مثل بیست و هفتم:
خدای قادر و رازق
آیا بت ها و معبودهای ناتوان، با خدای قادر و رازق، قابل مقایسه اند، و قابلیت پرستش دارند؟ .
آیا کافر که کور و کر و گنگ و (بی بهره از هدایت الهی) است، با مؤمن که از هدایت الهی برخوردار است و به عدل و داد دعوت می کند، یکسان است؟ .
«و یعبدون من دون الله ما لا یملک لهم رزقا من السموات و الارض شیئا و لا یستطیعون » .
«آنها غیر از خدا، موجوداتی را می پرستند که مالک روزی آنها از آسمان و زمین نیستند و برای روزی رسانی توانایی ندارند» .
«فلا تضربوا الله الامثال ان الله یعلم و انتم لا تعلمون » .
«پس برای خدا نظیرها و مانندهایی قائل نشوید زیرا خدا می داند و شما نمی دانید» .
«ضرب الله مثلا عبدا مملوکا لا یقدر علی شی ء و من رزقناه منا رزقا حسنا فهو ینفق منه سرا و جهرا هل یستوون الحمد لله بل اکثرهم لا یعلمون » (1) .
«خدا مثلی را زده است، برده مملوکی را که بر چیزی قادر نیست و انسانی که از نزد خودمان به او رزق نیکو بخشیده ایم، و او از آن روزی پنهان و آشکار، انفاق می کند، آیا این دو نفر برابرند؟! ستایش از آن خداست ولی بیشتر آنان نمی دانند» .
تفسیر
منطق قرآن در ابطال بت پرستی این است که باید موجودی را پرستش کرد که بتواند نیاز پرستشگر را برطرف کند، و روزی و زندگی او در دست او باشد، در حالی که بتهای مورد ستایش، فاقد چنین قدرت و توانایی هستند . در این صورت چگونه این موجودات پست، مورد ستایش قرار گرفته و برای خدا «مثل » و «نظیر» پنداشته شده اند؟ .
در آیه نخست، این حقیقت بیان شده است، چنانکه می فرماید:
«و یعبدون من دون الله ما لا یملک لهم رزقا ...» .
«جز خدا معبودانی را می پرستند که مالک روزی آنان نیستند، و نمی توانند رزق آنان را از زمین و آسمان، تحویل آنان دهند .
سپس در آیه بعدی انتقاد از آن می کند که این بیچارگان و فرومایه ها، بتها را مثل و نظیر خدا قرار داده اند، و برای تفهیم این مطلب از این جمله بهره می گیرد: «فلا تضربوا لله الامثال » . «برای خدا، مثل و نظیری قائل نشوید» .
جمله «فلا تضربوا الله الامثال » به معنای این است «لا تجعلوا الله الاشباه و الامثال فی العبادة » (2) . «برای خدا مثل و نظیری در عبادت قائل نشوید» .
آنگاه خداوند بزرگ، موقعیت بتها را نسبت به خود، روشن می سازد، به این بیان:
فرض کنید برده مملوکی است که توانایی انجام کاری ندارد، اگر هم مالی داشته باشد، نمی تواند در آن تصرف کند، در مقابل آن، فردی است ثروتمند و توانگر و شب و روز در حال انفاق بوده و فیض خود را به دیگران می رساند .
آیا این دو فرد در نظر عقل و خرد، یکسانند؟ آیا می توان انسان ناتوان را با انسان توانا یکسان گرفت؟ .
در پرتو این مقایسه، موقعیت بتها را نسبت به خود، روشن می کند . بت; موجود ناتوانی است که نه می بیند و نه می شنود . و حتی قدرت دفاع از خود را ندارد، و هیچ نوع مبدا اثری و کاری نیست، در حالی که خدا، موجود عظیم و دانا و توانایی است که همه کمالات، از وجود او سرچشمه می گیرد، چگونه می توان این دو تا را یکسان دانست؟ .
در حقیقت با این تمثیل، مقام هر دو معبود را روشن ساخت، معبود دروغین و معبود حقیقی .
از نظر ما آیه «ضرب الله مثلا» مثلی است برای تبیین موقعیت بتها و مقام عظیم الهی . چیزی که هست «مشبه به » در اولی برده مملوک است و در دومی انسان ثروتمند بخشنده .
و حاصل سخن این است:
همین طوری که انسان برده عاجز را نمی توان با انسان توانگر منفق یکسان دانست، همچنین نمی توان بتهای ناتوان و عاجز را با خدای دانا و توانا یکسان گرفت .
و این همان معنا است که مرحوم طبرسی نیز برگزیده است (3) ، گواه روشن بر این است که آیه در مقام بیان موقعیت معبود دروغین و معبود واقعی است، نخستین آیه مورد بحث است که می فرماید: «و یعبدون من دون الله ما لا یملک » ، آنگاه پس از این جمله، وارد این مثل می شود و این خود می رساند که آیه درصدد بیان موقعیت بتها نسبت به خدای بزرگ در قالب مثل است .
پی نوشت:
1) نحل، 73 - 75 .
2) مجمع البیان، ج 3، ص 374) .
3) طبرسی پس از بیان تمثیل می گوید: فکیف یستوی بین الحجارة التی لا تعقل و لا تتحرک و بین الله عز اسمه القادر علی کل شی ء الخالق الرازق لجمیع خلقه، (مجمع البیان، ج 3، ص 375) .