این روزها بازار اندروید شکلی به شدت رقابتی به خود گرفته که علت نیز تا حدود زیادی به افزایش شمار پرچمداران چینی با قیمت های پایین شان باز می گردد. نام هایی نظیر وان پلاس، میزو و برند آنر هوآوی علاوه بر اینکه در بازار محصولات اقتصادی کشور چین خوب عمل کرده اند، این روزها در خاک اروپا نیز محبوب تر شده اند و حتی چندی است که با تمام قوا برای ورود به خاک آمریکا تلاش می کنند.
البته هنوز هم هستند برندهایی که در ازای پرچمداران خود مبالغ گزافی را از مشتریان طلب می کنند، با این همه شمار زیادی از این کمپانی ها قادر نیستند امکاناتی همسطح با رقبای چینی خود را با قیمت پایین ارائه نمایند.
هرچند تصور می شود که تعیین قیمت های بالا صرفا در راستای ایجاد تصویری از یک برند اعلی در نظر کاربران است، با این همه، شرکت های چینی مزایای دیگری هم نسبت به رقبای خود در کره جنوبی، تایوان و آمریکا دارند که آنها را در پایین نگه داشتن قیمت ها یاری می دهد.
موبایل های چینی در کجا ساخته می شوند؟
با نگاهی دقیق تر به درون تلفن های هوشمند امروزی، درخواهید یافت که اغلب قطعات کلیدی و البته گران مورد استفاده در آنها ارتباطی با چین ندارند، لذا اینکه شرکت های چینی از راه تولید این محصولات پول در می آورند و حتی سودهای هنگفتی هم به جیب می زنند کمی عجیب به نظر می آید.
کوآلکام از جمله غول های تولیدکننده چیپست است که مقر اصلی اش هم در خاک آمریکا قرار دارد. بازیگر دیگر در این عرصه نیز مدیاتک است که اساسا در تایوان فعالیت می کند و چیپست های اگزینوس سامسونگ هم در خاک کره جنوبی تولید می گردند.
در عین حال کارخانجات متعدد تولید نیمه رسانای TSMC نیز در خاک تایوان استقرار دارند و هاینیکس نیز در کره جنوبی مستقر است. نکته دیگری که باید به آن اشاره گردد اینکه تولید مموری هم در این کشورها صورت می گیرد. ماژول دوربین که از دیگر قطعات گران قیمت درون تلفن های همراه به شمار می رود عموما توسط سونی و از خاک ژاپن تامین می گردد.
حتی شرکت چینی های سیلیکون هم چیپ های سفارشی خود را از TSMC خریداری می نماید.
اما بخش هایی که چین می تواند خود پاسخگوی نیاز شرکت های داخلی اش باشد، عبارتند از نمایشگر، باتری و مونتاژ محصولات الکترونیکی. در این میان، نمایشگر از جمله بخش هایی است که ممکن است اختلافاتی را ایجاد کند چراکه شرکت ها معمولا از میان دو گزینه AMOLED و LCD باید یکی را انتخاب نمایند و در موبایل های ارزان قیمت نیز رزلوشن 1080p عموما بر 1440p ارجحیت دارد.
در سال 2016 میلادی، قیمت نمایشگرهای 5 اینچی AMOLED و LCD برای نخستین بار با هم برابر شد و به ترتیب به ارقام 14.30 و 14.60 دلار رسید. تولیدکنندگان چینی البته بیشتر به استفاده از انواع LCD تمایل دارند اما بسیاری از پرچمداران گران قیمت بازار شامل سری اکسپریای سونی، اچ تی سی 10، جی 5 ال جی، وی 20 و آیفون 7 نیز همراه با این نوع نمایشگر به بازار عرضه می شوند.
در ادامه می توانید جدول مربوط به قیمت پرچمداران حال حاضر بازار را به همراه فهرستی از امکاناتشان مشاهده نمایید.
اما وقتی نوبت به قطعات داخلی می رسد، تفاوت چندانی میان موبایل های تولیدی در چین و دیگر کشورهای دنیا مشاهده نمی شود. برخی پرچمداران البته یک یا دو امکان اضافه دارند، اما دست آخر تفاوت میان هزینه تمام شده تولید آنقدری نیست که این اختلاف فاحش قیمتی میان موبایل های چینی و انواع دیگر را توجیه کند.
ممکن است استدلال تان این باشد که تفاوت در هزینه های تولیدی باعث این اختلاف شده. در این صورت نظر شما را به فهرست کوتاهی از محل استقرار کارخانجات تولیدی برخی برندهای مطرح موبایل جلب می نماییم:
- سامسونگ: ویتنام، کره جنوبی، چین، هند، برزیل، اندونزی
- اپل: چین و احتمالا به همین زودی ها هند
- سونی: چین، تایلند
- اچ تی سی: تایوان
- ال جی: چین، ویتنام، هند
- اوپو/ وان پلاس/ ویوو: چین
- هوآوی: چین، هند
- شیائومی: چین، هند
به غیر از اچ تی سی، همانطور که مشاهده کردید، دیگر تولیدکنندگان اسمارت فون، موبایل های خود را بعد از واردات قطعه در چین می سازند، بنابراین به نظر می آید اختلاف هزینه های تولیدی این شرکت ها نیز ناچیز باشد.
علاوه بر این، هزینه تولید تنها 5 تا 10 دلار از کل مبلغ اختصاص یافته به مواد به کار رفته در ساخت یک موبایل را تشکیل می دهد. لذا اختلاف هزینه تولید یک اسمارت فون اقتصادی نظیر موتو E و آیفون 7 معمولا کمتر از 150 دلار است، بنابراین باید مساله دیگری وجود داشته باشد تا اختلاف قیمت 350 دلاری میان اکسون 7 کمپانی ZTE و پیکسل اکس ال گوگل را توجیه کند.
پیش از آنکه مبحث هزینه های تولید را پشت سر بگذاریم لازم است اشاره ای داشته باشیم به نتایج تحقیقی که توسط موسسه Deloitte در مورد جنبه رقابتی تولید در دنیا انجام شده و نشان می دهد که چین چرا و چگونه همچنان حکم مرکزی برای عملیات های تولیدی را دارد.
براساس این اطلاعات، چین و آمریکا به لحاظ رقابتی رتبه های اول و دوم را به خود اختصاص می دهند و بعد از آنها ژاپن، کره جنوبی و تایوان قرار دارند که به ترتیب در جایگاه های سوم تا پنجم قرار می گیرند.
با نگاهی به کالاهای صادراتی تولید شده توسط این کشورها نیز در خواهیم یافت که حجم بالایی از صادرات آمریکا، ژاپن، کره جنوبی و تایوان با تکیه بر مهارت های بالا و توانمندی های تکنولوژیکی آنها ساخته شده اند.
چین اما ترکیبی متفاوت از کالاها را به خارج از مرزهایش صادر می کند و آنطور که گزارشات مختلف نشان می دهند بیشتر تمایل دارد تلاش هایش را روی پایین آوردن هزینه تمام شده تولید قرار دهد تا هر مقوله دیگر.
صادرات کالاها به لحاظ پیشرفت تکنولوژیکی
البته اینکه ساختار این اقتصادها چرا تا این اندازه متفاوت است دلایل زیادی دارد و از آموزش گرفته تا ذوق و استعداد کارکنان، سطح درآمد، منابع طبیعی و ساختارهای قانونی و حقوقی کشورهایی که درآنها فرایندهای تولیدی صورت می گیرند، همگی می توانند در این مساله دخیل باشند.
بزرگ ترین مزیت چین را می توان رقابتی بودن قیمت کالاهای تولیدی آن دانست
بزرگ ترین مزیت چین را می توان رقابتی بودن قیمت کالاهای تولیدی آن دانست که این موضوع در گزارشی که پیشتر اشاره کردیم نیز ذکر شده. وقتی از مدیران عامل این شرکت ها خواسته شد که شش کشور نخست دنیا را براساس عوامل مشخصی که در صادرات و تولید دخیل هستند رتبه بندی نمایند، چین با اتفاق نظر در صدر جدول نشست و علت نیز صرفا به خاطر قیمت های رقابتی آن بود.
عوامل نام برده شده عبارتند از: استعداد، سیاست نوآوری و زیرساخت، مقرون به صرفگی، انرژی، زیرساخت های فیزیکی و در نهایت فضای قانونی و حقوقی
به لحاظ کلی، کارخانجات مستقر در چین با هزینه ای به مراتب کمتر نسبت به کارخانجات درون خاک آمریکا فعالیت می کنند. البته به این خاطر، شرکت های چینی عموما از پذیرش سفارش های کوچک خودداری می کنند اما سفارشات بزرگ تر با هزینه های پایین تر نسبت به دیگر کشورها از سوی آنها پذیرفته می شوند. با در نظر داشتن تمامی عواملی که به آنها اشاره شد، روشن است که راه اندازی کارخانجات تولیدی در کشورهای گران دنیا برای این شرکت ها صرفه اقتصادی ندارد.
همین مساله به ایجاد نوعی شرایط خود-شکوفا می انجامد که در آن کارخانجات چینی قادر خواهند بود ظرفیت های تولیدی شان را بالا ببرند و این یعنی تولید حجم بالای کالاها در هر زمان که لازم باشد امکان پذیر خواهد بود. این مساله همزمان به پایین آمدن هزینه های تولید این شرکت ها منجر شده و آنها را به دریافت سفارشات کلان تشویق می کند.
مساله درآمد
وقتی بحث تولید در چین مطرح می شود، حقوق و دستمزد پایین نخستین موضوعی است که به ذهن خطور می کند. همه ما می دانیم که هزینه های نیروی کار در این کشور به مراتب پایین تر از هر نقطه دیگری در این دنیاست و اساسا به همین خاطر است که احداث کارخانجات رقیب در کشورهای دیگر دنیا صرفه اقتصادی ندارد.
هزینه های تولید در چین در حال افزایش و نزدیک شدن به آمریکاست
البته گزارشات مختلفی که اخیرا منتشر شده اند نشان می دهند هزینه های تولید در این سرزمین در حال افزایش و نزدیک شدن به آمریکاست و دستمزد و بهره وری در کشورهایی نظیر مکزیک از آن بالاتر است.
در هر حال، شرکت هایی که صرفا در خاک چین فعالیت تولیدی دارند کمتر از سایر کشورهای دنیا به مهندسان، نیروهای بازاریاب، مدیران و کارکنان بخش پشتیبانی مشتریان خود حقوق پرداخت می کنند.
متوسط حقوق سالانه یک مهندس تولید در چین حدودا 30500 دلار است که در قیاس با رقم پرداختی 74136 دلار در آمریکا یا 53 هزار دلار در ژاپن رقم پایینی محسوب می شود.
البته در این بازه کره جنوبی با پرداختی 34800 دلار به چین نزدیک است اما جالب اینجاست که متوسط حقوق دریافتی در تایوان از این رقم نیز پایین تر بوده و برابر با 29700 دلار است. در ادامه می توانید نمودار متوسط حقوق برخی مشاغل در حوزه توسعه محصول را در کشورهای مختلف مشاهده نمایید.
به طور کلی متوسط درآمد مهندسان چینی در بخش توسعه محصول از مهندسان کره جنوبی، ژاپن و آمریکا پایین تر است. البته روی هم رفته تایوان کمترین میزان حقوق را برای مشاغل مورد اشاره در این لیست پرداخت می کند اما اصلی ترین مشاغل مهندسی در این کشور، حدودا همان حقوق همتایان چینی شان را دریافت می کنند.
شاید این اختلاف حقوق مبلغ بالایی نباشد اما با توجه به اینکه صدها یا شاید هزاران نفر نیرو در خطوط تولیدی هر کدام از این کارخانجات فعالیت دارند، رقم پایانی هنگفت خواهد بود.
این یعنی توسعه محصول در چین و تایوان قطعا نسبت به دیگر کشورهای دنیا ارزان تر تمام خواهد شد و بخش اعظمی از صرفه جویی شرکت های تولیدکننده در هزینه هایشان نیز به همین واسطه صورت می گیرد، با این همه، اینکه چرا یک شرکت تایوانی مانند اچ تی سی نسبت به بقیه برندها پول بیشتری را بابت پرچمدارانش طلب می کند و چرا تا به امروز تولیدکنندگان محصولات اقتصادی از خاک این کشور سر در نیاورده اند، جای پرسش دارد.
الگوهای کاری جدید
یکی از مباحث مهم در رابطه با حاشیه قیمتی چین که البته کمتر از آن صبحتی به میان آمده، به الگوهای کاری تازه ای مربوط می گردد که از سوی تولیدکنندگان موبایل در خاک این کشور مورد استفاده قرار می گیرند. این شرکت ها علاوه بر اینکه مبلغ کمتری را صرف تبلیغات به ویژه در خارج از خاک چین می کنند بلکه دیگر از الگوی همکاری با اپراتورها که در آمریکا پیاده می شود نیز تبعیت نمی کنند و در مقابل در فضای آنلاین به دنبال مشتری برای محصولات خود می گردند.
در نظر داشته باشید که بخش اعظمی از قیمت نهایی اسمارت فون شما به هزینه های توزیع و کانال های فروش اختصاص می یابد و اگر هم در آمریکا باشید اپراتورها نیز سهمی از آن را بر می دارند.
با توجه به همین مساله شرکت های چینی سعی میکنند که با فروش موبایل از طریق وبسایت های خود یا همکاری اختصاصی و انحصاری با برخی خرده فروشان، کانال های فروششان را تحت کنترل در بیاورند و این یعنی شرکت های تولید کننده می توانند از این طریق به میزان قابل توجهی از هزینه های خود بکاهند.
وان پلاس بعد از فروش موفق محصولاتش در فضای آنلاین به تدریج در حال گشایش فروشگاه های فیزیکی برای جذب مشتریان بیشتر است و شاید اساسا به همین خاطر است که جدیدترین پرچمدار این شرکت به نام وان پلاس 3T اندکی گران تر از محصولات قبلی اش است.
اما عدم همکاری با خرده فروشان و اپراتورها برای فروش تلفن های همراه قطعا ایراداتی هم دارد. برندهایی که با این الگو فعالیت می کنند، معمولا حضور کمرنگی در فروشگاه ها دارند و در نتیجه برخلاف برندهای تثبیت شده کمتر می توانند به بازارهای کلیدی نفوذ نمایند.
این موضوع همچنین ورود به دیگر بازارهای جدید را هم دشوارتر می نماید چراکه شناساندن آن برند به مشتریان دشوارتر می گردد و کانال های توزیع هم باید بدون کمک کانال های تثبیت شده ایجاد گردند.
این مساله به خصوص در آمریکا مشکل زا می شود چراکه طیف وسیعی از موبایل ها در خاک این کشور از طریق قرارداد با اپراتورها خریداری می شوند. البته فروش های همراه با تخفیف در فروشگاه های آنلاین نتایج خوبی را برای شرکت های چینی و هندی به دنبال داشته، با این همه به نظر نمی آید که این استراتژی در آمریکا نیز موفق باشد.
در واقع به همین دلیل است که هم اکنون برخی برندهای چینی در تلاش برای ایجاد فروشگاه های فیزیکی خود و حضور در بازارهای جدید هستند که این مساله باعث شده هزینه تمام شده تولید و در نتیجه قیمت نهایی محصولات این شرکت ها نیز افزایش محسوسی پیدا کند.
برای نمونه هوآوی و آنر برندهایی هستند که در قفسه فروشگاه های اروپایی یافت می شوند و حالا شیائومی و وان پلاس نیز تلاش دارند که به جایگاهی مشابه این دو دست پیدا کنند.
نتیجه گیری
محصولات چینی به لحاظ تاریخی وجهه خوبی در نظر مردمان کشورهای دیگر ندارند و بسیاری آنها را به بی کیفیتی متهم می نمایند، با این همه بازار اسمارت فون در سال 2016 نشان داد که تولیدکنندگان این ناحیه توانایی عرضه محصولاتی با جدیدترین امکانات را دارند، بی آنکه از کیفیت موبایل های تولیدی شان بکاهند یا بر قیمت فروش خود بیافزایند.