نوجوانی، یکی از مهمترین و پرارزشترین دوران زندگی هر فرد محسوب میشود و بلوغ، نقطه عطفی در گذر زندگی او از مـرحله کودکی به بزرگسالی است که بی توجهی به آن بر زندگی فردی، اجتماعی و نیز بر روند آموزش او در مدرسه، تأثیرهای ناگواری میگذارد که اغلب قابل جبران نیست.
در بیشتر کشورهای جهان به خصوص کشورهای درحال توسعه، بخش قابل توجهی از جمعیت را نوجوانان تشکیل میدهند. با توجه به این واقعیت که نوجوانان، پدران و مادران فردا هستند، پرداختن به مسائل بهداشتیشان (به خصوص بهداشت روان آنان) نه فقط برای خود آنها بلکه برای خانوادهها، جامعه و نسل آینده سودمند است و در برنامه توسعه هر کشوری باید به مسائل آنها توجه خاص شود.
متاسفانه درمدارس کشور به دلیل ضعف در آموزش مسائل دوران بلوغ، دانش آموزان اطلاعات لازم را ازهمکلاسیها و دوستان خود کسب میکنند که این اطلاع رسانی اگر بدون آموزشهای لازم باشد، بدترین نوع اطلاع رسانی در زمینه مسائل مربوط به دوران بلوغ است و سبب ایجاد بحرانهای روحی و صدمههای جبران ناپذیر میشود.
نوجوانان در دوران بلوغ دچار بحران روحی میشوند. به گفته یکی از مسئولان آموزش و پرورش، دربسیاری از موارد، مربی بهداشت میتواند با ارائه جزوهها و اطلاعات لازم به دانش آموزان، ضعف آموزشی کتابهای درسی درباره دوران بلوغ را بپوشاند، اما در حال حاضر این مربیان فقط در مقطع ابتدایی و آن هم در تعداد محدودی از مدارس فعالیت میکنند.
آشنا شدن با پدیدههای جدید در زندگی، انسان را از بار هیجانی همراه آن پدیده که غالبا اضطراب و آشفتگی است، میرهاند.
مطالعات روانشناختی نشان داده است که تاثیر منفی عوامل استرسزا که همراه با آگاهی قبلی است، بسیار کمتر از زمانی است که عوامل استرسزا ناگهان و بدون مقدمه به انسان وارد میشود. در زمینه برخورد با پدیده بلوغ جنسی و تغییرات جسمانی و روانی متعاقب آن هر اندازه آگاهی نوجوانان ما بیشتر باشد، نتایج مبحث این مرحله از زندگی در مسیر آینده نوجوان بیشتر است.
آگاهی نداشتن یا آگاهی کم و ناصحیح، نوجوانان را گیج و سردرگم میکند و این حالات نتایج منفی و زیانباری به دنبال خواهد داشت.
والدین و مربیان وظیفه دارند اطلاعات کافی را در خصوص تغییراتی که در طول و به دنبال بلوغ جنسی در نوجوان اتفاق میافتد، به تدریج و با استمرار ارائه کنند. ارائه نکردن اطلاعات کافی و درست در مورد بلوغ باعث میشود که نوجوان از منابع دیگر که معمولا انحرافی است، اطلاعات کسب کند و این اطلاعات غلط میتواند او را به انحراف بکشاند.والدین و مربیان از یک تا دو سال قبل از بلوغ کامل نوجوان باید این اقدامها را انجام دهند.
- به او بگویند که به زودی و به تدریج، تغییراتی را در جسم و روان خود احساس خواهد کرد.
- به شیوههای گوناگون، او را مطمئن کنند که تغییرات ایجاد شده طبیعی است.
- از این که این تغییرات در او در حال وقوع است، به او تبریک بگویند و تأکید کنند که دوره جدیدی در زندگی او آغاز شده است.
- به او یادآوری کنند که این تغییرات در جهت تکامل فردی و قدمی به سوی اجتماعی شدن او است و از این پس، وظایف فردی و اجتماعی جدیدی برای او منظور شده است.
- به او بگویند که این تغییرات قطعا شروع میشود، اما زمان دقیق و مشخصی ندارد. بنابراین اگر دیرتر از دیگر همسالان هم شروع شود، یک امر طبیعی است.
- به او بگویند که تغییرات جسمانی همراه با تغییرات روانی خواهد بود. این تغییرات روانی در سه بعد هیجانی، خلقی و رفتاری اتفاق میافتد.
نکته مهم در دوره بلوغ، برقراری ارتباط صحیح با نوجوان است. کودک دلبند دیروز شما با تغییراتی که درجسم و روانش روی میدهد، پا به دوران بزرگسالی مینهد. این که او میخواهد هویت جدیدی را برای خودش به دست آورد، طبیعی است، اما در این مسیر، در برقراری رابطه با او مشکلاتی برای والدین به وجود میآید.
راهبردهای عملی در ارتباط والدین با نوجوان
برای این که روابط والدین و مربیان با فرزند یا دانشآموز نوجوانشان صمیمانهتر و گرمتر باشد، لازم است که به این نکات توجه کنند.
پذیرش نوجوان: گام اول برای ایجاد و تحکیم یک رابطه دوستانه و صمیمی با نوجوان این است که او را با همه کاستیهایش قبول داشته باشید. کاستیهای رفتاری او را همچون نقاط قوت و تواناییهایش بپذیرد و او را به عنوان فردی که دارای استقلال، سلیقههای خاص و عقاید قابل ارائه است، نگاه کنید. احساساتش را بپذیرید و اعتماد به نفس او را با کم اهمیت جلوه دادن اشتباهها و تقدیر از کارهای پسندیدهاش بالا ببرید.
نوجوان تان را درک کنید: برداشت شما والدین از زندگی و مسائل آن، متفاوت از برداشتی است که نوجوان دارد. او زندگی را به سادهترین وجه ممکن مینگرد. به طوری که عقایدش برای شما پوچ و مسخره است. نسبت به عقایدش بیاهمیت نباشید. او را مورد تمسخر قرار ندهید.
زیرا این استهزا به تداوم رابطه عاطفی با فرزندان آسیب میزند.
ارتباط را دو طرفه کنید: در بسیاری از اوقات و به دلایل گوناگون ممکن است شما والدین و مربیان به نوجوان بگویید که چه بکند و چه نکند و از او توقع حرف شنوی نیز داشته باشید. این برخورد با نوجوان که حاکی از ارتباط یک طرفه، معیوب و غیر قابل دوام است، منجر به سرکشی و عصیان نوجوان در برابر دستورهای شما میشود و به رابطه عاطفی و صمیمانه بین شما و او لطمه میزند. در این مواقع بهتراست در برخورد با نوجوان، هر زمان که سخنی را گفتید، نظر او را نیز بپرسید.
از دادن پند و اندرز مستقیم خودداری کنید: نوجوانان از شنیدن نصیحت و اندرز مستقیم و این که آنها را یکجا ارائه کنید و اشکالات رفتاری و گفتاریشان را تذکر دهید، گریزان اند.
نوجوانان، اعمال خود را بینقص میدانند و تحمل شنیدن پند و اندرز ندارند. برای اصـلاح رفــتارشــان، آنها را به طور غیر مستقیم نسبت به اعمال و رفتار نادرستشان آگاه کنید و خودتان الگویی برای آنها باشید تا با پیروی از رفتار و گفتار شما روش صحیح برخورد را فراگیرند.
از نظارتهای بازپرس گونه خودداری کنید: به جای چنین روشهایی که اغلب سبب سلب اعتماد نوجوان نسبت به والدین میشود، با نظارت از راه دور و به صورت غیر مستقیم میتوان جهت گیری رفتارهای نوجوان را در نظر داشت و در صورت بروز مشکل او را راهنمایی کرد. در غیر این صورت نظارتهای شدید و کنترلهای مستمر نتایج سودمندی نخواهد داشت.
آزادی عمل به نوجوانتان بدهید: همچنان که به کودک نوپا اجازه میدهیم تا گاهی خود به تنهایی راه رفتن را امتحان کند و بارها هم به زمین افتد، باید به نوجوان هم اجازه داد که تا حدودی پیامدهای رفتارهایش را تجربه کند و طعم برخی سختیها را بچشد و برای زندگی مقاوم شود.
برای ارتباط با او وقت کافی بگذارید: نوجوانان نیازمند توجه هستند. آنها میخواهند صحبت کنند.
اعتراض کنند و از هیجانات و اتفاقاتی که در مدرسه میافتد، یا از دوستانشان میشنوند، حرف بزنند. هر چه زمان این ارتباط با شما به عنوان مادر، پدر یا مربی بیشتر باشد، خرسندی آنها بیشتر میشود و امکان ارتباط نادرست و غلط آنها کمتر خواهد شد.
انرژی سرشار نوجوانان نیاز به تخلیه دارد: در این سنین نوجوان دارای انرژی فراوان جسمانی است. نوجوان، بخشی از این انرژی را به صورت رفتارهای پرخاشگرانه، مبارزه طلبی، حادثهجویی و... تخلیه میکند. تشویق نوجوانان به انجام ورزشهای مختلف، شرکت در فعالیتهای الگوسازی برای آنان و تحریک آنها بر همانندسازی با آن الگوها باعث میشود تا آنها انرژی خود را از راههای منطقی تخلیه کنند.
وضع تحصیلی او را پیگیری کنید: در این سنین ممکن است که فرزند شما نسبت به درس اظهار بیعلاقگی کند و به اموری مثل افراط در ورزش کردن، رسیدگی به سر و وضع خود و... بپردازد. باید بدانید که پند، اندرز، سرزنش و مقایسه با دیگران برای اصلاح رفتار او کارساز نیست. پس علت بیتوجهی او را نسبت به درس جویا باشید و سعی در برطرف کردن مشکل کنید.
آموزش مهارت در برقراری روابط اجتماعی: نوجوانان در دوره بحران بلوغ نسبت به تعلق داشتن خود در گروه کودکان یا بزرگسالان سردرگم میشوند و ممکن است که در میان جمع خانواده یا دوستان و آشنایان، رفتارهای بزرگتر از سن یا گاهی کودکانه از خود بروز دهند و روابط اجتماعی پسندیدهای برقرار نکنند.
با شرکت دادن فرزند نوجوانتان در جمع دوستان و آشنایان، مهارت روابط اجتماعی او را افزایش دهید. مثلا با فرزند نوجوان خود به گردشهای دو نفره بروید و در بسیاری از روابط اجتماعی همچون آشنا شدن با دیگران، خرید کردن از مغازه، پیدا کردن نشانی یک موسسه و درخواست انجام کاری از یک اداره با وی تمرین عملی کنید.
او استقلال طلب است: نوجوان میخواهد از قید و بندهای دوران کودکی که او را به خانوادهاش متصل میکرده است، جدا شود و الگوهای جدیدی را جایگزین آنان کند. از طرفی نیز به شدت به خانواده وابسته است و میخواهد که توقعاتش را برآورده کنند. بنابراین حس استقلالطلبی خود را با مخالفت، مقاومت کردن و لجبازی با والدین و مربیان نشان میدهد و این نیاز نوجوان برای شما مشکلآفرین میشود. برای برخورد با این رفتار نوجوان، بهتر است همیشه با او به لحنی صحبت کنید که احساس نکند برایش تصمیمگیری میکنید.
آزادی را به تدریج و متناسب با ســنی کـه دارد، به او عــطا کنیــــد و نظــارت غیر مستقیم داشته باشید و اگر زمانی دریافتید که میخواهد از آزادی شما سوء استفاده کند، به او تذکر دهید و او را متوجه اشتباهش بکنید. بدانید که حذف آزادی، برای یک مدت کوتاه میتواند برایش آموزنده باشد. نه برای همیشه.
منبع:http://www.ettelaat.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت :hasantaleb