بررسی و معرفی آخرین فیلم از مجموعه «تبدیل شوندگان» Transformers

«تبدیل شوندگان: آخرین شوالیه» Transformers: The Last Knight فیلم اکشن علمی تخیلی آمریکایی، محصول سال 2017 است. این فیلم پنجمین قسمت سری فیلم‌های تبدیل شوندگان و دنباله‌ای بر «تبدیل شوندگان: عصر انقراض» Transformers: Age of Extinction محصول سال 2014 است. در این فیلم به کارگردانی مایکل بی ( Michael Bay)، مارک والبرگ (Mark Whalberg)، به همراه جاش دوهامل (Josh Duhamel)، گلن مورشاور (Glenn Morshower) و جان ترترو (John Turturro) از عصر انقراض بازمی‌گردند. آنتونی هاپکینز (Anthony Hopkins) نیز در این فیلم نقش ایفا می‌کند. مایکل بی و والبرگ گفته‌اند که این فیلم دنباله‌ی دیگری نخواهد داشت.فیلم اولین بار در سینمای اُدیون لیسستر اسکوئر ( Odeon Leicester Square) لندن در 18 جون 2017 اکران شد و در 21 جون 2017 توسط کمپانی پارامونت پیکچرز (Paramount Pictures) به‌صورت دوبعدی و سه‌بعدی در آمریکا به روی پرده رفت. نقدهای منفی بسیار گرفت و با تأیید پانزده درصدی در روتن تومیتوز (Rotten Tomatoes) بدترین نقدها را در میان سری فیلم‌های تبدیل شوندگان به خود اختصاص داده است. با ین حال فروش جهانی 494 میلیون دلاری فیلم آن را به هشتمین فیلم پرفروش سال 2017 تبدیل کرده است.

در 484 پیش از میلاد مسیح، مرلین (Merlin)، جادوگر شاه آرتور (Arthur) با شوالیه‌های لاکونیا، گروهی از دگرسانگرایان که روی زمین مخفی‌شده‌اند، متحد می‌شود. شوالیه‌ها به مرلین یک دستیار فضایی می‌دهند و به همراه اژدهایی عظیم‌الجثه به شاه آرتور کمک می‌کنند بر ساکسون‌ها پیروز شود.در زمان حال، دولت‌های بر روی زمین تبدیل شوندگان را شورشی اعلام کرده‌اند، و نیروی چند ملیتی مقابله با تبدیل شوندگان (TRF) برای نابود کردن ربات‌های فضایی شکل گرفته است. غیر از اپتیموس پرایم (Optimus Prime) که برای یافتن سازنده‌اش زمین را ترک کرده، تبدیل شوندگان جدید همچنان به‌طور منظم از راه می‌رسند؛ آخرین سفینه‌ای که می‌رسد در نیمه ویرانه‌های شیکاگو به زمین برخورد می‌کند و توسط گروهی از کودکان پیدا می‌شود. در مواجهه‌ی یکی از TRFها با کودکان، ایزابلا (Izabella) یکی از بازماندگان جنگ شیکاگو و تبدیل شوندگان همراهش، اسکوییکز (Sqweeks) و کانوپی (Canopy) آن‌ها را نجات می‌دهند، اما در طی این ماجرا کانوپی توسط TRF کشته می‌شود. بامبلبی (Bumblebee) و کید ییگر (Cade Yeager) سر می‌رسند و به آن‌ها کمک می‌کنند فرار کنند، اما ییگر در سفینه قادر به نجات تبدیل شوندگان نیست. ربات شوالیه پیش از آنکه بمیرد، یک طلسم فلزی به بدن ییگر وصل می‌کند –عملی که توسط باریکید (Barricade) مشاهده و به فرماندهش مگاترون (Megatron) گزارش می‌شورد.خارج از منظومه‌ی شمسی، اپتیموس، سایبرترون (Cybertron) یعنی سرزمین اصلی تبدیل شوندگان را، که حالا تکه‌تکه شده و مستقیم به‌سوی زمین حرکت می‌کند، کشف می‌کند. اپتیموس، کویینتسا (Quintessa)، ساحره‌ی سازنده‌اش را پیدا می‌کند، ساحره موفق می‌شود اپتیموس را تحت کنترل گیرد، پس از تحت کنترل درآوردن، او را نمسیس پرایم (Nemesis Prime) می‌نامد و او را بازسازی می‌کند. آشکار می‌شود که زمین دشمن دیرینه‌ی سایبرترون، یونیکرون (Unicron) بوده و او قصد دارد که از نیروی زندگی اپتیموس برای بازیابی سایبرترون استفاده کند.
پس از فرار از چنگ TRF، ییگر و ویویان ومبلی (Viviane Wembly)، استاد دانشگاه آکسفورد، سرنخ‌ها را دنبال می‌کنند که آن‌ها – بامبلبی و کاگمن (Cogman) – را در دریا به دنبال سفینه‌ی غرق‌شده‌ی شوالیه‌های سایبرترونی می‌کشاند، و در آنجا قبر مرلین و دستیارش را می‌یابند. ومبلی دستیار را فعال می‌کند و سفینه به سطح آب می‌آید. معلوم می‌شود که مگاترون با کویینتسا توطئه کرده و دستیار را برای او می‌دزدد. ییگر متوجه می‌شود که آخرین شوالیه است و از اپتیموس می‌خواهد یک‌بار دیگر زمین را نجات دهد.اوتوبات‌ها در جنگ علیه کویینتسا و مگاترون به اپتیموس می‌پیوندند. اپتیموس اعلام می‌کند که تبدیل شوندگان و انسان‌ها برای ساختن جهانشان باید باهم کار کنند.
اما در میان تیتراژ پایانی قسمتی از داستان آشکار می‌شود، دانشمندان یکی از شاخ‌های یونیکرون را در بیابان پیدا می‌کنند و کویینتسا که زنده مانده و خود را به هیئت انسان درآورده، از راه می‌رسد و راهی را برای نابود کردن یونیکرون به آن‌ها پیشنهاد می‌دهد.

و اما نقدهایی که بر فیلم شده است؛

منتقد تلگراف جزء کسانی‌ست که به فیلم نقدی مثبت داشته است، به نظر او خیلی حیف شد که توماس آکویناس (معروف به حکیم آسمانی، فیلسوف ایتالیایی و متاله مسیحی) زنده نیست تا ببیند که پس از برخورد قدرتی نامیرا به شیء تحرکت ناپذیر چه اتفاقی می‌افتد. کارگردان این فیلم دو سیاره را به هم می‌کوبد و در این میان میلیون‌ها جان از بین می‌روند و بیشتر داستان شبیه به نقطه اوج فیلم است!‌ به نظر می‌رسد که این پرخرج‌ترین فیلم اکشنی ست که مایکل بی در عمر خود خواهد ساخت مگر اینکه در فیلم بعدی سیاره‌های بزرگ‌تری را منفجر کند و یا شاید خود ماه را، اما کارگردانی فیلم با تمام این موارد کاری است که از هر کارگردانی برنمی‌آید. فیلمی که به نظر این منتقد بهترین این سری فیلم‌هاست و شاید عجیب‌ترینشان. خیلی از مواردی که در فیلم درست از آب درنیامده‌اند مواردی هستند که معمولاً در هیچ فیلمی درست کار نمی‌کنند، مانند رفت‌وآمد در گذشته و حال و عناصر زمان حال که بیشتر بیننده را گیج می‌کنند و تبعیض‌گرایانه هستند. اما مایکل بی تنها کسی ست که شاید می‌توانسته فیلم را در همین حد خوب از آب درآورد.

منتقد ورایتی (variety) امتیازی متوسط به فیلم داده است. به نظر او فیلم با بازی با ماشین‌های عظیم الچثه می‌خواهد کودک 9 ساله‌ی درون بینندگان را بیدار کند تا بتوانند از فیلم لذت ببرند. استفاده بیش‌ازحد از روبات‌ها و ماشین‌ها کار را خراب کرده است. پنجمین فیلم از این سری فیلم‌ها بینندگان را به دودسته تقسیم کرده و انتخاب میان خوب یا بد بودن فیلم همه را متعجب کرده است. اتفاقات و صحنه‌های فیلم پس از پنج فیلم دیگر بینندگان را متعجب نخواهد کرد، احتمالاً به خلاقیت بیشتری برای ساخت آن نیاز بوده است. کاراکترهای فیلم به‌گونه‌ای طراحی‌شده‌اند که گویی برای «جوخه خودکشی 2» Suicide Squad 2 آزمایش می‌شوند. آتوبوس که نقش مثبت را دارد اصلاً دل‌نشین نیست، بامبلبی هم که تکه‌تکه می‌شود و حتی ابرقهرمان داستان اپتیموس هم به سمت بدی و تاریکی می‌رود.

نظر منتقد ایندی‌وایر (indiewire) درباره‌ی فیلم هم‌نظری متوسط است. او می‌گوید، شروع فیلم در قرون‌وسطی با مرلینِ زایل عقل است و پایانش با مردی بیگانه-آینده نما در عصر حجر. در این میان مایکل بی در پرهزینه‌ترین فیلم قرن 21، مارک واربرگ و درگیری‌های عاشقانه‌اش را به‌زور در فیلم جای‌داده است. حضور هنرپیشه‌ها و کنش میان آنها و داستان فیلم بسیار عجیب است. با استفاده از جلوه‌های ویژه کامپیوتری و زرق‌وبرق زیاد، تلاش فراوان فیلم برای جذب بینندگان ناراحت‌کننده است.

اما منتقد واشنگتن‌پست (washingtonpost)‌ که کمترین امتیاز را میان منتقدان منتخب به این فیلم داده است، به نظر او حتی شروع فیلم هم خسته‌کننده است، دو ساعت و خورده‌ای تماشای منفجرشده سیاره‌ها، تدوین بد و دیالوگ‌های نامفهوم و صحنه‌های بی‌ربط واقعاً حوصله بیننده را سر می‌برد. خستگی دیدن گذشته از تن بیننده بیرون نرفته که به زمان حال پرتاب می‌شود تا با این هیولاها که سال‌هاست در زمین حضور دارند درگیر شوند. بااینکه خیلی هم مهم نیست اما داستان فیلم هیچ‌چیز جالبی ندارد و فیلم برای بینندگانی که تنها به دنبال دیدن اکشن و هیجان هستند ساخته‌شده است. دیدن فیلم مانند نشستن در اتومبیلی است که در گل گیرکرده و شما در حال گاز دادن هستید، به نظر می‌رسد که اتفاقی در حال رخ دادن است اما درواقع هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

همانند همیشه بهتر است خود به دیدن فیلم بنشینید و قضاوت کنید، سلیقه‌ها همیشه باهم یکی نیستند.