المسند الجامع

از روزگاری که مسلمانان برای صیانت از سنت شریف نبوی(ص) به ضرورت نگارش و تدوین حدیث پی بردند، موجی از تلاش و نشاط علمی برای تدوین حدیث پدیدار گشت و روزبه روز رونقی بیشتر یافت

اثری بدیع در عرصه روایت

دانشگاه فردوسی مشهد

درآمد

از روزگاری که مسلمانان برای صیانت از سنت شریف نبوی(ص) به ضرورت نگارش و تدوین حدیث پی بردند، موجی از تلاش و نشاط علمی برای تدوین حدیث پدیدار گشت و روزبه روز رونقی بیشتر یافت. تا آن جا که از آن روزگار تاکنون صدها و بلکه هزاران کتاب و مجموعه کوچک و بزرگ در حدیث از سوی شیعیان و سنیان فراهم آمده است و همچنان نیز فراهم می آید. برای نمونه می توان از برجسته ترین این کتابها به شرح زیر نام برد: الکافی اثر ابوجعفر محمدبن یعقوب کلینی رازی (د.329 ق)، من لایحضره الفقیه، معانی الاخبار، الخصال و الامالی جملگی اثر ابوجعفر محمدبن علی بن بابویه قمی ملقب به «صدوق » (د. 381 ق)، تهذیب الاحکام و الاستبصار فیما اختلف من الاخبار هر دو از ابوجعفر محمدبن حسن طوسی ملقب به «شیخ الطائفه » (د. 460 ق)، الوافی از محمدبن مرتضی معروف به ملامحسن فیض کاشانی (د. 1019 ق)، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه از محمدبن حسن معروف به «شیخ حر عاملی » (د. 1104 ق)، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار از مولی محمدباقر بن محمدتقی مجلسی اصفهانی (د. 1110 یا 1111 ق)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل از میرزا حسین نوری (د. 1320 ق)، جامع احادیث الشیعه تالیف چند تن از دانشوران زیرنظر مرحوم آیة الله آقا حسین طباطبایی بروجردی (د. 1380 ق / 1348 خ)، الحیاة اثر استاد محمدرضا حکیمی و دیگران (معاصر)، الموطا از مالک بن انس (د.179 ق)، المسند از احمدبن حنبل (د. 241 ق)، السنن اثر عبدالله بن عبدالرحمن دارمی (د. 255 ق)، الجامع الصحیح اثر محمدبن اسماعیل بخاری (د.256ق)، الجامع الصحیح از مسلم بن حجاج قشیری نیشابوری (د. 261 ق)، السنن از ابوداوود سلیمان بن اشعث سجستانی (د. 275 ق)، السنن از ابوعبدالله محمدبن یزید قزوینی معروف به «ابن ماجه » (د.273 ق)، السنن از محمدبن عیسی بن سوره ترمذی (د.279 ق) ، السنن از احمدبن شعیب نسایی (د.303 ق)، المعجم الکبیر از سلیمان بن احمد طبرانی (د. 360 ق)، مستدرک الصحیحین از حاکم نیشابوری (د. 405 ق)، جامع الاصول من احادیث الرسول اثر مبارک بن محمد جزری معروف به «ابن اثیر» (د.606 ق)، تحفة الاشراف بمعرفة الاطراف از ابوالحجاج یوسف بن عبدالرحمن مزی (د. 742 ق)، جامع المسانید و السنن از ابن کثیر دمشقی (د. 774 ق)، مجمع الزوائد و منبع الفوائد از نورالدین علی بن ابی بکر هیثمی (د.807 ق)، المطالب العالیه بزوائد المسانید الثمانیه، از ابن حجر عسقلانی (د. 852 ق)، جمع الجوامع و الجامع الصغیر لاحادیث البشیر النذیر هر دو از جلال الدین سیوطی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال از علی بن حسام متقی هندی (د. 975 ق) و التاج الجامع للاصول فی احادیث الرسول از منصورعلی ناصف (د. پس از 1371 ق / 1951 م) و بسیاری مجموعه های دیگر.

همه آنچه بدان اشاره شد غیر از کتابهایی است که در شناخت علوم حدیث و نقد و سنجش روایات و گزارش احوال راویان و جرح و تعدیل آنان و شرح حدیثها و بیان واژه های نامانوس آن نوشته اند.

باید دانست که در جملگی کتابهای حدیث، روایات به یک سبک تدوین نشده است; بلکه روش دسته بندی و تدوین حدیثها در این مجموعه ها به تناسب هدف، ذوق و سلیقه مؤلف، و یا زیر تاثیر اوضاع و احوال روزگار، و ابزارها و وسایل علمی موجود بکلی متفاوت است. مهمترین این روشها عبارت است از: (1)

1 - تالیف بر پایه ابواب: در این روش تمام حدیثهایی که به موضوعی واحد مربوط می شوند، زیر عنوانی فراگیر مانند «کتاب الحجه »، «کتاب الصلاة »، «کتاب الزکاة »، «کتاب النکاح » در کنار هم قرار می گیرند. آنگاه این حدیثها در بابها توزیع می شوند و هر بابی یک یا چند حدیث را در موضوعی فرعی در برمی گیرد. کتابهای جوامع، سنن، صحاح، مصنفها، مستدرکها، مستخرجها و... به همین شیوه فراهم آمده اند.

2 - تالیف بر محور نامهای صحابه یا به شیوه مسانید: مسانید جمع مسند و مسند کتابی است که در آن حدیثها به ترتیب صحابه، (2) یعنی نخستین مرجع در اسناد حدیث پس از پیامبر، گرد آمده باشد. این شیوه با تالیف بر پایه ابواب تفاوت دارد. به این معنی که در روش پیشگفته به دنبال هر بابی حدیثهای وابسته به آن موضوع را نقل می کنند; ولی در این طریقه، احادیث را برحسب راویان ترتیب می دهند. مثلا هر چه را از طریق امام علی بن ابی طالب(ع) از پیامبر(ص) روایت شده، در یک فصل جداگانه می آورند. خواه حدیث وی در باب زکات باشد یا نماز یا طهارت یا موضوعی دیگر. آنگاه که مؤلف از نقل روایات صحابی نخستین فارغ شود به نقل حدیثهای صحابی بعدی می پردازد و به همین ترتیب پیش می رود. بنابراین اساس تقسیم بندی در آن، «وحدت موضوع » و در این، «وحدت صحابی ناقل حدیث » است. (3)

المسند الجامع و مؤلف آن

باری، در سالهای اخیر اثری بدیع در عرصه حدیث و روایت پدید آمده است که «المسند الجامع » نام دارد. در این کتاب حدیثها به روش اخیر فراهم آمده و دسته بندی شده است. این اثر سترگ را دکتر «بشار عواد معروف » پژوهنده عراقی، مصحح، نویسنده و رئیس بخش تاریخ دانشگاه بغداد با همکاری سید ابوالمعاطی محمد نوری، احمد عبدالرزاق عید، ایمن ابراهیم زاملی و محمود محمد خلیل فراهم آورده است. بانی این اثر گسترده و سودمند، یعنی بشار عواد معروف، یکی از شاگردان مرحوم علامه دکتر مصطفی جواد (ادیب و محقق برجسته عراق و استاد ممتاز دانشگاه بغداد) بوده (4) و - همچنان که گفته خواهد شد - آن مرحوم بر برخی از آثار او مقدمه نگاشته است. «بشار معروف » پیش از این اثر هم از خود آثار سودمندی عرضه داشته است. پاره ای از آن آثار که نگارنده این سطور آنها را دیده به قرار زیر است:

الف: مقالات

1) الغزو المغولی کما صوره یاقوت الحموی » (مجلة الاقلام، بغداد، السنة الاولی، العدد 12).

2) «کتب الوفیات و اهمیتها فی دراسة التاریخ الاسلامی » (مجلة کلیة الدراسات الاسلامیة، العدد الثانی، 1980 م).

3) «المستدرک علی معجم البلدان لیاقوت الحموی » (مجلة کلیة الشریعة، العدد الرابع، 1968 م).

4) «مظاهر تاثیر علم الحدیث فی علم التاریخ عند المسلمین » (مجلة الاقلام، بغداد، السنة الاولی، العدد الخامس).

ب: کتابها

5) اثر الحدیث فی نشاة التاریخ عند المسلمین (بغداد،1966 م).

6) المنذری و کتابه التکملة لوفیات النقلة (النجف الاشرف، 1388 ق / 1968 م). این کتاب بخش نخست از پایان نامه تحصیلی دوره فوق لیسانس وی در دانشگاه بغداد بوده است.

ج: تصحیحها:

7) التکملة لوفیات النقلة اثر زکی الدین ابومحمد عبدالعظیم بن عبدالقوی المنذری (581-656 ق)، النجف الاشرف (1388 - ؟ ق / 1968 - ؟ م). این کتاب بخش دوم از پایان نامه تحصیلی دوره فوق لیسانس او در دانشگاه بغداد است که با مقدمه ای به خامه مصطفی جواد همراه می باشد. (5)

8) الوفیات اثر ابومسعود عبدالرحیم بن علی الحاجی (د.566 ق). ظاهرا این اثر را زیر نظر دکتر احمد ناجی القیسی تحقیق و تصحیح کرده است (بغداد1966 م).

9) مشیخة النعال البغدادی (صائن الدین محمدبن الانجب،577 -659 ق) تخریج رشیدالدین محمدبن عبدالعظیم المنذری (613 -643 ق). وی این کتاب را با همکاری عمویش دکتر ناجی معروف استاد دانشگاه بغداد تصحیح، تحقیق و منتشر ساخته است (المجمع العلمی العراقی، 1395 ق / 1975 م).

پس از آشنایی خوانندگان گرامی با مؤلف و پیشینه علمی او، نوبت آن است که به اصل مطلب، یعنی کتاب المسند الجامع بپردازیم.

گردآورندگان این مجموعه، شماری از نام آورترین کتابهای حدیث اهل سنت را برگزیده و اساس تالیف کتاب خود قرار داده اند و برای سامان دادن کار خویش کوشیده اند از بهترین نسخه یا چاپ که از هر کتاب در دسترس بوده، بهره جویند. در نتیجه باید گفت کتاب مزبور تمام احادیث موجود در کتابهای زیر و طرق گوناگون آن روایات را در بردارد:

1 - الموطا، اثر ابوعبدالله مالک بن انس، به روایت یحیی بن یحیی لیثی (6) (د. 234 ق)، چاپ قاهره، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی.

2 - المسند، اثر ابوبکر عبدالله بن زبیر حمیدی، تحقیق حبیب الرحمان اعظمی.

3 - المسند، اثر ابوعبدالله احمدبن حنبل، چاپ «المطبعة المیمنیه »،1313ق /1896م.

4 - المسند، اثر ابی محمد عبدبن حمیدکشی که نسخه دستنویس آن زیر شماره 1066 در «دارالکتب الظاهریه - دمشق » نگهداری می شود. همین دستنوشته در تالیف کتاب مورد بحث مورد استفاده واقع شده است. مؤلفان احادیث این مسند را از روی نسخه عکسی این دستنوشته شماره گذاری کرده و به شماره احادیث ارجاع داده اند.

5 - السنن، تالیف ابومحمد عبدالله عبدالرحمن دارمی که در قاهره چاپ شده است.

6 - الجامع الصحیح، تالیف ابوعبدالله محمدبن اسماعیل بخاری که در نه جزء انتشار یافته است.

7 - الادب المفرد، اثر بخاری سابق الذکر، چاپ قاهره، به کوشش قصی محب الدین الخطیب.

8 - رفع الیدین، تالیف بخاری، چاپ کویت.

9 - جزء القراءة خلف الامام، اثر بخاری که در قاهره انتشار یافته است.

10 - خلق افعال العباد، اثر بخاری که در سال 1390 ق. در مکه مکرمه چاپ و منتشر شده است.

11 - الجامع الصحیح، اثر ابوالحسین مسلم بن حجاج قشیری که در سال 1329 ق. در استانبول چاپ شده است.

12 - السنن، اثر ابوداوود سلیمان بن اشعث ازدی سجستانی، چاپ داراحیاء السنه النبویه، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید.

13 - السنن، تالیف ابوعبدالله محمدبن یزید معروف به «ابن ماجه قزوینی » که در قاهره به اهتمام محمد فؤاد عبدالباقی چاپ شده است.

14 - الجامع، اثر ابوعیسی محمدبن عیسی ترمذی، چاپ قاهره،1356 ق.

15 - الشمائل یا شمائل النبی، تالیف محدث پیشگفته. مؤلفان از دستنوشته ای کهن از این کتاب بهره جسته اند. (7)

16 - الزوائد، مقصود از زواید احادیثی است که عبدالله پسر احمدبن حنبل بر مسند پدرش افزوده است. این احادیث در لابه لای مسند احمد مسطور است.

17 - السنن موسوم به المجتبی، اثر ابوعبدالرحمن احمد بن شعیب نسایی، چاپ مصر، 1348 ق.

18 - عمل الیوم و اللیلة، اثر نسایی سابق الذکر، چاپ دارالبیضاء، مغرب، 1401 ق. به کوشش دکتر فاروق حمادة.

19 - فضائل القرآن که بخشی از کتاب السنن الکبری اثر محدث پیشگفته می باشد. چاپ دارالبیضاء، مغرب، 1400 ق، به کوشش دکتر فاروق حماده.

20 - فضائل الصحابه، این کتاب نیز پاره ای از کتاب السنن الکبری است. چاپ دارالبیضاء، مغرب، 1404 ق. ، با تحقیق دکتر فاروق حماده.

21 - آن بخش از صحیح ابن خزیمه که تاکنون به دست آمده است، تحقیق دکتر مصطفی اعظمی.

لازم به یادآوری است، مؤلفان به هنگام رهنمون ساختن خواننده به منابع پیشگفته، به شماره احادیث اشاره کرده اند; مگر در مورد موطا مالک، مسند احمد، صحیح بخاری و مسلم و المجتبی اثر نسایی که به شماره جزء و صفحه ارجاع داده اند.

هدف از فراهم ساختن این کتاب

مؤلفان انگیزه و مقصود خویش را از فراهم آوردن کتاب چنین بیان می دارند:

در این روزگاران که علم راه کمال می پوید و روشهای گونه گونی در پژوهشهای علمی پدید آمده، دیدیم یکی از وظایف مسلمانان این است که سنت رسول خدا(ص) را به روشی آسان در اختیار پویندگان آن و عمل کنندگانش قرار دهند و آن را بر پایه روشی مرتب و منظم سازند که بهره وران را تا سرحد امکان یاری دهد; به گونه ای که جوینده یک حدیث را که در کتاب واحد تکرار شده یا در مجموعه ای از چند کتاب مندرج است، گرد آمده در یکجا بیابد. بویژه آن که می دانیم بر اثر فراوانی کتابها و گونه گونی اسلوب نظم و ترتیب آنها و تفاوت روشها، پژوهشگر برای یافتن آن حدیث در همه آن کتابها با دشواری مواجه می گردد. از همین رو مجموعه ای ارزشمند از کتابهای حدیث را برگزیده، اساس تالیف این کتاب قرار دادیم. (8)

علت نامگذاری کتاب به «السمند الجامع »

مؤلفان به دو دلیل این کتاب را المسند الجامع نامیده اند: یکی به دلیل آن که احادیث آن بر محور صحابه مرتب شده، دیگر آن که احادیث تمام کتابهای پیشگفته را بر وفق روش زیر در برگرفته است:

1 - احادیث هر صحابی، مستقل و یکجا فراهم آمده و به ترتیب حروف الفبای نام صحابیان سامان یافته است. به این ترتیب: احادیث آبی اللحم غفاری، احادیث ابی بن عماره مدنی... تا یونس بن شداد.

2 - آنگاه احادیث هر صحابی بر پایه ابوابی که نزد فقیهان در کتابهای جوامع و سنن معروف است، مرتب شده; مانند کتاب (باب) ایمان، کتاب (باب) طهارت، کتاب (باب) صلاة... کتاب قیامت و بهشت و دوزخ.

برای مرتب ساختن احادیثی که به باب واحدی مربوط می شود، ترتیب بخاری و مسلم را الگو گرفته اند. از باب نمونه، احادیث مربوط به نماز در مسند صحابی معینی، با احادیث فضیلت نماز شروع شده، سپس به ترتیب با احادیث مواقیت نماز، اذان، تکبیرة الاحرام و... ادامه یافته و احادیث مناقب صحابه به ترتیب با مناقب خلفای راشدین آغاز شده و مناقب سایر صحابیان به ترتیب الفبا بازگو شده است.

3 - این مسند به سه باب تقسیم شده است:

باب نخست: مسند اصحابی را شامل می شود که به نام یا لقب معروفند، مانند ابی اللحم غفاری، ابی بن عماره مدنی، ابی بن کعب و ... تا یونس بن شداد. این بخش سه چهارم این مجموعه (یعنی پانزده جلد) را به خود اختصاص می دهد.

باب دوم: در ابتدا مرویات اصحابی را شامل می گردد که به کنیه شناخته شده اند، مانند ابوهریره دوسی. به دنبال آن احادیث «ابناء» می آید. یعنی: صحابیانی که به «ابن فلان » معروفند. مانند ابن عابس جهنی. پایان بخش باب دوم، مسانید گروهی از صحابه است که بدون ذکر نام از ایشان روایت کرده اند. مثلا گفته اند: «فلان کس از مردی انصاری چنین روایت کرد». احادیث این دسته از صحابه بر مبنای نام راویان مرتب شده است.

باب سوم: ویژه مسانید زنان است. در این باب هم همان ترتیب بالا رعایت شده; یعنی ابتدا مسانید زنانی ذکر شده که به نام معروفند، مثل اسماء بنت ابی بکر، اسماء بنت عمیس، اسماء بنت یزید. سپس مسانید زنانی آمده که به کنیه شناخته می شوند، مانند ام اسحاق، ام ایمن، ام ایوب و در واپسین مرحله، احادیث زنانی درج گشته است که نامشان برای ما مجهول است، مانند «حدیث زنی انصاری » یا «حدیث یکی از همسران پیامبر(ص)». دو جلد اخیر از این مجموعه، مسانید زنان را در برمی گیرد.

4 - مؤلفان این مسند اظهار می دارند که احادیث مقطوع، (9) مرسل، (10) معلق (11) را در این کتاب وارد نساخته اند و همچنین احادیثی را که نام راوی اش معلوم نیست، کنار گذاشته اند و تنها بر نقل احادیث مسند قناعت ورزیده اند. زیرا تنها احادیث مسند (12) است که می توان بر قوی یا ضعیف بودن آن حکم راند. (13)

علت انتخاب این روش

مؤلفان درباره علت تنظیم مطالب کتاب به روش مسانید می نویسند:

شاید دانشوران و خوانندگان نظر ما را درباره ترتیب کتاب که بر پایه مسانید صحابه تنظیم شده، نپسندند. باید دانست انتخاب این ترتیب به دو دلیل بود. یکی این که آن را آسان یاب دیدیم و دیگر آن که برای بیان اسنادها و طرق متنوعش، در کار گردآوردن سنت مطهر نبوی، و همچنین در آینده برای تشخیص احادیث صحیح از ناصحیح، این روش را دارای فواید و نتایج بسیار یافتیم. افزون بر آن; فهرستهای فراوان و گوناگون و غنی، بی تردید مواد المسند الجامع را به آسانی در اختیار جویندگانش قرار خواهد داد و به آنان کمک خواهد کرد که بی هیچ رنج و سختی به خواسته خویش دست یابند. (14)

فهرستهایی که گویا در نظر است در آینده به کتاب پیوست گردد، (15) بدین قرار است:

الف) فهرستهایی که تمام احادیث کتاب را بر پایه ابواب فقهی دسته بندی کرده، به گونه ای که در هر مساله فقهی به تمام احادیث وابسته به آن موضوع اشاره می کند.

ب) فهرستی شامل جملات آغازین احادیث که بر مبنای حروف الفبا دسته بندی شده باشد.

ج) فهرستی که حاوی واژگان موجود در احادیث است; و پاره ای فهرستهای دیگر. (16)

پاره ای اطلاعات اساسی درباره این مجموعه

1 - در این مجموعه هر حدیث با ذکر کسی که آن را از صحابی روایت می کند، آغاز شده; خواه این راوی خود صحابی (17) باشد و خواه تابعی. آنگاه به دنبال آن متن حدیث به صورت کامل، مضبوط و مشکول نقل می شود.

2 - سپس جای این روایات در منابع پیشگفته به ترتیب زمان درگذشت مؤلفان نشان داده شده; زیرا اولا هر چه تاریخ تالیف کتاب کهنتر باشد، زنجیره سندش تا رسول خدا(ص) کوتاهتر و احتمال لغزش در آن کمتر است. ثانیا بسا که مؤلف پسین از فرد پیشین بهره برده باشد. هر چند که شماری از مؤلفان این کتابها، مثل بخاری، مسلم و ابن خزیمه به پندار سنیان از این امتیاز برخوردارند که در کتابهای خویش تنها به ذکر احادیث صحیح قناعت کرده اند.

مناسب می بیند همین جا این مطلب را هم بیفزاید که در این مجموعه، برای کتابها و مؤلفان از رمز یا نشانه اختصاری استفاده نشده; بلکه به روشنی و صراحت از آنها یاد می گردد. به عقیده نگارنده این سطور، این امر از خوبیهای کتاب مورد بحث است; زیرا به کار گرفتن نشانه های اختصاری، افزون بر تلف ساختن وقت خواننده، ذهن او را نیز آشفته می سازد. (18)

3 - در مرحله بعد، مؤلفان اسنادها و طرق گوناگون نقل یک حدیث را با یکدیگر سنجیده و این سنجش را از شیخ یا استادی که صاحب کتاب از او روایت می کند، آغاز کرده و تا صحابی یا تابعی که آن حدیث را از صحابی نقل کرده، ادامه داده اند. برای این مقصود در آغاز استاد (یا شیخ) مؤلف کتاب موردنظر و سپس راوی یا راویان بعدی را ذکر کرده اند تا جایی که زنجیره سند با راویان همین حدیث در کتابهای دیگر یکی شود. آنگاه به بررسی خود به همین شیوه ادامه داده اند تا تمام زنجیره ها به صحابی یا تابعیی بپیوندند که حدیث را از آن صحابی نقل می کند. یعنی: صحابیی که گرد آوردن احادیثش موردنظر است. اگر پژوهنده بر هر یک از احادیث این کتاب بنگرد، درخواهد یافت که درهم آمیختن زنجیره راویان یا اسنادها، به شیوه ای صورت گرفته که هر سندی استقلال خودش را هم حفظ کرده است، به طوری که مثلا تشخیص سلسله سند بخاری از مسلم چندان دشوار نمی نماید.

برای این که مطالب این بند و دو بند پیشین روشنتر گردد، یک نمونه از احادیث کتاب عینا نقل می شود:

228-25: عن ثابت عن انس، قال:

«کان غلام یهودی یخدم النبی (ص) فمرض، فاتاه النبی (ص) یعوده فقعد عند راسه، فقال له: اسلم، فنظر الی ابیه و هو عنده، فقال له: اطع اباالقاسم(ص). فاسلم. فخرج النبی (ص) و هو یقول: الحمدلله الذی انقذه من النار». (19)

اخرجه احمد3/175 قال: حدثنا مؤمل. و فی 3/227 و 280 قال: حدثنا یونس. و اخرجه احمد3/280، و البخاری 2/118 و7/152، و فی «الادب المفرد 524»، ابوداود (3095) و «النسائی » فی الکبری «تحفه 295» عن اسحاق بن ابراهیم. اربعتهم (احمد، و البخاری، و ابوداود و اسحاق) عن سلیمان بن حرب.

ثلاثتهم (مؤمل، و یونس، و سلیمان) عن حماد بن زید، عن ثابت، فذکره. (20)

4 - در این مجموعه هر کس که روایتی را از یک صحابی نقل کرده، روایتش به عنوان یک حدیث مستقل به حساب آمده; چه این راوی تابعی باشد چه صحابی. بنابراین اگر حدیثی را دو تن از یک صحابی نقل کرده باشند، دو حدیث، و اگر سه تن نقل کرده باشند، سه حدیث به شمار آمده است. این امر طرق گوناگون آن حدیث را روشن می سازد و به معرفت اسانید از حیث قوت و ضعف مدد می رساند; زیرا آن حدیث گاه از طریق یک تابعی به صورت صحیح و از طریق تابعی دیگر به صورت ناصحیح به دست ما رسیده است. (21)

5 - احادیث این مسند از آغاز تا انجام شماره گذاری شده و در نتیجه هر حدیث یک شماره مسلسل دارد که امر ارجاع به احادیث کتاب را آسان می سازد. به دنبال آن شماره، شماره دیگری می آید. شماره اخیر از ابتدای احادیث یک صحابی شروع می شود و در پایان احادیث آن صحابی خاتمه می پذیرد. از شماره گذاری اخیر تعداد احادیث هر صحابی در این کتاب دانسته می شود. افزون بر آن که، امر ارجاع را هم آسانتر می سازد. بنابراین در حدیثی که به عنوان نمونه ذکر شد، شماره 228 به این معناست که این حدیث دویست و بیست و هشتمین حدیث در این کتاب و شماره 25 گویای این است که حدیث مزبور بیست وپنجمین حدیث در مسند انس بن مالک است.

بی مناسبت نیست بیفزاییم که مجموع احادیث المسند الجامع طبق شماره گذاری گردآورندگانش 17802 حدیث است. که از این تعداد15733 فقره آن از طریق مردان صحابی و بقیه، یعنی 2069 فقره آن، از طریق زنان صحابی روایت شده است.

میزان اعتبار احادیث این مسند از نگاه مؤلفانش

مؤلفان اظهار می دارند که دوست داشته اند همراه با تخریج احادیث، در صحت و سقم هر یک از روایات هم داوری کنند و با تکیه به دانش جرح و تعدیل و در پرتو آگاهیهای رجال شناختی، به نحوی بنیادین، نه از روی تقلید، معایب و بیماریهای پنهان و آشکار هر حدیث را روشن سازند. اما در حال حاضر به دو دلیل اساسی از آن کار چشم پوشیده اند:

یکی ترس از پر حجم شدن کتاب به نحوی که چاپ و انتشارش دشوار یا ناممکن گردد.

دیگر نگرانی از این که حدیثی با طرق صحیح در دیگر کتابها موجود باشد که از چشم مؤلفان مسند حاضر پنهان مانده باشد; بویژه آن که بسیاری از کتابهای حدیث هنوز به صورت دستنوشته در کتابخانه های شرق و غرب باقی مانده و محققان بدانها دسترسی ندارند.

از همین رو خاطرنشان می سازند که این «مسند جامع »، احادیث موجود در مآخذ پیشگفته را چه درست و چه نادرست، در خود گرد آورده است. وظیفه فرد مسلمان این است که پیش از استشهاد به هر حدیث یا عمل به آن، درستی و نادرستی آن را بسنجد و عیار آن را به دقت محک زند. (22)

شمار اصحابی که مرویات آنان در «المسند الجامع » فراهم آمده است

شمار کل صحابیانی که مرویات آنان در این مسند گرد آمده 1237 تن می باشد که این تعداد از گروههای زیر شکل گرفته است:

الف) مردان صحابی 1073 تن:

1 - از این میان 816 تن به نام یا کنیه شناخته شده اند.

2 -257 تن باقی مانده، ناشناخته هستند. به این معنا که به صورت مبهم از ایشان روایت شده، مثلا گفته اند: «فلانی از یکی از یاران پیامبر یا از مردی که پیامبر را دیده، روایت کرد».

ب) زنان صحابی 164 تن:

1 - از این تعداد 114 تن به نام یا کنیه معروفند.

2 - 50 تن باقی مانده، ناشناخته هستند. به این معنا که مثلا گفته اند: «فلان کس از خاله اش یا از یکی از همسران رسول (ص) یا از زنی انصاری چنین روایت می کند».

کتاب مورد بحث در ذیقعده سال 1412 ه . ق به انجام رسیده است. (23)

یادداشتها و مآخذ:

1- انواع دیگر کتابهای حدیث اجمالا بدین قرار است: معجم ها، کتابهایی که بر پایه نخستین واژه های حدیث تدوین شده اند، زواید، کتابهای تخریج، اجزاء، علل و امالی ها. برای آگاهی درباره هر یک از این روشها و تفاوت آنها با یکدیگر نک: سید کاظم طباطبایی، مسندنویسی در تاریخ حدیث، انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم،1376 خورشیدی (در دست انتشار)، صص 43-59.

2- صحابه جمع صاحب و صحابی و این دو به معنی یار وهمراه است و صحابی کسی را گویند که در حال ایمان پیامبر(ص) را دیده و مؤمن از دنیا رفته باشد. نک: کاظم مدیرشانه چی، درایة الحدیث، چاپ دوم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،1363 خ، ص 17.

3- نک: ابن الصلاح الشهرزوری (ابوعمرو عثمان بن عبدالرحمن)، مقدمة ابن الصلاح فی علوم الحدیث، تحقیق عایشه عبدالرحمن (بنت الشاطی ء)، مصر، وزارة الثقافة، 1390ق / 1970م، ص 375; جلال الدین السیوطی، تدریب الراوی، حققه عبدالوهاب عبداللطیف، الطبعة الثانیه، القاهره، دارالکتب الحدیثه، 1385 ق/1966 م. ، 2/153 - 155; احمد امین، ضحی الاسلام، الطبعة السادسه، القاهره، مکتبة النهضة المصریه، 1961-1962 م، 2/109، 121-122.

4- بشار عواد معروف، المنذری و کتابه التکملة لوفیات النقلة، النجف الاشرف، 1388 ق / 1968م، ص 17، 291.

5- ج 1، صص 7-17. گفتنی است که ظاهرا کتاب مزبور در7 مجلد چاپ شده باشد. ولی نگارنده این سطور تنها چهار مجلد از آن را دیده است.

6- گویند موطا مالک به یازده روایت نقل شده که مشهورترین و صحیح ترین آنها روایت یحیی بن یحیی لیثی است (حاجی خلیفه، کشف الظنون، استانبول، 1360 ق / 1941 م، 2/1908). ولی چاپی که به کوشش عبدالوهاب عبداللطیف، استاد علوم حدیث جامع الازهر، در دسترس حدیث پژوهان قرار گرفته به روایت محمدبن حسن شیبانی (د.189 ق) است.

7- این کتاب را دکتر محمود مهدوی دامغانی به فارسی برگردانده و همراه با توضیحات و پیوستها در تهران (1372 ش) منتشر کرده است.

8- بشار عواد معروف (و دیگران)، المسند الجامع، 20 ج، الطبعة الاولی، دارالجیل ببیروت و الشرکة المتحدة بالکویت، 1413 ق /1993 م، ج 1، ص 6.

9- «مقطوع » گفتار (قول) یا کردار (فعل) یا تقریری را گویند که از تابعی روایت شده باشد; نه از صحابی یا پیامبر(ص) نک: صبحی الصالح، علوم الحدیث و مصطلحه، دمشق،1379 ق /1959 م.

10- «مرسل » حدیثی است که محدث آن را با اسناد پیوسته به تابعی می رساند. آنگاه تابعی می گوید: رسول خدا(ص) گفت (نک: الحاکم النیسابوری (محمدبن عبدالله)، معرفة علوم الحدیث، تصحیح الدکتور السید معظم حسین، مطبعة دارالکتب المصریة، القاهره،1937م، ص 25). مرسل یکی از انواع حدیث ضعیف است و سبب ضعف آن ناپیوستگی زنجیره سند است.

11- «معلق » حدیثی است که از آغاز زنجیره سند یک تن از راویان یا بیشتر افتاده باشد. نک: القاسمی، قواعد التحدیث، ص 124; مدیر شانه چی، درایة الحدیث، با همان مشخصات، ص 59.

12- «مسند» (در برابر مرسل) حدیثی است که اسنادش از راوی تا پیامبر(ص) [یا به تعبیر درست تر تا معصوم 7] پیوسته و متصل باشد. به سخن دیگر حدیثی است که از زنجیره سند آن حلقه ای مفقود نباشد. نک: الحاکم النیسابوری، پیشین، ص 17.

13- المسند الجامع، ج 1، ص 11.

14- پیشین، 1/13.

15- پیشین، 20/832.

16- پیشین، 1/13.

17- زیرا در بسیاری موارد یک صحابی که خود شاهد قول، فعل و تقریر پیامبر(ص) نبوده، آن را از صحابی دیگر نقل می کند.

18- برای آگاهی بیشتر در معایب و کاستیهای استفاده از نشانه های اختصاری در کتابهای رجال و حدیث نک: عبدالله بن حسن المامقانی، تنقیح المقال فی احوال الرجال، چاپ سنگی، انتشارات جهان، تهران، بی تا، ج 1، ص 191.

19- «نوجوانی یهودی پیامبر(ص) را خدمت می کرد. وی بیمار شد و پیامبر به عیادتش رفت و بر بالین او نشست و به او فرمود: مسلمان شو. نوجوان به پدر خود که آنجا بود، نگریست. پدرش به او گفت: از ابوالقاسم 9 فرمان بر. به دنبال این سخن او مسلمان شد. پیامبر از آنجا بیرون شد در حالی که می گفت: ستایش خدایی را سزاست که او را از آتش رهایی بخشید».

20- 1/193-194.

21- نک: 1/12.

22- پیشین، 1/13.

23- المسند الجامع، 20/833.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان