اشاره
حضرت آیت الله محقق کابلی در تابستان 1307ش، در روستایی واقع در شمال غرب کابل و در خانواده ای مذهبی، دیده به جهان گشود. بعد از طی مرحله ی ابتدایی، به فراگیری علوم عربی و اسلامی چون ادبیات (مانند صرف و نحو، معانی، بیان و...) منطق، فقه و اصول را آغاز نمود.
با توجه به مشکلات موجود، از نظر آموزشی، امکانات و خفقان سیاسی، فرهنگی، مذهبی حاکم بر جامعه ی افغانستان، با جدیت و علاقه ی فراوان درس های حوزوی و آموزش علوم اسلامی را دنبال کرد و در طی این مدت کتاب های مهم درسی چون جامع المقدمات، شرح ملاجامی، مغنی، سیوطی، مطول، حاشیه ی ملاعبدالله، معالم الاصول، قوانین و کتاب شریف شرح لمعه را به پایان برند. سرانجام راهی حوزه ی علمیه ی نجف گردید تا روزنه ی جدیدی از علم و هدایت الهی در برابر ایشان گشوده شود.
در سال 1332ش وارد حوزه ی علمیه ی نجف اشرف گردید و تحصیلات خویش را از دو متن رسائل و مکاسب شروع نمود و از محضر رجال نامی حوزه ی علمیه ی نجف اشرف، آیت الله سید عبدالاعلی سبزواری (رحمت الله علیه)، آیت الله شیخ کاظم تبریزی، آیت الله سید عبدالحسین رشتی و آیت الله شیخ محمد تقی آل رازی بهره گرفت. کفایة الاصول را نیز در محضر اساتید بزرگی چون مرحوم شیخ صدرا و مرحوم شیخ مجتبی به پایان رساند.
پس از پایان سطوح عالیه، در زمستان 1334ش، وارد حلقه ی درس خارج آیت الله العظمی خویی (قدس سره) گردید و همچنین در حلقه ی درس خارج فقه، از کتاب مکاسب آیت الله شیخ محمد باقر زنجانی، حاضر شد. توسط آیت الله شیخ محمد باقر زنجانی، در درس خارج زعیم حوزه ی علمیه ی نجف آیت الله العظمی حکیم (رحمت الله علیه)، حضور یافت.
در زمان تحصیل، با حضور در درس آیت الله العظمی خویی (رحمت الله علیه) به ترتیب متن عروة الوثقی را، تا اواخر کتاب صلوة، تقریر کرد. تقریر درس خارج اصول آیت الله خویی (رحمت الله علیه) به نام «انقح التقریات» را نیز به انجام رساند.ایشان با بیست سال تحصیل، تحقیق و تدریس در حوزه ی علمیه ی نجف اشرف، به تاریخ 22/2/1351 عازم وطن خویش گردید.
ایشان هفت سال تمام در حوزه ی علمیه ی کابل به تدریس و تحقیق پرداخت؛ و به حوزه ی علمیه غنای فرهنگی و بار علمی بیش تری داد و با تأسیس حوزه ی علمیه ی بزرگ (جامعة الاسلام)، در کابل، مرکز عظیم تعلیم و تعلم علوم اسلامی را ایجاد نمود. حوزه ی علمیه ی شیعیان در کابل، در سطح حوزه ها و مدارس علمیه در سراسر کشور چه شیعه و چه سنی پیشرفته ترین و بالنده ترین حوزه ی علمیه بود.
وقوع کودتای مارکسیستی در افغانستان ایشان را مجبور به هجرت از کابل کرد. بعد از سقوط رژیم مارکسیستی در افغانستان و پیروزی مجاهدان، تصمیم گرفت که بعد از چهارده سال هجرت و فعالیت های جهادی و علمی، به کشور باز گردند. از این رو در تاریخ 20/2/1371 عازم کابل گردید و مدت تقریبا یک سال در کابل، در خطرناک ترین و حساس ترین شرایط، به سر برد. پس از یک سال اقامت در کابل و ایفای نقش تاریخی خویش در جریان مقاومت و دفاع مقدس، در بهار 1372ش از کابل به جمهوری اسلامی ایران هجرت نمود. و در کنار بحث علمی، همواره در مسایل سیاسی و اجتماعی نیز نقش مثبت داشته است. ایشان، از سال 1373 درس خارج فقه را از اول کتاب خمس (عروة الوثقی) در حسینیه ی نجفی ها شروع کرد. از ایشان تا کنون کتاب های زیر به چاپ رسیده است:
1. تحریر العروة الوثقی؛
2. کتاب الخمس؛
3. کتاب مباحث الفقهیه (ج1)؛
4. کتاب مباحث الفقهیه (ج2)؛
5. کتاب مباحث الفقهیه (ج3)؛
6. وظیفة القضات؛
7. استفتائات جدید؛
8. رساله ی عملیه؛
9. مناسک حج؛
10. نصایح اخلاقی .
پژوهه: با تشکر، در اولین گام بفرمایید با توجه به این که جناب عالی رییس علمای شیعه در افغانستان هستید، چه فعالیت ها و اهدافی را، در این تشکل، دنبال می کنید؟
آیت الله محقق کابلی: ما، در تشکل مذکور وظیفه ای جز نشر فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) نداریم. همان طوری که خداوند در قرآن کریم می فرماید: «فلولا نفر من کل فرقة منهم طایفه لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون».
نشر فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) یعنی این که درس بگوییم؛ اشخاص را مجهز نماییم تا تبلیغ بکنند و با فرهنگ فساد غرب مبارزه نمایند.پس از آمدن آمریکا،مبارزه با تهاجم فرهنگی ضرورت بیش تری یافته، زیرا این تهاجم بسیار گسترده تر گردیده است.
پژوهه: در حال حاضر شورای علمای شیعه چه نوع فعالیت هایی انجام می دهند و گستردگی این فعالیت ها چه میزان است؟
شورای علمای شیعه، در حد توان خود، کارهایی انجام می دهد؛ برای نمونه، تا آن جا که بتواند از فحشا و منکرات جلوگیری می کنند؛ هرچند در مراحل ابتدایی فعالیت دارند و بیش تر به وحدت و همدلی نیاز دارند.
پژوهه: جناب عالی جایگاه فعلی شیعیان را،در افغانستان، چگونه می بینید و در این باره چه نظری دارید؟
وضعیت شیعه نسبت به دوره ی سابق خیلی خوب شده است. پیش از این ما هیچ گاه به یاد نداریم که پنج وزیر شیعه، در کابینه، حضور داشته باشند؛ برخی از والیان، مانند والی کابل، شیعه می باشد. این گونه موارد بسیار خوب و مایه ی امیدواری هستند، اما از سوی دیگر، منکرات غوغامی کندکه نگرانی زیادی راباعث شده است. با وضعیت فعلی، بر فرهنگ ودیانت مردم تأثیر فراوان گذاشته است که شیعه نیز از این جمع جدا نیست.
پژوهه: به نظر شما، کمی و کاستی های جامعه ی کنونی شیعیان چیست و راهکارهایی که برای رفع این نواقص به نظر می رسند چه می باشند؟
به نظر بنده اگر در کابل، حوزه ی علمیه تأسیس شود می توان با این تهاجم فرهنگی غرب مبارزه نمود. اگر حوزه ای در آن جا باشد؛ تقویت شود؛ تعداد علما افزایش یابد و آنان تجمع نمایند، هر کدام، به قدر توان، تبلیغ می کنند به یقین تأثیر گذار خواهند بود. باید مردم را نسبت به جایگاه بسیار والای دین و نظام دینی در حیات بشری آگاه نمود و از سلاح تدبیر و اندیشه در راه رفع مفاسد فرهنگی بهره گرفت.
پژوهه: به طور کلی، ارزیابی و آسیب شناسی شما نسبت به وضعیت کنونی حوزه های علمیه ی افغانستان چیست؟
حوزه ی علمیه فی الجمله خوب می باشد، ولی مانند حوزه ی علمیه ی قم قوی نیست و چنین حوزه ی علمیه ی قوی ای در افغانستان تأسیس نشده است. از سوی دیگر، وضعیت زندگی در افغانستان، بسیار مشکل می باشد و گرانی بیداد می کند. در آن جا، خانه خریدن و حتی اجاره نمودن منزل، برای طلبه ها، خیلی مشکل است. آنها باید از جنبه ی اقتصادی تأمین شوند. به نظر بنده یگانه راه مبارزه با فرهنگ مبتذل غرب تأسیس حوزه ای قوی، برای شیعیان در کابل می باشد.اهل تسنن هم تبلیغ می کنند، ولی تنها شیعه فرهنگ اهل بیت(علیهم السلام) را تبلیغ می نماید. پیامبراکرم(ص) فرمودند: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی و ان تمسکتم بهما لن تضلوا من بعدی ابدا». آن فرهنگ ناب محمدی(ص) را فقط شیعه پیاده می کند که همان دستور قرآن و عترت باشد. از آسیب هایی که این حوزه ها را تهدید می کند کمبود امکانات اقتصادی، وضعیت نابسامان تحصیل و تحقیق، کتابخانه ها و از همه مهم تر کم بودن انگیزه های فراگیری مباحث و معارف دینی از سوی مردم است.
پژوهه: یکی از بحث هایی که در افغانستان بسیار جدی می باشد، بحث تهاجم فرهنگی است؛ به ویژه در شرایط کنونی، با ورود کشورهای غربی، فرهنگ های بیگانه به شدت فرهنگ اسلامی را مورد تهدید قرار داده اند. شما وضعیت فرهنگی مذهبی افغانستان را، چگونه ارزیابی می کنید؟
هم اکنون تعدادی مدرسه فعالیت می کنند و امربه معروف و نهی از منکر می نمایند. آنان تلاش می نمایند تا در محرم، وفیات و موالید، مردم را توجیه کنند. با این حال، کافی نیست؛ دشمنان با زر و زور و تزویر آمده اند و در این رهگذر، مقاومت مشکل می باشد. لازم است حوزه ها هر چه بیش تر تقویت شوند؛ طلاب در کابل افزایش یابند و تأمین شوند به ابزار روز مسلح گردند تا بتوانند فعالیت کنند. باید همان طوری که جامعه ی غرب هرچند به غلط فرهنگ سازی می نماید و در این راه از هیچ چیزی دریغ نمی کند، بزرگان و عالمان دینی و مسؤولان این کشور نیز در راه ترویج مکتب متعالی اسلام تلاش کنند و فرهنگ سازی نمایند.
پژوهه: نقش و وظیفه ی طلاب، در این باره، چه می تواند باشد؟ طلاب، در مورد تهاجم فرهنگی، چه اقداماتی را می توانند انجام دهند؟
چندی پیش مطلبی را به حضرت آیت الله خامنه ای نوشتیم و تقاضا کردیم دویست نفر از فارغ التحصیلان دانشمند، با فرهنگ و فاضل را دست کم برای مدت شش ماه به افغانستان بفرستند. هم اکنون مبلغان به مدت سه ماه به آن جا اعزام می شوند که فایده ی چندانی ندارد. باید دست کم شش ماه آن جا باشند تا بتوانند تدریس کنند؛ امر به معروف و نهی از منکر نمایند و با فرهنگ غرب مبارزه کنند. به نظر می رسد حضور تعدادی از طلاب فاضل و با سواد به صورت بلند مدت در آن جا بهتر باشد.
پژوهه: در همین ارتباط مناسب است به نقش نهادهای فرهنگی مانند مرکز جهانی علوم اسلامی، در مقابله با تهاجم فرهنگی و اقداماتی که می تواند در افغانستان انجام دهد،بپردازید.
همان طور که عرض کردم دست کم دویست نفر از افراد ورزیده و فارغ التحصیل را بفرستند تا به مبارزه با تهاجم فرهنگی مشغول باشند. الحمدالله این جا یگانه کشوری است که دستورات پیامبر اسلام(ص)، قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) اجرا می شود. الحمدالله امکانات اقتصادی زیادی هم در اختیار است. با این امکانات و بهره مندی از فرهنگ شیعه، می توان قدم های بسیار ارزنده ای را، در راه مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب، برداشت. البته مرکز جهانی به نوبه ی خود فعالیت های چشم گیری را در عرصه ی بین المللی داشته است، اما کافی و وافی نبوده است.
پژوهه: کمی درباره ی مدرسه ی جامعة الاسلام و نظامی که از نظر آموزشی و پژوهشی در آن مدرسه اجرا نمودید، صحبت کنید.
مانند حوزه های علمیه ی نجف و قم از سطوح شروع می کنند؛ ادبیات می خوانند؛ سپس به فقه و اصول می پردازند. همچنین، از ادبیات، سیوطی و جامی را می گذرانند. در مراتب بالاتر اصول آقای مظفر، معالم و لمعه را فرا می گیرند. پس از آن به رسایل، مکاسب، کفایه و فلسفه می پردازند.
پژوهه: حضرت عالی در زمینه ی تقریب مذاهب فعالیت های مختلفی انجام داده اید؛ در صورت امکان، در این باره، سخن بگویید.
در شرایط کنونی، وحدت اسلامی و تقریب مذاهب امری ضروری و حیاتی به شمار می رود. اگر مسلمانان- در هر مذهبی که باشند- متحد نگردند، نمی توانند به تنهایی با قدرت بسیار زیاد غربی ها مبارزه کنند؛ باید همه متحد شوند. باید توجه داشته باشیم که همه ی مسلمانان در مسأله ی خدا، پیغمبر، قبله و قرآن شریک اند. باید با وحدت بسیار در راه پیاده سازی فرهنگ اسلامی تلاش کنیم و در مقابل فرهنگ غرب بایستیم. مسأله ی مهم این است که ما با تکیه بر نقاط مشترک خود می توانیم در پیش برد اهداف متعالی قدم های مؤثرتری برداریم. البته در این راستا فعالیت هایی هم انجام داده ایم.
پژوهه: مهم ترین موانع تقریب مذاهب چیست و چه راهکارهایی برای رفع این موانع وجود دارد؟
باید از نشر مطالب تفرقه برانگیز جلوگیری کرد. نشر آن مطالب به وحدت اسلامی ضرر می رساند و موجب نزاع بین شیعه و سنی می گردد. باید کنفرانس ها وجلسات برگزار شوندوتبادل افکار، درمورد تهاجم فرهنگی ومسایل علمی صورت پذیرد تابتوان به اجماعی معقول و مقبول دست یافت.
پژوهه: با آرزوی توفیق برای شما وامید به این که روز به روز، در راه رسیدن به وحدت اسلامی، به موفقیت بیش تری برسیم، از این که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید، متشکریم.