پاکیزگی و آراستگی
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به پاکیزگی بدن و لباس خود بسیار اهمیت می داد. سر و رویش را با سدر می شست و موهای سر و ریش خود را روغن می زد و آنها را شانه می کرد و موی ژولیده را دوست نمی داشت. هیچ گاه بوی نامطبوعی از آن حضرت استشمام نمی شد. همواره عطر می زد و همیشه بوی خوشی از ایشان به مشام می رسید. از هر جایی که می گذشت، فضای آنجا را بوی خوش فرا می گرفت. حتی شب هنگام، مردم پیش از آنکه خود حضرت را ببینند، متوجه می شدند عابری که می آید، پیامبر است. امام صادق علیه السلام می فرمود: «هزینه عطر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از هزینه خوراک او بیشتر بود».
پیامبر عزیز ما همان گونه خود را برای خانواده اش می آراست و خوش بو می ساخت، برای حضور در جمع اصحابش نیز همین کار را می کرد. و می فرمود:«خداوند دوست دارد بنده اش هنگام برخورد با برادران و یاران، خود را آراسته و زیبا سازد».
پیام متن:
1. اهتمام ویژه رسول الله صلی الله علیه و آله به آراستگی و بهداشت فردی و اجتماعی.
2. دوست داشتن خداوند، بندگان آراسته را.
زهد پیامبر
زهد و پارسایی پیامبر، از همه پیامبران زاهد بیشتر بود. دیوار خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله از تنه درخت خرما بود.
یکی از همسرانش نقل می کند که چهل شب بر ما گذشت و در خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله آتش و چراغی برافروخته نشد. از او پرسیدند: پس خوراک شما در این مدت چه بود؟ گفت: خرما و آب.
علی علیه السلام نیز می فرماید:
به پیامبر بزرگوار خویش تأسی کن و از روش ستوده وی درس بیاموز؛ پیامبری که زر و زیور جهان را ترک کرد. حتی از پرده ای که روی آن تصاویری نقش شده بود، خوشش نمی آمد. به غذای ساده و کم، قناعت و گرسنگی بسیار را تحمل کرد.
همچنین ابن عباس می گوید:
پیامبر در روز فتح مکه در حالی که گرسنه بود، وارد خانه ام هانی، خواهر علی علیه السلام شد. پس از آن، پیامبر به ام هانی فرمود: «غذایی نزد تو یافت می شود که بخوریم؟» ام هانی گفت: جز یک تکه نان خشک ندارم و خجالت می کشم که به شما تقدیم کنم! پیامبر فرمود: «آن را بیاور.» ام هانی آن را آورد و پیامبر آن را خرد کرد و در آب و نمک ریخت. سپس فرمود: آیا خورشتی نزد تو هست؟ ام هانی گفت: کمی سرکه دارم. پیامبر فرمود: «آن را بیاور.» آن گاه پیامبر سرکه را روی نان ریخت و از آن میل کرد. بعد هم شکر خدا را به جا آورد و فرمود: «سرکه خوب خورشتی است.
پیام متن:
روش زاهدانه زندگی پیامبر در خانه و اجتماع، الگویی راستین برای دولتمردان و مسلمانان است.
تواضع و مسئولیت پذیری
رسول خدا صلی الله علیه و آله با مقام و مرتبه بلندش، از همه مردم متواضع تر بود. ابی امامه نقل می کند که روزی پیامبرخدا صلی الله علیه و آله بر ما وارد شد، در حالی که بر عصا تکیه داشت. ما به احترام حضرتش به پاایستادیم، پیامبر فرمود:«بلند نشوید؛ همچنان که اقوام غیرعرب یکدیگر را تعظیم می کنند».
اَنَس نقل می کند که در نظر مردم، شخصی محبوب تر از پیامبر نبود. با این حال هر وقت آن حضرت را می دیدند، بلند نمی شدند؛ زیرا می دانستند پیامبر این عمل را دوست ندارد. وقتی به مجلسی وارد می شد، پایین مجلس را برای نشستن برمی گزید. روی زمین می نشست، روی زمین غذا می خورد و می گفت: «من بنده ای هستم که مانند دیگر بندگان می خورم و می نشینم».
امام صادق علیه السلام می فرماید:
پیامبر خدا از هنگام بعثت تا رحلتش، به منظور تواضع در برابر خداوند متعال، هنگام غذا خوردن، به چیزی تکیه نمی داد؛ با دست خود به سائل کمک می کرد؛ وقتی بر چارپایی سوار بود، غلام خود یا دیگری را ردیف خود می نشانید و گاهی بر اسب یا اشتر یا هر مرکب دیگری که فراهم بود، سوار می شد. در جنگ بنی قریظه نیز بر لگام و جُلّش که از لیف خرما بود، سوار شد.
پیامبر در کارهای خانه شرکت می کرد: گوشت را برای پخت غذا می برید؛ با فروتنی کنار سفره غذا می نشست؛ گوسفند را می دوشید؛ کفش خود را پینه می زد؛ خانه را جارو می کرد؛ پای شتر را می بست؛ به گوسفند و شتر علف می داد؛ هنگامی که خدمت کار از گردانیدن آسیاب خسته می شد، به کمک او می شتافت؛ خمیر می کرد؛ چیزی که از بازار خریده بود، تا خانه می آورد؛ آب وضویش را شب هنگام آماده می ساخت؛ با تهی دستان نشست و برخاست می کرد؛ با بیچارگان هم خوراک می شد و با دست خود به آنان کمک می کرد.
روایت است که پیامبر به سفری رفت و در آن سفر، آب وضوی آن حضرت نزد ابی قتاده بود. پیامبر وضو گرفت و مقداری آب اضافه آمد. هنگامی که گرمی روز فرارسید و تشنگی به همراهان رو آورد، خدمت پیامبر آمدند و آب درخواست کردند. پیامبر از اضافه آب وضو به آنان داد و آن را آشامیدند. بعد به ابی قتاده فرمود: «تو نیز از این آب بیاشام.» ابی قتاده عرض کرد. شما اول بیاشامید. پیامبر فرمود:«تو بیاشام؛ زیرا ساقی قوم باید خودش آخر همه بیاشامد.» این بود که نخست ابی قتاده آب آشامید و سپس پیامبر.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هیچ گاه دوست نداشت دیگران وظایف او را برعهده گیرند. روزی پیامبر با جمعی از اصحاب به سفر می رفتند. در میان راه برای تهیه غذا تصمیم گرفتند گوسفندی بکشند. یکی از همراهان گفت: ای پیامبر خدا، ذبح این گوسفند با من. دیگری گفت: کندن پوست آن به عهده من. شخص دیگری گفت: پختن آن را به من واگذارید. سپس پیامبر فرمود:«جمع کردن هیزم نیز با من باشد.» همراهان گفتند: یا رسول اللّه ما هستیم و به جای شما کار می کنیم. پیامبر، فرمود:«می دانم شما کارها را انجام می دهید، ولی من خوش ندارم که بر شما برتری داشته باشم؛ زیرا خداوند دوست ندارد که ببیند بنده اش در گروه همراهان خود امتیازی داشته باشد».
پیام متن:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، در اوج بزرگی و پاکی، فروتن بودند و بسیاری از کارهای شخصی و اجتماعی را نیز خود انجام می دادند.
فصاحت و بلاغت
پیامبر بزرگوار ما سخنان خود را بسیار شیوا بیان می کرد. گفتارش نغز و کلامش حکیمانه بود. با هر طایفه ای از عرب، با زبان ویژه اش صحبت و اصول بلاغت آن را به خوبی رعایت می کرد.
روزی اصحاب به او گفتند: ما فصیح تر از شما ندیده ایم. حضرت فرمود: «چرا چنین نباشم.» ایشان با بیانی ساده به عواملی که بر فصاحت تأثیر دارند، اشاره می کند و می فرماید:«از طایفه قریش به وجود آمده ام، در قبیله بنی سعد پرورش یافته ام و قرآن به زبان من نازل شده است».
بنا بر این گفتار، این بزرگوار از عوامل ارثی، پرورشی و آموزشی(بیان آیات قرآن) نام می برد و نیز به این نکته اشاره می کند که صراحت سخن را از روستانشینان و زیبایی و جلوه گفتار را از شهرنشینان فرا گرفته است. ام معبد در وصف پیامبر می گوید: «سخنانش شیرین و خالی از هر نوع ناهنجاری است. کلمات او گویی دانه های درّی است که به رشته ای چیده و مرتب کرده باشند».
ابن عباس نیز می گوید: «پیامبر هنگامی که سخن می گفت یا پاسخ سئوالی را می داد، سه مرتبه آن را تکرار می کرد تا مردم آن را خوب بفهمند».
سخن او درعین کوتاهی، منظور وی را به طور کامل می رسانید و کلمات بیهوده و نابه جا به کار نمی برد. سخن او پشت سر هم بود، ولی برای اینکه شنونده، آن را به ذهن بسپارد و به درستی متوجه مفهوم آن شود، میان جمله هایش درنگ می کرد. همچنین آواز آن حضرت، بلند و رسا بود.
پیام متن:
فصاحت و بلاغت، گفتار حکیمانه و صبر و تحمل در انتقال مفاهیم از ویژگی های رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.
آداب مجلس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
مجلس پیامبر، مجلس حلم، حیا، خیر و امانت بود. در حضور او صدای کسی بلند نبود و از کسی بدگویی نمی شد. هنگامی که آن حضرت سخن می گفت، هم نشینانش سکوت اختیار می کردند و به سخنانش گوش می دادند. پایین مجلس می نشست و به مردم دستور می داد که آنان نیز چنین کنند.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «حق مجالس را ادا کنید.» روزی از ایشان پرسیدند که حق مجالس چیست؟ پیامبر فرمود:
به اطراف نگاه نکنید؛ جواب سلام را بدهید؛ نابینایی اگر وارد شد، راهنمایی اش کنید؛ امر به معروف و نهی از منکر کنید؛ هرگاه یکی جای خود را ترک کرد و دوباره به آنجا بازگشت، بر آنجا حق اولویت دارد.
پیامبر خدا در هر نشست و برخاست، خدا را یاد می کرد. هنگامی که شخصی با او هم مجلس می شد، از جای خود بلند نمی شد تا وقتی که او بلند شود؛ مگر در صورتی که کار با عجله ای برای او پیش آمده باشد که در این صورت، از او اجازه می گرفت و مجلس را ترک می کرد.
پیام متن:
در مجلس پیامبر چیزی جز یاد خدا، احترام به دیگران و رعایت حال دوستان دیده نمی شد.
معاشرت پیامبر
پیامبر دعوت شخص آزاد یا بنده یا کنیز یا تهی دست را با آغوش باز می پذیرفت. از بیماران حتی در دورترین نقطه شهر عیادت می کرد. در تشییع جنازه حضور می یافت. اگر کسی از حضرت عذرخواهی می کرد، عذر او را می پذیرفت. در خوراک و پوشاک بر غلامان و کنیزان خویش برتری نداشت و هنگامی که شخصی آزاد یا غلام و کنیزی از آن حضرت حاجتی می خواست، به سرعت اقدام می کرد.
اَنَس می گوید:
اگر پیامبر یکی از اصحاب خود را تا سه روز نمی دید، احوال او را می پرسید؛ اگر به سفر رفته بود، برای او دعا می کرد و چنانچه مسافرت نکرده بود، از او دیدن می کرد و اگر بیمار بود، به عیادتش می رفت.
رسول خدا صلی الله علیه و آله هیچ گاه اصحاب خود را به نام کوچک صدا نمی زد، بلکه کنیه آنان را می گفت و اقوام را با آن نامی که بیشتر دوست می داشتند، می خواند و هیچ گاه سخن کسی را قطع نمی کرد.
می گویند بنا بر رسمی در گذشته، خدمت کاران شهر مدینه با ظرف های مخصوص برای اربابان خود آب می آوردند. در این میان، پس از ظهور اسلام، آنان همه روزه پس از نماز صبح، ظرف های آب را خدمت پیامبر می بردند تا آن حضرت دست خود را در آنها قرار دهد و به این طریق متبرک شوند. چه بسیار روزهای سرد که این کار انجام می شد و پیامبر بدون اینکه اظهار ناراحتی کند و بی هیچ مخالفتی، دست خود در آن آب های سرد می گذاشت.
پیام متن:
عیادت کردن، تشییع جنازه، پاسخ مثبت دادن به حاجت مردم و دیگران رابا نام نیک صدا زدن، از آداب معاشرت در سیره پیامبراعظم صلی الله علیه و آله شمرده می شود که می تواند الگویی شایسته برای همه زمامداران و مسلمانان باشد.