ماهان شبکه ایرانیان

در آینه رفتار/نگاهی گذرا به سیره اخلاقی و رفتاری پیامبر عظیم الشأن اسلام

میلاد رسول خاتم را تبریک می گوییم.

میلاد رسول خاتم را تبریک می گوییم.

او اسوه است و الگو.

نگاهی به آینه رفتار و مرآت احوال او می افکنیم، تا «چگونه بودن» را به تماشا بنشینیم:

رسول خدا(ص) فرزانه ترین، شجاع ترین و بردبارترین مردم بود. بیش از همه «سخاوت» داشت درهم و دیناری نزد او نمی ماند.

(به گفته سعدی:

قرار، در کف آزادگان نگیرد مال

نه صبر در دل عاشق، نه آب در غربال) اگر مالی نزد او بود، شب وقتی به خانه باز می گشت که آن را به نیازمندان داده باشد.

از آنچه خدا داده بود، جز به اندازه قوت سالانه، برنمی گرفت. و بقیه را در راه خدا خرج می کرد

چیزی از او نمی خواستند، مگر آنکه عطا می کرد.

روی زمین می نشست، بر زمین می خفت بر روی زمین غذا می خورد.

کفش خویش را وصله می زد، لباس خود را «رفو» می کرد، در را خود می گشود، گوسفند می دوشید، وقتی خادمش از آرد کردن گندم خسته می شد، پیامبر کمکش می کرد.

در حال نشستن، تکیه نمی داد.

در حال تکیه دادن، غذا نمی خورد.

در کارهای خانه، به خانواده کمک می کرد.

بر سر سفره غذا، خاضعانه می نشست،

پس از غذا، انگشتان خود را می لیسید، آروغ نمی زد.

دعوت آزاد و برده را «یکسان» برای طعام می پذیرفت.

هدیه می پذیرفت، هرچند یک جرعه شیر باشد، ولی صدقه قبول نمی کرد.

نگاهش را در چهره کسی خیره و ثابت، نگاه نمی داشت.

برای خدا خشمگین می شد، نه برای خودش.

هر چه حاضر بود می خورد و هر چه را می یافت رد نمی کرد.

لباس خشنی از پنبه یا کتان می پوشید، بیشترین لباس هایش، سفید بود.

لباس مخصوصی برای نماز جمعه داشت.

عبایی داشت که هر جا می رفت، آن را «دولا» کرده زیر خود می انداخت.

انگشتری از نقره، بر انگشت کوچک خود می کرد.

هنگام وضو، مسواک می زد،

هنگام رفتن، بر هر چه فراهم بود سوار می شد (قاطر، اسب، الاغ و ...)

گاهی پیاده و بدون عبا و ردا راه می رفت، به تشییع جنازه و عیادت بیمار می رفت.

با فقیران هم غذا می شد و با بیچارگان نشست و برخاست می کرد.

صاحبان اخلاق برجسته را احترام می کرد.

با اهل شرف و فضیلت، انس و الفت می گرفت،

با خویشان خود، «صله رحم» می کرد.

به کسی تندی نمی کرد، عذر عذرخواهنده را می پذیرفت.

از همه خنده روتر بود.

تا وقتی قرآن نازل نمی شد یا مسئله موعظه ای در کار نبود، اهل مزاح و شوخی بود.

خنده هایش تبسم بود، نه قهقهه!

در خوراک و پوشاک، خویش را برتر از غلامان و خادمان خود قرار نمی داد.

هرگز به کسی دشنام نداد و زنی را لعنت نکرد.

بدی را با بدی جواب نمی داد، بلکه در می گذشت و می بخشود.

به هر کس می رسید، سلام می داد،

با مسلمانی که برخورد می کرد، «مصافحه» می کرد و دست خود را در دست او نگه می داشت.

نشست و برخاستش، همواره با «یاد خدا» بود.

هرگاه کسی نزد او می نشست و با آن حضرت کار داشت، نمازش را سریع تمام می کرد و به کار او می رسید.

در مجلس، هر جا که «جا» بود می نشست و اغلب رو به قبله!

هر که را خدمتش می رسید، مورد اکرام و احترام قرار می داد.

در حال خشم و رضا، جز «حق» نمی گفت.

بیشترین خوراکش، آب و خرما بود و از میوه های تر، خربزه و انگور را دوست می داشت.

گوشت و آبگوشت را دوست می داشت.

گوشت شکار را می خورد، ولی خود به شکار نمی پرداخت!

و ...

اینها گوشه ای از اخلاق والای محمدی(ص) بود که در کتب حدیث و تاریخ آمده است.

باشد که سرمشق پیروان و الگوی امت آن رسول اکرم و پیامبر خاتم قرار گیرد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان