از دیگر قاریانی که دارای دوره های ترتیبی قرآن کریم است، استاد شیخ محمود خلیل الحصری است.
تولد وی در یکی از روستاهای «طنطا» در کشور مصر بود و از آنجا که شغل پدرش حصیربافی بوده، وی به «حصری» مشهور گشته است.
پدر، به دلیل علاقه ای که به قرآن کریم داشت، فرزند خود را راهی مکتب قرآن کرد. این مکتب، کیلومترها با روستای محمود نوجوان فاصله داشت و او به دلیل صعب العبور بودن راه های آن زمان، با پای پیاده طی طریق می کرد و به گفته خودش در طول راه، شیرین ترین آیات را انتخاب می کرد و زیر لب زمزمه می کرد.(1)
در واقع حال و هوای پاکِ کودکی، آب و هوای لطیف روستا و آهنگ ملکوتی قرآن کریم، چیزهایی بود ند که از همان آغاز شخصیت محمود خلیل الحصری را شکل می دادند.
در مورد قرائت تجویدِ حصری، گاهی دیده می شود که برخی اساتید محترم کشورمان، قرائت حصری را قرائتی قابل اعتنا نمی شمارند و حتی این موضوع را به قرآن آموزان نیز القا می کنند. لکن لازم است گفته شود، ممکن است قرائت حصری، از لحاظ برخی تکنیکهایی که در زمینه قرائت، پدید آورده شده، در سطح چندان بالایی قرار نداشته باشد. ولی نبایستی چنین چیزی، موجب سبک شمردن روش و سبک وی گردد. زیرا قرائت وی، نمادی از قرائت بی پیرایه و بی آلایش است و در نوع خود، ناخالصی ای به درون آن راه نیافته است.
متانت و تقید به اصول قرائت و دانسته های آن، از ویژگی های قرائت استاد حصری است و با اینکه با نغمات و مقامات آشنایی کامل داشته، اثری از افراط در بکارگیری این موارد در قرائتش به جانگذاشته است. در حالی که می بینیم در یک جامعه اسلامی تمامی قاریان قرآن به عملیات خاص و خیره کننده، صوت و لحن و به کارگیری نغمات دست می زنند، تا جایی که این کار به صورت اصلی تفکیک ناپذیر از قرائت قرآن درمی آید و قرائت قاری مقیدی، چون حصری در حاشیه قرار می گیرد.
با این اوصاف، قرائت وی زیبایی و طراوت خاص خود را داراست. حصری، در حدود سالهای 1350 سفری به ایران داشته و از شهرهای قم و مشهد دیدار کرده است. در مشهد مقدس دیداری با آیت اللّه میلانی (ره) داشته و در شهر قم نیز در آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) به قرائت بخشی از قرآن (آیات 28 تا 35 سوره احزاب که شامل آیه تطهیر است) پرداخته و این قرائت که سالها مورد استفاده قرار گرفته، نمونه ای از زیبایی و هنر است.
گفتنی است که وی در زمان خود به عنوان «شیخ القرا»(2) و به تعبیر صحیح تر به سمت ریاست انجمن قاریان مصر برگزیده شده و این حاکی از مهارت و استادی وی است که مورد اعتماد دیگر قاریان هم زمان خویش بوده است.
یکی از موارد تقید حصری این بوده که قرائت بیش از یک روایت (حفص، ورش و…) را در یک جلسه واحد جایز نمی شمرده است. یعنی معتقد بود آغاز قرائت به هر روایتی که باشد، رعایت آن تا آخر قرائت لازم و واجب خواهد بود.
همچنین اکثر قریب به تمام قرائات تجوید وی، قرائت حفص از عاصم می باشد و نگارنده به قرائتی از سوره نور توسط ایشان دست یافتم که به قرائت «ابن کثیر» می باشد.
این در حالی است که برخی قاریان در یک جلسه قرائت و بلکه در یک نَفَس، جهت هنرنمایی های خود، چندین روایت را با هم می خوانند.
وی چنین اعمالی و حتی کمتر از آن را به هیچ وجه جایز نمی شمرد و قرّا دیگر را نیز از این عمل به شدت نهی می کرده است.(3) در میان قاریان مصری، کسانی که این اصل بسیار مهم را رعایت می کنند و نیز به طور کلی از رسمیت بخشیدن به قرائات و روایات دیگر (غیر از روایت صحیح و مشهور حفص از عاصم) خود داری می کنند، بسیار اندک اند «شیخ ابوالعینین شعیشع» و تا حدودی «شحات انور»، از این دسته اند.
توضیحی در مورد موضوع اختلاف قرائات لازم است و آن اینکه در آغاز نزول قرآن پیامبر اکرم (ص) جهت تسهیل ترویج قرآن و تشویق افراد به آموختن قرآن، وجوه مختلفی را که اصحاب می خواندند، تجویز می فرمود. تا اصحاب کم کم نسبت به خواندن صحیح و اصل قرآن توانایی و تسلط پیدا کنند. اختلاف لهجات و نیز تعصبات قبیله ای عرب جاهلی در این تسهیل بی تأثیر نبوده است. البته این تسهیل، بدون حساب و کتاب نبوده بلکه قیودی داشته، از جمله آنکه: هرکس همانگونه که آموخته بخواند و قرائات در هم خلط و مزج نگردد و وضعی غریب پیش نیاید.(4) به گفته برخی محققان این تسهیل امروز نیز وجود دارد. البته نه به صورت پدید آوردن قرائات جدید، بلکه به این صورت که قرائت قرآن تا جایی که ممکن است برای افرادی که با آن آشنایی ندارند و یا در قرائت قرآن با مشکل مواجه اند آسان گرفته شود تا به مرور زمان خواندن آنها اصلاح و تقویت گردد.(5) که نظری مفید و ارزشمند است.
استاد محمود خلیل الحصری، غیر از قرائتهای تجوید، دارای سه دوره ترتیبی است:
1 ـ دوره ای سی ساعته.
2 ـ دوره ای در چهل وسه ساعت که حالت آموزشی دارد
3 ـ دوره ای به روایت ورش از نافع.
درباره انگیزه وی در قرائت دوره ترتیبی گفته شده است که: طی سفری به کویت به قرآنی برمی خورد که پس از خواندن، متوجه تحریفاتی در الفاظ آن می گردد. پی گیری حصری او را متوجه این نکته می کند که این قرآن در اسرائیل و از سوی صهیونیسم و به هدف ضربه زدن به قرآن مجید، چاپ شده است. استاد، ردّی براین عمل می نگارد و منتشر می سازد و نیز به قرائت تمام قرآن برروی نوار اقدام می کند و این اولین دوره ترتیبی تلاوت شده است.(6)
با توجه به آنچه درباره مسأله عدد قرائات گفته شد، احتمال دارد وی دوره «ورش» را نیز به همین منظورتلاوت کرده باشد. زیرا همانگونه که گفتیم، حصری، از کسانی است که در قرائت تحقیق خود نیز جایگاه چندانی را برای قرائات دیگر در نظر نمی گیرد و تخصیص دوره ای مستقل به روایت ورش، محل تأمل می باشد. هرچند قرائات متعددی از سوی فقها تجویز شده است و در این بین قرائت عاصم و نافع شایسته ترین آنهاست و دارای صحیح ترین اسناد و برخوردار از فصیح ترین لهجه ها و لغات می باشد.(7)
حصری ـ چنانکه گفته شد ـ دوره دیگری را در چهل و سه ساعت تلاوت کرده که عنوان دوره آموزشی به خود گرفته است. از ویژگیهای این دوره، تأنی در تلاوت است و به همین دلیل محدود به قالب سی ساعتی نگردیده است. زیرا امروزه تصوری وجود دارد که دوره ترتیبی عادی قرآن، حتماً بایستی در سی کاست یک ساعتی و یا معادل آن خوانده شود و بقیه نیز از آن تبعیت کنند. حال آنکه آموزه های قرآن و حدیث از این تقیدات قالبی ابا دارند و قرائت قرآن بسته به شرایط سنی و جسمی اشخاص و حالات گوناگون هرشخصی در ساعات شبانه روز و نیز مواضع مختلف قرآن متفاوت است. ممکن است گروهی قرآن را در سی ساعت به پایان برند و عده ای در پنجاه ساعت و شماری دیگر در بیست ساعت.
از امام رضا(ع) ذیل دستور الهی «فاقرءوا ما تیسّر منه» آمده است: « قرآن را چندانکه از خشوع قلب و صفای درون برخوردار هستید بخوانید». پیامبر اکرم(ص) نیز فرموده اند: «قرآن را چندان که قلوب شما با آن انس یافته بخوانید و چون رویگردانی پدیدار شد، قرائت را به پایان برید».(8)
اصل دیگری که حصری در قرائت خود ـ چه قرائت تجوید و چه دوره های ترتیبی ـ همواره مورد توجه قرار می دهد، مسأله وقف و ابتدا است. گفتنی است خود وی دارای آثار مکتوبی در زمینه علوم قرآنی می باشد که از آن جمله کتابی با نام «معلم الاهتدا الی معرفة الوقف والابتدا»(1) است که به فارسی ترجمه گردیده است.
وی از معدود قاریانی است که هیچگاه از وقف بررؤوس آیات تخطی نمی کند و تا آنجا که نگارنده بررسی کرده، در همه قرائتهای تحقیقی و ترتیبی این اصل را رعایت کرده است. تنها مورد استثنا همان آیه 151 سوره صافات است که به آیه بعد به دلیل مفهوم آیه متصل کرده اند:
اَلا إِنَّهُم مِن اِفکِهِم لَیقُلوُنَ وَلَــدَ اللّهُ وَإِنَّـهُـم لَکاذِبُونَ
نظیر این مورد را در معرفی دوره ترتیبی منشاوی نیز آوردیم.
اکنون، نظری اجمالی به دوره های ترتیبی وی می افکنیم:
دوره سی ساعتی وی، نخستین دوره ترتیبی تلاوت شده است که با سوره حمد و بقره آغاز می شود و از سرعت نسبتاً زیادی برخوردار است و این سرعت محسوس می باشد. در بخشهای بعدی این سرعت کاهش می یابد. این دوره دارای زیبایی و متانت خاص خود است و مسایلی که پیش از این، مورد اشاره قرار گرفت در آن رعایت شده است. محمود خلیل الحصری از یک سو به مسأله وقف و ابتدا ـ چنانکه اشاره شد ـ توجه زیادی دارد و از سوی دیگر برخی مبانی و نظرات خود را اعمال کرده که در مواردی مغایر با وقفهای مطلق است. به عنوان مثال در آیه 125 سوره بقره چنین تلاوت کرده است:
«وَإذْ جَعَلْنَا الْبَیتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَأمْناً وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إبْراهِیمَ مُصَلّی وَعَهِدْنا (وقف) إلی إبْراهِیمَ وَإسْمعیلَ أنْ طَهِّرَا بَیتِی…»
و در بخشی از آیه 102 سوره بقره چنین خوانده است:
« وَما یعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّی یقُولا إنّما نَحْنُ فِتْنَة فَلاتَکْفُرْ فَیتَعَلَّمُونَ مِنْهُما…»
در واقع وی از برخی وقوف مطلق که در مصاحف به خط طاهر خوشنویس، حبیب اللّه فضایلی، نیریزی، رأفت الارزنجانی، حامد الآمدی و دیگران با «ط» مشخص شده اند، گذر می کند.
این در حالی است که در دوره آموزشی به عکس چنین حالتی عمل کرده است. یعنی در جاهایی که موردی برای وقف مطلق و غیر آن وجود ندارد، وقف کرده است. «وَلِلّهِ ما فِی السَّماواتِ وَما فِی الأرْضِ (وقف) لِیجْزِی الَّذینَ اَساءُوا بِما عَمِلُوا وَ یجزِی الَّذینَ اَحْسَنوا بِالْحُسْنی». (سوره نجم، آیه 31)
«قالُوا کَذلِکِ (وقف) قالَ رَبّکِ (وقف) انَّهُ هُوَ الحَکیمُ العَلیمُ».(سوره ذاریات، آیه 30)
حالات فوق موجب بروز احتمالاتی جدید در معنای آیات می گردد و بحثهایی را پدید می آورد.
دوره روایت ورش وی، دارای قرائتی کند است و وقفهای شش حرکتی روایت «ورش» از نافع باعث کاهش بیشتر سرعت قرائت می شود. این دوره تا آنجا که نگارنده یافته از کیفیت صوتی خوبی برخودار نمی باشد.