خود پنداره ، کمال گرایی و حساسیت
مقاله حاضربه بررسی سه موضوع پیچیده که درزندگی تیزهوشان و افراد مرتبط با آنها وجود دارد پرداخته است: رشد خود پنداره ،تغییر تمایلات کمال گرایانه به بارآوری و مقابله کارآمد با حساسیت عاطفی. تجربه واقعی این موضوعات در زندگی روزمره ناکامی ها را به همراه شادکامی ها جلوه گر می سازد. تنشهای « پویا زیستن » را غنی تر و درعین حال دشوار تر میکند. این مقاله به ترتیب در مورد خود پنداره ،کمال گرایی و حساسیت عاطفی بحث خواهد کرد.
خود پنداره(1)
معلم های دانش آموزان تیزهوش مانند سایر آموزگاران، نگران خود پنداره دانش آموزان هستند. طی پنج سال «مندگلیو و پیریت»(2)بر روی ادراک خویشتن(3) تحقیقاتی انجام دادند و شیوه ای را برای افزایش خود پنداره براساس ساخت ابزارسنجش و ارزیابی به وجود آورند(4) (مندگلیو و پیریت، 1995؛مندگلیووپیریت، 1994 ).
ابزارسنجش، مقیاس ارزیابی جامعی است که اطلاعات خاصی را جهت مداخله مربیان کودکان سرآ مد تهیه می کند. در این روش برای شنا سایی پیچید گی های خود پنداره ازرویکرد چند بعدی و چند نظریه استفاده شده که ،ترکیبی از نظریه های متداول ویافته های تجربی کنونی است. مقیاس حاضربه این دلیل چند بعدی نامیده شد که ساختارآن منعکس کننده دیدگاه چند عاملی است. تعریف عملیاتی خود پنداره برحسب چندعامل(تحصیلی، ظاهر فیزیکی، اجتماعی ، ورزشی وقابل اعتماد بودن) صورت گرفته است.
همچنین ازآنجا که از سه نظریه اصلی مطرح درخود پنداره (الف: ارزیابی بازتابی، ب: مقایسه اجتماعی وخ: اسناد)
گرد یده، مقیاس چند نظریه نامیده شده است. دیدگاه
الف: ارزیابی بازتابی(5) رشد خود پنداره ی کودک را وابسته به دریافت بازخورد ازسوی افراد مهم درزندگی کودک می داند.
ب: درمقایسه اجتماعی(6) افراد با مقایسه ی توانایی ها، رفتارو مهار تهای خود با دیگران، ادراک خویشتن را سامان می دهند.
خ: دراسناد(7) افراد همانطور که گرایشات سایرین را ازمشاهده ی رفتارآنها استنباط می کنند، ویژگی های خویشتن را براساس مشاهدات مستقیم ازخود درمی یابند. طی جریان پژوهش ازکودکان تقاضا شد، اهمیت هر کدام از جنبه ها و اشخاص مهم را تخمین بزنند.
در قسمت ارزیابی بازتابی ازدانش آموزان خواسته شد، خود را آن چنان که هریک ازچهارشخص مهم زندگیشان درک می کند ارزیابی نمایند (به عنوان مثال، من فهمیده ام ،بهترین دوستم فکر می کند آدم زیرکی هستم. ) این کار برای هر پنج عامل تحصیلی، اجتماعی ،ورزشی، ظاهر فیزیکی و قابل اطمینان بودن تکرار شده است. دربخش مقایسه اجتماعی از آنها خواسته شددرهرعامل خود راباهمسالانشان مقایسه کنند (مثلا،من درورزش ازهمسالان
خود بهترهستم).
درقست اسنادی به آنها گفته شد توانایی های خودرا برحسب استعداد وصفاتی که دارند توضیح دهند (به عنوان نمونه، من کار درستی انجام می دهم چرا که راستگو هستم.). سپس معلمان پرسشنامه 30گزینه ای خود پنداره شاگرد انشان را با درجاتی ازکاملا موافق تا کاملا مخالف ارزیابی کردند.
پس از اجراو نمره گذاری پیشنهاد گرد ید معلم یا مشاورمصاحبه ی سه منظوره ای با آزمودنی ها انجام دهد.
اهداف مصاحبه عبارت بودند از:
1-بحث کردن درمورد نتایج با دانش آموزان
2 - تاییدموارد نقصهای خاصی که مقیاس شنا سایی کرده بود.
3 - طراحی دوره های مداخله. به طور کلی بحث و مذاکره، شامل تشریح جزییات برخی ازارزیابی ها بود. برای مثال باید موارد خاصی که میزان ادراک خویشتن پایین بود توسط مصاحبه کننده کشف می شد، یا هویت گروه مرجع استفاده شده درمقایسه اجتماعی شنا سایی می گرد ید.
به این ترتیب با استفاده ازروش خود ارزیابی، راهنمایی برای ساختار مصاحبه تهیه می شود. تایید و مشخص ساختن هراندازه ی پایین ،ازموارد اساسی مصاحبه است. درطول گفتگو ضرورت دارد به نگرش و طرز فکر نوجوان علاقه نشان داده شود. این نکته مهم است که هنگام کار کردن بانوجوانان سرآ مد، معلم به خاطر داشته باشد، آنها نسبت به تضاد های بزرگسالان حساس هستند و وقتی پرسیده می شود درمورد خودشان چه فکرمی کنند، آمادگی پذیرش هرنوع پاسخی باید وجود داشته باشد. از طرفی این موضوع که دستاوردهای علمی تفاوت تیزهوشان را تصدیق می کند به اشکال کلامی وغیرکلامی به آنها انتقال داده می شود.
ابزا رهای اندازه گیری ازنوع گزارش شخصی می تواند به وسیله کودکان ونوجوانان دستکاری شود، مطرح ساختن این بحث ها با دانش آموزان به حفظ مقیاس کمک خواهدکرد. ازهمین رو دراهداف مصاحبه سنجیدن این امرکه آیا ارزیابی انجام شده با درک دانش آموزان از خود مطابقت دارد یا خیر، گنجا نده شده است. به علاوه نتایج سنجش با اطلاعاتی که معلم درباره نوجوانان تیزهوش گرد آوری کرده مقایسه می شود.
آ خرین هدف مصاحبه کمک به معلم جهت طراحی شیوه مداخله بود. با تایید اندازه گیری های ادراک خویشتن، درنهایت می توان ازنتایج مقیاس چند وجهی چند تئوری استفاده کرد. ادامه پژوهش حاضر براین عقیده است که دستورا لعملهای قطعی برای مداخله و افزایش خود پنداره از این مدل ناشی می شود.
کمال گرایی(8):
یکی از دشواری های توضیح سازه کمال گرایی، کار کردهای متعدد آن در ادبیات تحقیق است. مرز ظریفی بین کوشش برای رسیدن به استانداردهای بالا و احساس شکست هنگام ناتوانی دردست یافتن به انتظارات نامعقول ازخود وجود دارد. برخی نویسندگان اختلاف عملکرد بین دو نوع متفاوت کمال گرایی را تعیین کردند. برانسکی و همکاران(9)( 1987 ) کمال گرایی توانمندکننده راکه به افراد اختیار وقدرت می دهد و کمال گرایی ناتوان کننده که افراد را فلج می کند ازهم متمایزساخته اند .
هامیک (10)( 1978 ) نیزکمال گرایی بهنجار و کمال گرایی روان رنجوررا تشخیص داده است. سایرمحققان ازجنبه های منفی کمال گرایی برای مطرح ساختن نوعی سندروم استفاده کرده اند. باروومور ( 1983 ) واژه ی تفکرکمال طلب رابه کمال گرایی ترجیح داده اند. تفکرکمال طلب با الگوی ذهنی که مردم درزمانهای گوناگون ودرجات مختلف از آن استفاده می کنند مشخص شده
است، اما کمال گرای بر صفاتی که افراد دارا هستند و یا فاقد آنند اشاره می کند. این محققان عناصر مثبت یکی را در تفکر کمال طلب بیان کرده اند. ابتدا متوجه شدند، تفکرهمه یا هیچ به کرات در آن به چشم می خورد. عنصر دیگر تفکرکمال طلب این استدلال بودکه اهداف ضروری ترازنتایج ارزشمندی است که برای بدست آورد نشان کوشش می شود. و سرانجام تفکر کمال طلب منجربه تمرکزروی هدف های به دست نیامده شده و مبارزه طلبی مابه موفقیت های لذت بخش ترجیح داده می شود. برای سنجش جنبه های چند بعدی کمال گرایی دو ابزاروجود داردکه مقیاس چند بعدی کمال گرایی(11) نامیده شده اند. ابتدا فراست و همکارانش(12)( 1990 ) وسیله 35 موردی ساختند که کمال گرایی را درشش بعد مورد سنجش قرارمی دهد (نگرانی درمورد اشتباه، استانداردهای شخصی، انتظارات پدرومادر، انتقاد
پدرومادر، شک درمورد اعمال وسازمان دهی). هویت و فلت(13) (1991)ابزار دیگری ساختند که با 45گزینه، سه بعد مرتبط باکمال گرایی را اندازه می گیرد (کمال گرایی خودمحورکه بر روی استانداردهای شخصی بالا تمرکز دارد؛ کمال گرایی اجتماعی که با ادراک استانداردهاوانتظارات تعیین شده توسط دیگران شناخته می شود وکمال گرایی دیگرمحورکه با ارزیابی انتظارات فرد ازدیگران بدست می آید). هردوابزاراندازه گیری، خصوصیات رو انسنجی رضایت بخشی را آشکارکرده اند. معلم هایی که دانش آموزا نی با استعداد های درخشان دارند، آشکارا میان کمال گرایی وبااستعداد بودن پیوند برقرارکرده اند، ومشاهده شده درمقیاس های ارزیابی معلمان به میزان بالا یی واژه کمال گرایی برای توصیف دانش آموزان تیزهوش به کاررفته است. ازطرف دیگر کنارآمدن باکمال گرایی درسرآمدها اغلب از نیازهای مشاوره ای آ نها محسوب می شود سیلورمن(14)(1993 ). به طوری که عموماً مربیان بادوتاثیرمنفی کمال گرایی یعنی قصور در تکالیف و آشفتگی عاطفی روبرو هستند. واژه کوتاهی کردن و قصور درکارها درگزارش ویت مور(15)(1980) به صراحت بیان شده ،وی اذعان داشته تمایلات کمال گرایانه به برخی از تیز هوشان آسیب می زند ، چرا که که آنها
تکالیفشان را تا زمانی که کامل شده باشد ارایه نمی دهند، از دیگرسو فشار عاطفی ناشی از آن می تواند باعث احساس بی ارزش وافسردگی درافراد باهوش شود. مخصوصا هنگامی که موفق نمی شوند،به اندازه ی انتظارات غیرواقعی که از خود دارند ظاهر شوند. دلیست(16) ( 1990 ) مدا.کی تهیه کرده که ثابت می کند کمال گرایی برخی ازدانش آموزان تیزهوش را درمعرض خود کشی قرارداده است.
مقاله حاضر فعالیت های متعددی را بیشنهاد می کند تا تیزهوشان بتوانندبا تمایلات کمال گرایانه مقابله کارآمدوموثر داشته باشند .
1-تشخیص دهند 80 درصد پاداشها وموفقیت هایشان تنها از20 درصدفعالیت خود آنهاناشی می شود. این درک به افراد کمک خواهدکردبرروی اموری که نیازمندکوشش فراوانی است،دقت کنند.
2- توانایی وظرفیت شکست سازننده رادرخودپرورش وتوسعه دهند،مثلابدانندعملی که درحال حاضرانجام می دهندحتی اگر ناقص هم باشد باعث پیشرفتهای آینده خواهد شد.
3-مفهوم خود پنداره را ازنتایجی که کسب می کنند جدا سازند. آنهابایدبفهمند ارزش وشان ذاتی دارند یعنی ارزشمندی شان غیر مشروط به موفق شدن نیست.
4- تشخیص دهند، متمایز بودن نوعی تلاش همیشگی است در نتیجه به پیشامد های کنونی به عنوان گامی به سوی آینده نگاه کنند.
5 - افراد دارای تمایلات کمال گرایانه نیاز دارند اهداف واقعی برای خود تعیین نمایند.
6-علایق ودلبستگی های فرعی بیابند تا شادی ولذت بیشتری را تجربه کنند.
حساسیت(17)
تیزهوشان حساسیت بالایی دارند. پدرومادران ومعلمان مانند محققان حوزه ی آموزش استعداد های درخشان دراین نکته توافق نظر دارند. به همین دلیل برخورد مؤثرو توجه به حساسیت آنها ضروری است. حساسیت که دراین مبحث استفاده می شود امری چند لایه است وبه هردو بعد شناختی و عاطفی به طوریکسان اشاره دارد مندگلیو(1995). بعد شناختی حساسیت شامل ذکاوت و فراست است. به عنوان مثال بچه های سرآمد با ظرافت ارتباطات میان فردی خود را هماهنگ می کنند. آنها اشارات غیرکلامی زیرکانه رانظیرارتباط چشمی یاحالتهای صدا درک کرده وپاسخ می دهند. البته همه کودکان اشارات غیر کلامی را می فهمند، مخصوصا وقتی با بزرگسا لان در ارتباطند؛ اما سرآمدها بیشترازبقیه متوجه این نوع واژه هامی شوند.
آ گاهی افزایش یافته از رفتارکلامی و غیرکلامی می تواندمنجربه بروز مشکلات میان فردی درکودکان باهوش شود. یک مثال ازاین موقعیت ها هنگامی است که از کودک تیزهوشی خواسته شود تقاضای معلم یا پدرومادرش را انجام دهد. احتمال دارد وی به علایم عاطفی غیر کلامی نظیر تغییر کیفیت صدا یا خطوط چهره دررفتارغیرگفتاری بزرگسا لان پی ببرد و آنگاه به جای برقراری ارتباط بابخش کلامی بزرگسا لان، به جنبه عاطفی که تشخیص داده واکنش نشان دهد. درچنین مواردی کودک تیزهوش به «چگونگی » تقاضا پاسخ می دهد نه به اینکه تقاضا «چیست » . به علاوه بچه های بااستعداد هنگامی که ازخواسته های دیگران اطاعت نمی کنند؛ درمورد نحوه ای برقراری ارتباط بزرگسا لان، جرو بحث می کنند. درسایرموقعیت ها ذکاوت و فراست باعث اظهارا تی خاکی از نگرانی می گردد. کودک وقتی علایم غیرکلامی حاکی ازاسترس و عواطف منفی درپدر ومادرش را می فهمد، احتمالا با لحن مناسبی می پرسد « چه اتفاقی افتاده است؟»
بعد عاطفی حساسیت شامل تجربه احساسی درخود ودیگران می شود. وقتی پدر و مادر و معلمان از حساسیت صحبت می کنند، این جنبه ازحساسیت را مدنظر دارند. به این معنی که عموما اقدامات کودکان تیزهوش از روی احساسات است. جنبه عاطفی هم مانند بعد شناختی حساسیت، دوسویه دارد. دوسویه مثبت کودک با تجا رب روزمره شگفت زده شده یا جذب موضوعات زیبا یی شناختی نظیرنقاشی می شود. در سویه منفی به آسانی ازدیگران رنجیده شده وآسیب می بیند. دربرخی مواردکودک به انتقادبسیارحساس است وحتی به یبانات خنثی اطرافیان واکنش افراطی نشان می دهد. مثلا وقتی پدر یا مادربه فرزند سرآمد خودمی گویند تکالیفش را انجام نداده با عکس العمل شدید وی روبه رومی شوند، به طوری که ازواکنش احساسی فرزند شان به مطلبی که نه دستور بوده و نه انتقاد، سخت متعجب می شوند. حساسیت عاطفی همچنین شامل آ گاهی بالا ازاحساسات دیگران می شود. برخی ازاین کودکان آنقدرعاطفه قوی دارند که عملاا حساسات وعواطف دیگران را تجربه می کنند و برای سایرین نگرانی درست می کنند. ارتباط همدلانه با دیگران امکان دارد فراتر ازمحیط خانواده کودک بسط یابد و همراه آن احساس هایی حاکی از غم واندوه، پریشانی وناکامی توسعه یابد.
پینوشتها:
1-خود پنداره
2مندگلیو وپیریت
3-ادراک خویشتن
4-ارزیابی
5-ارزیابی بازتابی
6-مقایسه اجتماعی
7-اسناد
8- کمال گرایی
9-برانسکی و همکاران
10-هامیک
11-چند بعدی کمال گرایی
12-فراست وهمکارنش
13-هویت وفلت
14-سیلور من
15-ویت مور
16-دلیست
17-حساسیت
1- Self- Concept
2- Mendaglio & Pyryt
3- Self - perception
4- Pyryt Mendaglio- Self- perception Survery
5-Rflected Apprais
6-social Comparison
7 - Attribution
8-Perfectionisn
9- Bransky - Jenkins- Friedman- Murphy
10- Hamachek
11- Multidimensional
12- Frost – Marten
13- Hewitt&Flett
14- Silverman
15- Whitmore
16- Deliste
Sensivity17
17-Sensivity
منبع:بهداشت و روان ش 28،29