فاطمه استیری: صداهای یکدست و همسویی از درون جریان اصلاحات شنیده نمی شود، یک روز همدیگر را به باد انتقاد می گیرند و روزی دیگر زبان به گلایه از هم باز می کنند، یکسوی جریان اصلاحات از مشی از بالا به پایین و دیکتاتوری سوی دیگر این جریان میگوید، یک عده هم مدعی مشی دموکراتیک و اصلاح گرایانه هستند و انتقادات را قاطعانه رد می کنند. همه ماجراها، انتقادات و گلایه ها هم حول یک محور می چرخد؛ «شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان.»
ائتلاف برای عبور از انزوا
اصلاح طلبان برای بازگشت به قدرت و خروج از انزوای 8 ساله تن به استراتژی متفاوتی دادند، همان ماه های نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری 92 قرارشان بر آن قرار گرفت که با اعتدالیون جریان مقابل به ائتلاف برسند و به جای کاندیدای یکدست اصلاح طلب پشت سر حسن روحانی بایستند، استراتژی که از قضا پیروز هم شد و رئیس دولتی پا به پاستور گذاشت که با اینکه برند اصولگرایی بر او خورده بود اما حامیانش را اصلاح طلبان و طیفی از اعتدالیون اصولگرا تشکیل می دادند. هرچه که بود رفتن روحانی به پاستور و کسب کرسی های به نسبت برابر با اصولگرایان در شورای شهر چهارم جانی دوباره به اصلاح طلبان داد.
آنقدر که برای انتخابات مجلس دهم عزمشان را جزم تر کنند تا ردپایشان در دومین قوه مهم کشور پررنگ تر از چند دوره قبل شود. آن روزهای سال 94 موعد تصمیمی دیگر در جریان اصلاحات بود، آنها اینبار تصمیم گرفتند نه در قالب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات که در قالب سازوکاری تحت عنوان شورای عالی سیاستگذاری به انتخابات مجلس ورود کنند.
شورایی که هم افراد حقیقی چون مشاوران رئیس دولت اصلاحات در آن حضور داشتند هم افراد حقوقی چون دبیران کل تشکل های اصلاح طلب. حزب اعتدال و توسعه هم مراودات سیاسی خود با این شورا را دنبال می کرد. همان روزها هم برخی اصلاح گرایانی که تازه وارد سازوکار تحرکات حزبی شده بودند و علم چند حزب را بلند کرده بودند از این شورا لب به گلایه گشودند، آنها برای خود سهمی از این شورا و لیستی که قرار بود از زیر دست آنها بیرون بیاید می خواستند. زمزمه های انتقاد و گلایه ها اما آن روزها بلند نبود، هرچه بود لیست بیرون آمده از شورای عالی سیاستگذاری در تهران یکجا به بهارستان دهم پا گذاشت و در شهرها نیست لیست ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالیون موفقیت دلچسبی را برای جریان جپ سبب شد.
همان تاکتیک در انتخابات دو سال بعد و ریاست جمهوری و شورای شهر پنجم بازهم روی میز اصلاح طلبان گذاشته شد، شورای سیاستگذاری که قرار بود تنها در موعد انتخابات مجلس دهم حیات و ظهور و بروز داشته باشد آنقدر زنده ماند که به انتخابات شورای شهر پنجم و ریاست جمهوری دوازدهم برسد. اینبار البته تغییراتی در شورا ایجاد شد، اعضا تعدادشان بیشتر شد و کرسی هایی هم به نواصلاح طلبان اختصاص یافت. اما اختلافات بین اصلاح طلبان از دل همین شورا کم کم آغاز شد، منتقدان معتقد بودند شورای سیاستگذاری به دنبال کنار زدن نقش احزاب است، می گفتند چند نفر عنان کار را به دست گرفته و همه کاره جریان اصلاحات شده اند، می گفتند پشت پا زدن برخی اعضای لیست امید به اصلاح طلبان آنهم بعد از ورود به مجلس نتیجه حزبی نبودن تصمیمات شورای عالی بوده است، گفته ها آنقدر زیاد شد که حتی بیم بیرون آمدن چند لیست برای شورا و حتی کاندیدا شدن چند اصلاح طلب در کنار روحانی وجود داشت.
لیست شورای شهر پنجم حاشیه ساز شد
شورای سیاستگذاری گرچه در نهایت در حمایت از روحانی به اجماع رسید و اصلاح طلبان پشت سر این تصمیم ایستادند اما موعد بستن لیست شوراها که رسید دیگر فقط بحث انتقاد و گلایه نبود، صداهای انتقاد از شورای عالی آنقدر بلند شده بود که رسانه های اصولگرا و چهره های این جریان را خرسند از اختلافات درونی جریان چپ کند و حتی امیدوار به پیروزی بر رقیب دیرینه شان.
لیست اصلاح طلبان برای شورای شهر پنجم بعد از بیرون آمدن بیشتر هم حاشیه ساز شد. بسیاری از چهره های شاخص اصلاحطلب به لیست شورای شهر پنجم راه نیافته بودند، صحبت از رانت های پشت پرده می شد، از لابی هایی که برخی را وارد لیست و برخی را حذف کرده بود، از نفوذ برخی چهره ها روایت می کردند، از دلخوری رئیس دولت اصلاحات و ...
29 اردیبهشت که از راه رسید دو لیست اصلاح طلب در نهایت پیش روی مردم بود، در نهایت اما باز هم لیست شورای سیاستگذاری توانست پیروز میدان شود اما این پیروزی هم علاج انتقادات از شورای سیاستگذاری نشد. آنچنان که روزهای بعد از اعلام نتایج انتخابات شورای شهر پنجم به طرح انتقادات تند و تیز از شورای عالی گذشته است، حتی برخی چون محسن رهامی یا رسول منتجب نیا صراحتا از مشی غیردموکراتیک و دیکتاتورمابانه این شورا در بستن لیست شوراها روایت می کنند.
رهامی تاکید دارد « این حرف که شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان می گوید هر مجموعه ای خارج از این شورا برای انتخابات لیست بدهد تقلبی، بدلی و غضنفر است، به لحاظ مبنایی مشکل دارد چون دیکتاتوری محسوب می شود.1معتقدیم احزاب باید میدان دار باشند و اشخاص حقیقی نیز به دعوت احزاب در مجموعه حضور پیدا کنند. اینکه حالا در یکی دو مورد شورای عالی سیاستگذاری موفق عمل کرد، این موفقیت مقطعی است، در بلندمدت به علت استفاده نکردن از ظرفیت احزاب تضعیف می شود. باید اجازه داد همه احزاب با نام و عنوان خودشان لیست بدهند و حق نداریم به آنها بدلی و قلابی بگوییم.»
رسول منتجب نیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی هم یکی دیگر از مخالفان ادامه کار شورای عالی سیاست گذاری معتقد است شورای عالی سیاستگذاری باید تا زمان انتخابات مجلس یازدهم رسما منحل شود.
این فعال سیاسی اصلاح طلب تحزب گرایی را بهترین راه برای ادامه مسیر اصلاح طلبان می داند و معتقد است شورای عالی سیاست گذاری نمودی از یک نوع استبداد رای و فردگرایی است و اختلافات در انتخابات هیات رئیسه مجلس هم میوه تلخ شورای عالی بوده است. {اینجا}
افشاگری پشت افشاگری
اما افشاگری های چند روز اخیر درباره نحوه بستن لیست شوراها در شورای سیاستگذاری آنقدر بالا گرفته که دیگر کسی نتواند اختلاف در درون جریان اصلاحات را انکار کنند. آنقدر که حتی محمدرضا عارف به وسط میدان بیاید و سکوتش را کنار گذاشته و از برچسب دیکتاتوری که به شورای تحت مدیریت او زده اند انتقاد کند و از افرادی که بلند بلند اختلافات جریان اصلاحات را این روزها تکرار می کند گلایه کند.
او که طی چند هفته اخیر با بیشترین هجمه ها روبرو بوده است و حتی پای پسرش هم به این اختلافات باز شده است روز پنج شنبه خط و نشان جدی برای هم طیفان اصلاح طلبش کشید و هشدار داد که نتیجه این اختلافات بازگشت به روزهای انزوا دهه 80 است« قبل از سال 92 را یادآوری میکنم، فضا یادتان هست نگذاریم برگردیم. سال 98 و 1400 برای ما مهم است.»
او با گلایه از هجمه های صورت گرفته طی چند هفته اخیر به خودش و دیکتاتور خواندن شورای عالی سیاستگذاری گفت: « تا چندی پیش هجمه علیه فرد که مهم نبود اما حالا به جریان است، حتی برچسب دیکتاتوری زدند ما که گفتیم از نقد استقبال میکنیم، به دوستان هم گفتم در خانهام به روی شما باز است چرا در فضای مجازی گفتمان کنیم.»
او تلویحا هشدار داد که لازم باشد برای روشنگری سکوتش را خواهد شکست« رمز ماندگاری ما اخلاق و سکوت است و جواب هم گرفتیم. البته در جاهایی هم باید روشنگری کرد. کشاندن مسائل به رسانهها چه دلیلی دارد همه میتوانند مسائل را بیان کنند اما لزومی ندارد. انتخابات مهم بعدی اسفند 98 است و باید درست حرکت کنیم. خواهش ما از شورای استانها تلاش برای حفظ انسجام است. این انسجام ما را به پیروزی میرساند. به شورای شهر هم توصیه میکنیم که به صورت ادواری این جلسات را ادامه دهیم.»{اینجا}
توصیه ها و هشدارهای عارف به زبانی دیگر از سوی صادق زیباکلام هم روز گذشته تکرار شد، آنجا که گفت« چندپاره شدن اصلاح طلبان سم است، رمز پیروزی ما در سال 92، 94 و 96، تشکیل ائتلاف بود. اگر ائتلافی عمل نکنیم و آقای عارف و همراهانشان یک جریان شوند، کارگزاران یک جریان شوند، آقای خاتمی جریانی جدا شود و... در انتخابات مجلس در 98 و ریاست جمهوری در 1400 شکست خواهیم خورد.»
زیباکلام البته شورای سیاستگذاری را هم مقصر اتفاقات اخیر می داند و می گوید « ملاحظاتی وجود دارد که باعث میشود، تصمیمات شورای عالی اصلاح طلبان تصمیمات بسیار پخته و کاملی نباشد. اما به واسطه شرایطی که برای اصلاح طلبان وجود دارد، تصمیم گیری چندان ساده نبوده است. اما به صراحت می گویم، قطعا اگر این وضعیت ادامه پیدا کند و حجم انتقادات و ندانم کاری های شورای عالی زیاد و زیادتر شود، مطمئن باشید به عنوان یک جریان دموکراتیک، بدنه اصلاح طلبان به یک جمع بندی و تصمیم دیگری خواهد رسید.» {اینجا}
لبخند اصولگرایانه به اختلافات اصلاح طلبان
بازگشت اصلاح طلبان به قدرت طی چند انتخابات اخیر گویا آنقدر خیال آنها را راحت کرده است که بی توجه به لبخندهای پنهانی جریان رقیب به این اختلافات، با صدای بلند بر سر هم فریاد بکشند و پرونده دعواها را جلوی چشم رسانه ها و مردم باز کنند. گویی یک داستان اصولگرایانه قدیمی در جریان چپ درحال تکرار است، داستانی که در آن اصولگرایان در روزهای قدرت به مسیر اختلاف افتادند و فضا را برای رقیب منزوی خود باز کردند و باعث بازگشت آنها به قدرت شدند. حال همان داستان و ماجرا در جریان اصلاحات در حال تکرار است. همین است که افرادی چون عارف و زیباکلام را نگران کند که روزهای قدرت اصلاح طلبان سال 98 یا 1400 به پایان خود نزدیک شود.
2929