دوستی و رفاقت نمک زندگی
«نزدیکترین شخص به انسان کسی است که دوستی و محبت، او را نزدیکتر ساخته گرچه نژادش با دوست، پیوسته نیست. و بیگانه کسی است که مهر و محبت و دوستی نداشته باشد گرچه پیوند نسبی و نژادی دارد. چیزی به چیز دیگر نزدیکتر از دست به پیکر نیست که اگر دست خیانت ورزد، از بدن بریده شود...».
امیرمؤمنان علی علیه السلام
یکی از مهمترین جلوه های آداب معاشرت با مردم، دوستی و رفاقت است که در اهمیّت آن، کسی شک نکرده و نمی تواند انکار نماید؛ چراکه دوستی و رفاقت و محبت به همنوع، در سرشت بشر نهفته و اصلاً لازمه زندگی جمعی به شمار می رود؛ زیرا انسان در ادامه حیات خود هیچ وقت بی نیاز از همنوعان خود نبوده و نخواهد بود و انسان ها بایستی در کارهای روزمرّه زندگی، مددکار همدیگر باشند و این مدد و یاری کردن، بدون دوستی و رفاقت، امکان پذیر نیست.
رفاقت و دوستی در همه جوامع کوچک و بزرگ، حتی در روابط فامیلی و خانوادگی مانند زن و شوهری و پدر و فرزندی و برادری و... موجود و مؤثر است، یعنی اگر پدر و فرزند هم علاوه بر پیوند نسبی و حسبی، رفاقت و دوستی نداشته باشند، زندگی آنان صفا ندارد، چنانکه در طول زندگی، زیاد دیده شده است که کدورت و خصومت شدیدی بین زن و شوهر، پدر و مادر با فرزند، و برادر با برادر رخ داده است، بدون اینکه پیوند فامیلی بهم بخورد.
دوستی در اسلام
در اسلام، به مسأله رفاقت و دوستی بیش از همه ادیان، اهمیّت داده شده است چنانکه بیانات رهبران دینی ما مخصوصا اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله طی احادیث بی شمار در این مورد، گواه این مسئله است که ما به برخی از آنها اشاره می نماییم از جمله در حدیثی از امام حسن علیه السلام می خوانیم:
القَریبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ المَوَدَّةُ و إنْ بَعُدَ نَسَبُهُ و البَعیدُ مَنْ بَعَّدَتْهُ المَوَدَّةُ و إنْ قربت نَسَبُهُ لا شی ء أقربُ الی شی ءٍ مِنْ یدٍ الی جسدٍ و إنّ الیَدَ تَغُلُّ(خیانت) فتُقْطَعُ و...(1)».
«نزدیکترین شخص به انسان کسی است که دوستی و محبت، او را نزدیکتر ساخته گرچه نژادش با دوست، پیوسته نیست. و بیگانه کسی است که مهر و محبت و دوستی نداشته باشد گرچه پیوند نسبی و نژادی دارد. چیزی به چیز دیگر نزدیکتر از دست به پیکر نیست که اگر دست خیانت ورزد، از بدن بریده شود...».
معلوم می شود به رفاقت و دوستی -که می شود گفت، نمک روابط عاطفی و اصلاً نمک زندگی است-، در اسلام چه قدر بها داده شده است به طوری که رهبران معصوم ما، دوست انسان را به منزله خود انسان دانسته اند. چنانکه از بعضی از بزرگان نقل شده است که:
«الصَّدیقُ إنْسانٌ هو أنْتَ فانْظر صدیقا یکونَ مِنْکَ لنفسِکَ(2)».
«دوست هر شخص به منزله خود اوست، پس باید بنگری که چه کسی را برای دوستی خویش برمی گزینی».
«دوست و رفیق، وقتی دوست واقعی است که سه هنگام انسان را فراموش نکنند: هنگام گرفتاری، مددکار او باشد، و در نبود انسان، مدافع او باشد و پس از وفات دوست، همچنان به یادش باشد».
در حدیث دیگری می خوانیم:
«سه چیز، نشان دهنده جوانمردی انسان است: قرائت قرآن، آبادکردن مساجد و داشتن دوست فراوان(3)».
اما اینکه چگونه دوست را بشناسیم و بهترین و بدترین دوست کدام است؟ و طرز برخورد با دوست چگونه باید باشد؟ و دوستی برای چه و با چه کسی باشد؟ و چه مقدار دوست داشته باشیم؟ و با چه کسانی دوست نشویم؟، اینها مسائلی است که به خواست خدا به طور اختصار اشاره خواهیم کرد.
کدام دوست؟
حال که رفاقت و دوستی، این قدر در زندگی انسان اهمیّت دارد، پس باید پیش از آنکه انسان با کسی طرح دوستی و رفاقت بریزد، باید آن شخص را بشناسد و سپس با او طرح رفاقت بریزد؛ چراکه اگر انسان بدون شناخت، با کسی رفیق شود، ممکن است باعث بدبختی و سیه روزی او شود. چنانکه در طول تاریخ، دوستان ناباب خیابانی و کنار دریایی و دودی و... چه بر سر رفقای خود آورده اند. امروز نیز در مطبوعات و در صدا و سیما و رسانه های گروهی دیگر می خوانیم و می شنویم که افرادی به ظاهر دوست، اما در باطن روی چه مأموریتی، چطور فرزندان معصوم ما را به وسیله سیگار و مواد مخدر و نوارهای مبتذل و انواع و اقسام وسائل صوتی و تصویری و اینترنت و ماهواره و... به لجن زار بدبختی و سیه روزی کشیده و چنان از خود بی خود می کنند که حتی پدر و مادر و خواهر و برادر خود را نیز فراموش می کنمد و این نیست مگر در اثر ناآگاهی جوانان ما از فرهنگ انسان ساز اسلام که در تمام مراحل زندگی فردی و جمعی برنامه دارد و انسان را به بهترین آداب معاشرت و خوشبختی دعوت می کند و آن مکتب ناب اهل بیت است که راه آنان راه دوستی سالم و مایه خوشبختی است. و این مطلبی نیست که نیاز به دلیل دیگری بهتر از تجربه و مشاهده داشته باشد.
پس برای اینکه بفهمیم دوستان خوب را چگونه بشناسیم، لازم است به مکتب اهل بیت علیهم السلام و کسانی که روش آنها در همه زمینه های اخلاقی و دینی و آداب معاشرت، الهی بوده و الگوی تمام انسان های وارسته می باشد، برگردیم.
علی علیه السلام در این زمینه می فرماید:
«فی تقلّبِ الأحوالِ عُلِمَ جواهِرُ الرّجال، حسدُ الصَّدیقِ مِنْ سُقْمِ المَوَدَّة(4)».
«در تحولات روزگار، ماهیّت و جوهره شخصیت اشخاص، شناخته می شود و حسد ورزیدن به دوست، نشانه ناخوشی محبت و دوستی است».
همچنین در حدیث جامع دیگری می فرماید:
«أصْدِقائکَ ثلاثة و أعدائکَ ثلاثة: فأصدقائک، صدیقک و صدیق صدیقک و عدوّ عدوّک. و أعدائک: عدوّک و عدوّ صدیقک و صدیق عدوّک(5)».
«دوستان تو سه گروهند: دوست تو، دوست دوستِ تو و دشمنِ دشمن تو.
همچنانکه دشمنان تو سه گروهند: دشمن تو، دوست دشمن تو و دشمن دوست تو».
باز می فرماید: «لا یکونَ الصَدیقُ ِ صدیقا حتی یحفظ أخاه فی ثلاث: فی نکبته و غیبته و وفاته(6)».
«دوست و رفیق، وقتی دوست واقعی است که سه هنگام انسان را فراموش نکنند: هنگام گرفتاری، مددکار او باشد، و در نبود انسان، مدافع او باشد و پس از وفات دوست، همچنان به یادش باشد».
دوست آن باشد که گیرد دست دوست |
در پریشان حالی و درماندگی |
گلستان سعدی
بهترین و بدترین دوست
اما ببینیم بهترین و بدترینِ دوستان از دیدگاه بزرگان دین ما چگونه دوستانی هستند؟ پیشوایان ما فرموده اند:
«دوستان دو نوعند: دوستان راستین و به اصطلاح، «جانی» که آنها به منزله بال و پر انسان هستند و آنان همچون خانواده و ثروت هستند؛ پس تو نیز جان و مال خود را از ایشان دریغ مدار. دوست آنها را دوست، و دشمنشان را دشمن بدار و عیب آنها را بپوشان، خوبی های آنها را پخش کن و این چنین دوستانی از گوهر سرخ هم کمیاب ترند. ولی قسم دوم دوستان ظاهری هستند که فقط با لبخند با تو روبه رو می شوند، با آنان با رویی گشاده و لبی خندان برخورد کن و بیش از این از آنها انتظار نداشته باش»(7).
اما در زمینه دوستان بد، امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرماید:
«بدترینِ دوستان کسی است که انسان به خاطر او به زحمت بیفتد(8)».
«هرکس با دوست خود رودربایستی داشته باشد، دوستی آنها پایدار نخواهد بود(9)».
«دوستی که به تو حسد بورزد، رفاقت و دوستی اش ناسالم است(10)».
«دوستی که معصیت و نافرمانی خدا را در نظر تو بیاراید و زیبا نشان دهد، بدترین دوست است(11)».
چنانکه می بینیم، در اکثر بیانات ائمّه اطهار علیهم السلام در مورد دوست و رفیق، خصوصا دوستان خوب، کلمه «اخ» یعنی برادر، به کار برده شده است که حاکی از اهمیّت و نقش مثبت و مؤثر دوست خوب در زندگی اجتماعی و خانوادگی انسان می باشد. و کلام گهربار امیر مؤمنان که می فرماید دوستان خوب به منزله بال و پر انسان هستند، مؤیّد این مطلب است. یعنی چطور برادر انسان مانند دست و پشت انسان است، دوست و رفیق خوب و متدیّن هم مانند پشت انسان می ماند. یعنی اگر کسی دوست خوب نداشته باشد، مثل این است که یار و یاوری ندارد و تنهاست.
ادامه دارد
1. اصول کافی، ج 4، کتاب العشرة، باب التحبّب الی الناس، ح 7.
2. بحارالانوار، ج 74، ص 179.
3. عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 27.
4. بحارالانوار، ج 74، ص 163.
5. همان، ص 164.
6. بحارالانوار، ج 74، ص 163.
7. خصال شیخ صدوق، ص 49.
8. نهج البلاغه، صبحی صالح، ص 559.
9. بحارالانوار، ج 74، ص 165.
10. نهج البلاغه، صبحی صالح، ص 507.
11. امالی شیخ طوسی، ج 2، ص 50.