اوضاع یثرب در آستانه هجرت پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله
چون ساکنان شهر یثرب (عرب و یهود) قبل از اسلام فاقد پیکره اجتماعی متکامل بودند، هیچ گونه اقتدار سیاسی فراگیر و یا نظام اداری جامع در آن پدید نیامد و مؤسسه و سازمانی که بتواند واحدهای متفرق را در یک زنجیره مصالح مشترک و حیاتی پیوند دهد وجود نداشت . اما پس از آمدن اسلام به مدینه و اندکی پیش از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله تکوین نظام اداری در این شهر آغاز شد .
ممکن است شالوده و زیر بنای نظام اداری شهر یثرب با انتخاب نقبای دوازده گانه، از میان بیش از 70 نفر توسط اوس و خزرج که به تقاضای پیامبر بود، گذاشته شده باشد . در دومین بیعت عقبه، (9) سه نفر از اوسیان و نه نفر از خزرجیان با پیامبر خدا بر اسلام و طاعت و جهاد بیعت کردند . وظیفه و مسؤولیت نقبا، مسؤولیت اداری، سیاسی، فرهنگی و تبلیغ و نشر اسلام در یثرب و زمینه سازی برای مهاجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان بود .
نقش هجرت در استقرار حکومت
هجرت مرحله ای بزرگ در زندگی اسلام است و از دیدگاه ما در باب تاریخ حکومت اسلامی، قطعا مهمترین مرحله پیدایش حکومت اسلامی است . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در نتیجه زیستن در جو سیاسی و اداری شهر مکه، از درایت و خبرگی لازم برخوردار بود . آن حضرت در آغاز هجرت، به چند جهت باید با دشواری های فراوان در تاسیس نظام اداری شهر مقابله کند .
نخست: شهر یثرب به لحاظ ناهمگونی میان شهروندان از هرگونه نظام اداری کامل و مناسب تهی بود و اصولا افراد و اجتماع یثرب فرهنگ نظم اجتماعی و اداری نداشتند .
دوم: رابطه میان قبیله اوس و خزرج و رابطه همه آنها با یهودیان بر پایه جنگ و خونریزی بود و لذا امنیت شهر همیشه نگران کننده می نمود و مردم را بر آن داشت تا خانه های خود را در مجتمعات مسکونی، جدا از هم، به شکل پادگان های نظامی بنا کنند .
سوم: سه گروه که دشمن اسلام بودند، از ساکنان شهر به شمار می آمدند:
1 . اعراب (به استثنای اوس و خزرج)، مانند خطمه، بنو واقف، بنو سلیم که در سال اول هجرت اسلام نیاوردند و اسلام بسیاری از ایشان تا سال چهارم هجرت به تاخیر افتاد . (10)
2 . منافقین، گروهی که عمل به شعائر اسلامی می کردند ولی با طرح سیاسی اسلام و تشکیل حکومت اسلامی با ریاست پیامبر صلی الله علیه و آله مخالف بودند .
3 . یهودیان، که نمونه عینی مخالفین فرهنگی، سیاسی، اجتماعی با اسلام، به اعتبار آیین و دولت و نظام سیاسی - اجتماعی بر مبنای اسلامی به حساب می آمدند .
این دشواری سه بعدی، در راه تلاش پیامبر صلی الله علیه و آله برای سازماندهی نخستین جامعه اسلامی، بسیار مهم و حساس بود .
پیمان برادری، نخستین قانون دولت اسلامی
یکی از مهمترین تدبیرهای پیامبر برای رفع مشکلات و موانع موجود و تکوین سازمان جامعه جدید، عقد برادری و اخوت میان مهاجر و انصار بود . این پیمان نامه در واقع قانون مختصری بود که وظایف اولیه مدنی افراد را به عنوان شهروندهایی که باید همکاری متقابل با یکدیگر داشته باشند، بیان می کرد . پیامبر با این پیمان، آزادی دینی یهود را تضمین کرد و میان مسلمانان و یهود اتحاد برقرار ساخت . بدین ترتیب قدرت و سلطه ای عمومی ایجاد کرد که تا پیش از آن اعراب با آن آشنا نبودند . پیمان نامه چنین آغاز می شود:
«بسم الله الرحمن الرحیم، هذا کتاب من محمد النبی بین المؤمنین و المسلمین و من قریش و الیثرب و من تبعهم فلحق بهم و جاهد معهم انهم امة واحدة ...» (11)
پیامبر صلی الله علیه و آله با اجرای برنامه پیمان برادری و سازمان دادن به این امر مهم، به قصد بنای جامعه سیاسی دولت اسلامی، گام پیشرفته تری برداشت .
مراحل تاسیس سازمان اداری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مدینه
مرحله اول، از آغاز هجرت تا سال چهارم (جنگ خندق) بود . در این مرحله اداره امور شهر مدینه و همه مسؤولیت ها زیر نظر شخص پیامبر بود و جز اذان و کتابت وحی را به هیچ کس واگذار ننمود مگر زمانی که به سفر و یا جنگ می رفت . بدلیل هجوم مهاجرین مکه و مهاجرت برخی از افراد قبایل عرب، جمعیت این شهر زیاد شد و در نتیجه مشکلات مسکن و اقتصادی ظاهر گشت .
مرحله دوم، بعد از جنگ خندق تا سال نهم هجری (فتح مکه) است . در این مرحله اقبال عشایر عرب به آیین اسلام افزون شد و تب مهاجرت به شهر مدینه فرو نشست . بسیاری از سران عشایر جدیدالاسلام از سوی پیامبر نزد قبایلشان باز می گشتند و به حل و فصل مشکلات روزانه مردم می پرداختند . نمایندگان پیامبر مسؤولیتی شبیه به مسؤولیت قضایی داشتند .
مرحله سوم، پس از فتح مکه تا رحلت حضرت رسول صلی الله علیه و آله که در آن متصرفات حکومت اسلامی توسعه یافت و تمام شبه جزیره عربستان و عمده شهرهای آباد جز و منطقه جغرافیایی اسلام درآمد و در نتیجه در سازمان اداره اسلامی نیز تحولات کیفی و کمی صورت گرفت .
مساجد، مقر حکومت و اداره
یگانه مقر عمومی دولت اسلامی مسجد بود . در هیچ ماخذ تاریخی نیامده است که پیامبر صلی الله علیه و آله در سال های اقامت در مدینه، امور حکومتی و اداری را در جایی جز مسجد انجام داده است . نخستین مسجدی که در اسلام بنا شد مسجد قبا بود . به استثنای مسجدالنبی، نه مسجد در مدینه در دوران حیات رسول الله صلی الله علیه و آله ساخته شد . همه آن مساجد مرکز عبادت، آموزش و انجام امور مملکتی و اداری و غیره بود . از میان این مسجدها مسجد النبی در مدینه مقر مرکزی حکومت اسلامی شد و در آن جا پیامبر نمایندگان را به حضور می پذیرفت و سفیران را از سوی خود به ماموریت های اداری و سیاسی و دیپلماسی و نظامی روانه می ساخت . (12)
مؤسسات و سازمان های اداری در مدینه (13)
1 . مؤسسه آموزش و تبلیغ احکام الف . آموزش همگانی
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آموزش همگانی را در اولویت امور قرار داده بود و نه تنها نسبت به آموزش معارف دین توجه داشت، بلکه به آموزش خواندن و نوشتن به صحابه امی در مدینه عنایتی خاص داشت . پیامبر خدا شرط آزادی هر یک از اسیران بدر را، که خواندن و نوشتن می دانستند، تعلیم ده تن از صحابه و فرزندان آنان قرار داد . وی به زید بن ثابت دستور داد سرپرستی امور ترجمه و پاسخ نامه ها را به عهده بگیرد و در این راستا زبان سریانی را بیاموزد . پیامبر صلی الله علیه و آله راجع به تعلیم حرفه و فن نیز، که در احتکار یهودیان بود، اهتمام می ورزید . در جای جای سنت شریف، پدران و مادران را به آموزش نوشتن، شنا و تیراندازی فرزندان تشویق کرده است . نتیجه آنکه پیامبر دارای سیاست آموزشی ویژه بوده و به آموزش همگانی اهتمام خاص داشته داشت .
ب . معارف دینی
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله تعلیم و تعلم مسائل مذهبی را وظیفه ای عمومی اعلام کرد و همه افراد با سواد را به این کار موظف ساخت . ایشان برای آموزش قرآن از بعضی اصحاب در شهر مدینه کمک می گرفت . ظاهرا تعلیم قرآن در اوقات معین، در خانه یکی از مسلمانان انجام می شد و تعدادی برای این کار گرد هم می آمدند . برخی احتمال داده اند که پیامبر صلی الله علیه و آله خانه مخصوصی را برای تعلیم قرآن آماده کرده بود . (14) اعزام معلمان به سوی قبایل، به دو صورت انجام می گرفته است، در بعضی حالات بنا به درخواست نمایندگان قبایل و در دیگر احوال با پیش دستی پیامبر بوده است .
ج . کاتبان
گروهی از کاتبان، پیامبر را در انجام کارها یاری می دادند . از این افراد چهار تن اختصاص به نوشتن وحی داشتند; (علی ابن ابی طالب، عثمان بن عفان، ابی بن کعب، زید بن ثابت) . دو تن، در امور زندگی به آن حضرت مدد می رساندند; (خالدبن سعید بن العاص، معاویة بن ابی سفیان) . دو تن، آن چه را میان مردم پیش می آمد می نوشتند; (مغیرة بن شعبه، حصین بن نمیر) و دو تن مطالب مربوط به قبایل و مسائل مربوط به آنها را برای مردم می نگاشتند; (عبدالله بن ارقم بن یغوث، علاء بن عقبه) . همچنین زید بن ثابت نامه هایی را که به عنوان پادشاهان بود می نوشت . (15)
2 . سازمان مالیات و دارایی
ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن در باره وضعیت ثروت و میزان آن در عربستان، در آستانه تشکیل دولت اسلامی می نویسد: کشور عربستان، که سه چهارم (34) آن بی آب وعلف بود، عرصه زندگی قبایلی بدوی به شمار می آمد که همه ثروت آنان، برای تزیین بنایی چون کلیسای سانتاسوفیا بسنده نمود . (16)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در چنین وضعیتی حکومت اسلامی را در مدینه پی ریزی کرد .
سیاست های مالی پیامبر صلی الله علیه و آله
در دوران ابتدای ظهور اسلام در مکه، جامعه مسلمانان بسیار کوچک بود و نیازی به دریافت مالیات وجود نداشت . پس از فتح مکه موقعیت دولت اسلامی تثبیت شد . پیامبر ماموران مالیاتی را برای دریافت زکات به کلیه قبایل عرب، به استثنای یک یا دو مورد، اعزام کرد . تا مطالبات را دریافت کنند . با این که دریافت مالیات زمین در زمان حیات پیامبر آغاز شده بود، اما مبلغ آن بسیار کم بود و فقط به دو صورت تسهیم محصولاتی زراعی از یک قبیله یهود دریافت گردید . جمع آوری جزیه نیز در زمان پیامبر آغاز شد . با این حال، این مالیات از نظر مبلغ، زمان و نحوه دریافت قاعده مند نشده و با شیوه ای ساده و در مقیاس کوچک بود . با وجود سادگی ساختار مالی، نکته دارای اهمیت، تاکید زیاد به پولی کردن اقتصاد بود . معاملات تجاری اعراب قبل از اسلام با استفاده از سکه های سایر ملت ها انجام می شد که بیشتر دینارهای روم شرقی و درهم های ایرانی بود . اعراب دارای شیوه توزین پولی خاص خود بودند و این سکه ها را با توجه به روش خود وزن می کردند و محاسبات ارزش پول را انجام می دادند . بدین معنا که گویا آنها سکه نیستند . اوزان طلا و نقره به ترتیب درهم و دینار «مثقال » نامیده می شدند . وزن هفت دینار، برابر ده درهم بود . وزن هر دینار برابر 72 دانه جو و با اندازه مشخص بود . از آنجا که این روش پولی برای جمع کردن زکات مشکلی ایجاد نمی کرد، مورد تصویب پیامبر قرار گرفت . خلفای بعدی سعی کردند واحد پولی دقیق تری ایجاد کنند . (17)
منابع مالی و روش جمع آوری و توزیع آنها در صدر اسلام
الف . خمس غنایم
نخستین درآمد مالی که به امر خداوند عمل گردید، خمس غنایم بود، سپس جزیه و خراج و آخرین آن زکات بود که از منابع دیگر، ثبات بیشتری داشت . پیامبر صلی الله علیه و آله برای اداره درآمدها، اداره مالی تاسیس کرد . اعضای این اداره را کارگزاران و عمال زکات و نگهبانان و کتاب (حسابداران) و همه کسانی که وجود آنها برای اداره امور مالی، لازم بود تشکیل می داد . اداره دارایی گام به گام بر حسب رشد و تنوع درآمدهای حکومت اسلامی و مصارف آن، گسترش یافت .
نخستین اقدام پیامبر صلی الله علیه و آله در باره اولین غنیمت جنگی مسلمانان در بدر، تعیین عبدالله بن کعب برای گردآوردن و حفظ و ضبط اموال در مکان خاص و جلوگیری از پخش آن به دست مجاهدان بود و سپس توزیع غنایم میان مجاهدان به وسیله پیامبر انجام می شد . (18)
روایت است که پیامبر معیقب بن ابی فاطمه را رییس مرکزی ثبت غنایم در دفاتر ویژه کرد . (19) افرادی را نیز مسؤول اخماس غنایم کرد; زیرا خمس باید در بیت المال محفوظ و نگهداری می شد و در موارد نیاز، دولت آن را انفاق می نمود و نام عبدالله بن کعب و محیمة بن جزء را در میان این افراد ذکر کرده اند . در آیه 41 سوره انفال نحوه توزیع غنایم تصریح گردیده است; «و اعلموا انما غنمتم من شی ء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتمی و المساکین و ابن السبیل ان کنتم امنتم بالله و ما انزلنا علی عبدنا یوم الفرقان یوم التقی الجمعان و الله علی کل شی ء قدیر .»
«ای مؤمنان بدانید که هر چیزی را به غنیمت گرفتید (زیاد یا کم) خمس آن خاص خدا و رسول و خویشان او و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان است به آنها بدهید، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود (محمد ص) در روز فرقان و روزیکه دو سپاه اسلام و کفر، در جنگ بدر روبرو شدند نازل فرمود ایمان آورده اید و بدانید که خدا بر هر چیزی تواناست .»
ب . جزیه (مالیات سرانه)
جزیه، مالیاتی است که در قرآن به صراحت از آن، سخن به میان آمده است; «قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الآخر و لا یحرمون ما حرم الله و رسوله و لا یدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتاب حتی یعطوا الجزیة عن ید و هم صاغرون .» (20)
ای اهل ایمان، با هر که از اهل کتاب که ایمان به خدا و روز قیامت نیاورده است و آنچه (خدا و رسول حرام کرده حرام نمی دانند و به دین حق و آیین اسلام نمی گروند، کارزار کنید تا آنگاه که با ذلت و تواضع به اسلام جزیه دهند .»
جزیه تنها بر مردان بالغ، که از لحاظ مالی توانایی پرداخت داشتند، تعلق می گرفت . میزان این مالیات به تناسب توانایی افراد، متفاوت بود و در قرآن نرخی برای آن ذکر نشده است . این مالیات مخصوص غیر مسلمانان بود و معادل زکاتی بود که فقط از مسلمانان گرفته می شد .
ج . خراج (مالیات بر زمین)
پیامبر صلی الله علیه و آله برای خراج که نوعی مالیات بر زمین بود، سوادبن غزیه انصاری را عامل خراج خیبر کرد . هنگام تعیین خراج، ارزیابی کننده باید عناصر زیر را در نظر می گرفت: کیفیت زمین، نوع محصول برداشت شده و نوع آبیاری . برابر نظریه ماوردی، وقتی در مورد مبلغ خراج، بر اساس عوامل فوق; یعنی سازگاری با شرایط زمین تصمیم گیری شد، بهترین شیوه رداخت خراج یکی از راه های زیر است: مالیات زمین، مکان کشت شده، تسهیم در محصول . (21)
د . زکات (مالیات صدقه)
زکات و اخذ آن با این آیه شریفه تشریع می شود:
«خذ من اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم ...» (22)
«ای رسول، تو از مؤمنان صدقات را دریافت کن تا بدان صفات، نفوس آنان را (از پلیدی و حب دنیا) پاک و پاکیزه سازی و آنها را به دعای خیر یاد کن که دعای تو موجب تسلی خاطر آنان شود که خدا (به دعای مخلصان) شنوا و (به مصالح مؤمنان) داناست .»
پس از تشریع زکات، اداره مالی از جهت نظم و توزیع مسؤولیت ها، به سطح پیشرفته ای ارتقا یافت; مانند عمال صدقات، مصدقین، جابیان که وظیفه ایشان گردآوری زکات از مالکین بود . الخارصون، المخنون که مقدار و اندازه آن را تخمین می زدند و کتاب و محررین اموال صدقه و ... (23)
در حقیقت زکات مالیاتی است که فقط بر روی ثروتی که از سرمایه گذاری و رشد سرمایه حاصل شده است وضع می شود . بنابراین، ثروت و دارایی هایی که برای نیل به هدف های مختلف; از جمله مصارف شخصی مورد استفاده قرار می گیرند، مشمول پرداخت این مالیات نمی شوند . نکته دوم در باب زکات این که پیامبر نصاب زکات را با توجه به تعداد حیوانات تعیین کرد، نه بر اساس ارزش پولی آنها و وقتی به این نرخ ها بر حسب تعداد حیوانات توجه شود، ملاحظه می گردد که بسیار نظام گرا هستند . نکته سوم، از آنجا که زکات بر ارزش خالص افراد (ثروت خالص) در آخر سال وضع گردیده است، بنابراین این نوع مالیات از کالاهایی که در مبادلات تجاری شرکت دارند، گرفته نمی شود . این امر موجب می شود که هزینه های معاملاتی را کاهش و گردش ثروت را تشویق نماید .
زکات مواد معدنی زیر زمینی نیز تحت عنوان ریکارز شناخته شده است که در صدر اسلام از اهمیت زیادی برخوردار نبوده است .
3 . سازمان بازرگانی و اقتصادی
در زمینه مدیریت اسلامی در امور اقتصادی در عهد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، اصول مبتنی بر احترام مالکیت خصوصی مشروع، بازار آزاد، آزادی تولید، آزادی عقد قرار داد، التزام به تعهدات و قراردادها و عقود و حرمت کار بدون اجر و بیکاری مقرر بود . مالکیت ملی زمین، آب، چراگاه، جنگل، معدن، دریا و ... در اختیار سلطه عالیه مرکزی و شخص پیامبر بود . با این همه پیامبر فعالیت های اقتصادی را بدون کنترل و مراقبت رها نکرد مدیریت اسلامی در دو بعد از ابعاد اقتصادی دخالت می کرد:
الف . مراقبت و کنترل بازار
بازار زیر نظر دولت بوده است تا مبادا در معاملات از التزام به حدود شرع تخلف ورزد و در صورت لزوم مخالفین را ا ز ظلم باز می داشت و در بعضی حالات تنبیه می کرد . چه بسا این اقدام اداری در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله در زمان های بعد پایه و اساس حسبه بوده باشد که یکی از شاخه های مهم حکومت اسلامی در کنترل و مراقبت از امور بازرگانی بود .
ب . پیش گیری از احتکار
رشد جمعیت به سبب مهاجرت و مرکزیت شهر مدینه، رو به افزایش نهاد و کار به سوء استفاده تجاری از غله و مواد روغنی و خرما و غیره انجامید و کمبود مواد غذایی در بازار، بازرگانان را به احتکار آن مواد و فروش آن با قیمت های زیاد واداشت . هر محتکری که از عرضه کالاهای خود و فروش آن با قیمت مناسب و سودآور که متناسب با قدرت خرید مصرف کننده باشد، امتناع می ورزید، به دستور پیامبر تحت پیگرد قرار می گرفت . در عهدنامه امام علی بن ابی طالب علیه السلام به مالک اشتر (حاکم مصر) آمده است: «... از احتکار جلوگیری کن که پیامبر صلی الله علیه و آله آن را منع کرد .» (24) ظاهرا مدیریت و کنترل بر بازار سودمند بوده است; زیرا در سیره نبوی و در حدیث چیزی که از بحران و کمبود معیشت و اقتصاد خبر دهد، نیامده است .
4 . اداره روابط خارجی (بین الملل)
آغاز فعالیت در زمینه روابط بین المللی، اول محرم سال هفتم هجری بوده است; یعنی پس از صلح نامه حدیبیه و فراهم گشتن امکانات نشر دعوت اسلام در شبه جزیره عرب، اطراف و خارج آن، در بیزانس، ایران، مصر، حبشه، بحرین، یمن، غسان و میان دیگر سران قبایل عرب بود . اداره رسایل و ترجمه از چند نفر از صحابیان تشکیل شده بود که بارزترین آنها عبارت بودند از: زیدبن ثابت (ترجمه از عربی به سریانی و به عکس) عبدالله بن ارقم، سرجیل بن حسنه، حنظلة بن ربیع، حنظلة بن صیفی و علی بن ابی طالب علیه السلام از ارکان و رؤسای کاتبان پیامبر بوده است . مجموعه اسناد سیاسی و اداری که صدور آن ها از پیامبر وایت شده، بالغ بر 246فقره است که شامل: نامه، عهدنامه، صلح نامه، امان نامه، دعوت نامه به قیاصره و پادشاهان و امیران و سران قبایل می باشد پس از این که به پیامبر صلی الله علیه و آله اطلاع دادند پادشاهان و امیران نامه های غیر ممهور را دریافت نمی کنند . مهری تهیه کردند و در سیره آمده است که مهردار پیامبر حنظلة بن صیفی بوده است .
پیامبر در مدینه دارالضیافه ای ترتیب داد تا وفود و هیات هایی که برای دیدار آن حضرت و تشرف به اسلام و یا مقاصد دیگر به مدینه وارد می شدند، از آنها پذیرایی شود و آن را دارالضیفان و الدار الکبری نیز می خواندند . در آغاز خانه حمید بن عبدالرحمن بن عوف بود . سپس درخانه رمله دختر حارث النجاریه استقرار یافت . در دارالضیافه ناهار و شام فراهم می کردند و بلال بن ریاح مسؤول غذای آنان بود . قبل از تهیه دارالضیافه برای پذیرایی از میهمانان از خانه های مرفه انصار و مهاجرین استفاده می شده است .
دستگاه قضایی
بارزترین و مهمترین مؤسسه در دولت اسلامی بعد از ریاست دولت، نهاد قضایی است . رسول خدا نخستین قاضی در حکومت اسلامی بود، چه در مدینه و چه در خارج آن و با حضور او هیچ کس این ولایت را عهده دار نشد . در زمینه استنابت در قضا و اجرای حدود در تاریخ ثبت نشده است که پیامبر صلی الله علیه و آله مسؤولیت قضا در خارج مدینه را به احدی جز علی علیه السلام سپرده باشد . (25)
در خصوص سیره و تاریخ آورده اند که پیامبر برای جماعات نو مسلمان، یک نفر یا بیشتر از علمای صحابه را برای تعلیم قرآن و احکام اسلام می فرستادند . احتمال می رود که این افراد در کنار وظایف آموزشی به حل و فصل و قضاوت در مرافعات و منازعات ساده می پرداخته اند و در دعاوی مهم در مدینه به پیامبر رجوع می کرده اند و اصولا نمایندگان پیامبر اختیار قضاوت در مسایل عمده را نداشتند .
سازمان قضایی اسلام در مدینه و سایر بلاد اسلامی همزمان با تشکیل حکومت اسلامی به ریاست عالیه پیامبر تشکیل شد و متناسب با نیاز جامعه اسلامی و بر حسب امکانات و وجود نیروی انسانی صلاحیت دار برای تصدی در داخل و خارج مدینه به تدریج رشد یافت .
برای نخستین بار توسط پیامبر، مسؤولیت مدنی در جرم و کیفر در میان اعراب مطرح شد . در عهد جاهلیت اگر کسی جرمی مرتکب می شد، مسؤولیت آن جرم تمام عشیره و احیانا قبیله را فرا می گرفت . اسلام با اعلان اصل «لاتزر وازرة وزر اخری » که در حقوق جزایی امروز، مسؤولیت مدنی خوانده می شود، آن ارزش جامعه را محکوم کرد .
فرماندهی نظامی و لشکری
تشکیلات ارتش در نظام اسلام، جزو سازمان های دولتی نبوده بلکه سازمانی وابسته به امت بوده است و جنگ مجاهدان را به حساب جنگ دولتی و دفاع از دولت نباید گذاشت، بلکه جنگ، جنگ امت و دفاع امت بوده است . مؤید این گفته، آیات صریح قرآن است که جنگ برای دفاع از امت مسلمان است ضمن آنکه غنایم جنگ و اراضی مفتوحه متعلق به امت می باشد .
هزینه جهاد به عهده خود مسلمانان بوده و آنان بعنوان افراد ارتش حقوق دریافت نمی کردند . تمام دست آوردهای عظیم نظامی پیامبر در مدتی نسبتا کوتاه و در وضعیتی دشوار، بر اساس سازمان دقیق و بسیار گسترده بوده است . برای اهداف نظامی، پیامبر همواره خواهان آمار دقیق مردان مسلمان بود و برای آمار مسلمانان مرد، دفتر و سجل های مدون بوده است . مسؤول این سجلات حذیفة بن یمان بود، که او را صاحب سر رسول الله نامیده اند . (26)
در زمینه تملک جنگ افزار نظامی، پیامبر تدبیری اندیشید که سلاح، اسب و سایر تجهیزات نظامی، در ملک عموم امت باشد و برای آنها قرق معین کرد . و به طور منظم و در آمادگی برای جنگ از مردان نامزد برای شرکت در لشکر بازدید می کرد تا آن جا که مساله تمرین با سلاح و فنون جنگ، جز و فرهنگ عامه جامعه آن روز بود . پیامبر مسلمانان را به یادگیری صنایع نظامی تشویق می کرد و جاسوسی نظامی را بعنوان برتری تاکتیکی در جنگ علیه دشمن در برنامه ریزی خود داشت . در تنظیم لشکر، شیوه متعارف در آن عصر را بکار برد و لشکر را به پنج گروه: قلب، میمنه، میسره، مقدمه و ساقه تقسیم کرد . پیامبر صلی الله علیه و آله به جای روش های معمول کر و فر، روش (زحف) یا پیشروی آهسته را جایگزین کرد و در اداره لشکر، به والیان شهرها اختیارات نظامی داد .
تضمین امنیت دولت در شهرها و جلوگیری از تاخت و تاز دشمن خارجی و گردآوری جنگجو از محل ماموریت خویش در جنب مسؤولیت های اداری والیان قرار داشت .
نتیجه گیری
حکومت اسلامی مبتنی بر مشروعیت سلطه حاکم از ناحیه حق تعالی است و پیامبر صلی الله علیه و آله بعنوان قائد و حاکم از روز آغازین به قصد بنای اجتماع سیاسی و دولت، چهارچوب کلی مسؤولیت خود را بعنوان رهبر و حاکم امت و دولت و بر اساس نبوت و رسالتی که داشت پی ریزی کرد . نتیجه این شد که آن حضرت پس از هجرت به مدینه، بلافاصله تشکیل دولت داده و خود شخصا به رتق و فتق امور پرداختند . تشکیل سازمان های متعدد از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله نشان دهنده این است که اسلام علاوه بر حکومت، سازمان هم دارد و این سازمان به حکم تاسی بر پیامبر قابل اقتباس است و نوع اقتباس هم بدین گونه است که معیارهای برگرفته شده از این سازمان قابل پی گیری در هر حکومت اسلامی در هر عصر است .
مهم ترین دستاورد سازمان و دولت اسلامی پیامبر صلی الله علیه و آله ارائه این اصل می باشد که تشکیل حکومت اسلامی و حفظ آن در صورت وجود شرایط و رفع موانع، از اهم واجبات الهی، بلکه مقدم ترین فریضه دینی است و این خود خط بطلانی است بر اندیشه جدایی دین از سیاست در طول تاریخ و ما امروز مفتخریم که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تاسیس جمهوری اسلامی بر مبنای ولایت عامه فقیه، طرح فرضی حکومت در اسلام را از مرحله اندیشه به عرصه عمل درآورده است .
فهرست منابع و ماخذ
1 . قرآن کریم، ترجمه الهی قمشه ای، (تهران انتشارات خورشید، 1370)
2 . خمینی، روح الله الموسوی قدس سره، «ولایت فقیه » ، (تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، 1361) .
3 . عمید زنجانی (آیة الله)، «فقه اسلامی » (تهران، انتشارات امیرکبیر، 1362)
4 . مکارم شیرازی، ناصر، (آیة الله)، «مدیریت و فرماندهی در اسلام » (قم: انتشارات هدف، بهار1369) .
5 . ابن ابی الحدید، «شرح نهج البلاغه » ، ترجمه محمد ابوالفضل ابراهیم، (تهران: 1303) .
6 . محمد بن منبع لزهری، «طبقات ابن سعد» ، ترجمه محمود مهدوی دامغانی (تهران: 1369) .
7 . شمس الدین، محمد مهدی، «نظام حکومت و مدیریت در اسلام » ، ترجمه دکتر سید مرتضی آیة الله زاده شیرازی، (تهران: انتشارات دانشگاه تهران، پاییز 1375)
8 . استاد بیات، «جزوه درسی تشکیلات اسلامی » ، دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران .
9 . احمد بن یحیی البلاذری، «فتوح البلدان » ، ترجمه دکتر آذرنوش (تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ، 1349)
10 . سلیم رشید و احمد اوران، «سیاست مالی در صدر اسلام » ، ترجمه دکتر احمد مجتهد، مجله اقتصاد (تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، شماره 6 بهار 1376) .
11 . جریر طبری، ابوجعفر، «تاریخ طبری » ، ترجمه ابوالقاسم پاینده » (تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ، 1353)
12 . ابو زید خلدون، «تاریخ ابن خلدون » ، ترجمه پروین گنابادی، (تهران: انتشارات علمی فرهنگی، چاپ پنجم، 1366)
13 . ویل دورانت، «تاریخ تمدن » ، (تهران: انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، 1365)
14 . شیخ عبدالحی کتانی، «التراتیب الاداریه » ، (بیروت: نشر دارالکتاب العربی)
15 . طباطبایی، محیط، «تطور حکومت در اسلام » ، (تهران: انتشارات بعثت، 1367) .
16 . شریف قرشی، باقر، «نظام حکومتی و اداری در اسلام » ، ترجمه عباسعلی سلطانی، (تهران: انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1369)
17 . طباطبایی، سید محمد حسین (آیة الله)، تفسیر «المیزان » ، (قم: انتشارات جامعه مدرسین)
18 . نبوی، محمد حسن، «مدیریت اسلامی » ، (تهران: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، تابستان 1376) .
توضیح بعضی از کلمات
1 . سدنت سدن - یسدن سدنا سدانة خدمت در خانه کعبه یا بتخانه ای را عهده دار شد . دربانی و پرده داری خانه کعبه
معجم الوسیط 424/فرهنگ لاروس، ص 1190/المنجمد فی اللغه 327 .
حجابت دربانی، پرده داری، شغل دربانی .
حجب حجبا و حجابا مانع داخل شدنش گردید .
المنجد 118/فرهنگ لاروس 807/معجم الوسیط 156
2 . سقایت محل آب دادن - ظرف آبخوری، از افتخارات قریش بود، حرفه و پیشه آب دادن به حاجیان . سقاخانه - آبشخور - حرفه ساقی - ساقی گری شراب و جام شراب - مزد ساقی و سقا - آب خوری - هر شراب نوشیدنی .
فرهنگ لاروس، ج 2، ص 1196 .
عمارت عمورا، عمارة عمرانا ملازم خانه خود شد و از آن بیرون نیامد، آن چیز را مادام العمر برای او قرار داد . سالیان درازی است .
خدای خود را بندگی کرد یا نماز و روزه بجای آورد، مال بسیار فراوان شد، هر چیزی که روی سر باشد شامل عمامه - کلاه و مانند آن
المنجد 529/فرهنگ لاروس، ج 2، ص 1487/معجم الوسیط، ج 2، ص 627 .
3 . رفادت رفدا، رفادة نگهداری کردن، زین یا پالان حیوان - پارچه یا کهنه ای که روی زخم قرار داده می شود . آنچه که قریش از زمان جاهلیت از اموالشان کنار گذاشته در هنگام حج غذا و نوشیدنی برای حاجیان فقیر می خریدند . به او اعطا کرد . او را کمک و یاری کرد .
فرهنگ لاروس 1079/المنجم الوسیط، ج 1، ص 359/المنجد فی اللغهه 270 .
4 . یسار ایسر، ایسار توانگر و بی نیاز شد، آن مرد در طلب و درخواست کردن سختی نکرد، قمار کرد، آبستن به آسانی زایید، شترش را به سمت راست سوق داد . ظاهرا ارتباط معنای لغوی ایسار با معنای اصطلاحی پیش گفته آن، در همان معنای قمار کردن باشد; یعنی در این شیوه تیر انداختن نوعی قمار صورت می گرفت که بدان ایسار می گفتند .
فرهنگ لاروس، ج 1، ص 405/المنجد 924/المعجم الوسیط، 2 - 1064 .
5 . اموال محجره حجر - تحجیرا الارض و علیها بر روی حدود مرزهای زمین سنگ گذاشت، آن را محدود ساخت
فرهنگ لاروس ج 1، ص 807/المعجم الوسیط، ج 1، ص 157/المنجد 119 .
6 . اللواء درفش - بیرق - پیشوا - تعدادی از گردان های لشگر .
المنجد 741/فرهنگ لاروس، ج 2، ص 1791 .
7 . قبة لبای دایره ای شکل قوس دار تو خالی که با آجر و مانند آن بسته می شود، خیمه ای کوچک که بالای آن مدور و دایره ای شکل است .
المعجم الوسیط، ج 2، ص 709/فرهنگ لاروس، ج 2، ص 1609/المنجد 604 .
اعنه جمع (عنان) آشکار شدن - ظاهر شدن - زمان - دهانه - وسیله رام و مهار کردن .
فرهنگ لاروس، ج 2، ص 1492/المنجد 532 .
8 . قیادت فرماندهی لشگر - ستاد فرماندهی قاد ... قودا - قیادة ... . قیادا مقابلش حرکت کرد در حالی که افسارش را گرفت
المنجد 660 فرهنگ لاروس، ج 2، ص 1678 .
9 . مشورت پند - اندرز - نصیحت .
المنجد 408/فرهنگ لاروس، ج 2، ص 1908
10 . اشناق اشنق - اشناقا - دست را بر گردن حلقه کرد - سر مشک را به وسیله تسمه بست - شتر سرش را بلند کرد . بر او دراز دستی کرد . آن را بست .
المنجد 404/فرهنگ لاروس، ج 1، ص 207 .
11 . سفارت سفر - سفرا - سفاره - سفاره - میان آن گروه برای صلح میانجی گری کرد . آشتی بر قرار کرد - سفارت کرد ست سفارت .
المعجم الوسیط، ج 1، ص 432/فرهنگ لاروس، ج 2، ص 1193/المنجد فی اللغة 337 .
12 . ایلاف این کلمه مصدر است، هزار گردانیدن - عهد و پیمان - نیک سیاست کردن، نیک اداره کردن «لایلاف قریش ایلافهم » - برای نیک اداره کردن قریش، اداره کردن آنها . .).
المنجد، ص 16/فرهنگ لاروس، ج 1، ص 406 .
13 . قضا یقضی قضاء - آن چیز را محکم ساخت و اندازه گیری کرد، حاجت خود را برآورد و از آن خلاصی یافت، به آرزوی خود رسید، همه اشک خود را بیرون ریخت - وام را ادا کرد - نماز گزارد - آن امر را به او رسانید، عهد و پیمان را بجا آورد، به او توصیه و سفارش کرد - قضی علیه الامر - آن کار بر او واجب و ضروری کرد، میان طرفین دعوا داوری و حکم کرد، او را کشت، از او سخت در شگفت شد . قضی الله - خدا دستور داد . قضی الله - او را از کار خود آگاهی داد .
المنجد 436/فرهنگ لاروس، ج 2، ص 1647 .
پی نوشت:
1) عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی .
2) نساء: 105; آل عمران: 22 و مائده: 49 و 50 .
3) روم: 30 .
4) بررسی های اسلامی، ص 177 .
5) ولایت فقیه، امام خمینی قدس سره، ص 20 .
6) طبقات، ابن سعد، ج 1، ص 70; سیرة النبی، ابن هشام، ج 1، ص 130; فتوح البلدان بلاذری، ص 70; تاریخ طبری، ج 2، ص 258 .
7) مراجعه شود به نمودار شماره یک .
8) منصب قضا به نقل از تاریخ ابن کثیر، جلد2، ص 292 .
9) بیعت دوم عقبه در سال 13 بعثت و در ماه ذی حجه بود .
10) التراتیب الاداریه، الشیخ عبدالحی الکتانی، ج 1، ص 385 .
11) تاریخ سیاسی اسلام، حسن ابراهیم حسن، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج ششم، صص 100 و 101 .
12) در منابع متعدد مساجد دوران حیات پیامبر را بیست باب ذکر کرده اند التراتیب الاداریه، ج 1، صص 350 - 349 .
13) مراجعه شود به نمودار شماره 2 .
14) کتاب الوزراء و الکتاب، جهشایری، ص 42 - 40 .
15) تاریخ سیاسی اسلام .
16) تاریخ تمدن، ویل دورانت، کتاب دوم، فصل دهم، ص 197 .
17) اقتصاد، مجله علمی پژوهشی دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی تهران، شماره 6 - بهار 1376، صص 103 - 102 .
18) تاریخ طبری، ج 2، ص 458 .
19) التراتیب الاداریه، ج 1، ص 381 به نقل از عقدالفرید، ج 2، ص 144 .
20) توبه: 29 .
21) اقتصاد، نشریه دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی تهران، شماره 6 بهار 76، صص 110 - 109 .
22) توبه: 103 .
23) الاحکام السلطانیه، ماوردی، ص 150 .
24) نهج البلاغه، شرح ابن ابی الحدید، ج 3، ص 100 .
25) اخبار القضاة همدانی، ج 1، صص 89 - 88 .
26) التراتیب الاداریه به نقل از صحیح مسلم، ج 1، صص 221 - 220 .