ماهان شبکه ایرانیان

خدا، وحی، انسان

وحی، معانی و کاربردهای گوناگونی دارد که فراگیرترین معنای آن، القای سریع و نهانی است. این معنای مشترک در همهی مصداقها و کاربردها، صدق میکند، خواه القای امری تکوینی بر جمادات باشد یا القای امری غریزی بر حیوانات; تفهیم خطورات فطری و قلبی بر انسانهای معمولی باشد یا تفهیم پیام شریعت بر پیامبران; با اشاره باشد یا نوشتار پنهانی

ارتباط خداوند با انسان از راه وحی، چند گونه است و میان آنها چه تفاوتهایی وجود دارد؟

وحی، معانی و کاربردهای گوناگونی دارد که فراگیرترین معنای آن، القای سریع و نهانی است. این معنای مشترک در همهی مصداقها و کاربردها، صدق میکند، خواه القای امری تکوینی بر جمادات باشد یا القای امری غریزی بر حیوانات; تفهیم خطورات فطری و قلبی بر انسانهای معمولی باشد یا تفهیم پیام شریعت بر پیامبران; با اشاره باشد یا نوشتار پنهانی. در همهی این موارد، ویژگی تفهیم و القای سرّی و سریع، نهفته است.([1])

کاربردهای وحی در قرآن

1ـ وحی نبوت و رسالت

خداوند در آیهی 163 سورهی نساء میفرماید:

انا اوحینا الیک کما اوحینا الی نوح و النبیین من بعده... .

ما به تو وحی فرستادیم همانگونه که به نوح و پیامبران پس از او، وحی کردیم.

2ـ وحی الهام

در آیهی 68 سورهی نحل آمده است:

و اوحی ربک الی النحل ان اتّخذی من الجبال بیوتاً ومن الشّجر ومما یعرشون.

پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد از درخت و داربستهایی که (مردم میسازند)، خانههایی برای خود برگزین.

3ـ وحی اشاره

خداوند متعال در آیهی 11 سورهی مریم دربارهی زکریا میفرماید:

فخرج علی قومه من المحراب فاوحی الیهم ان سبحوا بکرة و عشیاً.

زکریا از محراب عبادتش به سوی مردم بیرون آمد و با اشاره به آنها گفت: صبح و شام، خدای را تسبیح گویید.

4ـ وحی تقدیر

در آیهی 12 سورهی فصلت میفرماید:

و اوحی فی کل سماء امرها.

و فرمان خود را در هر آسمان مقدّر فرمود.

5ـ وحی امر

در آیهی 111 سورهی مائده میخوانیم:

واذا اوحیت الی الحواریین ان آمنوا بی و برسولی.

به خاطر آور هنگامی را که به حواریون امر کردم به من و فرستادهام ایمان بیاورید.

6ـ وحی به معنی بیان مخفی

خداوند در آیهی 112 سورهی انعام دربارهی شیطانها میفرماید:

یوحی بَعْضُهُم الی بعض زُخرُف القول غروراً.

بعضی از آنان، سخنان دروغ و فریبنده را به طور سرّی در اختیار دیگران میگذارند.

7ـ وحی خبر

در آیهی 73 سورهی انبیاء دربارهی گروهی از پیامبران میفرماید:

وجعلناهم ائمةً یهدون بامرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات.

ما آنان را پیشوایانی قرار دادیم که مردم را به فرمانبری ما هدایت میکردند و انجام کارهای نیک را به آنان خبر دادیم.([2])

سخن گفتن خداوند با پیامبران

قرآن میفرماید:

وما کان لبشر ان یکلمه الله الا وحیا او من وراء حجاب او یرسل رسولا فیوحی باذنه مایشاء انّه علیٌّ حکیم.([3])

هیچ بشری نمیتواند جز با وحی یا از ورای حجاب یا به وسیلهی فرستادهای که به فرمان خدا آنچه را اراده کرده است، وحی میکند، با خدا سخن گوید. همانا اوست خداوند بلند مرتبه و حکیم.

از این آیه به روشنی استفاده میشود که بشر میتواند از سه راه با خدا، رابطه برقرار کند:([4])

1ـ وحی به صورت القا در قلب

(دمیدن در ذهن و نفس): در این نوع وحی، پیامبر(صلی الله علیه وآله) صدایی نمیشنود و فرشتهای نمیبیند، بلکه مطالب به طور مستقیم در جان و دل او قرار میگیرد.

2 ـ وحی از ورای حجاب

پیامبر صدایی را میشنود، ولی صاحب آن را نمیبیند. در این نوع وحی، خداوند صدایی را در جایی ایجاد میکند و پیامبر آن صدا را میشنود، به گونهای که میتوان گفت آن محلی که صدا در آن ایجاد میشود، به نوعی، واسطهی خدا و پیامبر است.([5]) سخن گفتن خداوند با حضرت موسی(علیه السلام) در کوه طور و سخن گفتن خداوند در شب معراج با پیامبر(صلی الله علیه وآله)از این نوع وحی است.

3ـ وحی با ارسال رسول

به فرمان خداوند، فرشتهای دستورهای او را برای پیامبر میآورد و به او القا میکند. بر اساس روایات، پیامبر گاهی فرشته را به شکل اصلی یا به شکل شخص خاصی میبیند و گاهی او را نمیبیند، ولی پیامش را دریافت میکند.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان