اشاره
دانستن این نکته که دین و مسائل معنوی، در زمان ظهور فنّاوری مدرن مجازی و عصر اینترنت در جوامع غربی چه وضعیتی دارد و آیا جایگاه دین و معنویت در جامعه غربی نسبت به عصر صنعتی (دوره قبل از ظهور این فنّاوری) ضعیف گردیده یا تقویت شده، می تواند موضوعی جالب توجه و قابل تأمل باشد و دیدگاه جدیدی از جامعه غربی در عصر جدید به ما بنمایاند. از این رو، آشنایی با نحوه تعامل این دو با یکدیگر به خصوص از دیدگاه یک عالم و اندیشمند مسیحی، برای ما که علاقه مند به استفاده از فنّاوری مدرن اطلاعات و اینترنت جهت نشر معارف اهل بیت(ع) در دنیای تشنه معنویت امروز هستیم، خالی از لطف نخواهد بود.مقاله ذیل که بر گرفته از مجله On Religion است، به این موضوع می پردازد.
دین و جهان امروز
جهان امروز که با واژه «پسامدرن» توصیف گردیده، جهانی «پساصنعتی» نیز هست؛ فضایی که در آن، ظاهرا دین و مفاهیم دینی خود را به گونه ای شگفت انگیز تحت تأثیر علم و فنّاوری می بیند؛ ولی آیا واقعا این گونه است؟ واقعیت این است که ما در جهانی زندگی می کنیم، که دارای نظام های مخابراتی پیشرفته و فنّاوری مدرن است؛ جهانی دیجیتالی و گیچ کننده که در حال تغییر دادن همه چیز است. این در حالی است که دین و مذهب بسادگی چنین زندگی جدیدی را پذیرفته و یک همزیستی شگفت آور با «فرهنگ مجازی» را به نمایش می گذارد. شاید، دلیل این امر -به دور از تضعیف حساسیت های دینی- آن است که با استفاده از فنّاوری های پیشرفته، تبلیغ معارف دینی بسیار آسان گشته و فضایی نوین فراهم آمده است؛ یعنی فضایی مجازی (Cyber space) برای پنداشت دینی؛ زیرا همچنان که دین، احساس ما را در خصوص واقعیت و ماده تغییر داده و موجب شده تا احساسِ پیشین ما در خصوص امر واقعی (Real) و امر ممکن (Possible)، به واسطه قرار گرفتن در معرض چیزی فرا واقعی تغییر کند، انقلاب ارتباطاتی نیز توانسته است در مورد «واقعیت مجازی» با ضربه زدن (click) به ماوس، قدرت «دیدن» پایگاه های اطلاع رسانی (sites)در فضای قابل مطالعه را به ما ببخشد و حوزه مفاهیم دینی را افزایش دهد.
اما آیا این همان چیزی نیست که هر شخصیت دینی روءیای تحقق آن را در سر داشته است؟ آیا ظهور این امر پایان تسلط واقعیت مادی و گشودن دیدگان ما بر گستره ای فراتر از واقعیت، که محدوده های تحمیل شده بر ما به واسطه «حضور» و «فعلیت» را از بین می برد، نیست؟ آیا این همان چیزی نیست که موسی(ع) با به دست گرفتن تبر خویش و رفتن به سوی گوساله سامری قصد انجامش را داشته است؟ اما چگونه ممکن است که تا نهایی ترین حد به خدا عشق بورزیم، در حالی که همچنان به فنّاوری پیشرفته نیز عشق می ورزیم و از مضامین غیر واقعی، مجازی و خیالی آن هم لذت می بریم؟ چه نوع ارتباط باطنی بین خدادوستی و فنّاوریدوستی، معنویت و پیشرفت های رایانه ای، دین و اینترنت روی داده است؟
رشد معنویت در عصر فنّاوری
اگر فیلسوفان مغرب زمین، مشاوران سرمایه گذاری بودند، ما همگی درمانده و بی چیز می شدیم. آنها از قرن 19 به بعد، با اطمینان و قاطعیت ما را متقاعد ساختند که خدا پایان یافته است و یا به زودی چنین خواهد شد. آنان گفتند: دست کم این است که خداجویی و معنویت، دیگر احساس نمی شود و به سختی می توان انتظار داشت که این احساس به اندازه یک هفته دوام بیاورد؛ اما امروز ما در سپیده دم قرن 21 هستیم و دین، همچنان زنده و شاداب باقی است و بر خلاف گفته نیچه که: «خدا مرده است»، نه تنها خدا نمرده است؛ بلکه ایمان و اقرار به خدا به رشد خویش ادامه می دهد و در حال حاضر نه فقط در جهان سوم و کشورهای توسعه یافته، بلکه در جوامع صنعتی و پیشرفته همچون ایالات متحده نیز دین و معنویت رواج یافته است؛ جایی که مطابق آخرین نظر سنجی ها، حدود 95% از ثروتمندترین مردم ادعا می کنند که معتقد به خدایند و ایمان و اعتقاد دینی در همه جنبه های زندگی آنها شکوفا است؛ از اعضای وصله پوش آکادمی دین در آمریکا گرفته تا مردم عادی و کشیش ها، همگی به مسائل دینی گرایش دارند.
امروزه شمار حیرت انگیزی از مردم مدعی هستند که به دنیای دیگری نیز معتقدند. آمار بینندگان برنامه های مذهبی تلویزیونی بسیار بالاست، آمار فروش کتاب های مربوط به معنویت و ماوراء الطبیعه نیز بالاست. بیشتر مردم به خدا اعتقاد دارند و طبق آمار موجود بیشتر مردم همچنین اعتقاد دارند که به آسمان خواهند رفت. شاید فروش کتاب «استفن کینگ» در خصوص حوادث خارق العاده و ماوراء الطبیعه که چندین بار او را میلیونر ساخت، جالب توجه باشد. هرکس که علاقه ای برای دانستن این گونه امور داشته باشد، می تواند همواره داستان های قابل توجهی را درباره همه نوع حوادث نامتعارف و تأثیر عوامل غیر عادی در زندگی مردم، از زبان کسانی بشنود که مهمان میزگردهای هر روزه تلویزیونی هستند. از هر کتاب فروشی زنجیره ای مثل «بوردرز» یا «بارنز و نوبل» که بازدید کنید، تقریباً به همان اندازه که در مورد آخرین و جدیدترین نسخه ویندوز مایکروسافت، کتاب پیدا می کنید، به کتاب هایی در مورد مسائل معنوی و فرشتگان نیز بر می خورید. امروزه فنّاوری اطلاعات و ارتباطات به شما کمک می کند تنها با یک تقه بر ماوس رایانه خود، هر یک از این کتاب ها را بی درنگ خریداری کنید. با این تقه بر ماوس، سیگنالی از این سو به آن سوی فضای مجازی، برای یک فروشگاه مجازی کتاب در نقطه ای دیگر در کره زمین می فرستید که «دارای» میلیون ها کتاب است! سرعت ارسال پیام نیز به اندازه سرعت نور یا سرعت خارج شدن روح از جسم است. بدین سان، ما با یک وضعیت حیرت انگیز یا بهتر بگوییم غیر ممکن روبه رو می شویم؛ یعنی شکوفایی فنّاوری در خدمت به دین و معنویت. امروز ما در جهانی زندگی می کنیم که پیچیده ترین دستاوردهای علمی و فنی، نه تنها با دین سنتی؛ بلکه با خشک ترین عقاید دینی و یا حتی با مشرب های معنوی عصر جدید و عقیده به همه انواع پدیده های باورنکردنی نیز همزیستی دارند.
همزیستی حیرت انگیز دین و فنّاوری در جهان پسامدرن
بر طبق نظر فیلسوفان اثبات گرای قرن نوزدهم، هیچ کدام از ادیان سنتی و یا حاشیه ای نباید تا به امروز ادامه می یافتند. رشد سریع علم و فنّاوری قرار بود تا فرجام ناخوشایندی را برای دین اعلام نماید؛ اما چرا با پیشرفت سریع تحقیقات علمی، ادیان سنتی و جدید همچنان شکوفایند. همه اینها همچون تداوم یک امر در مقابل مدرنیته است. هنگامی که به دین می رسیم، می بینیم که دو جریان رقیب مدرنیته؛ یعنی فیلسوفان اثبات گرا و رمانتیسیست ها، هر دو فیلسوفان علم گرا، دچار سرخوردگی و دلسردی شدند. آنها مطمئن بودند که تصورات دینی به مانند قارچ هایی هستند که در زیر تلألؤ عقلانیت علمی، از بین خواهند رفت. ولی رمانتیک ها که نمایانگر روی دیگر سکه روشنگری بودند نیز کمتر بر خطا نبودند. رمانتیک ها، هراسان و سوگوار شاهد «فرار خدایان» در حمله فنّاوری مدرن بودند. اما فیلسوف آلمانی، هایدگر، و رمانتیک ها هر دو در فکر «فنّاوری های دودآلود» چرکین بودند و نه در فکر جهان مدرن پساصنعتی که به روشنی الکترون است و به تلاشی بیش از یک تقه بر ماوس نیاز ندارد؛ رقابت دیرینه فنّاوری و دین، در معادن خاک آلود و کارخانه های کثیف انقلاب صنعتی شکل گرفته است نه در فضای مجازی پساصنعتی.
امروزه هنگامی که بر امواج الکترونیکی ای سوار می شویم که از سیم های غیر قابل مشاهده جهان وسیع مجازی نشئت می گیرند، به مانند ارواح پاک اوج می گیریم، به سهولت سفر می نماییم و با سرعتی خیره کننده تمام فاصله های حیرت آور را می پیماییم. دیگر تصور قدیمی در خصوص «ماده» را که چیزی است متراکم، گنگ، سخت و پر سر و صدا که فضا را اشغال می کند و یا فاقد هوش و حواس برای انجام عملی است، احمقانه و بی ارزش جلوه می دهیم. امروزه ما می آموزیم که چگونه از شر ماده خلاص شویم.
همچنین محتاج آن نیستیم که در جستجوی ماشینی با قیمت بهتر، خود را با زحمت فراوان از اینجا به آنجا بکشیم، و نیز لزومی ندارد که پیوسته به کتابخانه برویم، از پلکان های آنجا بالا و پایین رویم و قفسه های متعدد و گرد گرفته آنحا را جهت یافتن کتابی زیر و رو نماییم. هنگامی که می توانیم در عرض چند ثانیه بر امواج اینترنت سوار شویم و تنها با یک تقه، کتابی را سفارش دهیم، یا حتی متن مورد نظر خویش را از یک پایگاه داده های الکترونیکی بارگذاری نماییم، دیگر آن کارها را نخواهیم کرد. فرهنگ لغات طبقه بندی شده انگلیسی آکسفورد، اکنونOn-line است، و دانش پژوهان در خصوص فهم تاریخچه ادیان، تنها با یک تقه بر ماوس خود به بانک های اطلاعاتی همچون Patrologia Latina و Patrologia Greeca راه می یابند. حتی دائرةالمعارف بزرگ «بریتانیکا» نیز در فضای مجازی اینترنتی قرار گرفته است. این دائرةالمعارف اینترنتی با قفسه های بلوطی رنگ حیرت انگیزی جابه جا شده که تمام 90 جلد بزرگ و قطور کاغذی آن را در برمی گیرد.
وقتی شما در یک نوشتار اینترنتی با یک متن hypertext مواجه می شوید، در واقع دعوت شده اید به اینکه پهنه فضای مجازی اینترنتی خود را بگسترانید، صفحه ای که در حال خواندنش هستید را ترک کنید و خویشتن را از محدوده اتاقی که در آن نشسته اید، فراتر ببرید، در طول دریاها سفر نمایید، وارد یک کتابخانه قدیمی شوید و یا برخی سایت ها را کشف کنید که تنها به اندازه یک تقه بر موش واره از شما فاصله دارند. ما می توانیم بدون اینکه حتی یک سانتی متر بدن خویش را حرکت دهیم، به آن سوی جهان پر بگشاییم. نسخ خطی قدیمی را از کتابخانه های دوردست فرا بخوانیم، یا صدای مردمی را بشنویم که با سیستم واژه پرداز خودمان درباره شان می نویسیم و یا چهره شان را هم ببینیم.
ما به کمک تلفن های همراه خود به جایی می رویم که سیگنال ها به راحتی از دیوارهای ضخیم عبور می کنند و ما را به سرعت با سرتاسر قاره ها و اقیانوس های پهناور پیوند می دهند. اینها همه در حالی است که ما در حال گشت و گذار در مراکز خرید هستیم و یا سعی می کنیم با دست دیگر، فرمان اتومبیل را بگیریم. آری، این فنّاوری های ماهواره ای از فضا به احساس ما جریان یافته اند و احساسی از کار و زندگی را در خصوص یک سیاره چرخان برانگیخته اند که به دور خورشید می چرخد. آنها احساس ما را در خصوص اینکه زمین ثابت و مسطح است، بر می آشوبند. ما بدون زحمت چسباندن یک تمبر، برای مردم سرتاسر جهان که در مکان ها و زمان های مختلفی واقع شده اند، نامه الکترونیکی (E-mail)می فرستیم. ما آرام آرام از فربهی واقعیت های مادی می کاهیم و این کار را به واسطه امواج الکترون ها که با شتاب به این سو و آن سو می روند، انجام می دهیم. این امواج با یک سیلیکون کوچک و غیر قابل تصور، بدن های متراکم و سنگین ما را تا بی نهایت با خود به جاهای دوردست در سوی دیگر کره زمین می برند. ما زمین زیر پایمان و فضای احاطه کننده ای که ما را در برگرفته است را در هم شکسته ایم و به خود اجازه داده ایم تا با سرعتی الکترونیکی در سراسر فضا به پرواز درآییم. ما امروزه به جریان بزرگ تری از سفر مجازی اینترنتی در اطراف زمین دست یافته ایم.
کوتاه سخن:
جدال دیرینه میان ذهن و ماده، به سرعت کهنه می شود. امروزه روشنفکران ماده گرا شگفت زده شده اند که مردم چگونه این عقاید و مفاهیم را در مغزهایشان جای می دهند؟ چرا خداوند نمرده است یا چرا خدا به سرنوشت هیئت و نجوم بطلمیوسی دچار نشد؟ شاید بخشی از پاسخ این سؤال ها این باشد که فنّاوری های ارتباطی پیشرفته و فنّاوری مجازی، با ظهور و پیدایش خود، در عمل به تضعیف «ماده باوری کهن» پرداخته و به میزان زیادی از ثبات و پایداری جدی و فشردگی و سنگینی جهان مادی کاسته اند و به شکلی تمثیل گونه به ما نشان داده اند که فراتر از دنیای مادی، دنیایی بزرگ تر، پرمحتواتر، ارزشمندتر و واقعی وجود دارد؛ واقعیتی که ادیان الهی از بدو ظهورشان پیوسته بر آن تأکید داشته اند.