شناسه : ۳۴۵۳۱۱ - سه شنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۱۹:۳۴
شناخت قرآن نه یک واو کم، نه یک واو زیاد
باید از همه دست اندرکاران نشریه وزین بشارت سپاسگزاری کرد و نسل نو را هم به خواندن این گونه نشریات تشویق و از ذات اقدس اله مسألت کرد تا هم تدوین کنندگان و هم نوسالان قرائت کننده را بیش از پیش با حقیقت قرآن آشنا کند.
باید از همه دست اندرکاران نشریه وزین بشارت سپاسگزاری کرد و نسل نو را هم به خواندن این گونه نشریات تشویق و از ذات اقدس اله مسألت کرد تا هم تدوین کنندگان و هم نوسالان قرائت کننده را بیش از پیش با حقیقت قرآن آشنا کند.
خداوند درباره قرآن این چنین وعده داده است که: «اِنّا نحن نَزلنا الذکر واِنا له لحافظون»؛ تحقیقاً این قرآن را ما نازل کردیم و حتماً ما این قرآن را حفظ می کنیم». این ایه پیامهای فراوانی دارد. یکی از پیامهای روشن این ایه، همان نزاهت قرآن از تحریف است که همگان به این ایه استدلال کرده اند. نه یک کلمه کم می شود، نه یک کلمه زیاد. این مَثَل معروف که: «نه یک واو کم، نه یک واو زیاد»، برابر همان داستانی است که جناب ابا ذر و مانند ایشان نگذاشتند که در قرآن یک واو کم و زیاد بشود. اولین بار، ما این قصه را از مرحوم علامه طباطبایی (ره) شنیدیم و بعد در کتب روایی هم یافتیم که وقتی معاویه قصد کرد آن تکاثر و ثروت اندوزی را برای درباریان خود تجویز کند و بگوید: سرمایه اندوزی و ثروتهای بادآورده را ما می توانیم داشته باشیم و دیگران نمی توانند داشته باشند، دستور داد تا در انجمن های قرائت قرآن واو این ایه را قرائت نکنند: ایه چنین است: «یا ایها الذین آمنو إنّ کَثیراً من الأحبار و الرُّهبانِ لیأکلونَ أموال النّاس بالباطل و یصدّونُ عن سبیل اللّه و الَّذین یکنِزونَ الذَّهبَ و الفِضَة وَلا ینفِقونَها فی سبیلَِ اللّه فَبَشِّرهم بِعَذاب الیم»، « ای مؤمنان بدانید که بسیاری از احبار و راهبان، اموال مردم را به ناحق می خورند و [مردمان را] از راه خدا باز می دارند، و کسانی که زر و سیم می اندوزند و آن را در راه خدا خرج نمی کنند، ایشان را از غذابی دردناک خبر ده). «سوره توبه، ایه 34»که اگر واو حذف شود «الذین» توضیح همان احبار و رهبان می شود. یعنی عالمان یهود، سردمداران و سلاطین یهود، حق جمع کردن ثروت را ندارند، و ایه دلالت ندارد براینکه اگر یک مسلمانی بخواهد ثروت اندوز باشد، عیب دارد. ابا ذر رضوان اللّه علیه که در شام در آن تبعید اول به سرمی برد، شمشیر را روی دوش گذاشت و گفت: لا أضَعُ السَّیف مِن عاتِقی حَتّی توضَعُ الواو فی مَکانِها؛ من این شمشیر را از دوشم پایین نمی آورم تا اینکه واو در جای خود قرار گیرد. بسیاری از شنوندگانِ این شعار، نمی دانستند که منظور ابا ذر چیست. بعد معلوم شد که درباریان اموی طبق یک توطئه شومی، قصد حذف آن واو را داشتند تا «الذین» مخصوص احبار و رهبان بشود. ابا ذر که حافظ و حامی قرآن بود، گفت: اگر دست به این واو بزنید من شمشیر می کشم. این واو باید باشد تا جمله مستقل باشد. یعنی مسلمان و غیر مسلمان در یک جامعه انسانی حق ثروت اندوزی ندارد. این ایه پیامش بین المللی است. نمی گوید یهودی ها و مسیحی ها حق ثروت اندوزی ندارند. می گوید انسان، نه «المؤمنون» است، نه «اهل الکتاب». «والذین» چه مسلمان، چه یهودی، چه ترسا، چه زرتشت و چه لاییک. هیچ کدام از این فِرق پنجگانه حق ثروت اندوزی در جامعه انسانی را ندارد. و ابا ذر رضوان اللّه علیه با این شعار آمیخته با شعور قرآنی، جلو تصرف خائنانه درباریان اموی را گرفت. بنابراین، آن مثل معروف هم درباره این جریان است و هم درباره این ایه: «وَالسّابقون الاَوّلون مِنَ المُهاجِرینَ وَالاَ نصارِ وَ الَّذینَ اتَّبعوهُم بأِحسان رَضِی اللّه عَنهُم وَ رَضُوا عَنه و…». (سوره توبه، ایه 100)
خداوند در این ایه اعلام کرده است که از سه طایفه راضی است و ایشان از خداوند راضی هستند و برای ایشان باغهایی آماده کرده است که همیشه در آنجا خواهند ماند. دسته اوّل: پیشگامان نخستین از مهاجران؛ دسته دوّم: پیشگامان نخستین از انصار؛ دسته سوّم: کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند.
در تاریخ نقل شده است که خلیفه دوّم، ایه فوق را چنین می خواند: « والسابقون الاوّلون من المهاجرین والانصار الّذین اتبعوهم با حسان…» یعنی «واو» قبل از «الذین» را حذف می کرد و «انصار» را عطف به «السابقون» می نمود که معنا چنین می شود «پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار که با نیکوکاری از ایشان تبعیت کردند». در نتیجه مقام مهاجرین بسیار برتر می گردد وانصار تابع مهاجرین شمرده می شوند وبدین وسیله معتقد بود، مقام مهاجرین قابل مقایسه با مقام انصارنیست. و در اینجا بود که ابی ابن کعب به عمر گفت: رسول خدا ایه را برای من با «واو» خواند و تو آن روزها در بقیع مدینه ابزار دباّغی می خریدی (کنایه از اینکه ما با رسول خدا(ص) بودیم و قرائت صحیح را می شنیدیم). عمر بدو گفت: درست می گویی وقتی شما نزد ایشان بودید، ما غایب بودیم و وقتی شما فارغ البال در خدمت رسول خدا بودید، ما مشغول کارهای خود بودیم، اگر می خواهی بگو، ما بودیم که مسلمانان را جا دادیم و کمک کردیم ( یعنی بگو: ما انصار هستیم و بدین ترتیب کنایه ای هم به کعب زد) و در جای دیگر نقل شده است که عمر گفت: من فکر می کردم خداوند با این ایه پیشگامان از مهاجرین را به مقامی رسانده که هیچکس به آن مقام نرسیده است. به هر حال می بینیم که صحابه رسول خدا(ص) چقدر دقت داشتند که حتی یک «واو» از قرآن کریم کم و زیاد نشود و حّتی به خلیفه هم تذکر می دادند و از تحریف کتاب خدا جلو گیری می کردند.