تهدیدها و اعلام خطرهای ایالات متحده آمریکا در مورد حمله نظامی به عراق به منظور سرنگونی حکومت صدام حسین، در راس خبرها و گزارشهای جهان قرار گرفته و هر روز در وسائل ارتباط جهان; گزارشها، نقد و بررسی ها و اظهارنظرهای متعدد پیرامون آن به عمل می آید . با وجود آنکه تصمیم یک جانبه رئیس جمهوری آمریکا درباره حمله به عراق با مخالفت افکار جهانی و متحدان اروپایی این کشور (به جز انگلستان) و حتی بسیاری از سیاستمداران خود آمریکا مواجه شده است; اما «بوش » همچنان به طبل جنگ می کوبد و با اصرار و سماجت می خواهد تصمیم خود را عملی سازد .
اقدام خودسرانه و یک جانبه آمریکا در مورد حمله به عراق، عواقب و پیامدهای جهانی و منطقه ای بسیار خطرناک و دامنه داری دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:
1 . پس از حادثه تروریستی یازدهم سپتامبر (بیستم شهریور) سال گذشته در آمریکا، دولت آمریکا مبارزه با تروریسم را دستاویز اهداف نامشروع خود قرار داده، به صورت قلدرمآبانه و یکطرفه اقداماتی در مناطق مختلف جهان انجام می دهد، بسیاری از مقررات و موافقتنامه های بین المللی را زیرپا می گذارد، سازمان ملل متحد و شورای امنیت را به حاشیه می راند و این نهاد بین المللی را تضعیف می کند و این، یک بدعت سیاسی بسیار خطرناکی است که اگر ادامه پیدا کند، عواقب آن دامن بسیاری از ملتها و کشورها را می گیرد زیرا هر قدرت بزرگی به خود اجازه می دهد که به دلخواه و بدون مجوز شورای امنیت، استقلال و امنیت کشورهای دیگر را تهدید کند و یک طرفه عمل نماید .
2 . بر اساس عرف و حقوق بین الملل، هیچ کشوری حق مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر را ندارد .
درست است که حکومت صدام حسین حکومتی استبدادی و سرکوب گر و متجاوز است و تجاوز او به کشور ایران و کویت شاهد این معنا است، اما تغییر رژیم هرکشوری مربوط به ملت آن کشور و حق آنان است و کشورهای دیگر حق ندارند به این بهانه در امور داخلی کشورهای دیگر مداخله کنند . البته این که عراق باید به بازرسان سازمان ملل متحد اجازه بازدید از این کشور را بدهد، سخنی است که جملگی برآنند . اصولا این اشکال به دولت عراق وارد است که با جلوگیری و اشکال تراشی بر سر راه بازدید بازرسان سازمان ملل متحد، بهانه به دست آمریکا می دهد و وضع را پیچیده می کند .
3 . با وجود آنکه در میان گروه های معارض عراقی هیچ گونه وحدت نظر در مورد آینده سیاسی این کشور وجود ندارد، چه تضمینی وجود دارد که فرضا بعد از سقوط حکومت صدام، حکومتی یک پارچه در این کشور به وجود آید؟ آیا در آن صورت امکان تجزیه این کشور وجود نخواهد داشت؟ . اصولا باید دید آمریکا خواهان سقوط حکومت صدام است یا تجزیه این کشور و ایجاد پایگاه و جای پا در این کشور و تعقیب منافع نفتی؟! .
4 . در صورت حمله به عراق، مردم این کشور صدمه خواهند دید، مردمی که چندین سال است در اثر تحریم اقتصادی در رنج و فقر و زحمت و مشکلات، زندگی می کنند و هر سال هزاران نفر کوچک و بزرگ بر اثر بیماری و فقدان دارو جان می سپارند .
5 . عواقب اقتصادی این اقدام به ویژه در مورد قیمت جهانی نفت قابل پیش بینی نیست . سازمان «اپک » اعلام کرده است که در زمان صلح عهده دار حفظ تعادل نرخ نفت در جهان می باشد . اما در زمان جنگ، چنین امری از قدرت اپک خارج است از این رو در صورت حمله به عراق; دورنمای بهای نفت در سطح جهان از جمله برای خود آمریکا و اروپا، دورنمایی مبهم و نگران کننده است و مسؤول چنین عواقبی کاخ سفید است .
6 . حمله نظامی به عراق نه تنها امنیت این کشور، بلکه امنیت کشورهای منطقه و همسایه را به هم می زند . بسیار طبیعی است که وقوع جنگ در یک کشور و عواقب و مشکلات آن به کشورهای همسایه نیز سرایت می کند و آنان را با وضع دشواری مواجه می سازد . از این رو است که حتی بعضی از کشورهای همسایه عراق (مانند ترکیه) که از متحدان آمریکا هستند، مخالفت خود را با این امر آشکارا اعلام کرده اند .
با توجه به مجموع آنچه گفته شد، واقع نگری مخالفان حمله آمریکا به عراق روشن می گردد و این نظریه قوت می گیرد که شعار مبارزه با تروریسم و تبلیغاتی مانند: مسلح شدن دولت عراق به سلاحهای کشتار جمعی - که خود دولت های غربی، آنها را در اختیار عراق قرار داده اند - شعاری بیش نیست و آنچه پشت پرده این شعارها نهفته است، قدرت طلبی و منافع نفتی آمریکا در منطقه و به احتمال زیاد تجزیه عراق است . در میان موج مخالفتها با اقدامات خودسرانه آمریکا که حتی کشورهای اروپایی متحد آمریکا در آن شرکت دارند، تنها رژیم غاصب صهیونیستی نه تنها اعلام حمایت و پشتیبانی از اقدام آمریکا کرده، بلکه بارها توصیه کرده است که آمریکا تاریخ حمله خود را جلو بیندازد . این امر حتی برای ساده اندیش ترین افراد، جای شک و شبهه باقی نمی گذارد که این دو رژیم ماهیت تجاوزکارانه و تروریستی دارند و زیر پوشش شعار مبارزه با تروریسم، عملا تروریسم دولتی را در جهان رهبری می کنند! .