این دشمنیها غلبه خواهد کرد،نشانه های فراوان این اراده ی الهی را انسان در قضایای مختلف و در حوادث گوناگون می بیند چه حوادث سالهای قبل، چه حوادث سالهای بعد از رحلت امام(رضوان الله تعالی علیه) انسان نشانه های بشارت الهی و لطف الهی واراده ی الهی را بر تحکیم این نظام می بیند.خدای متعال به وسیله ی این نظام بر ملتهای عالم اتمام حجت می کند; لذا این نظام باید مستحکم بماند.علاوه بروعده های قرآنی «و لینصرن الله من ینصره » این که تعارف نیست، این که شوخی نیست; این سوگند الهی است; تاکید الهی است; نصرت خدا متعلق به آن کسانی است که او را نصرت می کنند نصرت خداوند، با زبان، با دست، با عمل، با نیت،با همه ی تلاش، امروز از سوی میلیونها انسان دارد انجام می گیرد.
آحاد این مردم میلیونی عاشق اسلامند، عاشق انقلابند، عاشق نظام اسلامی اند،عاشق امامند و یاری می کنند.امروز هم اگر چنانچه میدانی وجود داشته باشدکه مردم دشمن را در آن میدان بشناسند، شک نداشته باشید که با همان شور وخروش سالهای جنگ در میدان حاضرند; باز هم حاضرند جانشان را بدهند; باز هم حاضرند عزیزانشان را بدهند; ایمان این مردم چیز کمی نیست; این همان ایمانی است که توانست انقلاب را به وجود بیاورد; آن حادثه ی باورنکردنی راایجاد بکند، این ایمان به این آسانی، با این خدشه هایی که حالا گفته می شود;ناخن زدنهای زید و عمرو از بین نخواهد رفت; ایمان بسیار عمیق تر از این حرفهاست.
البته علمای اعلام و حوزه های علمیه مسوولیتشان امروز از گذشته سنگین تر است امروز از گذشته مسوولیتها سنگین تر است.ما اولین مسوولیتمان تقواست این نصایحی که جناب آقای مشکینی فرمودند که بنده خود را اولین مخاطب این نصایح می دانم و این نصایح را قدر می شمرم کاملا صحیح، دقیق و درست است.ماباید این بار سنگینی را که بردوشمان هست، حس کنیم ما باید اهمیت این مسوولیت را عمیقا درک کنیم فرق می کند آن عالمی که حالا یک روزی در یک نظام غیراسلامی، بدون مسوولیت، مثلا در یک مسجدی یا در یک حوزه ی درسی حضور داشت،با همان عالم در امروز، در حالی که نظام بر پایه ی اسلام است و توقعات ازاسلام و اهل اسلام زیاد است; لذا مسوولیتها خیلی متفاوت است، ما امروز خیلی مسوول هستیم و موظف هستیم; اولین وظیفه ی ما هم تقواست.تقوا نه یک چیز دوراز ذهنی است، نه یک راه دست نیافتنی است، همت و اراده و تصمیم ما رامی خواهد; گذشت ما را می خواهد. شما اهل تقوا هستید.
خدای متعال در مقابل تعصبات دشمنها; آن تعصبهای عجیب «اذا اخذ الذین کفروا الحمیه حمیه الجاهلیه »;آن حمیتهای جاهلی که نظایر آن را انسان امروز با پایبندیهای فرهنگی غرب بوضوع مشاهده می کند;همان حمیت امروز هم هست اینها هم دچار حمیتند، حمیت جاهلی; منتها در لباس مدرن، با ظاهر مدرن و اتو کشیده، اما همان حمیتها وجود دارد می فرماید:«فانزل الله سکینه علی رسوله و علی المومنین و الزمهم کلمه التقوی و کانوا احق بها و اهلها».شما احق به تقوا هستید; شما اهل تقوا هستید; تقوا متعلق به شماست و کار شماست و با تقوا همه ی مشکلات آسان خواهد شد.
من لازم می دانم توصیه کنم که حوزه های علمیه، علمای بزرگوار در شهرستانها،بخصوص آن کسانی که عضو این مجلس بسیار حساس و مهم هستند، با قشرهای مردم،بخصوص با جوانها، بخصوص با جوانهای تحصیلکرده، بیشتر انس بگیرند، جوانهارا تحمل کنند شرح صدر در مقابل جوانها یک کلید گره گشاست.طبیعت جوانی راهمه ی ما می دانیم; چون آن دوران را گذرانده ایم.گاهی انسان در جوانی حرفی می زند، در حالی که آن حرف از اعماق دل او و اعتقاد او نمی جوشد، احساسات او، او را وادار می کند; نباید این را بر او سخت گرفت، نباید این را بابرخورد نامناسب تبدیل کرد به یک اعتقاد در ذهن او.شرح صدر با جوانان،فراگرفتن زبان جوانان، با زبان مناسب با جوانها صحبت کردن، امروز اهمیت مضاعف دارد.
یک روزی بود جوانها در این کشور یک مجموعه یی بودند که ماروحانیون موظف بودیم با آنها تماس بگیریم، آنها را پیدا کنیم، بیاوریم پای صحبتهای خودمان بنشانیم و هدایت کنیم; اما امروز این جور نیست; امروزاکثریت این ملت جوانها هستند; در میان آنها تعداد زیادی تحصیلکرده وجوددارد.امروز وظیفه ی در مقابل جوانها، یک وظیفه ی حساس تر و خطیرتری است.بایدعلمای اعلام و حوزه های علمیه برای مواجه شدن با جوان، با روح جوان، با دل جوان، برنامه ریزی کنند.انعطافی که در جوان هست، ذهن گیرنده ی جوان و دل پاک جوان، احیانا شبهه پذیری جوان، همه ی اینها را با هم باید دید.البته جوان شبهه پذیراست; لیکن به همان اندازه ای که شبهه را می توان در او آسان القا کرد، پاسخ شبهه را هم به همان آسانی می شود در او القا کرد; او به خیلی از چیزهایی که دیگران پایبندی دارند که انسان نمی تواند آنها را ازاشتباهشان جدا کند پایبندی ندارد; لذاست که برای مواجهه ی با جوانها واثرگذاری بر ذهن جوانها و استفاده ی از نورانیت آنها و دل پاک آنها بایستی برنامه ریزی خاص بشود.
امیدوارم که خدای متعال به همه ی ما توفیق بدهد.در مورد این سفارشهایی هم که فرمودند که ما به مسوولان تذکر جدی بدهیم، ان شاءالله همین کار را خواهیم کرد و تذکراتی را که لازم است، یا باید تکرار بشود، یا باید گفته بشود، ان شاءالله به آنها خواهیم داد.
امیدواریم که خداوند به همه توفیق بدهد، به مسوولان هم توفیق بدهد.مسوولان هم تلاش می کنند البته در خیلی از بخشها واقعاتلاشهایی دارند; همین بخشهای اشتغال و امثال اینها که امروز مهمترین همت مسوولان دولتی همین چیزهاست; دنبال این هستند که بتوانند ان شاءالله مساله ی اشتغال را یک جوری حل کنند و مسائل اقتصادی را به شکلی ساماندهی بکنند.
ان شاءالله که خداوند توفیق بدهد و عقلای قوم بتواند آنچه را که مصلحت این کشور است، بیابند و بفهمند و عمل کنند.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته