چکیده
پس از اعلام استقلال از جانب طاهر ذوالیمینین در زمان مأمون عبّاسی، به تدریج حکومت های نیمه مستقل و مستقل در ایران شکل گرفتند و یکی از آن ها علویان طبرستان بود. با عنایت به شیعی بودن و موقعیت خاص جغرافیایی طبرستان، آنان به مخالفت با خلافت عبّاسی پرداختند. عبّاسیان نیز با استفاده از حکومت هایی همانند طاهریان، صفّاریان و سامانیان به مقابله با علویان پرداختند. در این مقاله، از یک سو به کیفیت روابط علویان طبرستان با خلافت عبّاسی و از سوی دیگر به بررسی همین روابط با سایر حاکمیت های ایرانی در این زمان اشاره می شود.
مقدّمه
پس از فتح ایران توسط اعراب مسلمان و از بین رفتن حکومت مرکزی، ایران از جانب خلافت اسلامی اداره می شد. این روند تا زمان مأمون عبّاسی ادامه داشت، تا اینکه طاهر ذوالیمینین اعلام استقلال کرد و نام خلیفه را از خطبه و سکّه انداخت و به تدریج، حکومت ها و امارت های نیمه مستقل و مستقل در ایران شکل گرفتند. یکی از این حاکمیت ها، «علویان طبرستان» بودند که مذهب شیعه زیدی داشتند و به مخالفت با دستگاه خلافت عبّاسی پرداختند و عبّاسیان نیز از راه های گوناگون به مقابله با آن ها برخاستند. یکی از مهم ترین این راه ها استفاده از
سایر حاکمیت های محلّی مثل طاهریان، صفّاریان و سامانیان
برای مقابله با علویان طبرستان و براندازی آن ها بود.
در این نوشتار، از یک سو به نحوه ارتباط علویان طبرستان با عبّاسیان و از سوی دیگر، با سایر حکومت های محلی ایران مانند طاهریان، صفّاریان و سامانیان پرداخته می شود و علل و کیفیت تقابل و برخوردها بررسی می گردد.
میزان تسلّط خلفای عبّاسی بر حکومت های ایرانی تا پایان حاکمیت علویان
از قرن سوم هجری به بعد، بر اثر مسائلی که در داخل و خارج از دستگاه خلافت عبّاسی می گذشتند، به تدریج، خلافت قدرت و