آشنایی با سوره ی مائده
سوره ی مائده صد و بیست آیه دارد... همه در مدینه بر پیامبر خدا فرو آمد. مگر آیه «الیوم الکملت لکم دینکم» که این آیه در حجة الوداع نازل شد در حالی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در عرفات بود، نازل شد. در خبر است که رسول خدا صلی الله علیه و آله در خطبه ی حجة الوداع گفت: این سوره ی مائده در آخر عهد ما فرو آمد، حلالِ آن حلال دارید و حرامِ آن حرام دارید، و فریضه های آن بشناسید. بومیسره گفت: در این سوره هجده فریضه است که در دیگر سوره ها نیست، مانند تحریم گوشت مردار و خون و گوشت خوک و... و روایت ابی کعب است از رسول خدا صلی الله علیه و آله که: هر که سوره ی مائده بر خواند، وی را به عددِ هر [غیرمسلمانی] که در دنیاست، ده نیکی بنویسند و ده بَدی از دیوانِ وی برگیرند و ده درجه در بهشت وی را بیفزایند.
در اعجاز قرآن
در تفسیر آیه ی اول سوره ی مائده این چنین آمده است:
مردی بود در روزگار خویش او را «کندی» گفتندی. رأی اهل زندقه داشت. اصحاب وی او را گفتند: مثلِ این قرآن از بهر ما بساز. گفت: آری بسازم مثل آن. پس روزگاری خود را در حجاب داشت و عُزلت گرفت و در این اندیشه بماند. آخر روزی برون آمد و گفت: من نتوانستم و کس خود طاقت آن ندارد که مثل قرآن بیارد. من در مُصحف نگه کردم و در این آیه که در ابتدای سوره ی مائده است اندیشه کردم. به اندازه ی دو سطر هم امر است به وفا، هم نهی است از دروغ و غَدَر و هم تجلیل است بر عموم و هم استثنا از جمع و هم اختیار از قدرت و هم اثبات حکم.
این معانی در دو سطر جمع کرده و این در طاقتِ هیچ بشر نباشد که جمع این معانی جز در مجلّدی نتوان کرد.
معنایِ برّ و تقوی
در تفسیر این جمله، «تعاونوا علی البرِّ و التقوی...» از آیه ی دوم سوره ی مائده آمده است: گفته اند: هر معروفی که اللّه تعالی بر بنده فریضه گردانیده است یا بنده به طوع (شوق) خود در آن شروع کرده و به جای آورده، آن برّ است و هر حدّی که خدای تعالی در شریعت نهاد و هر اندازه که پدید کرد، چون بنده بر آن بایستد و آن حدود به جا آورد، آن تقوی است.
آیه ی اکمال دین
در تفسیر آیه ی «اَلیوم اَکملت لَکم دینکم» آمده است:
این آیه روز آدینه فرو آمد. روز عرفه بعد از نماز دیگر مصطفی صلی الله علیه و آله در حجة الوداع... طارق بن شهاب گفت: مردی جهود به عمر خطاب کرد: شما آیه ای می خوانید در کتاب خویش که اگر آن آیه به ما فرو آمدی، آن روز که فرو آمدی، ما را عیدی عظیم بودی. عمر گفت: کدام است؟ گفت: «الیوم الکملت لکم دینکم» عمر گفت: من دانم که این آیه کدام روز، بر چه جایگاه فرو آمد، روز جمعه فرو آمد روز عرفه و ما یاران با رسول خدا صلی الله علیه و آله به عرفات ایستاده بودیم و به حمداللّه این هر دو روز ما را عید است و تا به قیامت مسلمانان را عید خواهد بود.
تاج رسالت
جعفر بن محمد صلی الله علیه و آله گفت: «الیوم» اشارت است به آن روز که مصطفی صلی الله علیه و آله را به خلق فرستادند و تاج رسالت بر فرقِ نبوت وی نهادند و شادُرْران (خیمه و چادر) شرعِ او گردِ عالم درکشیدند و بساطِ رحمت بگسترانیدند و رسوم و آثار کفر مندرس و مضمحل گشته و از چهار گوشه ی عالم آواز دولتِ محمد عربی (علیه افضل الصلوات) برآمده که: «قُلْ جاءَ الحق و زَهَق الباطِل».
هنوز شبِ بشریت را وجود نبود که آفتابِ نبوت او در سماء استوار داشت که: من پیامبر بودم در حالی که آدم علیه السلام بین آب و گل بود.
کمال دین
گفته اند: کمال دین، تحقیق معرفت است در هدایتِ حال، و اتمام نعمت، تحصیل مغفرت است در نهایتِ کار؛ منت می نهد بر مؤمنان که من به اول معرفت دهم و به آخر بیامرزم و این خطاب با جماعت مومنان است و شک نیست در مغفرت جماعت مؤمنان و اگر شک است در آحاد و افراد است که برایمان بمانند یانمانند، اما بر جمله مومنان آمرزیده اند.
اسلام، پسندیده ی خدا
گفته اند: این اسلام پسندیده ی اللّه است و «رضیتُ لکم الاسلام دینا» به وی اشارت است.
بر مثالِ سرایی است که راه گذر آن بر چهار درگاه است و از پسِ آن درگاه ها چهار قنطره (پلِ بزرگ) است و پسِ آن قنطره ها درجات و مراتب است تا درگاه ها و قنطرها باز نبرند به درجات و مراتب نرسند. اول درگاهی که بر راه گذر آن است، ادای فرایض است. دوم اجتنابِ محارم، سوم تکیه کردن بر ضمن اللّه در کار روزی. چهارم صبر کردن بر بلاها و رنج ها. چون بدین درگاه ها گذشتی، قنطرها پیش آید. اول قنطره ی رضا، به حکمِ اللّه رضا دادن و آن را گردن نهادن و از راهِ اعتراض برخاستن. دوم قنطره ی توکل است، بر خدا اعتماد داشتن و او را پناه و پُشتِ خود گرفتن و وکیل خود شناختن.
سوم قنطره ی شکر است، نعمت اللّه بر خود شناختن و آن نعمت در طاعت وی به کار بُردن، چهارم قنطره ی اخلاص در اعمال، هم در شهادت هم در خدمت و هم در معرفت، شهادت در اسلام و خدمت در ایمان و معرفت در حقیقت.
تفسیر روایتی آیه 35 سوره ی مبارکه نور
اللّه نور السموات و الارض
شیخ صدوق(ره) در کتاب توحید در سند خود از عباس بن هلال روایت کرده که گفت: از حضرت رضا علیه السلام معنای آیه: «اللّه نور السموات و الارض» را پرسید، فرمود: یعنی هادی اهل آسمان ها و هادی اهل زمین است.
و درروایت برقی فرمود: منظور هدایت کسانی است که در آسمان ها و زمینند.
در توحید صدوق است که از امام صادق علیه السلام روایت شده که از آیه ی «اللّه نور السموات و الارض مثل و نوره کمشکوةٍ فیها مصباحٌ» سؤال شد؛ حضرت فرمود: این مثلی است که خدا برای ما اهل بیت زده که پیغمبر و ائمه علیهم السلام از ادله خدا و آیات اویند، آیاتی که مردم به وسیله ی آن به سوی توحید و مصالح دین و شرایع اسلام و سنن و فرائض هدایت می شوند «و لا قوّة الا باللّه العلّی العظیم».
کلینی در روضه ی کافی به سند خود از جابر از ابی جعفر علیه السلام آورده، آمده که مشکاة قلب رسول خدا صلی الله علیه و آله و مصباح نوری است که علم در آن است و «زجاجه» علی و یا قلب علی علیه السلام و «شجرة مبارکه زینونه» ـ که نه شرقی است و نه غربی ـ ابراهیم خلیل علیه السلام است که نه یهودی بود و نه نصرانی، و جمله ی «یکاد زیتها یضی ءُ» را معنا کرده که نزدیک است اولاد ایشان به نبوت سخن گویند، ولو فرشته ی وحی به ایشان نازل نشود.
شیخ صدوق(ره) در کتاب توحید به سند خود از عیسی بن راشد از امام باقر علیه السلام آورده، آمده است که «مشکاة» نور علم در سینه ی رسول خدا صلی الله علیه و آله و «زجاجه» سینه ی علی علیه السلام است که «یکاد زیتها یضی ءُ و لو لم تمسَسهُ فارٌ» نزدیک است عالم از آل محمد به علم تکلم کند قبل از آن که سؤال شود، «نور علی نورٍ» امامی است که مؤید به نور علم و حکمت است که بعد از امامی دیگر از آل محمد علیهم السلام قرار دارد؟
کلینی(ره) در کتاب کافی به سند خود از صالح بن سهل همدانی، از امام صادق علیه السلام آمده که «مشکاة» فاطمه علیهاالسلام و مصباح حسن و «زجاجه» حسین علیهماالسلام و «شجره مبارکه» ابراهیم خلیل علیه السلام و «نه شرقی و نه غربی» یهودی و نصرانی نبودن آن حضرت، و «نور علی نور» امام بعد از امام دیگر است، و «یهدی اللّه لنوره من یشاء» معنایش این است که خدا هر که را بخواهد به سوی این ائمه راهنمایی می کند.