ماهان شبکه ایرانیان

امامان گنجینه داران علوم الهی

در سلسله مقالات «در آستان امامان » پیرامون امام شناسی بر اساس مکتب اهل بیت ( علیهم السلام) با الهام از زیارت بلند جامعه سخن می گفتیم . از ویژگی هایی که امامان ( علیهم السلام) را در این زیارت با آن می ستاییم آن است که این انوار تابناک الهی گنجینه های علم اند (خزان العلم). در این مقاله پیرامون این ویژگی بحث خواهیم کرد .

در سلسله مقالات «در آستان امامان » پیرامون امام شناسی بر اساس مکتب اهل بیت ( علیهم السلام) با الهام از زیارت بلند جامعه سخن می گفتیم . از ویژگی هایی که امامان ( علیهم السلام) را در این زیارت با آن می ستاییم آن است که این انوار تابناک الهی گنجینه های علم اند (خزان العلم). در این مقاله پیرامون این ویژگی بحث خواهیم کرد .

خزان العلم

از ویژگی های برجسته امامان در زیارت های گوناگون و کلمات خود معصومین (ع) آن است که آنان «خزان العلم » اند .

«خزان » بر وزن رمان جمع خازن به معنای گنجینه دار است . معنای عمومی «علم » نیز آگاهی است، لیکن باید دانست که این علمی که امامان «خزینه دار» آنند چه علمی است .

مناسب است پیش از بیان تفسیر این علم، بخشی از روایاتی که این ویژگی را برای امامان ( علیهم السلام) ذکر کرده، بیاوریم:

1- امام باقر (ع) فرموده: «نحن خزان علم الله و نحن تراجمة وحی الله; (1) ما خزانه دارعلم خداییم، ما مترجمان وحی الهی هستیم .»

2- امام صادق ( علیه السلام) نیز فرموده: «نحن شجرة العلم و نحن اهل بیت النبی ( صلی الله علیه و آله و سلم) و فی دارنا مهبط جبرئیل و نحن خزان علم الله و نحن معادن وحی الله و من تبعنا نجی و من تخلف عنا هلک حقا علی الله عزوجل; (2) ما درخت دانشیم و ما اهل بیت پیامبریم، خانه ما محل فرود جبرئیل بوده است . ما گنجینه داران علوم خداوندیم، ما معدن های وحی خداوندیم، هر کس از ما تبعیت کند، نجات می یابد و هر کس از «امر» ما تخلف کند نابود می شود . این سنت خداوندی است » .

3- امام سجاد ( علیه السلام) هم فرموده: «ما ینقم الناس منا فنحن والله شجرة النبوة و بیت الرحمة و معدن العلم و مختلف الملائکة; (3) چرا مردم فضیلت ما را انکار می کنند؟ به خدا قسم، ما از درخت نبوتیم، خانه رحمت و کانون علم و محل آمد و رفت فرشتگانیم .»

این تنها نمونه ای از دهها روایتی است که به این مضمون از اهل بیت (علیهم السلام) رسیده است . بنابراین «علم » در این روایات به طور مطلق و بدون هیچ قیدی ذکر شده است . لذا باید این جمله را با توجه به اطلاق آن تفسیر کرد .

علم خداوند

بی تردید، ذات مقدس ربوبی، عالم علی الاطلاق جهان هستی است، او از نهان و آشکار با خبر است و علم ذات مقدسش علم حضوری است . علم حضوری عبارت است از: حضور معلوم نزد عالم، همانند علم انسان به خودش و علم ذات مقدس ربوبی به موجودات . بنابراین گنجینه علوم جهان هستی است .

انواع علم غیب

در روایتی از امام باقر ( علیه السلام) دو گونه علم برای ذات مقدس خداوند ذکر شده است:

«ان لله تعالی علما خاصا و علما عاما; خداوند دو نوع علم دارد: یکی علم مخصوص و علم عام .

«فاما العلم الخاص فالعلم الذی لم یطلع علیه ملائکته المقربین و انبیائه المرسلین; علم خاص او علمی است که حتی ملائکه مقرب درگاهش و انبیاء - که فرستاده او به سوی بندگانند - از آن بی اطلاع اند .»

«و اما علمه العام فانه علمه الذی اطلع علیه ملائکته المقربین و ابنیائه المرسلین و قد وقع الینا من رسول الله ( صلی الله علیه و آله و سلم) ; اما علم عامش همان علمی است که ملائکه مقرب و پیامبران مرسل از آن مطلع اند و همان علم از ناحیه پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم) به ما رسیده است .» (4)

آیاتی که بر اختصاص حصر عالم غیب به خداوند دلالت دارند بیانگر علم خاص اند; مثلا:

1 . «و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو; (5) و خزانه های غیب نزد اوست و جز او کسی نمی داند .»

2 . «قل لا یعلم من فی السموات والارض الغیب الا الله; (6) بگو آنان که در آسمان ها و زمین اند غیب را نمی دانند، جز خدا .»

3 . «قل انما العلم عندالله . . . ; (7) بگو همانا علم نزد خداوند است .»

4 . «فقل انما الغیب لله; (8) پس بگو آگاهی از غیب اختصاص به خداوند دارد .»

و آیات دیگری که در این مورداند . (9)

علاوه بر آن که این آیات می تواند اشاره به همان علم خاص باشد، بر حصر علم غیب - اصالة و ذاتا - به خداوند دلالت دارند، مالک حقیقی اوست و او به هر کس که بخواهد تعلیم می دهد . زمام این علم هم به دست اوست و از مالکیت و سلطنت او خارج نمی شود، بلکه هرگاه بخواهد از صاحب آن باز می ستاند .

نوع دوم - که در مقابل علم اختصاصی است - علمی است که خداوند به برگزیدگان خود عنایت می کند:

«عالم الغیب فلایظهر علی غیبه احدا الا من ارتضی من رسول; (10) خداوند به غیب آگاه است و احدی را، جز کسانی که می پسندد از پیامبران بر غیب خود اطلاع نمی دهد .»

در آیه دیگر آمده: «و ما کان الله لیطلعکم علی الغیب ولکن الله یجتبی من رسله من یشاء; (11) همواره خداوند شما را به غیب آگاه نمی ساخته ولی از پیامبران کسانی را که بخواهد انتخاب می کند .»

براین اساس است که پذیرش آگاهی معصومان از غیب به اذن خداوند از بدیهی ترین و مستدل ترین عقائد پیروان اهل بیت است .

نمونه عینی این علم غیب، آگاهی های پیامبران و امامان ( علیهم السلام) از غیب است به عنوان نمونه:

الف - پیشگویی حضرت نوح از این که امتش دیگر هدایت نشده و اگر بمانند فاجر و کافر می پرورند . (12)

ب - آگاهی حضرت ابراهیم از ملکوت آسمان ها و زمین . (13)

ج - اطلاع حضرت یعقوب از آینده یوسف . (14)

د - آگاهی حضرت یوسف از آینده هم بندی های خود در زندان . (15)

ه - پیشگویی حضرت صالح که در صورت پی کردن ناقه، بیشتر از سه روز زنده نخواهند ماند . (16)

و - آگاهی حضرت سلیمان از نطق حیوانات که از مصادیق بارز علم غیب است .

ز - اطلاع حضرت عیسی از آنچه خورده اند و در خانه ذخیره نموده اند . (17)

ح - خبرهای غیبی و پیشگویی های آینده که به زبان پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم) بیان شده است (18)، مانند:

1 . انسان ها قادر نیستند تا همانند قرآن بیاورند . (19)

2 . غلبه رومیان بر ایران باستانی . (20)

3 . خداوند پیامبرش را حفظ خواهد کرد . (21)

4 . اخبار از تحرکات و شیطنت های منافقان . (22)

5 . قرآن تحریف نخواهد شد . (23)

6 . اسلام سرانجام دین حاکم بر جهان خواهد گشت (24) و موارد دیگر . (25)

اینها نمونه هایی از آگاهی های غیبی ای است که قرآن کریم نسبت به پیامبران ذکر می کند .

البته اخبار عینی پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان بسیار فراوان است که در این زمینه سه جلد کتاب با عنوان «الاحادیث الغیبیة » (26) نوشته شده است .

تفسیر خزان العلم

با این ترتیب، تفسیر «خزان العلم » روشن شد . بنابراین، که امامان خزینه دار علم ذات مقدس ربوبی اند . لذا خدواند کلید علم غیب (به استثنای علم اختصاصی) را به دست اهل بیت ( علیهم السلام) داده است . بنابراین نیازی نیست که این علم را به علومی که در کتب الهیه بر زبان انبیا جاری شده یا حتی تنها به علومی که در شب قدر بر آن ها نازل می شود . لیکن چند نکته قابل تذکر است:

1 . آگاهی انتخابی: این آگاهی، انتخابی و اختیاری است، یعنی هرگاه اراده کنند آگاه می شوند .

امام صادق ( علیه السلام) در این باره می فرماید: «ان الامام اذا شاء ان یعلم علم; (27) امام هرگاه بخواهد بداند، می داند .»

در روایت دیگری آمده است که عمار ساباطی گوید: از امام صادق ( علیه السلام) پرسیدم: عن الامام یعلم الغیب; آیا امام علم غیب دارد؟

حضرت فرمود: نه; «ولکن اذا اراد ان یعلم الشی ء اعلمه الله ذلک; (28) لیکن وقتی اراده کرد چیزی را بداند خداوند از آن آگاهش می سازد .»

به این ترتیب به این سؤال هم پاسخ داده می شود که آیا امیرمؤمنان علی (علیه السلام) در «لیلة المبیت » می دانست که زنده می ماند یا نه؟ یعنی نمی خواست بداند وگرنه قطعا می دانست! او جای پیامبر خوابید تا جانش را فدای پیامبر کند و تنها سؤالی که از پیامبر گرامی اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم) پرسید این بود که آیا شما سالم می مانید یا نه؟ که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) هم فرمود: آری . (29)

البته پاسخ های دیگری هم برای این سؤال وجود دارد که در جای خود ذکر شده است .

2 . علم افاضی: وقتی پذیرفتیم که این علم، مستقل نیست، بلکه باید از ناحیه ذات مقدسش افاضه گردد، چه بسا در موردی خداوند صلاح نداند که این علم را به پیامبری عنایت کند; مثلا از سویی می بینیم که حضرت یعقوب آن قدر در فراق یوسف گریه می کند که قرآن می گوید: «و ابیضت عیناه من الحزن; (30) دو چشمان او از اندوه سفید شد .» بی تردید اگر حضرت یعقوب از سرنوشت فرزندش مطلع بود آن قدر گریه نمی کرد . از سوی دیگر می بینیم که از فاصله چند صد کیلومتری بوی یوسف به مشامش می رسد: «انی لاجد ریح یوسف لولا ان تفندون; (31) من بوی یوسف را احساس می کنم اگر مرا به نادانی و کم عقلی نسبت ندهید .»

چه بسا خداوند برای رشد و ارتقاء معنوی حضرت یعقوب صلاح ندید که او را از سرنوشت فرزندش مطلع سازد .

ولی در پایان ماجرا، این علم را به او عنایت کرد .

گهی بر طارم اعلا نشینم

گهی من زیر پای خود نبینم

3 . علم غیب در خدمت هدایت انسان ها:

از سیره پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان ( علیهم السلام) استفاده می شود که از امکانات خدادادی - چه علم غیب و چه ولایت تکوینی و - . . . در مسیر هدایت انسان ها استفاده کرده اند، یعنی اگر در موردی می دیدند که استفاده از این امکانات، سبب هدایت گری می شود از آن بهره می گرفتند، اما هیچ گاه از آن استفاده شخصی نکردند . سختی، زندان و شهادت را به جان خریدند و از قدرت های الهی خود استفاده نکردند تا دیگران هدایت شوند .

در حادثه جانگداز عاشورا اگر سیدالشهداء اراده می کرد به اذن خداوند آب زیر پای حضرت می جوشید! ولی او نخواست از قدرت الهی اش استفاده کند:

«بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید

خاتم زقحط آب سلیمان کربلا!»

پیامبران و امامان نیز همانند دیگران زندگی می کردند . به فرمایش امام صادق ( علیه السلام): «یصح و یمرض » ، امام صحت می یابد و مریض می شود و «یاکل و یشرب » ، می خورد و می نوشد . . . و «و یفرح و یحزن » ، شادان و غمگین می شود و «و یضحک و یبکی » ، می خندد و گریه می کند . (32) چنان که قرآن در مورد پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده: «قل انما انا بشر مثلکم . . . ; (33) بگو من نیز بشری همانند شما هستم .»

تذکر سه نکته فوق به این خاطر است که شناخت امامان، بسیار مهم و حساس است که باید به شدت مراقب دو خطر بود: یکی غلو که امامان را در حد خدایی یا پیامبری قرار ندهیم و دوم عدم شناخت و آگاهی از شخصیت واقعی امامان .

بنابراین آنها بشرند، اما نه بشر معمولی، بلکه برگزیده و منتخب حضرت حق!

«در جهانی همه شور و همه شر

ها علی بشر کیف بشر (34) »

امید است که خداوند توفیق معرفت شایسته امامان ( علیهم السلام) به همه ما عنایت فرماید . آمین یا رب العالمین .

 

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان