این مجموعه، اندیشمندان، هنرشناسان و هنرمندان آگاه و دلسوز را امیدوار کرد که هنر از دام ابتذال رهایی یافته و هنرمندان عزیز کشور اسلامی ایران می توانند حقارت های گذشته را جبران نموده، بندهای اسارت و بردگی فرهنگهای استعماری و التقاطی را بگسلند و هنر را از مادی گری، بی بند و باری و پوچی نجات بخشند و رسالت حقیقی هنر را به جهانیان ارائه دهند که رسالت هنرمند این است که همگان را به تعالی کمال و جمال رهنمون باشد و آنچه را که دیگران نمی توانند ببینند، بشنوند و احساس کنند، دیدنی شنیدنی و محسوس نماید و درون را در برون نشان دهد و حقیقت را برای مردم به واقعیت برساند و انسانها را به اوج قرب نزدیک نماید و این در صورتی ممکن و میسر است که خود هنرمند، فراتر از دیگران و از درونی مالامال از عشق به جمال و کمال مطلق برخوردار باشد . چشم خدایی، دل خداجو و جایگاه حق (و نه فقط چشم و دل حیوانی و صورتی انسانی مدتی حرکتهای هنرمندان را تقلید کرده به نوعی تعلیم دیده باشد) که اگر هنرمند در بعد الهی انسانی خویش رشد نیابد، محال است که بتواند زیبائی را ادراک کند و زیبائی ارائه دهد . به گفته استاد بزرگ و علامه شهیر اسلامی مرحوم شیخ بهائی قدس سره:
آن کس که نکو گفت همو خود نیکوست
وآنکس که بدی گفت، بدی سیرت اوست
حال متکلم از کلامش پیداست
از کوزه همان برون تراود که در اوست
از هنرجویان و هنرمندان عزیز درخواست می شود که قبل از فراگیری و تعلم آداب هنر و هنرمندی و در طول آن، در صدد عرفان و معرفت خود و معبود و معشوق خویش برآیند و خود الهی خویش را دریابند و در مسیر وصول به او و خداگونه شدن بکوشند که در این صورت هرچه از آنان تراوش کند، هنر است زیبائی است و ابلاغ رسالت است و در غیر این صورت آخور است و آبشخور! .
در این مجموعه که موجب روشنایی چشم ایرانیان بابصیرت شد، نکات زیر قابل توجه است:
1 - انتقال صحیح و سالم تاریخ
در برخی از سناریوها و فیلمنامه ها به قدری به تخیل می پردازند که واقعیتها دگرگون می شود و اصالت خود را از دست می دهد، اما در این مجموعه، هنرمندان توانسته اند تاریخ را به نحو صحیح و سالم جذاب و شیرین به بینندگان خود انتقال دهند .
2 - تنها نشان دادن صورتها و اشکال به هر سبک و روش که باشد، کار مشکلی نیست و هنری نیز نمی باشد ولی تجسم معنی و نشان دادن معنویت، کاری بس عظیم و بسیار حساس است و یکی از وظائف خطیر و رسالت هنرمند، این است که این بعد را بتواند در برابر دیدگان همگان بگذارد . این مجموعه، به قدری سرشار از معنویت بود که با دیدن آن بارها و بارها اشک عشق و شوق از دیدگان بینندگان فرو می چکید!
3 - رسالت و نقش زن
از نادرترین مجموعه هائی بود که در عین حضور زن در فیلم، اهانت به او نشده بود و بلکه زن مانند مرد، انسانی بود شجاع، با کرامت و بزرگواری، شهامت، ایمان، ایثار، وفا و عشق پاک معنوی و الهی، مؤمن و موحد و ادامه دهنده راه مجاهدان، فداکاران، مؤمنان و انبیا و اولیا بود . در اکثر فیلمها بیشتر به بعد سکسوالیته بودن زن توجه شده و از زن به عنوان طفیلی و چاشنی استفاده شده و وسیله عیاشان، بوالهوسان، و خودخواهان قرار گرفته است، در بدترین و آلوده ترین وجه آن به گونه ای که خود زن را نیز فریب داده اند، او این حقارت را پذیرفته و به خیال خودش نقشی را ایفا کرده است در صورتی که در واقع بازیچه ای بیش نبوده است!
این درسی بود برای کسانی که با تحمیل، بی حیائی، بی عفافی و پرروئی به زن او را از مقام و موقعیت خویش ساقط می کنند و وی را به نوعی بردگی جدید می کشانند و از او می خواهند که مانند برخی از مردان با داد و فریاد و بدون هیچ مرزی سخن بگوید و رفتار داشته باشد و آنگاه تحمیل دیگر به او این که: این روش، روشنفکر مآبانه و هنرمندانه است .
گرچه توجه بیشتر به برخی از ریزه کاری های فنی و هنری در وضع گریم، دکورسازی و چهره سازی و انتخاب الفاظ و حالات، می تواند بر غنای فیلم بیفزاید، ولی این نقیصه ها در مقابل آن همه بار معنوی، ناچیز و اندک بود که امید است با عنایت الهی درآینده به این نکات نیز بیشتر توجه نمایند .
ضمن تقدیر و سپاس از همه هنرمندان عزیز و گردانندگان محترم این مجموعه تلویزیونی، از مسئولان محترم کشور اسلامی خواستاریم که اینگونه افراد لایق را مورد تشویق قرار دهند .