
مجید و مینا در بیتاک با هم آشنا شدند اما 3 ماه بعد کار به شکایت کشید و پای آنها در دادسرای جنایی تهران باز شد.
به گزارش به نقل از همشهری، نخستین شکایت را مینا علیه مجید به اتهام آدم ربایی و آزار و اذیت مطرح کرد اما مرد میانسال پس از دستگیری روایت دیگری را بازگو کرده و مدعی شده که سناریوی مینا ساختگی و کذب است. ماجرا از این قرار است که هفتم اردیبهشتماه امسال دختر 30سالهای به اداره پلیس رفت و به مأموران گفت: مردی به نام مجید مرا ربوده و با تهدید به قتل، نقشه شیطانیاش را اجرا کرد.
وی ادامه داد: حدود 3ماه قبل یکی از دوستانم مرا عضو گروهی در بیتاک کرد. در آنجا مردی حدودا 45ساله به نام مجید عضو گروه بود که گاهی پیام و متنهای عرفانی به اشتراک میگذاشت. مدتی بعد او برایم پیامی فرستاد و گفت عکس پروفایل مرا دیده و از من خوشش آمده است.
او اصرار داشت که یکدیگر را ملاقات کنیم اما من زیر بار نمیرفتم. تا اینکه دیروز برای خرید طلا به منطقه رباط کریم رفتم. پس از خرید طلا، وقتی به نزدیکی خانه رسیدم و پشت چراغ قرمز بودم ناگهان مجید در ماشین پژوی مرا باز کرد و در صندلی عقب نشست. خیلی ترسیده بودم میخواستم فریاد بزنم که ناگهان او چاقویی زیرگلویم گذاشت و گفت اگر حرکت نکنم مرا به قتل میرساند. وی ادامه داد: هوا کاملا تاریک شده بود و من از ترس جانم ناچار شدم هرچه او میگوید را انجام دهم. مجید از من خواست تا به سمت بیابانهای اتوبان آزادگان بروم. هرچه التماس و خواهش کردم فایدهای نداشت.
او بهشدت مرا کتک زد و مجبورم کرد رانندگی کنم. وقتی به محلی خلوت رسیدیم، با تهدید از من خواست توقف کنم. پس از آن با انبر تمام النگوهایی که چند ساعت قبلتر از طلافروشی خریده بودم را قیچی کرد و داخل کیفش گذاشت. سپس درها را قفل کرده و مرا داخل ماشین حبس کرد که در یک لحظه توانستم قفل در را باز و فرار کنم اما مجید با چاقو بهدنبال من دوید. من با تکان دادن دست از خودروهای عبوری کمک خواستم اما چون دیروقت بود کسی مرا ندید.
در نهایت مجید به من رسید و کشان کشان مرا به سمت خودرو برد. دختر جوان ادامه داد: مجید مرا به داخل ماشین انداخت و با تهدید مورد آزار و اذیت قرار داد. او از صحنه آزار و اذیت من فیلم گرفت و تهدید کرد که اگر شکایت کنم فیلمها را در فضای مجازی و گروهها پخش کرده و آبرویم را میبرد. پس از 3ساعت که گروگان او بودم، در نهایت مجید با تهدید از من خواست تا پشت فرمان بنشینم و به سمت تهران برگردم. وقتی به تهران رسیدیم پیاده شد و من هم به خانه برگشتم. اما تا صبح با خود کلنجار رفتم و در نهایت تصمیم به شکایت گرفتم.
روایتی دیگر
با اعلام شکایت این دختر جوان، پروندهای تشکیل شد و پیش روی قاضی مرشدلو بازپرس دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. با دستور وی، گروهی از کارآگاهان تحقیقات خود را در این پرونده آغاز کردند و طولی نکشید که مجید مرد 45ساله بازداشت شد. او وقتی پیش روی قاضی پرونده قرار گرفت روایت دیگری را مطرح کرد و گفت: تمام گفتههای مینا علیه من دروغ است و روایتی که مطرح کرده، تنها یک داستان خیالی بوده است.
وی موضوع را اینطور تعریف کرد: 3ماه پیش در بیتاک با مینا آشنا شدم. تمام مدتی که با او دوست بودم پول زیادی خرجش کردم و معمولا کارتهای عابربانکم در اختیار او بود و برای خودش خرید میکرد. تا اینکه مدتی بعد دچار عذاب وجدان شدم و برای اینکه همسرم بویی نبرد تصمیم گرفتم به رابطهام با مینا پایان بدهم اما او دست بردار نبود و میگفت اگر او را رها کنم همهچیز را برای همسرم تعریف کرده و با پخشکردن عکسهایمان در فضای مجازی آبرویم را پیش همسرم و بستگانش میبرد.
تهدیدهای او ادامه داشت تا اینکه روزحادثه در حوالی اتوبان آزادگان با هم قرار گذاشتیم تا در این خصوص با هم صحبت کنیم. حتی آن شب ماشین مینا پنچر شد که من پنچری آن را گرفتم. بعد از آن تهدیدم کرد درصورتی مرا رها میکند و آبرویم را نمیبرد که ماشین پژویش را بفروشم و برایش یک خودروی مدل بالا بخرم.اما من زیر بار نرفتم، آن شب با هم درگیرشدیم و در نهایت عصبانی شدم و گفتم هرکاری میخواهد انجام دهد که با آمدن احضاریه به مقابل خانهام متوجه شدم که داستان دروغین مطرح کرده و آبرویم را برده است. به گزارش همشهری، هماکنون مرد 45ساله با دستور قاضی جنایی بازداشت شده و تحقیقات همچنان ادامه دارد تا حقیقت ماجرا آشکار شود.