اشاره:
جناب آقای «دکتر منصور اشرفی » از پزشکان متعهد کشور و از نظر دانش پزشکی و اطلاعات وسیع در رویدادهای پزشکی کم نظیر است. او مساله «کلونینگ » را سقراطوار، هم از نظر علمی بحث کرده و هم از نظر اخلاقی. اکنون نوبت مراجع و علمای دین است که نظر اسلام را درباره این موضوع بیان نمایند. امید است این درخواست در شماره های آینده عملی گردد.
مدیر مسؤول
کلونینگ (1) چیست؟ «کلون » (2) در زبان یونانی به معنی جوانه و ترکه چوب است و کلونینگ عبارت از بریدن و تکثیر کردن است. در علم زیست شناسی، کلونینگ عبارت است از توالد موجود زنده بدون آمیزش جنسی و هر یک از موجودات جدید را کلون می گویند. کلون ها از نظر ژنتیکی (وراثت) شبیه هم هستند و اگر تعداد اینها زیاد باشد تشکیل «کولونی » (3) می دهند. کولونی عبارت است از گروهی از «ارگانیسم ها» و یا گروهی از سلولها که از یک «ارگانیسم » واحد بدون آمیزش جنسی تکثیر یافته باشند. پس به زبان ساده، کلونینگ عبارت است از کلون سازی یعنی مشابه سازی یا دوقلو و چندقلوسازی موجود زنده، بدون آمیزش جنسی و نیز کلونینگ عبارت است از پیوند یک سلول «سوماتیک » (4) (غیر جنسی) به تخمک ماده که می تواند به جنین «امبریو» (5) تبدیل شود. (امبریو مراحل اولیه رشد جنین است که در انسان معمولا از زمان لقاح تا پایان ماه دوم جنینی است) که با کلونینگ می توان از آن جنین های مشابه تولید کرد.
به هر حال به زبان ساده تر منظور از کلونینگ یا ایجاد کلون این است که موجود زنده را بدون آمیزش جنسی تکثیر نمایند مانند قلمه زدن درخت بید و مو و گل شمعدانی برای به وجود آوردن درختان و گلهای مستقل به طوری که گروه کثیری ازگیاهان را از یک تخم واحد با قلمه زدن و خواباندن بخشی از آن در زیر خاک تولید می کنند، این عمل میلیونها سال است که در طبیعت انجام می گیرد و نیز زنبورهای عسل با عمل کلونینگ تکثیر می یابند چه ملکه زنبورها (که درست تر است آن را مادر زنبورها بنامیم)، در عمر چند ساله خود یکبار جفت گیری می کند و یک تخم از آمیزش نر و ماده تشکیل می شود و این تخم در شکم مادر(ملکه) زنبورها تکثیر می یابند و ده ها هزار تخم به وجود می آیند که هرکدام تبدیل به یک زنبور می شود.
در آزمایشگاه نیز روی حیوانات کلونینگ انجام می دهند. می دانیم پس از آن که لقاح انجام می گیرد، تخم اولیه به دو، چهار، هشت و... تقسیم می شود. و جنین که رشد کرد به تدریج اندامها پی ریزی می شوند در تخم نخستین تمام مشخصات یک موجود زنده به طور بالقوه وجود دارد. وقتی که این تخم دوتا می شود اگر آنها را از هم جدا کنند می توان دو موجود جدا ازهم به وجود آورد و بدین ترتیب امکان تولید موجودات بیشتری وجود دارد منتهی هر کدام از آنها را باید در رحم یک حیوان کاشت تا هرکدام بزرگ شده و یک حیوان مستقل به وجود آید.
در این نوشتار ما فقط نام یونانی یعنی کلمه «کلونینگ » را به جای کلمه مشابه سازی و یاکپی کردن جانوران و یا انسان به کار خواهیم برد.
اکنون با پیشرفت باور نکردنی و شگفت انگیز دانش زیست شناسی نوع دیگری از کلونینگ انجام گرفته است و در حدود دو ماه پیش نخستین محصول این آزماش که یک بره سالم بود، پا به عرصه هستی نهاد و نام این بره را که اسم آن در تمام جهان پیچید «دالی » (6) نام نهادند.
و همکارانش در انستیتوی «روزلین » (8) در نزدیکی «ادنبورک » خبر از تحولی حیرت آور در امر «کلونینگ » دادند که در نظر اغلب دانشمندان و صاحب نظران غیر ممکن می نمود.
این خبر پس از درج در مجله «نی چرنین » (9) یعنی طبیعت بلا فاصله در سراسر گیتی طنین انداز شد. پژوهشگران و نیز اخلاقیون این خبر را با حیرت دریافت کردند. خبر این بود که دانشمند اسکاتلندی نامبرده و همکارانش در انستیتوی یاد شده توانستند یک سلول از نسج غده پستان یک میش سفید باردار بردارند و آن را در داخل «اوول » (10) یعنی تخمک بدون هسته گوسفند ماده دیگر جا دهند و سپس آن را در رحم همان گوسفند دوم که سر آن موی سیاه داشت بکارند. پس از مدتی از آن یک بره سالم و سرزنده متولد شد که کاملا شبیه گوسفند سفید بود (توجه شود که در این مورد بخصوص اسپرماتوزوئید یا تخم حیوان نر بکار نرفته است، بلکه هر دو گوسفند ماده، میش بودند و به جای تخم نر از نسج پستان گوسفند ماده استفاده شده است).
پس از انتشار این خبر دانشمندان زیست شناس از نظر علمی، و علمای دینی واخلاقیون از نظر دینی واخلاقی به بحث پرداختند چه ترس از این است که روزی کلونینگ انسانی انجام گیرد و مسائل و مشکلات اخلاقی و قانونی واجتماعی فراوان به وجود آورد. رؤسای جمهور بعضی از کشورهای غربی بلافاصله بودجه بخش دولتی را در امر کلونینگ قطع کردند و هر یک از صاحب نظران به گونه ای بحث را ادامه دادند. چون کلونینگ انسان سابقه دارد و امکان پذیر هم هست که ما مختصری از آن را یادآوری کرده و سپس به بحث درباره عواقب غیر اخلاقی کلونینگ انسان می پردازیم. پیشاپیش این را یادآوری کنم که نه ما و نه هیچ عاقلی مخالف پیشرفت علم و فن آوری (تکنیک) نیست فقط ترس جامعه از عواقب ناگوار و بد دانش در دست نااهلان است. کیست که با شکافتن اتم مخالف باشد اما کدام انسان عاقل را می توان یافت که با ویران کردن شهرهای آباد «هیروشیما و ناکازاکی » با بمب اتم مخالف نباشد. ما علمی را می خواهیم که جهت دار باشد و پیشرفت آن موجب سعادت بشر گردد.
نه تنها علوم زیست شناسی و فیزیک و شیمی بلکه علم دین نیز که از سرچشمه زلال وحی جاری است، اگر به دست نااهلان بیفتد چنان دمار از روزگار مردم درمی آورند که دادشان به هوا می رود و این نااهلان مسلح به سلاح دانش چنان سرابی به تشنگان جویای حقیقت نشان می دهند که تا ابد گمراه شوند و به آنان همان رود که به فرقه مذهبی، در بحبوحه خبر شگفت انگیز کلونینگ گوسفند رفت. آن این بود که 39 نفر زن و مرد و پیر و جوان به فتوای رهبر فرقه دینی خود به نام «آپل وایت » (11) در کالیفرنیای آمریکا، همراه با رهبر خود، دسته جمعی خودکشی کردند که به خیال خام خود با کشتی فضائی که همزمان با ظهور ستاره دنباله دار می آید به بهشت موعود بروند (در همان موقع یعنی دوماه پیش ستاره دنباله دار بزرگ چندین هفته در آسمان دیده می شد) شگفت آور این که یک نفر دیگر از همان فرقه دو روز بعد پس از انتشار خبر خودکشی کرد تا کشتی فضائی حرکت نکرده خود را به آن برساند و از قافله عقب نماند پس ترس صاحب نظران از علم نیست، بلکه از سوء استفاده از علم است و الا چه کسی منکر است که با علم «کلونینگ » میوه ها و غلات فراوان به دست آید همچنان که در مورد ذرت انجام گرفته است و چه ایرادی دارد اگر کلونینگ برای ازدیاد شیر و فرآورده های دامی بکار رود.
ترس از عواقب «کلونینگ » انسان همچنان وجود دارد. چهار سال پیش دکتر «جری هال » (12) از کلینیک باروری دانشگاه «جرج واشنگتن » در «مونترال » به انجمن باروری آمریکا گزارشی ارائه کرد مبنی بر این که «کلونینگ » انسانی را انجام داده است و این موضوع مانند مطلب اخیر بلافاصله به سراسر جهان مخابره شد و باعث واکنش های تند و سریع گردید چرا که عده ای از افراد صاحب نظر و اخلاقیون به ویژه اساتید اخلاق پزشکی با این عمل به مخالفت برخاستند. قبلا نیز بحث و جدل، در این مورد بین اخلاقیون و دانشمندان زیست شناسی وجود داشت که مبادا روزی به این کار اقدام شود.
به هرحال گزارش «جری هال » مورد تحسین عده ای از همکارانش قرار گرفت چه آنان بر این باورند که ممکن است عمل «کلونینگ » برای بارور کردن بعضی از افراد غیر بارور بکار رود. برای این کار اگر از راه شرعی انجام گیرد کسی مخالفتی ندارد ولی به طوری که ذکر خواهیم کرد با وجود این بازهم توالی فاسد فراوانی بر این امر مترتب است.
پس از این گزارش دکتر «هال » بود که مساله کلونینگ انسانی از نظر اخلاقی به طور جدی و با سرو صدای زیاد در محافل علمی و روزنامه ها و مجلات معتبر جهان مورد بحث قرار گرفت. اخلاقیون و پژوهشگران هرکدام نظرات متفاوتی ارائه کردند. چه اخلاقیون همیشه بر اصول اخلاقی و نیز قوانین واعمالی که بر پایه اخلاقی محکم بنا شوند، تکیه دارند. این بار جدی بودن مساله از آنجا ناشی شد که سلولها از گیاه، خوک و خرگوش گرفته نشده بودند، بلکه «کلونینگ » روی انسان انجام می گرفت. دو روز پس از انتشار سریع خبر به وسیله ماهواره ها و خبرگزاریها به سراسر گیتی، اعتراض های تند و سریع به این عمل انجام گرفت.
سخنگوی انجمن پزشکان ژاپن، با حیرت، این آزمایش را غیر قابل تصور توصیف کرد «فرانسوامیتران » رئیس جمهور فقید فرانسه آن را وحشتناک خواند. روزنامه واتیکان در صفحه اول به قلم سردبیر نوشت: «این چنین اعمال، انسانیت را به پستی خواهد کشاند». دکتر «ژان فرانسوا متی » (13) از مارسی فرانسه گفت: «این پژوهش نیست بلکه یک انحراف است که از فقدان احساس مسؤولیت و نبود احترام به انسانیت سرچشمه می گیرد».
در آلمان «هانس برنارد وارم برگ » (14) که معلم اخلاق پزشکی دانشگاه است کلون سازی برای به دست آوردن اندامهای یدکی را برای استفاده در پیوند اعضا مردود دانست و آن را نوع جدید بردگی نامید. مقامات آلمانی به سرعت خاطر نشان کردند که آزمایش «هال - استیل من » درباره کلونینگ جنین انسان در آلمان یک جرم بر علیه دولت (و در نتیجه جامعه) محسوب می شود و تا 5 سال محکومیت زندان دارد. «رودولف درشلر» (15) جانشین رهبری اپوزیسیون سوسیال دمکرات در پارلمان آلمان گفت «در آمریکا حتی در محذورات اخلاقی وسواسی ندارند و پژوهش را و لو هر بهائی انجام می دهند».
در ایران نیز این بنده طی مقاله مستدل و مفصلی در مجله طب و تزکیه در همان موقع این عمل را غیر قابل قبول و تجاوز به حقوق طبیعی انسانها به ویژه خانواده ها دانستم و تالی فاسدهای آن را یادآور شدم.
در انگلیس برای کلونینگ انسان اجازه نامه لازم است که برای این کار هیاتی از طرف دولت تعیین شده است و این هیات نیز از صدور چنین اجازه ای خودداری می کند. متجاوزان از این امر به ده سال زندان محکوم خواهند شد در ژاپن هر نوع پژوهش درباره «کلونینگ » منع قانونی دارد.
لازم به یادآوری است که کلونینگ LVF نیست که در آن لقاح یعنی آمیزش نطفه مرد و زن در خارج از رحم انجام می گیرد و سپس جنین بعد از چند روز از لوله آزمایش به رحم مادر منتقل می شود تا در آنجا به رشد خود ادامه دهد اگر نطفه از غیر زوج گرفته نشود، هیچ اشکال قانونی و شرعی ندارد.
در عین حال «کلونینگ » ارتباطی به مهندسی «ژنیتک » ندارد بلکه همان طوری که ذکر شد نوع دیگر به وجود آوردن انسان یا حیوان است.
خوشبختانه کلونهای انسانی دکتر «هال » زنده نماندند و به اصطلاح در نطفه مردند و سر و صدا تا حدودی خوابید تا این که دوماه پیش جهان با نوع جدیدی از کلونینگ روبرو شد و در نتیجه بحث های داغ فراوان درگرفت گرچه دکتر «ویلموت » و همکاران وی در اسکاتلند مدت ده سال تلاش کردند تا به «کلونینگ » گوسفند به طرز جدید دست یافتند اما پیش از آن نیز زیست شناسان سالها این رؤیا را در سر می پروراندند و می گفتند وقتی که ستاره دریائی و دیگر نرم تنان توالد غیر جنسی دارند وچرا این امر نباید در قلمرو سایر جانداران انجام گیرد؟ در دهه 1980 دانشمندان دانشگاه «آلگنی » (16) از گویچه های قرمز قورباغه بالغ تعدادی بچه قورباعه تولید کردند اما اینها با وجود این که شنا می کردند و غذا می خوردند و چشمان و اندامهایشان رشد کرد ولی در نیمه راه «متامورفوز» (17) یعنی دگردیسی مردند. دانشمندان در «اورگان » (18) آمریکا میمونها را کلون کردند و سالم متولد کردند.
مطالب مورد بحث در مورد کلونینگ فراوان است برای این که از مطلب دور نیفتیم به ملاحظات اخلاقی د رمورد کلونینگ می پردازیم:
ملاحظات اخلاقی کلونینگ انسان
قبلا این نکته را یادآوری کنم وقتی که جنین را در مراحل اولیه «کلون » می کنند و از آن نطفه های متعدد به وجود می آورند آنها را منجمد کرده و برای مصرف آینده نگاه می دارند. خود کلون سازان می گویند اگر روزی کلون سازی انسان انجام بگیرد، (به احتمال قوی انجام خواهد گرفت) ما قصد ایجاد کارخانه جنین سازی و یا فروش کودکان را نداریم که باعث ناراحتی مذهبیون و اخلاقیون بشویم چه آنان (کلون سازان) نیز بر طبق گفته خودشان به حیات و احساسات انسانی احترام می گذارند و به باور آنان کلونینگ انسانی پس از Ivf (بچه آزمایشگاهی که در آن از نطفه مرد و زن استفاده می شود، گام بعدی است که می تواند آلام عده ای از افراد بشر را کاهش دهد و به زوج هائی که توان باروری ندارند، این امید را بدهد که می توانند صاحب فرزند شوند.
آنان می گویند ما نه حیاتی خلق کرده ایم و نه حیاتی را از بین برده ایم فقط با کار خود اطلاعاتی فراهم کرده ایم می گویند اگر کلونینگ در راه درست انجام گیرد، بسیار سودمند است مثلا می توان حیوانات پستاندار بیشتری تولید کرد و می توان تعداد جانورانی را که نسل آنان در حال انقراض است، افزایش داد و می توان حیواناتی را که اعضای آنها می تواند در پیوند به انسان مورد استفاده قرار گیرد زیاد نمود و نظائر آن.
اما در برابر سودهائی که شمرده شد، مسائل و مشکلات اخلاقی به ویژه در مورد کلونینگ انسان فراوان است که باید دقیقا مورد توجه قرار گیرند. به عنوان نمونه وقتی که صاحبان کلون یعنی پدر و مادر، که از نطفه منعقده آنان کلونهای چندی درحالت انجماد برای روز مبادا نگاه داشته شده است، بمیرند با این موجودات زنده یخ بسته که انسانهای بالقوه هستند چه باید کرد؟ اگر همسر از شوهر خود طلاق گرفت و مایل بود از نوباردار شود و از کلونهای خود استفاده کند چه کسی می تواند بپذیرد که بارداری زن بی شوهر، اخلاقی است. یا اگر زن مطلقه بخواهد از کلون خود باردار شود حق شوهر سابق وی که او نیز شریک و پدر همان کلون است، چه می شود؟ و ده ها پرسش دیگر. ممکن است در پاسخ گفته شود کسانی که چنین درمانگاه های باروری را اداره می کنند اگر دارای صلاحیت اخلاقی کافی باشند چنین مسائلی پیش نخواهد آمد. در تئوری این حرف ها درست هستند آیا در عمل نیز چنین است؟ چه تضمینی هست که کلیه مسؤولان درمانگاه های باروری دارای اهلیت اخلاقی کافی باشند؟ و آنگهی مگر فراموش کرده ایم که در بعضی از کشورها و در برخی درمانگاه های باروری ممکن است تبلیغات ناروا بکنند. به این آگهی توجه فرمایند که در سال 1975 در مجله علمی انجمن پزشکان انگلیس چاپ شد.
«خیلی فوری دهنده منی برای درمانگاه (کلینیک) باروری لازم است مزد و هزینه قابل توجه پرداخت خواهد شد. صندوق پستی شماره...» چه کسی ضامن است که فردا «کاتالوگی » پر از عکس های بچه ها چاپ نکنند و از هوش و زیبائی آنان داد سخن ندهند و به پدر و مادرهای غیر بارور و حتی بارور مژده ندهند که عکس یکی از این بچه ها را انتخاب کنید تا نظیر آن را از کلون منجمد، در رحم شما زنان بکاریم!!
و حتی مژده بدهند که پدر فلان بچه که تصویر آن را ملاحظه می کنید نابغه، برنده جایزه نوبل و یا قهرمان بی بدیل فلان رشته ورزشی است و تا دیر نشده و کلون ها تمام نگشته است شما نیز از موقعیت استفاده کنید. چه کسی ضامن است که زن جوان از کلون منجمد شده پدر و مادر آتیه نگرش شبیه (دوقلوی) خودش را در رحم خود پرورش ندهد؟
آیا باور کردنی و اخلاقی است که زن جوان را با سلول غده بافت پستانش بارور نمایند؟
به هر حال کلون سازی انسان از نظر اخلاقی بسیار پرسش برانگیز است اساسا تصور این که انسان را به دو نیم کنند واز هر نیم آن یک انسان بسازند (همان طوری که نطفه را دو نیم می کنند) مشکل است. و تصور این که زنی را با نسج بدن خودش بارور کنند دشوارتر است.
اگر تعدادی از این کلونهای منجمد که در ظرف پر از «نیتروژن » مایع که نوعی بازداشتگاه یخی برای انسانهای بالقوه بوده و در آن شناور می باشند و برای استفاده آتی والدین خود نگاه داشته شده اند، اگر به هر علتی مورد استفاده قرار نگرفتند در این صورت آیا والدین شان اجازه می دهند که آنها را بکشند و دور بیندازند یعنی قتل نفس بکنند چه آنها انسانهای بالقوه هستند؟ آیا حق دارند آنها را به مزایده بگذارند و به بیشترین بهای پیشنهادی بفروشند؟آیا می توانند آنها را به دیگری ببشخند؟ پس از طلاق چه کسی صاحب این «امبریوها» (جنین ها) است پدر یا مادر؟ چه کسی ضامن است که سودجوئی نشود؟ وقتی که سودجوئی وارد میدان می شود ملاحظات اخلاقی با توجیه های گونه گون رنگ می بازند و فراموش می شوند. وقتی که کودک معصوم فروخته می شود چه تضمینی هست که امبریو(جنین) یخ زده فروخته نشود؟
«جرمی ریفکین » (19) مؤسس گروه پاسدار بیوتکنولوژی می گوید «کلونینگ سپیده دم عصر اصلاح نژاد یا «اوژینک » (20) است که تصویر تیره ای از انسانهای استاندارد با کیفتی که می خواهند به وجود آورند، نشان می دهد». عده ای از افراد عمل کلونینگ را نه تنها غیر اخلاقی بلکه آن را خلاف اراده خدا (21) می دانند. بعضی بر این باورند برای انجام هر کاری که به فکر انسان می رسد حد و مرزی وجود دارد و نباید تقدس حیات مورد هجوم قرار گیرد. کلونینگ می تواند عوارض روانی نیز در پی داشته باشد، به عنوان مثال فردی که می داند کلون وی که قبل از او به دنیا آمده در اثر بیماری ارثی فوت نموده است مسلما موضع روانی به هنجار نخواهد داشت زیرا دقیقا تاریخ مرگ خود را می داند. عده ای کلون کردن انسان را نفرت انگیز می دانند چه آیا انسانها را مانند فراورده کارخانه می دانیم که آنها را بهتر و یکنواخت تر و مشابه همدیگر و مشتری پسند نمائیم یعنی به اصطلاح کیفیت آن را کنترل و پیش بینی نمائیم و این نوع تفکر در مورد انسان، بنفسه دردناک است. آیا می توان انسانی راکلون کرد منحصرا برای دادن عضو پیوندی به انسان اصلی (یعنی دو قلوی بزرگترش)؟ نمی توان پذیرفت که انسانی را کلون بکنیم که محصول آن را درو نمائیم یعنی قلب و کلیه آن را به مشابه (دوقلوی) بزرگترش پیوند بزنیم یعنی این که این کلون انسان شده را بکشیم به خاطر نجات بچه قبلی.
عده ای بر این باورند که در صورت لزوم می توان از مغز استخوان بچه حاصل از کلون مقداری برداشت و به دوقلوی بزرگترش پیوند زد بدون این که او را کشت در این صورت نیز از بچه دوم که به خاطر دادن عضو پیوندی به دنیا آورده شده است، به عنوان بچه دست دوم مواظبت می شود نه این که به قدر بچه اول او را دوست داشته باشند.
کلون سازان می گویند با کلون سازی می توان نسل نوابغ را ادامه داد و در هر عصری امثال ابن سینا، رازی و انشیتین راکلون کرد تا این که همیشه به چنین نوابغی دست یافت. آیا واقعا می توان نظیر مردان متفکر و دارای استعداد و نبوغ خدادادی را که مرگ آنان ضایعه ای است بزرگ مشابه سازی کرد؟ درست است کسی مخالف این نیست که در هر عصر و زمانی ابن سیناها و علامه طباطبائیها به وجود آیند ولی چه کسی تضمین می کند که کلون یک نابغه از هر لحاظ مشابه آن خواهد شد؟ نبوغ تماما ذاتی و جبلی نیست. اگر فردی با «پتانسیل » یا نیروهای بالقوه و مستعد برای توانائیهای ویژه متولد شود ولی در محیط نامناسب رشد یابد استعدادهای وی شکوفا نخواهند شد. یک نابغه بالقوه علمی اگر در کودکی تحت نفوذ افراد نااهل و در محیط نامناسب بزرگ گردد، ممکن است پس از بلوغ به یک دیوانه و یا نابغه ضد بشر تبدیل گردد. یک هنرمند بالقوه اگر در محیط فاسد بزرگ شود ممکن است از هنر خود در ترویج فساد استفاده کند نه در جهت تعالی انسانها.
ماهیت انسان بسیار پیچیده است برای این که به طرف تعالی سوق داده شود لازم است مراحل تربیتی را پشت سر هم و به موقع بگذارند ولی اگر در یکی از مراحل، به موقع و درست هدایت نشود، ممکن است تمام زحمات بر باد برود و یک انسان بالقوه دانشمند و سودمند به یک انسان بی فایده و زیان آور تبدیل شود. همان طوری که اگر یکی از کلیدهای کنترل کارخانه عظیم را به غلط و در زمان نامناسب بزنند ممکن است کارخانه تا ابد از کار بیفتد و یا محصول نابهنجار تولید کند چه کسی می تواند ضامن بشود که یک حاکم ستمگر برای ادامه سلطه خانواده خود بر قلمروش نخواهد مشابه خود را کلون بکند تا مثل وی با ستمگری کشورش را اداره کند؟
مطلب دیگر این که آیا روزی اگر «کلونینگ » انسان انجام بگیرد، انسان کلونی از نظر روانی مثل اصل خواهد بود؟ من که تصور نمی کنم. ملاحظه بفرمائید هر مردی که در گستره گیتی هست با تقریب 999 در هزار از نظر ژنتیکی مشابه نگارنده است چه ژنهائی که داریم مشابه هم هستند منتهی تفاوتی در فرمول ژنتیکی وجود دارد و این ژنها باعث می شوند که محیط در ما اثر بکند تا این که از نظر روانی واجتماعی باهم متفاوت باشیم. گزینش اصلح طبیعی این «ژنهای » سازش پذیر را حفظ کرده است که تا بتوانند در شخصیت و خصوصیات اخلاقی ما اثر بگذارند و به آنها شکل دهند. به طور مثال انسان در موقعیتی شجاع است و نترس و در وقت دیگر در همان موقعیت محافظه کار. مثلا مردان متاهل و دارای فرزند و علقه خانوادگی کمتر از زمان تجرد خود را در معرض خطر قرار می دهند. یا بعضی از مردم بیشتر از دیگران اتکا به نفس دارند. حتی دوقلوهای مشابه که در محیطهای مختلف بزرگ می شوند و یا در خانواده از توجه و محبت متفاوت برخوردارند، از نظر روانی از همدیگر متفاوتند.
هر انسان یک واحد زنده ویژه است که به طور معجزه آسا، خارج از آزمایشهای آزمایشگاهی به دنیا می آید ما باید به این هدیه گرانبهای الهی احترام بگذاریم و از وسوسه کپی کردن آن بپرهیزیم. در کلن کردن نه تنها با احتیاط، بلکه با وجدانی پاک پیش برویم.
کلام آخر این که یکی از متفکران چه خوب گفته است که:
«پیش از آن که آدم نقش خدا را بازی کند، باید یاد بگیرد که انسان بشود و پس از آن که انسان شدن را یاد گرفت، نقش خدا را بازی نخواهد کرد».
در پایان لازم به یادآوری است که :
بشر با تمام پیشرفتهایی که در علوم، به ویژه در علم زیست شناسی نموده است،محال است با دانش فعلی بتواند سلول زنده ای را با تمام خصوصیاتش پدید آورد.
پی نوشتها:
1- Cloningc
2- Clonec
3- Colony
4- SSomatic
5- Embryo
6- Dolly
7- Ian Wilmut
8- Roslin
9- Natore
10- Ovule
11- Apple White
12- Jerry Hall
13- Jean Francois Metti
14- Hans Bernard Wueremberg
15- Rudolf Dresler
16- Allegheny
17- Metamorphosis
18- Oregan
19- Jermy Riflon
20- Eugenic
21- خلاف قانون الهی.