مقدمه
امپراتوری عثمانی آخرین خلافت اسلامی محسوب می شد که بر مناطق ترکیه امروزی، بخش وسیعی از بالکان در اروپا، بخش عربی خاورمیانه و شمال آفریقا از جمله سرزمین فلسطین استیلا داشت.خلافت عثمانی ها در دنیای اسلام (اهل سنت) حدود پنج قرن به طول انجامید (از سال 1299 - 1918 م).ظهور عثمانی ها سبب انتقال خلافت از اعراب به ترکان عثمانی شد.وجود رقابت های استعماری بین دولت های روس، انگلیس و فرانسه و نقش استراتژیک عثمانی سبب شد تا سرزمین های این امپراتوری مورد طمع قدرت های اروپایی قرار گیرد.ورود اندیشه های ناسیونالیستی به امپراتوری عثمانی و تحریک اعراب به دست قدرت های اروپایی و از سویی پوسیدگی درونی عثمانی و ظهور ترکان جوان، بستر مناسبی برای فرو پاشی خلافت اسلامی فراهم ساخت و با تلنگر جنگ اول جهانی، «بیمار اروپا» از پا در آمد.
قبل از پایان جنگ اول، فرانسه و انگلیس طی قرارداد «سایکس - پیکو» سرزمین های امپراتوری عثمانی را بین خود تقسیم کردند. بر این اساس، عراق، اردن، حجاز و فلسطین تحت قیمومیت انگلیس، و لبنان و سوریه تحت اداره فرانسه قرار گرفت.بنابراین با رفع سایه استبداد عثمانی از اعراب، ابرهای تاریک استعمار غربی بر سر اعراب سایه افکند و چندین دهه آنان را تابع خود ساخت و در این مدت به تحکیم استیلای خود بر این منطقه پرداخت در این میان، فلسطین ویژگی خاصی داشت و آن تصمیم قبلی صهیونیسم بین الملل (در 1897 در شهر بال سویس) و همیاری انگلستان برای استیلای یهود بر این سرزمین بود.در این راستا یهودیان از سراسر جهان به فلسطین فرا خوانده شدند تا ترکیب جمعیتی این سرزمین به نفع یهودیان تغییر یابد و زمینه سیطره آنان بر فلسطین فراهم شود.این اقدامات در دهه های 1920 تا 1940 به شدت ادامه یافت و سرانجام در 1948 دولت اسرائیل اعلام موجودیت کرد که تاکنون به عنوان یک غده مشکل ساز در بدنه جهان اسلام عمل کرده است.
مبارزات مردم فلسطین قبل از انتفاضه
مبارزات مردم فلسطین قبل از تشکیل رژیم صهیونیستی در سال 1948 (1327 ش) صبغه اسلامی داشت و تحت رهبری علمای مذهبی مانند حاج محمد امین الحسینی مفتی اعظم بیت المقدس و رئیس «شورای مسلمین » فلسطین که بر محاکم شرع و اوقاف نیز نظارت داشت و شیخ عزالدین قسام و عبدالقادر حسینی قرار داشت.پس از استقرار تشکیلات رژیم صهیونیستی در فلسطین و آواره شدن مردم این کشور، سران کشورهای عربی تحت تاثیر افکار عمومی مسلمانان، حملاتی را علیه صهیونیست ها سازماندهی کردند.
فلسطینی ابتدا سازمان یافته نبودند و چشم به کشورهای عربی دوخته بودند که فلسطین را به آنها باز گردانند.از اوایل دهه 1960 آنها به تاسیس تعداد زیادی نهادهای سیاسی، نظامی و اجتماعی پرداختند.مهم ترین این نهادها، سازمان آزادی بخش است که در سال 1964 تاسیس شد و هشت سازمان چریکی و تعداد زیادی سازمان های غیر نظامی مربوط به امور آموزشی، اجتماعی، پزشکی، فرهنگی و مالی را زیر چتر خود گرفت. (2)
در فاصله بین سال های 1967 (شکست حمله اعراب) تا 1982 (حمله اسرائیل به لبنان) سازمان ها و گروه های مبارز فلسطینی زیادی تاسیس، متلاشی، ادغام و یا انشعاب شدند.این سازمان ها عمدتا تحت تاثیر ناسیونالیسم عربی، سوسیالیسم و مارکسیسم قرار داشتند و هر کدام از جانب یکی از دولت های عربی پشتیبانی می شدند و به سیاست های منطقه ای آن دولت وابسته بودند.در نتیجه این مبارزات، تحت تاثیر سیاست های آن دولت ها در عرصه بین الملل و منطقه، از مسیر اصلی خود خارج گردید و ملت فلسطین از نگاه به بیرون و اعتماد به گروه های پر طمطراق و دولت های عربی و سیاست های جهانی و سازمانهای بین المللی دچار سرخوردگی و ناامیدی شد.
سازمان های فلسطینی قبل از انتفاضه
در کنار جنگ های کشورهای عربی با رژیم اشغالگر قدس، شاهد شکل گیری سازمان های مقاومت فلسطینی هستیم.تعداد این تشکل ها به ده ها حزب و سازمان و گروه می رسد.مهم ترین این سازمان ها و گروه ها عبارتند از:
1.سازمان الفتح: رهبران اصلی آن، یاسر عرفات، صلاح خلف و خلیل ابراهیم الوزیر، معروف به ابوجهاد، هستند.این سازمان را اکثرکشورهای عربی میانه رو مانند عربستان و تندرو مانند لیبی و سوریه حمایت می کنند.
2.الصاعقه: این گروه را سوری ها ایجاد کردند و از رهبران آن می توان به زهیر محسن و عصام القاضی اشاره کرد.
3.جبهه دمکراتیک آزادی بخش فلسطین: این سازمان با ایدئولوژی مارکسیستی شروع به فعالیت کرد.رهبران اصلی آن عبارتند از: نایف حواتمه، عمر ادیب، مشهور به ابو یاسر.
4.جبهه خلقی آزادی بخش فلسطین: این گروه که از سوی لیبی حمایت می شود، طرفدار عقاید مارکسیستی است.از رهبران اصلی آن می توان به جرج حبش و محمد تیسیر قبا اشاره کرد.این سازمان با سوریه روابط خوبی ندارد.
5.جبهه خلقی آزادی بخش فلسطین - فرماندهی کل: این گروه را احمد جبرئیل از گروه قبلی (جرج حبش) منشعب ساخت و طرفدار سوریه است.
6.جبهه آزادی بخش فلسطین: این گروه از گروه احمد جبرئیل منشعب شد.رهبران آن، طلعت توفیق و محمد العباس، معروف به ابوالعباس، هستند.
علاوه بر گروه های فوق، سازمان های دیگری هم در فلسطین وجود دارد که فعالیت قابل توجهی ندارند، از جمله آنها می توان به «جبهه آزادی بخش عربی » اشاره کرد که طرفدار عراق است. (3)
ارزیابی مبارزات فلسطینی ها قبل از انتفاضه
با نگاهی به تاریخ مبارزات مردم و گروه های فلسطینی از زمان تاسیس رژیم صهیونیستی تا قبل از انتفاضه، به خوبی روشن می گردد که این گروه ها نتوانسته اند به نتایج امیدوار کننده ای برسند.آنها نه تنها در تشکیل یک حکومت مستقل فلسطینی موفق نبوده اند، بلکه سرانجام موجودیت رژیم اشغالگر را به رسمیت شناختند و «تصمیم بر نابودی آن » را از اساسنامه سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) حذف کردند و مبارزات مسلحانه را مردود شمردند.
در این جا به برخی از دلایل عمده ناکامی سازمان های فلسطینی اشاره می کنیم:
1.اختلافات ایدئولوژیکی: این گروه ها و سازمان ها دارای اندیشه ها و ایدئولوژی های مارکسیستی، مائوئیستی، سوسیالیستی، ناسیونالیستی بودند که همه مبتنی بر سکولاریسم و طرد دین از صحنه مبارزات بودند; از این رو نگرش آنها در خصوص فلسطین و خط مشی و عملکرد آنها در مبارزه با یکدیگر تفاوت فاحشی داشت.
2.اختلاف در خط مشی مبارزه: اختلاف در اندیشه و ایدئولوژی این سازمان ها موجب اختلاف در روش و خط مشی شده است ; برخی از این گروه ها به عملیات در داخل سرزمین های اشغالی معتقد بودند، گروهی در سطح کشورهای مختلف علیه صهیونیسم مبارزه می کردند، بعضی به بمب گذاری و هواپیماربایی روی آوردند و گروهی دم از انقلاب کارگری می زدند.نکته مهم این که به علت عدم هماهنگی در نحوه مبارزه، در موارد بسیاری به جای مبارزه با صهیونیسم، به درگیری بین خود می پرداختند.
3.نداشتن رهبری واحد.
4.وابستگی گروه های مبارز به کشورهای عربی: فلسطینی ها ابتدا برای مقابله با فشار انگلیسی ها و گروه ها مسلح یهودی به شاهان و شاهزادگان عرب متوسل شدند، در حالی که آنها خود دست نشاندگان انگلیس بودند.پس از آوارگی ملت فلسطین، گروه های مدعی مبارزه در بین مهاجران در هر کشوری، تحت تاثیر سیاست های همان کشور و به عنوان حامی دیدگاه های آن کشور در خصوص فلسطین بودند.این کشورها که این دیدگاه ها در مواردی متناقض بودند به جبهه گیری میان مبارزان می انجامید و گاهی این کشورها با مبارزان بر خورد خشنی داشتند، مانند جمعه سیاه در اردن.
5.مقطعی بودن مبارزات: مبارزه این گروها معمولا مقطعی و در اقدامات هر از گاهی خلاصه می شد که نتیجه جدی نداشت.
با توجه به این مشکلات و نابسامانی ها و محدود کردن مساله فلسطین در حد یک مساله ملی تا قبل از انتفاضه، مبارزات مردم فلسطین نتوانست در جهت تشکیل کشوری واحد و مستقل و یکپارچه رهنمون شود; از سویی، تحکیم بنیان های رژیم اسرائیل و نیز سازش دولت های عربی با اسرائیل، مردم فلسطین را به تدریج از این نحوه مبارزه ناامید کرد; از طرف دیگر، با وقوع انقلاب اسلامی ایران و احیای اندیشه دینی و درک توانایی پاسخ گویی دین به مسائل اجتماعی و سیاسی، مبارزات مردم فلسطین به مسیر اصلی و صحیح خود یعنی عجین شدن با باورهای اسلامی هدایت شد و مردم فلسطین به درستی پی بردند که اسلام تنها راه رهایی و آزادی سرزمین فلسطین است.
به منظور شناخت بهتر چگونگی تغییر ماهیت مبارزات فلسطینیان، به بررسی عوامل پیدایش «انتفاضه » به عنوان مولود «اصول گرایی اسلامی » در فلسطین می پردازیم.
عوامل و زمینه های پیدایش انتفاضه
1.پیروزی انقلاب اسلامی ایران
شکست اعراب از اسرائیل در جنگ 1967 در واقع شکست ناسیونالیسم عربی بود، و برای مردم فلسطین که سال ها دل به این اندیشه های سکولار بسته بودند، ناامیدی از این اندیشه ها را به دنبال داشت.این زمینه درونی و از سوی دیگر، پیروزی انقلاب اسلامی، نوید بخش تلاش و مبارزهای نو بود.
ظهور اسلام به عنوان ایدئولوژی فعال در صحنه سیاسی، اجتماعی و بین المللی که در قالب جمهوری اسلامی ایران تجلی یافته بود و نیز دفاع همه جانبه این نظام از آرمان فلسطین، جرقه ای بود بر این همه یاس و آغازی بر پایان ناامیدی:
بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نخستین مرکز جهاد اسلامی فلسطین در نوار غزه فعال شد.ظهور امام خمینی (ره) بر روی روشنفکران فلسطینی مؤثر واقع شد و سبب شد که آنها در جست و جوی راه هایی برای اعمال تعلیمات امام خمینی و نمونه او در فلسطین بر آیند.به این ترتیب، پس از دهه های پنجاه و شصت و هفتاد که اسلام از صحنه فلسطین خارج بود، مجددا مساله فلسطین به مرکزیت نهضت اسلامی معاصر منتقل شد و با این پشتوانه جدید به مقابله با پدیده اسرائیل رفت.از این به بعد اصول جهاد، شهادت و فداکاری در راه هدف که سمبل های شیعیان و شعارهای انقلاب بود، به عنوان اصول اساسی فلسطین مطرح شد. (4)
سخن گوی جهاد اسلامی فلسطین طی سخنانی در ملاقات با حضرت امام خمینی (ره) در آذر ماه 1367 اظهار داشت:
ملت ما اکنون با نام و یاد اسلام در یک مبارزه وارد شده است...انتفاضه اسلامی و مبارکی که در حال حاضر میهن اسلامی فلسطین شاهد و ناظر آن است، بارقه ای از نور و بازتابی از پیروزی های بزرگ انقلاب شماست; انقلابی که بزرگ ترین تحول را در عصر ما به وجود آورد. (5)
ایشان در ادامه به مفاهیم اساسی انقلاب اسلامی و شعارهای آن اشاره کرده و می گوید:
با ظهور انقلاب شما، ملت مسلمان و بزرگ ما فهمید که راهش، راه جهاد و مبارزه است.همان گونه که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و مؤمنین بزرگ صدر اسلام این راه را پیمودند.ملت ما دریافت که راه مبارزه مسلحانه راهی سخت و طولانی است.ملت ما امروز همان شعارها را سر می دهد.که شما منادی آن بودید.آنها با صدای بلند فریاد می زنند: «لااله الاالله » ، «الله اکبر» ، «پیروزی از آن اسلام است ».
شیخ اسعد تمیمی یکی از رهبران فلسطینی در خصوص تاثیر معنوی انقلاب اسلامی در جهان اسلام خصوصا فلسطین می گوید:
تا زمان انقلاب ایران، اسلام از عرصه نبرد غایب بود، حتی در عرصه واژگان، مثلا به جای «جهاد» ، از کلماتی همچون «نضال » و «کفاح » استفاده می شد...انقلاب ایران، واقعیت قدیمی «اسلام راه حل و جهاد و وسیله اصلی است » را به سرزمین فلسطین وارد کرد. (6)
شیخ عبدالعزیز عوده، روحانی برجسته فلسطینی که گفته می شود هدایت فکری و رهبری روحانی «جهاد اسلامی » را بر عهده دارد، معتقد است:
انقلاب خمینی، مهم ترین و جدی ترین تلاش در بیدار سازی اسلامی برای اتحاد ملت های مسلمان بود...ایران تنها کشوری بود که واقعا بر روی مساله فلسطین متمرکز شد. (7)
2.جنبش جهانی احیای دین و بیداری جهان اسلام (اصول گرایی اسلامی)
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در 1357 (1979 م) بار دیگر دین در عرصه های اجتماعی سیاسی فعالانه مطرح شد.به ویژه در جهان اسلام، مسلمانان با هویتی دینی به مبارزه برخاستند و به تدریج بسیاری از تحولات سیاسی و اجتماعی منطقه را تحت پوشش خود قرار داد که از آن به «اصول گرایی اسلامی » تعبیر می شود.این جریان بر بسیاری از متفکران و اندیشمندان مسلمان تاثیر گذاشت و جهت مبارزات به ویژه فلسطینی ها را تغییر داد.مظاهر اسلامی مانند حجاب، حضور در مساجد رواج یافت و مساجد کانون فعالیت ها و مبارزات قرار گرفت.
در دانشگاه های فلسطین نیز تشکل های اسلامی دوباره مطرح شدند و در فعالیت های اجتماعی از سایر تفکرات و اندیشه ها جلو افتادند.حرکت اسلامی در دانشگاه های النجاح، بیرزیت، غزه، بیت المقدس و الخلیل به نحوه چشمگیر اوج گرفت. (8)
3.بن بست مبارزات سازمان ها و گروه های فلسطینی
پنجاه سال از اشغال فلسطین به دست صهیونیست ها می گذشت.در این رهگذر گروه های متعدد فلسطینی با شعار مبارزه با اسرائیل و صهیونیزم و آزاد سازی فلسطین اعلام موجودیت کردند.علی رغم تبلیغات گسترده آنها و جوسازی ها و بزرگ نمایی هایی که هم خودشان و هم دشمنانشان از آنها می کردند، نتوانستند عملکرد مطلوبی از دفاع در حقوق مردم مظلوم فلسطین از خود به یادگاری بگذارند.هیچ یک گروه ها و احزاب فلسطینی نتوانستند یکی مبارزه فراگیر و گسترده را علیه صهیونیزم به راه انداخته، سازماندهی و تداوم بخشند.مبارزات این گروه ها بیشتر در حد تبلیغات و موضع گیری های سیاسی در خارج از مرزهای فلسطین بود و فعالیت های آنها در داخل به عملیات های ایذایی محدود می شد که تاثیر چندانی در سرنوشت فلسطین نداشت.
مردم مظلوم سرزمین های اشغالی فلسطین از یک سو، شاهد عدم موفقیت و تاثیر گذاری مبارزات سازمان های پر طمطراق فلسطینی مستقر در خارج فلسطین در آزاد سازی سرزمین های اشغالی بودند و از سوی دیگر، شاهد تثبیت موقعیت صهیونیست ها و گسترش آبادی های یهودی نشین و استحکام موضع رژیم اشغالگر اسرائیل ; این ناامیدی از خارج و فشار صهیونیست ها در داخل، نقطه شروع حرکت انتفاضه و اتکای بر فکر و اندیشه خودی (اسلام) و امکانات موجود (سنگ) در سرزمین های اشغالی بود.
4.قطع امید از اقدامات سایر کشورها و مجامع بین المللی
راه حل های ارائه شده از سوی مجامع بین المللی و صدور قطعنامه ها و بیانیه های متعدد، نه تنها نتوانستند جلو اشغال سرزمین های فلسطینی را بگیرند، بلکه به موجودیت این رژیم رسمیت بخشیدند.کشورهای عربی هم که داعیه دار دفاع از ملت عرب و سرزمین های عربی بودند، موفقیتی در احقاق حقوق ملت فلسطین به دست نیاوردند.بعد از قرارداد کمپ دیوید و به رسمیت شناختن اسرائیل و برقراری روابط میان اعراب با مصر که در پی قرار داد مذکور قطع شده بود، فلسطینیان به این نتیجه رسیدند که نباید چشم امید به اقدامات کشورهای عربی داشته باشند.سازمان ها و مجامع بین المللی هم از آن جا که تحت نفوذ قدرت های بزرگ و به خصوص آمریکا به عنوان حامی و پشتیبان اسرائیل قرار دارند، راه حل های آنها تامین کننده آرمان ها و خواسته های فلسطینیان نیست و امیدواری به آنها تکرار اشتباهات گذشته خواهد بود.
5.موفقیت نسبی نبرد مقاومت لبنان
حمله همه جانبه اسرائیل به لبنان در 1982، شکل گیری مقاومت اسلامی مردم لبنان خصوصا «حزب الله لبنان » را به دنبال داشت. ایستادگی و مبارزه مقاومت اسلامی در یک نبرد مردمی با اسرائیلی ها ابتدا حامیان اسرائیل (نیروهای آمریکایی و فرانسوی) را به عقب نشینی و فرار از لبنان واداشت; سپس در جنگی نابرابر طی کمتر از دو دهه توانستند صهیونیست ها را وادار به فرار از جنوب لبنان کنند و طلسم شکست ناپذیری اسرائیلی را در هم شکنند.پیروزی حزب الله لبنان و شکست صهیونیست ها، مردم مسلمان فلسطین را به این باور رساند که برای پیروزی بر اشغالگران باید اولا، مبارزه را اسلامی کرد و شعارهای اسلامی را بر افراشت و جهاد مقدس علیه اشغالگران اعلم کرد; ثانیا، باید بدون اتکا به کشورهای دیگر، مبارزه را اداره کرد و به انجام رساند.
سازمان های فلسطینی بعد از انتفاضه
انتفاضه محصول شرایط جدید روانی - فکری و سیاسی - اجتماعی فلسطینیان در عرصه داخلی و بین المللی به ویژه جهان اسلام است; از این رو اندیشه های تشکیلاتی و آرمان های مبارزان و شیوه های مبارزاتی در دوران انتفاضه به صورت متفاوتی با گذشته مطرح گردید.
هسته های اصلی مبارزه از درون مساجد و با فکر و اندیشه اسلامی شروع و گسترش یافت و مبارزات به شکل مردمی و همه جانبه در آمد.در این سال ها شاهد شکل گیری و پیدایش سازمان ها و گروه های متعددی هستیم که همگی تحت نام «اسلام » و شعارهای اسلامی به فعالیت می پردازند.
سید هادی خسروشاهی این گروه ها را این گونه معرفی می کند:
مانند «جماعة التبلیغ و الدعوة » ، که پایگاه آن در رامله قرار دارد و مبنای آن انجام فعالیت های تبلیغی و فرهنگی است; اما گروه های دیگر وجود دارند که از محدوده تبلیغ فراتر رفته و دست به فعالیت های سیاسی می زنند; از جمله «حزب الله » که در حمایت از انقلاب اسلامی به وجود آمدند.گروه «جماعة المسلمین » که حضوری محدودی در نوار غزه داشت و در پی احکام صادره از سوی دادگاه نظامی رامله علیه برخی اعضای آن در دهه سپتامبر 1984 علنی شد.در کنار این گروه ها، پاره ای از گروه ها و سازمان های اسلامی دیگر نیز به نحوی با اخوان المسلمین [نماینده جریان سنتی اسلامی] پیوند داشته و یا از آن تاثیر پذیرفته اند; برای نمونه سازمان الایدی المسلمة (بازوان مسلمانان) ، همچنین گروه شباب المعرکه الاسلامیه (جوانان نبرد اسلامی) در نوار غزه، حرکة الاصلاح الاسلامی (جنبش اسلامی اصلاح) و سازمان الشباب المسلم را می توان نام برد. (9)
ویژگی های انتفاضه
از ویژگی های انتفاضه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1.اسلامی شدن مبارزات: اواخر دهه 1360 ش (1980 م) دوران تحول فکری و مبارزاتی ملت فلسطین است، زیرا از یک طرف، قیام سراسری سرزمین های اشغالی را فرا گرفت و مبارزات مسلحانه به داخل سرزمین های اشغالی کشانده شد و از طرف دیگر، سازمان آزادی بخش فلسطین، گروه ها و سازمان های متشکل در آن که برای مبارزه با اشغالگران شکل گرفته بودند مسیر مبارزات خود را از مبارزه مسلحانه به مذاکرات سیاسی به منظور تشکیل دولت فلسطینی در سرزمین های اشغالی تغییر دادند. مبارزات نسل جدید فلسطین در سرزمین های اشغالی که حاصل آزمون اندیشه های مختلف مارکسیسم، سوسیالیسم ناسیونالیسم و...در چهل سال گذشته بود، پیروزی را جز در تمسک به اسلام نمی دید، از این رو، در این راه از شعارهای اسلامی استفاده می کرد.سخن گوی جهاد اسلامی در سال 1367 شمسی در ملاقات با امام خمینی (ره) چنین می گوید:
ملت ما پس از سالیان دراز شعارهای قومی گرایی و الحاد را به یک سو انداخت، شعاری که استعمار آن را رواج داده بود، و شعار اسلام را بر افراشت.ملت ما فهمید که راهش راه جهاد و مبارزه است، همان گونه که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و مؤمنین بزرگ صدر اسلام این راه را پیمودند. (10)
طی دهه های آخر قرن بیستم میلادی توجه مردم فلسطین خصوصا جوانان به شعائر اسلامی و مساجد و نمازهای جمعه و جماعت بیشتر شده است.تعداد مجلات و نشریات اسلامی از قبیل الثورة الاسلامیه، الحقیقة، طلیعة الاسلامیة، صوت الجماعة الاسلامیة افزایش یافته اند.گرایش بانوان به رعایت حجاب اسلامی افزایش یافته و مشروب فروشی ها و مراکز فساد و فحشا مورد حمله قرار می گیرند.نوع شعارهایی که داده می شود بر خاسته از متن اسلام است.سخن گوی جهاد اسلامی شعارهای انتفاضه را این گونه بیان می کند:
آنها با صدای بلند فریاد می زنند: «لا اله الا الله » ، «الله اکبر» ، «پیروزی از آن اسلام است ».
2.نقش مساجد در مبارزات: یکی از ویژگی های مهم قیام ملت فلسطین در پایان قرن بیستم (انتفاضه) ، سامان یافتن مبارزات در مساجد و شروع حرکت از این مکان مقدس است.اقشار مختلف مردم در مساجد تجمع می کنند و در مورد موضوعات مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و...آگاه می شوند.آنها در قبال سرنوشت خود و انجام وظایف و مسؤولیت های دینی حساسیت نشان می دهند و اندیشه و فکر اسلامی آنها را به حرکت و مبارزه وا می دارد.
با افزایش روحیه اسلام گرایی مردم و حرکت های اسلامی، تعداد مساجد هم در فلسطین اشغالی به فزونی می گذارد و به طور متوسط طی 35 سال اخیر هر سال حدود بیست مسجد به مساجد کرانه باختری رود اردن افزوده شده و از چهارصد مسجد به 750 مسجد افزایش پیدا کرده است; همچنین در نوار غزه تعداد مساجد طی دو سال اخیر به سه برابر افزایش یافته است.مساجد محل بحث و گفت و گوی مسائل سیاسی روز شده، تظاهرات علیه اشغالگران از مساجد شروع می شود.یک سری فعالیت های اجتماعی از قبیل کمک به خانواده های بی بضاعت، تاسیس مهد کودک، سازماندهی اردوگاه های کار و...در مساجد صورت می گیرد. (11) به اعتراف تمامی منابع سیاسی جهان، انتفاضه «از مساجد شروع شد و هر خانه را به یک مسجد تبدیل کرده است، به طوری که مسجد الاقصی به کانون مبارزات و مقاومت جوانان فلسطینی مبدل شده و صوت دلنشین و دشمن شکن «الله اکبر» از مناره ها و گلدسته ها پخش و اشغالگران را به وحشت انداخته است ». (12) دومین مرحله انتفاضه در ماه های پایانی سال 2000 که هنوز هم ادامه دارد و به «انتفاضه الاقصی » مشهور است، از مسجد الاقصی و در نتیجه بی حرمتی اریل شارون آغاز شد.
در خصوص نقش مساجد در قیام مردم فلسطین (انتفاضه) شیخ «محمد حسین » امام جماعت مسجد الاقصی در مصاحبه ای می گوید:
در حال حاضر مسجد به صورت انجمنی برای گروه های مسلمانان و نیز منبع الهام و ثبات و پیوستگی آنان جهت مقابله با دشمن اشغالگر در آمده است.مسجد در ایفای این نقش موفقیت زیادی کسب کرده و به مسلمانان توشه های فراوانی برای مواجهه با دشواری ها داده و ثابت کرده است که انسان بیش از هر چیز دیگر با عقیده زنده است.بزرگ ترین پشتیبان این ملت عقیده اسلامی آن است که چنانچه نبود، در برابر همه رویدادها بزرگ هویت خود را از دست می داد...دین و عقیده است و در این مجال، هیچ گونه سازش و اغماض امکانپذیر نیست. (13)
3.انتقال مبارزات از خارج به داخل سرزمین های اشغالی: تا قبل از انتفاضه، تصمیم گیری برای مبارزه عمدتا در خارج از سرزمین های اشغالی و به دست گروه ها و سازمان های سیاسی که خود تحت تاثیر کشورهای دیگر بودند صورت می گرفت و به لحاظ اجرایی هم بیشتر مبارزات در خارج از فلسطین انجام می شد; اما از زمان شروع انتفاضه، مبارزات به دست مردم سرزمین های اشغالی و در شهرها و روستاهای فلسطین صورت می گیرد.
4.مردمی و فراگیر شدن مبارزه: اگر چه صهیونیست ها و یک سری عوامل دیگر موفق شده بودند به شکلی عمل کنند که مبارزه فلسطینی ها در مبارزه گروه ها و سازمان های سیاسی خلاصه شود تا بتوانند با آنها به معامله و مذاکره و سازش بپردازند، ولی انتفاضه انحصار را شکست و مبارزه با صهیونیست ها را در سطح جامعه گسترش داد.کلیه اقشار و اصناف و طبقات، مبارزه با اشغالگران را فریضه ای واجب می دانند.هر کس بتواند شعاری بدهد و سنگی پرتاب کند، کودک ده ساله تا پیرمرد هفتاد ساله، اعم از زن و مرد در حرکت اسلامی انتفاضه شریک هستند.جز اسلام و اسلامی شدن مبارزات هیچ عاملی نمی توانست توده های عظیم مردم را به چنین حرکتی وا دارد.
5.استمرار و تداوم مبارزات: مبارزات گروه های فلسطینی به شکل مقطعی و عملیات های نظامی و ضربه زدن به اسرائیل بود، ولی انتفاضه حرکتی مستمر و مداوم است و توانسته ضربات سیاسی، اقتصادی و نظامی مهمی به رژیم اشغالگر قدس وارد سازد و با بسیج نیروها و کسب حمایت بین المللی از تداوم زمانی مناسبی برخوردار باشد.
6.اتکای به منابع داخلی به جای وابستگی به کشورهای خارجی: همان طور که در بخش مربوط به سازمان های فلسطینی قبل از انتفاضه ملاحظه شد، اکثر قریب به اتفاق گروه های مبارز فلسطینی وابسته به کشورهای عربی منطقه بودند و تحت تاثیر اندیشه ها و تفکرات شرقی و غربی و سیاست های کشورهایی که مقیم آنها بودند عمل می کردند، در حالی که انتفاضه متکی به نیروهای داخلی است که جز از طرف توده های مردم شهر و روستا حمایت نمی شوند و تصمیمات آنها فقط متکی بر نیازها و روش هایی است که خود تشخیص می دهند.
پایگاه اجتماعی انتفاضه
اصول گرایی اسلامی با الهام از دستورها و احکام اسلام به یک قشر یا طبقه خاصی محدود نمی شود، بلکه حرکتی فراگیر و گسترده است و شامل کلیه اقشار و طبقات جامعه می شود.در انتفاضه فلسطین تمامی اقشار جامعه از زن و مرد، پیر و جوان، شهری و روستایی، دانشجو و کارگر و حتی افراد خردسال شرکت دارند ; البته هسته های اصلی مبارزه و نیروهای پر حرارت و فعال آن را روحانیان و روشنفکران و جوانان و دانشگاهیان و دانش آموزان تشکیل می دهند.
1.روحانیان: مساجد و روحانیان پایگاه اصلی مبارزه و فعالیت های سیاسی، اجتماعی را تشکیل می دهند.آنها با الهام از احکام و مقررات اسلامی در ایجاد انگیزه روانی برای مبارزه با ظلم و ستم، پیوستگی و وحدت بین نیروها و افزایش فعالیت های سیاسی و اجتماعی و نیز انتفاضه، نقش اصلی و اساسی را ایفا می کنند.از میان آنها می توان به شیخ احمد یاسین، رهبر حماس، و شیخ عبدالعزیز عوده، رهبر معنوی جهاد اسلامی، و شیخ عبدالله درویش از افراد مؤثر در تشکیل آن نام برد.
2.دانشجویان : نخستین نشانه های بارز ظهور اصول گرایی اسلامی در صحنه مبارزات ملت فلسطین را می توان در دانشگاه ها و به دست گرفتن کنترل اتحادیه های دانشجویی به وسیله دانشجویان مسلمان مشاهده کرد.با دقت در فعالیت های اسلامی دانشگاه های النجاح، بیرزیت، غزه، بیت المقدس و الخلیل، افزایش فعالیت نیروهای اسلامی مشخص می شود.از اواخر دهه هفتاد و تحت تاثیر جریانات بیداری اسلامی در سطح جهان اسلام، حرکت اسلامی در دانشگاه ها شروع به رشد کرد و توانست برتری قابل ملاحظه ای نسبت به سایر تشکل ها در اتحادیه های دانشجویان کسب کند.
3.جوانان و نوجوانان: علاوه بر دانشجویان که خود از جوانان جامعه به شمار می روند، سایر جوانان و نوجوانان نیز از فعالان اصلی و پر انگیزه نهضت اسلامی فلسطین هستند.جوانان موفق شده اند صحنه مبارزات را در سراسر فلسطین گسترش دهند و به کارهای تشکیلاتی و سازماندهی مشخص روی بیاورند.تشکیل گروه هایی مانند «الشباب المسلم » و «شباب المعرکة الاسلامیه » نتیجه حضور گسترده جوانان در صحنه مبارزات جدید ملت فلسطین است.
پی نوشت ها:
1) کارشناس ارشد علوم سیاسی.
2) آلاسدیردرایسدل و جرالد اچ.بلیک، جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا، ترجمه دره میر حیدر (تهران: دفتر مطالعات وزارت خارجه) ص 389.
3) مهدی حسنی، فلسطین و صهیونیزم (قم: مرکز تحقیقات اسلامی سپاه، 1376) ص 81 - 84 (با تلخیص).
4) جمیله کدیور، رویارویی انقلاب اسلامی ایران و امریکا (تهران: مؤسسه اطلاعات، چاپ دوم، 1374) ص 108 و 109.
5) روزنامه جمهوری اسلامی (13/3/1376) ص 12.
6) جمیله کدیور، پیشین، ص 114.
7) همان.
8) ر.ک: سید هادی خسرو شاهی، اسرائیل پایگاه; امپریالیزم و حرکتهای اسلامی در فلسطین (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1370) ص 143.
9) همان، ص 147 - 148.
10) روزنامه جمهوری اسلامی (سه شنبه، 13/3/76).
11) ر.ک: سید هادی خسرو شاهی، پیشین، ص 139 و 140.
12) سازمان تبلیغات اسلامی، مساله فلسطین و خیزش نسل جدید، ص 26.
13) مهدی حسنی، پیشین، ص 140.