کولبر، انگار اسمش را با خودبه یدک میکشد؛ کسی که با کولهایش بار میبرد. کسی که باید از کوهها و راههای سخت عبور کند تا به مرز برسد و باری را بردارد و برایش 50هزارتومان بگیرد. قصه کولبرها سر دراز دارد. قصه پیر و جوان و زن و مردی که بارهایی چندبرابر قدشان را روی دوششان میگذارند تا بتوانند نان شبشان را دربیاورند.
به گزارش ، روزنامه فرهیختگان نوشت: این روزها همه از کولبرها میگویند؛ از کولبرهایی که زیر بار جان دادند و هیچ نیروی امدادی جز مردم روستا به دادشان نرسید. از کولبرهای زنی که از ترسشان حرف هم نمیزنند تا چند سطری از زندگیشان را بنویسیم تا شاید درمانی باشد بر دردهایشان. از کولبرهای دانشآموزی که معلمها روزها در کلاس از خواب بیدارشان نمیکنند. قصه کولبرها ادامه دارد. خیلیهایشان در گذشته در این راه جان دادهاند، خیلیهایشان مریض شدهاند و خیلیها هم دستگیر اما این داستان ادامه دارد تا زمانی که کاری برای مرزنشینان انجام بدهند.
اقتصاد سالم، کولبر ندارد
هستند افرادی که معتقدند کولبرها برای اقتصاد کشور ضرر دارند، اما در کنارشان اقتصاددانهایی دیگری هم وجود دارند که معتقدند کولبرها نه تنها مشکلی برای اقتصاد ندارند؛ بلکه باید وضعیت اقتصاد را درست کرد تا مشکل حل شود.
مهدی پازوکی، اقتصاددان در مورد تاثیر کولبرها در اقتصاد کشور گفت: «کولبرها قشر ضعیف جامعه هستند و کول این افراد تاثیر منفی بر اقتصاد کشور نخواهد داشت. اگر کسی بخواهد در مورد قاچاق کالا و ... شکایت کند باید جلوی قاچاقهای بزرگ که اقتصاد کشور را فلج کرده، بگیرد نه کولبر.»
او ادامه داد: «در اصل اقتصاد را باید از ریشه درست کرد تا بتوان سلامت اقتصادی را به اقتصاد کشور بازگرداند. اقتصادی که در کشور ما حکمفرماست اقتصاد مریضی است که حق کولبر را هم میخورد.»
به گفته پازوکی باید سیستم تامین اجتماعی برای افراد ضعیف جامعه وجود داشته باشد، یعنی باید سیستمی وجود داشته باشد که به داد کولبرها برسد نه اینکه آنها را محدود کنند. چرا در کشوری مانند ایران عدهای برای فقط 50 هزارتومان درآمد در روز باید هشت ساعت پیادهروی سخت کنند؛ در حالی که افرادی هستند که درآمدهای میلیونی دارند.
او معتقد است که از بازرگانان، تجار و تمامی افرادی که درآمدشان زیاد است مالیات گرفته شود نه مالیاتی که با خواهش و تمنا باشد؛ مالیاتی که فرد سروقتش آن را پرداخت کند و این مالیات از طریق یک سیستم تامین اجتماعی درست به افرادی مانند کولبرها و مرزنشینها پرداخت شود تا آنها هم بتوانند زندگی بهتری داشته باشند و مجبور نباشند شغلی به این سختی داشته باشند.
پازوکی با بیان اینکه دو کار مهم را باید در مورد اقتصاد کشور انجام داد، گفت: «اول اینکه باید یک سیستم مالیاتی کارا طراحی کرد که هر کسی مانند معلم، مستخدم، تاجر، کارمند و ... هر مقدار درآمدی که دارد بخشی از آن را به عنوان مالیات پرداخت کند. دوم اینکه طراحی یک سیستم تامین اجتماعی کارا مدنظر قرار گیرد تا به جای سازمانهای مختلف متولی، افراد مستضعفی را که کارایی ندارند، تحت پوشش قرار دهند. درست مانند سازمان رفاه که در زمان دولت اصلاحات راه اندازی شد که متاسفانه اجازه فعالیت در دیگر دولتها به این سازمان داده نشد.»
او افزود: «باید سیستمی راهاندازی شود که تمامی افراد مستضعف در آن شناسایی شوند. به عنوان مثال با مالیاتی که گرفته میشود برای مرزنشینها کار و کسبی راه بیندازند. در این صورت آیا باز هم کسی میرود کولبری کند؟ قطعا نه.»
به گفته پازوکی همه باید برای رسیدن به اقتصادی سالم تلاش کنیم. اینکه هر کسی بگوید ما مسئول نیستیم و تقصیر را گردن سازمان دیگری بیندازد درست نیست. همه باید به داد اقتصاد کشور برسند تا دیگری کول و کولبری نباشد.
اولین دستگیری
در سال 1317 بیش از 58 شهروند مریوانی و چند ده نفر از اهالی مهاباد بازداشت و به بهانه اشتغال در کار قاچاق مرزی کالا برای مدت سه سال به دیگر نقاط ایران و ازجمله شیراز تبعید شدند.
البته این روند مبارزه با قاچاق کالا همچنان تاکنون به شکلهای مختلف ادامه دارد.
این موضوع موجب نارضایتیهای عمومی و خسارتهای جانی و مالی به طرفین شده است.
برای دیدن در سایز واقعی بر روی عکسها کلیک کنید.