اسلام
اسلام در لغت، به معنای تسلیم شدن و گردن نهادن است و در اصطلاح، گرویدن به آیین آسمانی حضرت محمد صلی اللّه علیه و آله و تسلیم شدن در برابر آن می باشد و گاهی به خود شریعت آسمانی حضرت نیز اسلام گفته می شود. اسلام، با ایمان تفاوت دارد؛ اسلام، تنها با اقرار و با گفتن شهادتین، تحقق می یابد؛ ولی در ایمان، افزون بر زبان، اعتقاد قلبی و عمل به احکام و دستورات آن نیز لازم است. اسلام هر شخصی، از سه راه زیر ثابت می شود:
1. گفتن شهادتین (اشهد انْ لا اله الا اللّه و اشهد انَّ محمداً رسول اللّه) یا ترجمه آن به هر زبانی که باشد.
2. به جا آوردن اعمالی - مانند نماز، روزه، حج و مانند آن - که به مسلمانان اختصاص دارد.
3. تبعیت؛ اگر پدر و مادر یا یکی از آن دو، مسلمان باشد، فرزندان نابالغ ایشان نیز در حکم مسلمان هستند و نیز (به فتوای عده ای) اگر کودکی جدای از پدر و مادر به اسارت مسلمانی در بیاید، محکوم به اسلام است. کافری که اسلام می آورد، آثاری بر آن مترتب می شود که عبارتند از:
1. ساقط شدن حقوق الهی که پیش از اسلام به جا آورده نشده است؛ خواه مالی باشد یا غیرمالی، مانند نماز، روزه، زکات، خمس و کفارات.
2. پاک گردیدن بدن و رطوبت های آن.
3. محترم بودن خون، مال و فرزندان او.
ضروریات دین
هر چیزی که جمیع مسلمانان آن را قبول دارند و جزء دین اسلام می شمارند و نیز حکمش برای همه آنان روشن است، «ضروری دین» نامیده می شود. اصل وجوب نماز، روزه، زکات، خمس و...، ضروری اسلام است. حکم ضروریات، به صراحت در آیات و روایات ذکر شده است.
کافر
واژه کافر، از ماده کفر و به معنای پوشاندن است و در اصطلاح دینی عبارت است از کسی که حقایقی از قبیل خدا، قیامت، نبوت و... را انکار می کند و چون این حقایق را از خود می پوشاند، به او کافر یا بیگانه گفته می شود.
چهار گروه در فقه شیعه، کافر شمرده می شوند که عبارتند از:
1. منکران خدا (مادیون).
2. کسانی که برای خدا شریکی قرار می دهند (مشرکان).
3. پیروان دیگر ادیان آسمانی که نبوت پیامبر اسلام صلی اللّه علیه و آله را قبول ندارند؛ مانند یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان.
4. منکران ضروریات دین با آگاهی از ضروری بودن آن.
5. برخی فرقه های اسلامی، مانند خوارج و کسانی که یکی از امامان علیهم السلام را خدا می دانند و معتقدند که خدا در او حلول کرده (غُلات) و کسانی که با امامان علیهم السلام دشمنی می نمایند (نواصب).
کافر ذِمّی
ذمه به معنای امان است و کافر ذمی کافری است که در کشور اسلامی زندگی می کند و با مسلمانان، پیمان بسته که مقررات اجتماعی آنان را مراعات کند و مالیات معینی هم بپردازد و در مقابل، جان و مال وی در امان باشد. این عده را اهل ذمه یا ذمی هم می نامند.
کافر حَربی
حرب به معنای جنگ و حربی به معنای کسی است که در حال جنگ می باشد. بنابراین، کافر حربی، کسی است که با مسلمانان در حال جنگ است و یا اعلان جنگ نموده است؛ مانند بت پرستان، آفتاب پرستان، ستاره پرستان و کمونیست ها. اهل کتاب نیز چنانچه با مسلمانان پیمان نبندند و تحت شرایط ذمه قرار نگیرند، هر چند کافر حربی به آنها گفته نمی شود، ولی احکام کافر حربی را دارند. نام گذاری حربی به خاطر آن است که حرمت جانی و مالی ندارند؛ زیرا حرمت و عصمت در اسلام، به وسیله ایمان و امان است.
اهل کتاب
هرکس که به یکی از ادیان آسمانی اعتقاد داشته، خود را از پیروان پیامبران الهی بداند و پیغمبری حضرت خاتم الانبیا، محمد بن عبدالله صلی اللّه علیه و آله را نپذیرد، اهل کتاب نامیده می شود؛ مانند یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان. به نظر برخی مراجع تقلید، این گروه، پاک هستند و برخی نیز به نجاست آنان فتوا داده اند.
مرتد
مرتد از واژه رد و به معنای بازگشت می باشد و در اصطلاح، به مسلمانی گفته می شود که از اسلام برگردد و کافر شود. مرتد دو قسم است؛ فطری و ملی. مرتد فطری، کسی است که از پدر و مادری به دنیا آمده که هر دو یا یکی از آن دو مسلمان باشند. مرتد ملی، کسی است که از پدر و مادر کافر به دنیا آمده باشد و بعد از مسلمان شدن، از اسلام برگردد. هر کدام از این دو قسم، احکام خاصی دارند که در کتاب های فقهی، به طور مفصل به آنها پرداخته شده است.
جَزیه
جزیه از ماده جزا و به معنای مزد و پاداش نیکی و بدی است و در اصطلاح، به مال معینی گفته می شود که از غیرمسلمانان (کافر ذمی) در مقابل اعطای مصونیت به آنان و همزیستی مسالمت آمیز در پناه حکومت اسلامی، گرفته می شود. این نام گذاری، به خاطر آن است که آن را به عنوان جزا در برابر حفظ جان و مالشان به حکومت اسلامی می پردازند. جزیه، در حقیقت، یک نوع مالیات سرانه اسلامی است که به افراد تعلق می گیرد و نه به اموال و اراضی. آیه 29 سوره توبه بر این امر دلالت می کند.
دارالاسلام
دارالاسلام به سرزمینی گفته می شود که بیشتر مردم آن، مسلمانانی هستند که در انجام امور دینی خود و برپا داشتن شعائر اسلامی، از آزادی عمل و امنیت جانی و مالی برخوردارند و احکام اسلام در آن جاری می شود.
دارالکفر
دارالکفر به سرزمینی گفته می شود که در حال جنگ و درگیری با مسلمانان است و یا مسلمانان بر آن سیطره ای ندارند و احکام اسلام نیز در آن جاری نمی شود.
دارالعهد
دارالعهد به سرزمین و کشوری گفته می شود که با اسلام، سر جنگ ندارد و با مسلمانان، پیمان بسته که به موجب آن، دولت اسلامی، امنیت خارجی آنان را در برابر گرفتن مالیات تضمین می کند.