ماهان شبکه ایرانیان

جهانشمولی حقوق بشر در نظام نوین بین المللی

چکیده:به مناسبت پنجاهمین سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، پژوهشهای دانشگاهی، کنفرانسهای علمی و مراسم گرامیداشت تصویب این اعلامیه در دانشکده های حقوق، علوم سیاسی و روابط بین الملل اکثر کشورها برگزار شده است

چکیده:به مناسبت پنجاهمین سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، پژوهشهای دانشگاهی، کنفرانسهای علمی و مراسم گرامیداشت تصویب این اعلامیه در دانشکده های حقوق، علوم سیاسی و روابط بین الملل اکثر کشورها برگزار شده است. یکی از مباحث بسیار مهم دانشگاهی در این حوزه، جهانشمولی حقوق بشر است. با توجه به اینکه حمایت جهانی از حقوق بشر یکی از پارامترهای نظم نوین جهانی محسوب می شود، لذا بررسی میزان تقویت جهانشمولی مبانی حقوق بشر در این برهه مهم تلقی می گردد. در این راستا، اقبال و توجه کشورها به مبانی حقوق بشر از زمان پایان جنگ سرد و حتی ارائه تفاسیر مختلف از حقوق بشر، نشاندهنده علاقه مندی کشورها نسبت به حقوق بشر و ریشه دار بودن استانداردهای حقوق بشری در مناطق جغرافیایی مختلف است. این مقاله با روش علی - نظری و با ایجاد زمینه های توصیفی و تاریخی، به بررسی و تحلیل درستی یا نادرستی فرضیه مطرح شده در این تحقیق خواهد پرداخت.

مقدمه

یکی از جنجالی ترین مباحث در حوزه آکادمیک حقوق بشر، بحث «جهانشمولی » (universality) حقوق بشر است. این که آیا حقوق بشر ریشه در فرهنگ و تمدن غرب دارد و عاری از ارزشهای ملل دیگر است یا این که تمام ملل به نوعی از بعد تاریخی و فرهنگی با اصول مطروحه، حقوق بشری تفاهم و اشتراک دارند، مباحث وگفتمانهای بسیاری را ایجاد کرده است. نویسنده تحقیق در راستای همین بحث، معتقد به این فرضیه است که از زمان پایان جنگ سرد، جهانشمولی مبانی حقوق بشر تقویت شده است.

برای آزمون فرضیه فوق، به میزان استقبال کشورها نسبت به اعلامیه جهانی حقوق بشر، تصویب میثاقها و کنوانسیون های حقوق بشری به علاوه موضعگیری کنفرانس های بین المللی و اجلاسیه های منطقه ای درباره جهانشمولی حقوق بشر، و همچنین نوع برخورد بعضی از کشورها نسبت به آن، توجه شده است. آرای نظریه پردازان و شخصیتهای حقوقی، سیاسی وبین المللی نیز درباره موضوع بحث، اهمیت دارد.

این مقاله از نظر زمانی، بر دهه اخیر (1989-1999م) تاکید می کند. اما برای درک رخدادهای مؤثر در تقویت جهانشمولی حقوق بشر در این دهه، فعالیتهای حقوق بشری از زمان تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال 1948م، پیگیری شده است.

اعلامیه جهانی حقوق بشر

بی شک یکی از منابع و سرچشمه های حقوق بشر، اعلامیه جهانی حقوق بشر است. ارزیابی جهانشمولی اعلامیه، نقش بسزایی در این بحث دارد. مسلما، همه کشورها پذیرفته اند که سرچشمه نظام حقوق بشر در صحنه بین الملل و روابط بین کشورها، اعلامیه جهانی حقوق بشر است. بنابراین، جهانشمولی اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون های بین المللی حقوق بشر، نقطه آغاز خوبی برای بحث است (Donnelly, 1992, p.259) . این که کشورها تا چه اندازه به این اعلامیه توجه داشته، چه تعداد به آن رای مثبت داده و از کدام مناطق دنیا بوده اند، امری قابل تامل است که به تصدیق یا عدم تصدیق جهانشمولی حقوق بشر می انجامد.

نگارش و تصحیح اعلامیه، بین نشست اول و سوم کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد، از27 ژانویه 1947م تا 18 ژوئن 1948م صورت گرفت. رئیس کمیسیون و کمیته نگارش خانم النور روزولت (Eleanor Roosevelt) ، همسر رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا، بود. در کمیسیون، چهارده کشور: استرالیا، روسیه، شیلی، مصر، فرانسه، هندوستان، ایران، لبنان، فیلیپین، شوروی، انگلستان، آمریکا، اروگوئه و یوگسلاوی نقش داشتند، که تقریبا نماینده همه نقاط دنیا بودند. غیر از چهار کشور: استرالیا، فرانسه، انگلستان و آمریکا، بقیه از کشورهای در حال توسعه و اروپای شرقی به شمار می رفتند. (Boyle, 1998, p.8) .

در نهایت، اعلامیه جهانی حقوق بشر در 10 دسامبر 1948م طی قطعنامه 217A(III) ، از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شد. از56 دولت عضو سازمان ملل متحد، اعلامیه حقوق بشر با 48 رای مثبت، 8 رای ممتنع و بدون رای منفی، به تصویب دولتهای عضو رسید.

دولتهای: عربستان سعودی، روسیه سفید، لهستان، چکسلواکی، آفریقای جنوبی، اتحاد جماهیر شوروی، اوکراین و یوگسلاوی، به این اعلامیه رای ممتنع دادند. این هشت کشور اطمینان دادند که اصولا مخالف اعلامیه نیستند ( verdot, 1998, p. 94) .

اعلامیه جهانی حقوق بشر مجموعه ای ازحقوق را برشمرده، که باحقوق: مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ارتباط دارد (samson, 1991, p. 95) .

مجمع عمومی این اعلامیه را به عنوان معیار موفقیتی مشترک برای همه اقوام و ملتها معرفی کرد، و از همه کشورهای عضو سازمان و کلیه ملل خواست تا شناخت و رعایت مؤثر حقوق و آزادیهای مندرج در آن را ترویج و تامین نمایند (سازمان ملل متحد، 1374، ص 243).

آقای کوفی عنان، دبیر کل سازمان ملل متحد، در اهمیت جهانشمولی این حقوق می گوید (Annan, 1997, p.1) :

«این حقوق مدنی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، اساسا برای همسان سازی روابط میان افراد، گروهها و ملتها، جهانی، مشترک، مستقل و همبسته اند

به نظر برخی از نویسندگان اهمیت این اعلامیه برای کشورها، تا به آنجا رسیده است که به عنوان نمونه ای برای قانون اساسی کشورهایشان درآمده است (vilian Duran, 1998, p.5) . فراتر از اهمیتی که کشورها در بعد داخلی برای حقوق بشر قائلند و آن را در قانون اساسی خود لحاظ می کنند، در بعد منطقه ای وبین المللی نیز اعلامیه جهانی حقوق بشر اثر قابل توجهی از خود برجای گذاشته است.

تاثیر اعلامیه برهمه سازمانهای بین المللی، از دلایل جهانشمولی آن است. تاثیر اعلامیه بر ترتیبات منطقه ای، در تایید جهانشمولی آن قابل توجه است. سازمان وحدت آفریقا در ماده «2» میثاق آدیس آبابا (سال 1963م)، اعلامیه حقوق بشر را یکی از وسایل اصلی برای توسعه همکاریهای بین المللی بر شمرده است. شورای اروپا در کنوانسیون حمایت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی (رم 1950)، اعضا را به رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر فراخوانده است. موافقتنامه آمریکایی حقوق بشر سان خوزه دو کاستاریکا(1969م) نیز اعلامیه جهانی حقوق بشر را به عنوان اصول مورد توجه خویش اعلام کرد. سازمان امنیت و همکاری اروپا در اعلامیه هلسینکی (1975م) در بخش هفتم، به اهمیت حقوق بشر و آزادیهای اساسی توجه کرده است. همچنین، اعلامیه حقوق بشر بر میثاق عربی حقوق بشر (1986م) و اعلامیه اسلامی حقوق بشر قاهره (1990م) نیز اثر گذاشته است که نمود آن اصل تهیه چنین اعلامیه هایی بوده است (المتوکل،1997م، ص 8). در سند نهایی اجلاس جنبش عدم تعهد در سپتامبر 1992م جاکارتا نیز جهانی بودن حقوق بشر تایید شده است (Morphet, 1993, p.368) .

در مجموع، می توان اظهار داشت که امروزه توجه و اقبال بین المللی نسبت به حقوق بشر، افزایش یافته است. حقوق بشر از سال 1948م رو به جهانی شدن داشت و با اجرا شدن میثاقها و دیگر کنوانسیون های منطقه ای و بین المللی، این امر شتاب گرفت. به علاوه، همان طور که پطروس غالی، دبیرکل سابق سازمان ملل متحد، در کنفرانس وین اظهار داشت: زبان بین المللی حقوق بشر به طور نسبی یک شکل شده است; ولو اینکه برخی کشورها با آن سازگار نیستند (sudre, 1995, p.171) .

هر چندکه تعدادی از کشورها در 10 دسامبر 1948م به اعلامیه رای ممتنع دادند، اما همه آنها بجز آفریقای جنوبی به ماده «7» قطعنامه اعطای استقلال به سرزمینها و مردم مستعمره، مصوب 1960م مجمع عمومی، رای مثبت دادند. این ماده، اشعار می دارد: همه دولتها با حسن نیت دقیقا مقررات منشور ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر و اعلامیه حاضر را ... رعایت می نمایند. درسال 1968م نیز در کنفرانس جهانی حقوق بشر، نمایندگان 84 دولت در تهران حضور یافتند و اعلامیه تهران را پذیرفتند که تایید می نمود اعلامیه جهانی حقوق بشر، همه اعضا را به آن متعهد کرده است (ممتاز،1377، ص 91).

کنفرانس حقوق بشر تهران، اصول اساسی اعلامیه جهانی حقوق بشر را صحه گذاشت و دستور کاری را که ما امروز طالب دستیابی به آن هستیم، تنظیم کرد. این اعلامیه خواستار محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان شد، و تجزیه ناپذیری تمام حقوق بشر و آزادیهای اساسی را تایید کرد (عنان،1376، ص 5).

دومین کنفرانس جهانی حقوق بشر نیز درجریان تحولات بین المللی و پس از جنگ سرد در ژوئن 1993م در وین با حضور 171 کشور برگزار گردید، و به تصویب «اعلامیه و برنامه عمل وین 1993م » منجر شد. در اعلامیه مزبور براهمیت ویژه نسبت به حقوق بشر و ارتقای آن، و جهانشمولی حقوق بشر تاکید شده است (مهرپور، 1374، ص 336). در بند «1» بخش یکم اعلامیه مزبور آمده است:

«سرشت جهانشمولی این حقوق و آزادیهای اساسی انکار ناپذیر است...»

و در بند «5» همین بخش تصریح شده است (اعلامیه و برنامه عمل وین،1993م، صص 6-7):

«تمامی انواع حقوق بشر جهانشمول و تقسیم ناپذیراند و باهم وابستگی متقابل وارتباط تنگاتنگ دارند. جامعه بین المللی باید حقوق بشر را به نحوی فراگیر، عادلانه و منصفانه برپایه ای برابر در نظر بگیرد و برای کلیه حقوق اهمیتی یکسان قائل شود. ضمنا، در نظر داشتن پیشینه های ملی، منطقه ای و تنوع زمینه های: تاریخی، فرهنگی و مذهبی، برعهده دولتهاست که صرف نظر از نظام سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، به تقویت و حمایت از تمام حقوق بشر و همه آزادیهای سیاسی بپردازند

اگر برای اثبات جهانشمولی حقوق بشر نموداری از اقبال کشورها به حقوق بشر از سال 1948م تا1993م رسم کنیم - چنانکه در نمودار «الف » آمده است -، خواهیم دید که حقوق بشر با حسن استقبال کشورها روبرو گردیده و جهانشمولی آن در نظام نوین بین المللی، تقویت شده است.

همچنین تحلیل مقایسه ای میان تعداد کشورهایی که تا سال 1989م به میثاقها و کنوانسیون های حقوق بشری پیوسته اند با تعداد کشورهایی که تا سال 1999م به میثاقها و کنوانسیون های حقوق بشری گرویده اند - و در نمودار «ب » آمده است-، بیانگر میزان تقویت جهانشمولی حقوق بشر در نظام نوین بین المللی پس از پایان جنگ سرد است.

دکتر شولب (Schwelb) در اهمیت تعداد کشورهای تصویب کننده اعلامیه های حقوق بشری می نویسد (مقتدر، بی تا، ص 207):

«هنگامی که نمایندگان 97 دولت تصدیق کنند که مجموعه مقرراتی دارای اعتبار قانونی است و یا بالعکس مقررات دیگری خلاف قانون است، اگر هیچ دولتی علیه این تصمیم رای ندهد، اگر برخی از دولتها و مهمترین آنهایی که رای ممتنع داده اند، رضایت ضمنی خود را به همکاری با آن نشان دهند - همان طور که در مجمع عمومی در سال 1962م اتفاق افتاد - و 101 حکومت تمام اینها را تایید و تکرار کنند، ما با پدیده ای روبرو هستیم که دیگر در داخل تقسیم عهدنامه های الزام آور در برابر اعلامیه های غیرالزام آور قرار نمی گیرد، و باید آن را معتبر و قانونی نزد جامعه بین المللی دانست...بدین ترتیب چون کشورها در آرای متوالی به اتفاق آرا، اجرای صادقانه و دقیق اعلامیه های حقوق بشر را خواستار شده اند، مقررات اعلامیه مزبور در واقع از نو تصویب و اصلاح شده است

[ L.M.G ] و جهانشمولی حقوق بشر

تا پایان جنگ سرد و در ابتدای دهه 90م، برخی کشورها همانند: ایران، اندونزی، چین و مالزی، بشدت نسبت به جهانشمولی حقوق بشر اعتراض داشتند. سفیر سابق ایران در سازمان ملل، آقای رجائی خراسانی، موضع ایران در کمیته سوم مجمع عمومی را به صورت ذیل شرح داد (Meron, 1989, p.8) :

«سازمان ملل یک مجمع غیر دینی (سکولار)، و اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز یک ابزار سکولار است... ویژگی کنوانسیون های حقوق مدنی و سیاسی این است که ابهام و درک نادرست از مفهوم دین دارند. با این اعتقاد که مجامع سکولار شایستگی پرداختن به امور دینی را ندارند، آنان مسلمانان را متعهد به احترام به درخواستهای چنین مجامعی می کنند

همچنین، کشور چین میزبان کنفرانس جهانی زنان در پکن سال 1995م شد. و نیز، رئیس هیئت نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در کنفرانس حقوق بشر وین در سال 1993م اظهار داشت: ایران خواستار بحث جدی، دقیق و اصولی روی مبانی و اصول حقوق بشر است، زیرا مشکل اصلی کشورهای غربی، برداشتهای غلط آنان از انسان و حقوق انسان است. به همین دلیل، غربیها تاکنون نتوانسته اند الگویی جهانشمول و قابل قبول همگان ارائه دهند. وی در ادامه اظهار داشت: غرب می خواهد نقش قاضی، دادستان و هیئت منصفه را در زمینه حقوق بشر ایفا کند; و در عین حال، تلاش دارد نقش قانونگذار را نیز بر عهده داشته باشد، و تعریف قانون را هم در اختیار گیرد.

وزیر امور خارجه اندونزی نیز در این کنفرانس اظهار داشت: در جهانی که سلطه قوی بر ضعیف و مداخله امور کشورها هنوز یک واقعیت دردناک است، هیچ کشور یا گروهی نباید خود را در نقش قاضی، هیئت منصفه یا مامور اجرا در برابر کشورهای دیگر قرار دهد... اکثر کشورهای جهان سوم از مفهوم جهانی حقوق بشر حمایت می کنند، ولی در مقابل معیارهای تحمیل شده، مقاومت خواهند کرد (ممتاز،1377، ص 29).

این گروه از کشورها- که اصطلاحا به آنها گروههای همفکر (Like- Minded GrouP) [ L.M.G ] می گویند، معتقدند که مفاهیم حقوق بشر بایستی متحول بشود، زیرا مفاهیم و ابزارهای حقوق بشر نتیجه جنگ سرد بوده و تعارضات شرق و غرب در تولد آنها تاثیر داشته است. به عنوان مثال، اعلامیه جهانی حقوق بشر در ابتدای جنگ سرد به وجود آمد. به همین جهت، مفاهیم به طور بیطرفانه در آن گنجانده نشدند. به عنوان نمونه، به حقوق کار و مالکیت در اعلامیه جهانی حقوق بشر توجه نشد، زیرا با شوروی مشکل داشتند. همچنین، مواد «28» و «29» اعلامیه جهانی حقوق بشر به خاطر دیدگاه خاص غربیها در میثاقها گنجانده نشدند، که این امر ناشی از تعارضات بین شرق و غرب در آن زمان بود. به همین جهت، این گروه می خواهد مواد ذیل اجرا شود:

نخست، تفسیر نوین و جدیدی از حقوق بشر ارائه شود.

دوم، مفاهیم حقوق بشر متحول و پویا گردند.

سوم، همکاری بین المللی در زمینه حقوق بشر تا سرحد اجماع، جای تقابل را بگیرد.

این نوع موضعگیری ها بیانگر برخورد مثبت از طرف چنین کشورهایی نسبت به جهانشمولی حقوق بشر است، زیرا تا چندی پیش، این کشورها اصلا اعلامیه را رد می کردند و غربی می دانستند. اما همین کشورها هم اکنون اظهار می دارند که ما تفسیر جدیدی از اعلامیه داریم. به اعتقاد برخی از صاحبنظران (رجائی خراسانی،1376، ص 11):

«اعلامیه حقوق بشر، کنوانسیون های ژنو و میثاقهای بین المللی، با احکام اسلام اختلاف زیادی ندارند. فقط مرزهای ظریفی در تعاریف و جزئیات وجود دارد، که آن مرزها اختلاف ما و آنهاست

همچنین بنا به تقاضای وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در ابتدای ماه نوامبر سال 1998م، از سوی کمیساریای عالی حقوق بشر، تمام کشورهایی که حقوق اسلامی را مد نظر دارند، در یک کنفرانس در ژنو به بحث درباره تفسیر جدید از حقوق بشر پرداختند (Tistunet, 1998, p.1) .

قبلا نیز این دسته از کشورها در ششمین نشست ترتیبات منطقه ای حقوق بشر در آسیا و اقیانوسیه، تحت عنوان: «کارگاه حقوق بشر تهران » (Tehran human rights workshop) ، از 28 فوریه تا 2 مارس 1998م همزمان با پنجاهمین سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، با تایید اعلامیه و برنامه عمل کنفرانس جهانی حقوق بشر وین 1993م، جهانشمولی، تجزیه ناپذیری و ارتباط متقابل انواع حقوق بشر با یکدیگر را همراه با احترام نسبت به سرمایه های افتخار آمیز: فرهنگی، دینی و قومی این منطقه در باره حقوق بشر تایید کردند (Tehran workshop conclusions, 1998, p.1) .

خانم مری رابینسون، معاون دبیر کل سازمان ملل و رئیس کمیساریای عالی حقوق بشر، در جریان همین کنفرانس می گوید(رابینسون،1376،ص 11):

«معاون وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران علاقه مند بود که برای تفسیر اعلامیه جهانی از منظر اسلامی، اقدام شود. این خیلی مهم است که در این مورد بیشتر گفتگو کنم. من از این مسئله استقبال می کنم. و نیز به عنوان کمیساریای عالی، اهمیت تجزیه ناپذیری، رابطه متقابل و جهانشمول حقوق بشر را که در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است، تاکید می کنم

نتیجه

اثبات جهانشمولی حقوق بشر، زمانی میسر است که همه افراد، ملتها و فرهنگها، برای آن احترام وارزش قایل شوند. اگر گلایه ای از حقوق بشر به عمل آمده، مبنی بر اینکه در فراهم آوردن ارزشهای غیر قابل انکار حقوق بشر، اندیشمندان غربی همچون: توماس جفرسون (Thomos Jefferson) ،لافایت (Lafeyette) و رنه کاسن (Rene Cassin) نقش داشته اند، پاسخ این است که مسلما هنجارهای حقوق بشر در ارزشهای فرهنگی همه جوامع وجود داشته اند، و این اشخاص فقط در یک مقطع زمانی به تاکید و تمرکز روی این هنجارها پرداختند. در حقیقت، مشکل در به رسمیت شناختن این هنجارهای حقوق بشری نیست. زیرا آن گونه که موضع جدید کشورهای L.M.G نشان می دهد، مشکل در تفسیر آنهاست. همچنین پدیده ای به نام «انتقاد نسبی گرایان » (relativiste) از حقوق بشر که معتقد به غربی یا اروپایی بودن استانداردهای بین المللی حقوق بشر هستند، از سوی 171 کشور شرکت کننده در کنفرانس جهانی حقوق بشر وین 1993م بصراحت مردود اعلام شد (schabas, 1996, p.86) .

در نتیجه، باید گفت که با توجه به موارد ذیل:

1. ریشه دار بودن ارزشهای اخلاقی و فرهنگی حقوق بشر در فرهنگها، سنتها و ادیان همه ملل

2. مشارکت کشورهای مختلف جهان در هنگام تصویب اعلامیه جهانی واقبال و حساسیت بیشتر آنان نسبت به حقوق بشر در عصر نوین بین المللی

3. افزایش تعداد دولتهای تایید کننده جهانشمولی مبانی حقوق بشر درنظام نوین بین المللی اثبات می شود که جهانشمولی مبانی حقوق بشر، از زمان پایان جنگ سرد تقویت شده است.

در باره برداشتها و تفاسیر از حقوق بشر به وسیله کشورها، این مطلب را عنوان می کنیم که بحث جهانشمولی حقوق بشر و تفاسیر به عمل آمده از آن، همانند دایره ای است که برخی شمای سفید و برخی دیگر شمای سیاه حیوان داخل دایره را می بینند، در حالی که هر دو دسته یک حیوان یعنی ماهی را مشاهده می کنند (wu, 1996, p.1) .

با توجه به اثبات جهانشمولی مبانی حقوق بشر در نظام نوین بین المللی، نتیجه گرفته می شود که این امر یک وجدان مشترک بشری را به وجود می آورد که هنگام نقض حقوق بشر، موضعگیری می کند و حمایت جدی از حقوق بشر از طرف همگان را به عمل می آورد. به عبارت دیگر، جهانشمولی حقوق بشر، موجب اجماع و تشکیل یک وجدان جمعی در سطح بین المللی است، و حمایت جهانی از حقوق بشر را در پی دارد.

پی نوشتها

× دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته معارف اسلامی و علوم سیاسی دانشگاه امام صادق(ع) و دکترای روابط بین الملل و عضو مرکز بین المللی آموزش حقوق بشر استراسبورگ در دانشگاهها (CiehU)

× یادداشت فصلنامه: «بیانیه جهانی حقوق بشر» براساس پیش فرضهایی درباره تعریف از انسان تدوین شده است که با مبانی و دیدگاههای اسلامی درباره انسان همخوانی ندارد. شاید محوری ترین مسئله مسلمانان در

مواجهه با این بیانیه همین نکته باشد. با این همه در نظام جدید بین المللی «بیانیه حقوق بشر» بیش از گذشته مورد اقبال دولتها قرار گرفته است و به اصطلاح جهانشمول (universal) شده است. روی آوردن دولتها به این بیانیه و گردنهادن به مفاد و لوازم آن الزاما به معنای اعتقاد به صحت و درستی آن نیست، بلکه مصلحت اندیشی ها، حفظ منافع ملی و پاره ای الزامات بین المللی و منطقه ای در این امر مؤثر بوده است. افزون بر این که برخی از کشورها، این بیانیه را پذیرفته اند ضرورت ارائه تفسیری نوع از آن را مورد تاکید قرار داده اند.

مقاله ای که پیش رو دارید تنها سیر اجمالی جهانشمولی شدن حقوق بشر را در نظام نوین بین الملل مورد توجه قرار داده است. فصلنامه پژوهشی با اولویت دادن به استفاده از آثار علمی دانش آموختگان و اعضای هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع)، ضمن گزینش این مقاله برای چاپ در فصلنامه، آماده دریافت و چاپ آثار انتقادی خوانندگان محترم نسبت به مقالات چاپ شده در فصلنامه می باشد.

کتابنامه

1. رابینسون، مری، «دور نماهای حقوق بشر در اجلاس تهران »، جامعه، سال یکم، شماره 30، 25اسفند1376، ص 11

2. رجائی خراسانی، سعید، «سلسله گفتگوی جامعه در رابطه با حقوق بشر»، جامعه، سال یکم، شماره 7،26بهمن 1376، ص 11

3. سازمان ملل متحد، واقعیتهای اساسی درباره سازمان ملل متحد، ترجمه: قدرت الله معمارزاده، تهران: انتشارات کتاب سرا، 1374

4. عنان، کوفی، سخنرانی دبیرکل سازمان ملل به مناسبت پنجاهمین سالگرد اعلامیه جهانی حقوق بشر در دانشگاه تهران، تهران: نمایندگی سازمان ملل متحد در تهران،1376

5. المتوکل، احمد، «الاسلام و حقوق الانسان »، المستقبل العربی، شماره 216-2،1997م، صص 8-40

6. مقتدر، هوشنگ، تحولات سازمان ملل متحد، تهران: انتشارات فرمند، بی تا

7. ممتاز، جمشید، حقوق بشر در پرتو تحولات بین المللی، تهران: نشر دادگستر،1377

8. مهرپور، حسین، حقوق بشر در اسناد بین المللی و موضع جمهوری اسلامی ایران، تهران: مؤسسه اطلاعات، 1374

9. نمایندگی سازمان ملل متحد در تهران، کنفرانس جهانی حقوق بشر: اعلامیه و برنامه عمل وین 1993، تهران: مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه،1376

10. Annan, kofi,[ strengthening united nations action in the field of humanr ights: prospects and priorities ] Harvardhuman rights journal, vol, 10,spring 1997, pp.  -15

11. Boyle, kevin, Influence of the universal declaration at the nationallevel,  
strasbourg:I.I.H.R, 1998

12. Donnelly,Jack,[ Human rights in the new world order ], world policy  
spring 1992 , pp. 249-277

13. Forsythe, David p,[ Human rights in a post-cold war worldThe Feletc  
forum of world affaires, vol. 15, 1991, pp. 55-69 ]

14. Marcus-Helmons, silvio, Historical development of human rights,stra  
H.R, 1998

15. Meron, Theodor,[ Iran؛s challenge to the international law of human  
Human rights internet, vol. 13, 1989, pp.8-10 ]

16. Morphet, Salley,[ The non aligned in the new world order:The Jakart  
International Relations, Vol 11, 1993pp.359-380 ]

17. Samson, Klaus, le noyau intangible des droits del؛homme, Fribourg:E  
universitaire, 1991

18. Schabas, william A, Dimensions juridiques et judiciaires des droits  
del؛homme,strasbourg:I.I.D.H, 1996.

19. Sudre, frederic, la protection des droits de l؛homme des nations un  
Montpellier:Institut de droit europeen des droits deL؛homme, 1995

20. Tehran workshop conclusions, 1998

21. Tistunet, Eric, Situation des droits de l؛homme dans le nouvel ordr  
Entretien), Geneve:Nations-unies, 1998

22. Verdoot, Albert, Genإse et expansion de la declaration universelle,  
strasbourg:Recuil des coursI.I.D.H,1998

23. vilian Duran, carlos, The univeral declaration of human rights,Stra  
R ,1998

24. WU,G, Social rights of women in the light of the Beijing conference,  
strasbourg:I.I.H.R, 1996

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان