یکی از حاکمان ستمگر به مؤمنی که شخصی او را وصّی خود و سرپرست فرزندان یتیم و اموالش قرار داده بود، پیام فرستاد که فلان کس مرده است وشنیده ام هزار تومان از او بجا مانده است.دویست تومان آن را به ما قرض بده.
وصی،مبلغ دویست تومان،سکّه به یتیم داده و نامه ای به این مضمون برای حاکم فرستاد:
«إنّ الّذین یأکلون أموال الیتامی ظلماً إنّما یأکلون فی بطونهم نارا؛کسانی که اموال یتیمان را از روی ظلم و ستم می خورند؛آتش می خورند».(سوره نساء، آیه 10)
پول از این طفل است،خود از دست او بگیر و در قیامت هم به او بازگردان.وقتی حاکم،نامه را خواند و از آیه شریفه و تهدید خداوند ترسید،گریه اش گرفت و از یتیم پرسید:به مکتب نرفته ای؟
ـ آری.
ـ چه درس می خوانی؟
ـ قرآن،
ـ خوب حفظ کرده ای؟
ـ آری.
ـ بخوان ببینم چگونه می خوانی؟
کودک یتیم با این آیه به قرائت قرآن پرداخت:«و لاتقربوا مال الیتیم الاّ بالّتی هی احسن؛نزدیک مال یتیم نشوید،مگر این که به طریق بهتری باشد».(سوره انعام،آیه 152)
حاکم، دوباره بی اختیار گریه کرد و گفت:برخلاف سخن خدای تعالی عمل نمی کنم.سکّه های کودک را برگرداند و به او مقداری لباس بخشید و برای وصی او نیز خلعت فرستاد.
چهار خانواده در قرآن
سید محمّد جواد فاضلیان
قسمت اول
خانواده اصیل ترین و مهم ترین نهاد اجتماعی است.نخستین مهارت ها و تجربه ها در خانواده آموزش داده می شود. در محیط خانواده است که شخصیت انسان شکل می گیرد.بسیاری از رفتارها و هنجارهای اخلاقی و اجتماعی همچون رفق،مدارا، ایثار، احسان، سعه صدر، صبر، گذشت،پرده پوشی،همکاری و… در گسترده کوچک خانواده، تمرین می شود.عواطف متقابل بین همسران، فرزندان و والدین شکوفا می شود و برای هر یک مسؤولیتی تعریف می شود.
علی(ع) و فاطمه(س) هر دو در اوج ارزش های الهی قرار دارند،آیاتی در شأن این دو مقام عصمت و طهارت نازل شده است.آیه تطهیر درباره پنج تن نازل شده که این دو،عضوی از آن هستند.این آیه همه پلیدی ها را از این خانواده دور می داند:
«إنّما یرید الله لیذهب عنکم الرّجس و یطهّرکم تطهیرا؛جز این نیست که خد می خواهد آلودگی را از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند».
آیاتی دیگر در سوره انسان (هل اتی) ایثار بی نظیر این خانواده را گزارش می کند…
در روایات آمده است:امام حسن و امام حسین(ع) بیمار شدند.پیامبر اکرم(ص) با مردم به عیادت آنان آمدند و به حضرت علی(ع) پیشنهاد کردند که برای سلامتی دو کودک خود نذر کنند که روزه بگیرند.پس از آن که حسنین(ع) بهبود یافتند حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) سه روز روزه گرفتند، اما برای افطار غذایی در خانه نداشتند.
حضرت علی(ع) مقداری جو قرض کردند و نانی تهیه شد به هنگام مغرب ابتدا نماز مغرب را خواندند و خواستند افطار کنند که شب اول مردی مسکین و شب دوم فردی یتیم و شب سوم سائلی اسیر،در منزل علی(ع) را به صدا درآوردند و درخواست غذا کردند.اهل بیت(ع) برای رضای خدا غذای خود را به آنان دادند و خودشان با آب افطار کردند.
خداوند متعال سوره انسان را در وصف آنان نازل فرمود.نکته قابل توجه آن است که در این حرکت مقدس،پیامبر اکرم(ص) سهیم و شریک نبود تا روشن شود که این سوره فقط درباره اهل بیت(ع) نازل شده است.
اگر بخواهیم مصداقی برای «الطّیبات و الطّیبون للطّیبات»؛(سوره نور، آیه 26) بیابیم، این زوج الهی،عالی ترین آن است.در قرآن کریم خوانده ایم که «تعاونوا علی البرّ والتّقوی؛یکدیگر را در کارهای نیک و پرهیزکاری، یاری کنید».(سوره مائده، آیه 2)
پیامبر اکرم(ص)پس از پایان مراسم عروسی،به خانه علی و زهرا(ع) آمدند.در ابتدا از علی(ع) پرسیدند:همسرت را چگونه یافتی؟ امام پاسخ داد:«نعم العون علی طاعة الله؛بهترین یاور و همکار،برای اطاعت خداست».حضرت موسی(ع) و همسر او که دختر شعیب پیامبر بود از همین گروه است.قرآن آزرم او را چنین توصیف کرده است:
«فجاءته إحداهما تمشی علی استحیاء؛پس یکی از آن دو دختر در حالی که از روی حیا گام برمی داشت نزدوی آمد و گفت:پدرم تو را می طلبد تا پاداش آن که به ما کمک کردی را به تو بپردازد».(سوره قصص، آیه 25)
قرآن ابولهب و همسر او را به عنوان زن و شوهری که هر دو الگوی کفر، لجاجت و مخالفت با پیامبر اکرم(ص) هستند معرفی کرده است.این دو به راستی مصداق «الخبیثات للخبیثین و الخبیثون للخبیثات»؛هستند و سوره «مسد» اختصاص به آنها دارد.در تاریخ آورده اند که رسول خدا(ص) مردم را به کلمه «لا اله الا الله» دعوت می کرد و ابولهب از پشت سر او را تکذیب و به سوی او سنگ پرتاب می کرد.گاهی زائران مکه به سراغ ابولهب می آمدند و از او درباره حضرت محمد(ص) سؤال می کردند، او می گفت:محمد مجنون است و ما مشغول مداوای او هستیم.
ابولهب هیچگاه از مخالفت با پیامبر(ص) و از همکاری با مخالفان او دست نکشید،او و همسرش، کلمات رکیک به حضرت می گفتند و شاید به همین خاطر نام این دو در قرآن برده شده است.در قدیم بوته های هیزم را که جمع می کردند آن را با طناب می بستند و به دوش می انداختند.چون همسر ابولهب، هیزم در مسیر پیامبر(ص) می ریخت تا آن حضرت را آزار دهد لذا قرآن می فرماید در قیامت نیز بارکش هیزم1 جهنم است و آن طناب هایی را که برای جمع کردن هیزم استفاده می شود به گردنش آویخته است.
زن ابولهب فردی شاعر بود.نامش «ام جهل» خواهر ابوسفیان و عمه معاویه بود.کینه دیرینه با پیامبر داشت و خار بر سر راه پیامبر می ریخت و اشعاری در تحقیر و هجو آن حضرت می سرود.او گردنبندی قیمتی داشت که سوگند یاد کرد آن را در راه مخالفت با پیامبر صرف کند!«فی جیدها حبل من مسد» حضرت علی(ع) در نامه ای به معاویه نوشت:«منا خیر نساء العالمین و منکم حمالة الحطب؛بهترین زنان از ماست و هیزم آور آتش جهنم از شماست».2
به گواهی قرآن این پیوند شیطانی،دیری نمی پاید و در قیامت به دشمنی و بیزاری تبدیل می شود.«الأخلاّء یومئذ بعضهم لبعض عدواً إلاّ المتقین؛در آن روز دوستان،بعضی دشمن بعضی دیگرند، مگر پرهیزکاران».(سوره زخرف، آیه 67)