Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
قرآن مجید، برای اجرای هر یک از اصول دعوت خود، یک سلسله روش ها و
شیوه ها را به کار برده که توجه به آنها در امر تبلیغ، بسیار مهم و حائز اهمیت است
.
مقدمه
عصری که در آن قرآن نازل شد، قبائل عرب جزیرة العرب دچار انحراف و
انحطاط فکری بودند . شرک و بت پرستی سراسر زندگی فردی و اجتماعی آنان را فراگرفته
بود، از نظر اجتماعی دچار هرج و مرج و بی بند و باری خاص بودند، شهوترانی و قدرت،
دو عامل اساسی در تنظیم روابط اجتماعی آنان بود .
قرآن کریم در مدت کوتاهی انقلاب عظیمی در جزیرة العرب به وجود آورد
و اصلاحات گسترده ای در ابعاد گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و ...
ایجاد کرد و آنان را از انحطاط و ضلالت به سوی تعالی و تکامل رهنمون کرد و اعراب
متفرق را به امتی واحد مبدل ساخته و جزیرة العرب را پایگاهی برای گسترش رسالت
جهانی اسلام گردانید . شکی نیست که ایجاد چنین انقلاب عظیمی، نیاز به اصول و
روشهایی دارد که هدف ما در این نوشتار، بررسی این اصول و شیوه هاست . امید است
نهادهای تبلیغی، مبلغان راستین دین مبین اسلام و شاگردان مکتب قرآن از این کتاب
انسان ساز درس فرا گرفته و این اصول و شیوه ها را در تبلیغشان به کار برند .
واژه «اصل » ، اگرچه در لغت به معنای پایه و اساس است، ولی در علوم
کاربردی و رفتاری به معنای قاعده و دستورالعملهای کلی به کار می رود و فرق آن با
روش ها در این است که روش ها جزئی ترند (1) .
بر این اساس شیوه کار ما در این نوشتار این است که ابتدا «اصلی »
را به عنوان قاعده و دستورالعملی کلی بیان نموده و سپس در «روش ها» ی مبتنی بر اصل
مذکور، شیوه های جزئی تر را مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد:
1 . اصل تحول باطن
یکی از اصول تبلیغی قرآن، ایجاد تحول باطنی است و این اصل بیانگر
آن است که در تبلیغ باید به فکر تحول و انقلاب درونی بود و ریشه بیماریها و گناهان
را از اندرون جان بیمار برکند .
قرآن با به کارگیری روش های زیر; دست به چنین انقلاب درونی زده
است:
1 . روش اعطای بینش
در این روش سعی بر آن است که تلقی آدمی از امور، دگرگون شود و
ایجاد چنین دگرگونی در میان افراد، در حقیقت مبدء تغییر رفتارها و اعمال آنان است
.
در قرآن، روش اعطای بینش مورد تصریح قرار گرفته است:
«قد جائکم بصائر من ربکم فمن ابصر فلنفسه و من عمی فعلیها . .» (2)
.
«به راستی بینش هایی از نزد پروردگار شما برایتان آمده است، پس هر
که در پرتو آن بینا شود، به سود خود چنین کرده است و هر که کوری ورزد به زیان خود
عمل کرده است » .
قرآن کریم در شیوه تبلیغی خود سعی نموده است برای ایجاد چنین
انقلاب و دگرگونی، بینش های زیر را ایجاد نماید:
الف . بینش درباره نظام هستی .
ب . بینش درباره دنیا .
ج . بینش درباره تاریخ انسان .
د . بینش درباره حقیقت انسان .
ه . بینش درباره مرگ و عالم پس از مرگ .
2 . روش دعوت به ایمان
روش دعوت به ایمان، ناظر به ایجاد تحولی باطنی است و هرگاه چنین
تحولی رخ دهد، آثار آن بر ظاهر آدمی و اعمال وی پدیدار خواهد شد (3) .
در قرآن این روش، مکرر مورد استفاده قرار گرفته و خداوند با تکیه
بر بینش های عطا شده، به عزم و تصمیم و ایمان فرا می خواند:
«زعم الذین کفروا ان لن یبعثوا قل بلی و ربی لتبعثن ثم لتنبؤن بما
عملتم و ذلک علی الله یسیر فامنوا بالله و رسوله و النور الذی انزلنا و الله بما
تعملون خبیر» (4) .
«آنان که کفر ورزیدند چنین پنداشتند که هرگز (پس از مرگ) مبعوث
نخواهند شد، بگو چرا; سوگند به خدایم که بی تردید مبعوث خواهید شد سپس به حتم
نسبت به کردارهایتان آگاهانده خواهید شد و این بر خدا آسان است پس به خدا و رسول
او و نوری که (درآیات قرآن) فرو فرستادیم، ایمان بیاورید و خدا بر آنچه می کنید،
کاملا آگاه است » .
3 . روش دفع بدی به خوبی
یکی از روش های مفید تبلیغی، برای ایجاد تحول و دگرگونی، روش پاسخ
بدی به نیکی است . این، روش عملی اولیاء دین بوده است که نمونه بارز آن را در
رفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله می بینیم که پس از فتح مکه همه را با روی
گشاده و آغوش باز پذیرفته و عفو نمود و دستور قرآن همین است:
«ادفع بالتی هی احسن ...» (5) .
«و لا تستوی الحسنة و لا السیئة ادفع بالتی هی احسن » (6) .
لازم به یادآوری است که این روش تنها در مواضعی خاص قابل استفاده
است . زیرا استفاده از این روش در برخی موارد مضر است، بلکه باید در بعضی اوقات در
مقابل خصم و انسان های لجوج، بی اعتنا و بی توجه بود که این خود یکی از روش های تبلیغی
است .
2 . اصل مخاطب شناسی
یکی از ارکان اساسی تبلیغ، مخاطب و پیام گیرنده است زیرا اگر
مخاطبی نباشد که پیام را دریافت کند، تبلیغ و پیام رسانی معنی پیدا نخواهد کرد .
بنابراین بحث از مخاطب و شناخت وی یکی از اصول بسیار مهم تبلیغ است و مبلغ باید
بداند که مخاطب کیست؟ گروه های سنی مخاطبین چه کسانی هستند و از نظر روانی به چه
چیزی گرایش دارند و به چه چیزی دلبستگی دارند (7) .
نزول تدریجی آیات قرآن کریم طی بیست و سه سال دعوت رسول خدا صلی
الله علیه و آله و تکمیل شریعت و احکام متناسب با ظرفیت و اوضاع مختلف، بیانگر
توجه و اهتمام قرآن به مخاطب شناسی و مقتضیات حال مخاطبین است .
روش های تبلیغی اصل مخاطب شناسی
1 . روش زمینه سازی: در این روش تبلیغی، قرآن ابتدا مخاطب را از
نظر روحی آماده می سازد و به تدریج احکام متناسب با ظرفیت مخاطبین را بیان می کند
مثلا آیات مربوط به حرمت «شراب مسکر و قمار» باتوجه به زمینه سازی روحی مخاطب آغاز
می شود و در مرحله نخست از مضار و منافع قمار و مشروبات سخن به میان می آورد و ضرر
آن راگوشزد می کند:
«یسئلونک عن الخمر و المیسر قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و
اثمهما اکبر من نفعهما ...» (8) .
«درباره شراب و قمار از تو سؤال می کنند، بگو: «در آنها گناه و
زیان بزرگی است; و منافعی (از نظر مادی) برای مردم دربر دارد; (ولی) گناه آنها از
نفعشان بیشتر است . .» .
سپس در آیه ای دیگر با لحن شدیدتر عنوان می کند که شراب و قمار،
عمل شیطانی است که باید از آن اجتناب کرد:
«یا ایها الذین آمنوا انما الخمر و المیسر والانصاب والازلام رجس
من عمل الشیطان فاجتنبوه ...» (9) .
«ای کسانی که ایمان آورده اید! شراب و قمار و بتها و ازلام [نوعی
بخت آزمایی]، پلید و از عمل شیطانست، از آنها دوری کنید ...» .
آنگاه با ذکر فلسفه حرمت شراب و قمار و تاثیر آن در آلودگی روحی و
تیرگی روابط اجتماعی می فرماید:
«انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم العداوة و البغضاء فی الخمر و
المیسر و یصدکم عن ذکر الله ...» (10) .
«شیطان می خواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه
ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و نماز باز دارد ...» .
آنگاه، پس از آماده سازی زمینه های لازم در روح مکلفین، به بیان
حرمت «فواحش و اثم و بغی » که یکی از مصادیق آنها شراب و قمار است، پرداخته و این
آیه نازل می شود:
«قل انما حرم ربی الفواحش ما ظهر و ما بطن و الاثم و البغی ...» (11)
.
«بگو: «خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام
کرده است; و (همچنین) گناه و ستم بناحق را ...» .
بدین ترتیب، بیان می کند که آنچه در قمار و شراب به عنوان «اثم »
آمده، از مصادیق حرام بوده و حکم صریح آن حرمت است (12) .
2 . روش تغییر موقعیت از آنجا که شرایط مختلف زمانی، مکانی،
اجتماعی و ... مبدا تاثیرگذاریهای متفاوتی است، برای ایجاد حالات مطلوب لازم است
روابط آن با شرایط مزبور را تغییر دهیم .
با دقت در قرآن نمونه های زیادی از روش تغییر موقعیت را می بینیم
از جمله:
1 . قرآن در برخورد با کفاری که به هیچ طریقی به راه راست هدایت
نمی شوند و دست از دشمنی با دین خدا برنمی دارند، با لحنی تند و بدون «بسم الله
الرحمن الرحیم » می فرماید:
«برآئة من الله و رسوله الی الذین عاهدتم من المشرکین » (13) .
«(این، اعلام) بیزاری از سوی خدا و پیامبر او، به کسانی از مشرکان
است که با آنها عهد بسته اید!» .
و یا در جای دیگر درباره ابولهب می فرماید:
«تبت یدا ابی لهب و تب » (14) .
«بریده باد دو دست ابی لهب و بریده باد» .
و در جای دیگر خداوند تبارک و تعالی هنگام رفتن موسی و هارون به
سوی فرعون از آنان می خواهد که با او به نرمی سخن گویند و از پرخاش گری بپرهیزند:
«اذهبا الی فرعون انه طغی فقولا له قولا لینا لعله یتذکر او یخشی »
(15) .
«به سوی فرعون بروید که او طغیان کرده است و با او به نرمی سخن
گویید، امید است که به خود آید یا از خدا بترسد» .
2 . لقمان به فرزند خود در کنار فرمان به نماز، به امر به معروف و
نهی از منکر دستور می دهد درحالی که معمولا در کنار نماز، زکات مطرح است و این به
خاطر آن است که نوجوان معمولا مالی ندارد تا فرمان زکات به او داده شود (16) .
«یا بنی اقم الصلاة و امر بالمعروف و انه عن المنکر و اصبر علی ما
اصابک . .» (17) .
«پسرم! نمام را برپا دار، و امر به معروف و نهی از منکر کن، و در
برابر مصایبی که به تو می رسد، شکیبا باش ...» .
3 . آیاتی که در مکه نازل شده است، فقط خطوط کلی جهان بینی، توحید
و مسائل اخلاقی را مطرح کرده و به احکام دشوار فرا نخوانده است و بسیاری از احکام
دشوار بعد از هجرت رسول خدا صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه نازل شد یعنی،
وقتی فکرها و اندیشه ها عوض شد، و جهان بینی الحادی به جهان بینی توحیدی تبدیل شد،
آنگاه به احکام دشوار فرا خواند بدین ترتیب، علامه طباطبائی قدس سره یکی از
راههایی را که برای تشخیص سوره های مکی و مدنی بیان نموده است، بررسی محتوای آن
سوره است، اگر سوره درباره احکام و فروعات جزئی سخنی دارد، مدنی است و اگر فقط
درباره خطوط کلی دین، جهان بینی اخلاقی و ... سخنی دارد، مکی می باشد (18) .
دنباله دارد
پی نوشت:
1) ر . ک . باقری، خسرو، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، ص 63 .
2) سوره انعام، 104 .
3) باقری، خسرو، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، ص 65 .
4) تغابن: 7 .
5) مؤمنون: 96 .
6) فصلت: 34 .
7) رهبر، محمد تقی، پژوهش در تبلیغ، ص 168 .
8) بقره: 219 .
9) مائده: 90 .
10) مائده: 91 .
11) اعراف: 33 .
12) طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج 6، ذیل آیه 91 - 90 از
سوره مائده .
13) توبه: 1 .
14) لهب: 1 .
15) طه: 44 - 43 .
16) قرائتی، محسن، قرآن و تبلیغ، ص 75 .
17) لقمان: 17 .
18) جوادی آملی، عبدالله، به نقل از مجله معرفت، 7 - 1371، ص 9 - 8
.