ماهان شبکه ایرانیان

دوست دارم کافه داشته باشم/ گفت‌وگوی بنیتا با شهروز ابراهیمی بازیگر و مجری سینما و تلویزیون

شهروز ابراهیم، بازیگر و مجری سینما و تلویزیون است. گفت‌وگوی بنیتا با این بازیگر را در ادامه بخوانید.

دوست دارم کافه داشته باشم/ گفت‌وگوی بنیتا با شهروز ابراهیمی بازیگر و مجری سینما و تلویزیون

 شهروز ابراهیمی کارش را با دستیار کارگردانی آغاز کرد و از آنجا که هدفش از ابتدا بازیگری بود به سمت این هنر گرایش پیدا کرد. ابراهیمی در این سال‌ها به جز بازیگری اجرای برنامه‌های مختلف و حضور در برنامه پرمخاطب «رادیو7» را هم تجربه کرده است. در ادامه گفت‌وگو با این بازیگر خوشرو و خلاق را در بنیتا می‌خوانید.

شهروز ابراهیمی

آقای ابراهیمی اولین حضور جدی تان در سینما از کجا شروع شد؟

سال‌ها پیش در سریال «کاشانه» دستیار آقای قاسم جعفری بودم. یکتا ناصر، فلامک جنیدی و برخی از دوستان کار حرفه‌ای بازیگری را با همین سریال آغاز کردند. اتفاقا چون داستان سریال اپیزودیک بود شرایط بازیگری در آن سریال برایم مهیا بود اما همیشه دوست داشتم ابتدا فضای سینما را درک کنم و ببینم بازی جلوی دوربین چطور است و بعد وارد حیطه بازی شوم. شاید خیلی از خوانندگان این مصاحبه تصور کنند بازیگری جلوی دوربین کار سختی نیست اما واقعیت این است که حضور جلوی دوربین یک تخصص است و فن خاص خود را می‌طلبد و شما باید ابتدا میزانسن و دکوپاژ را یاد گرفته و هماهنگی با نور و صدا و ... را بیاموزید و اَکت جلوی دوربین را تجربه کنید. بعد از آن سریال هم بارها دستیار کارگردانی را تجربه کردم. البته می‌دانستم هدفم دستیاری نیست و سعی داشتم هماهنگ با نموداری که در جهت رسیدن به بازیگری ترسیم کرده بودم پیش بروم.

علت کم‌کاری‌تان در زمینه بازیگری در سال‌های اخیر چیست؟

باید بگویم باندبازی در سینما و تلویزیون کم نیست. من سال‌ها در شبکه جام جم اجرای یک برنامه برای هموطنان خارج از کشور را برعهده داشتم و با نهایت عشق و علاقه این برنامه را اجرا می‌کردم. این برنامه تنها یک ساعت در هفته بود و وقت چندانی از من نمی‌گرفت اما بسیاری از تهیه‌کننده‌ها و کارگردان‌ها وقتی من را می‌دیدند می‌گفتند می‌خواستیم در فلان فیلم یا سریال بازی کنی اما دستیارمان می‌گوید درگیر کار اجرا هستی. و من جواب می‌دادم من فقط هفته ای یک ساعت اجرا دارم.

 شهروز ابراهیمی

شهروز ابراهیمی و مادرش 

 

کمی درباره کار اجرا برایمان بگویید.  

با علاقه بسیاری کار اجرا را در شبکه جام جم آغاز کردم. دوستان و همکاران شاهد هستند که اگر تایم اجرا ساعت 8 شب بود، من از 5 بعدازظهر در استودیو حضور داشتم. این برنامه به شدت مورد توجه مردم داخل و خارج از ایران قرار گرفت و مخاطبان بسیاری داشتیم. مخاطبانی از هر قشر و با هر نگاه سیاسی برنامه ما را تماشا می‌کردند و با تماس‌های تلفنی از متولیان برنامه تشکر می‌کردند.

از اینکه وارد دنیای بازیگری شده‌اید رضایت دارید؟  

خیلی از همکارانم از اینکه وارد بازیگری و کلا کارهای فرهنگی شده‌اند پشیمان هستند چراکه در این مسیر با وجود همه تلاش‌هایشان نتوانسته‌اند حتی زندگی ساده‌ای برای خود مهیا کنند و معتقدند اگر شاگرد یک مغازه بودند الان حداقل از خودشان مغازه یا سرمایه کار و کاسبی داشتند. من هم گاهی دلسرد می‌شوم ولی وقتی بین مردم هستم و برخوردهای پر مهرشان را می‌بینم با خودم فکر می‌کنم به هیج وجه دوست ندارم این موهبت را از دست بدهم.

  شهروز ابراهیمی

اخباری که از شما می‌شنویم خیلی کم است. ظاهرا برعکس بسیاری از بازیگران اصلا اهل حاشیه نیسیتد و حریم شخصی‌تان برایتان خیلی مهم است.

بله همینطور است. بسیار بی حاشیه‌ام و وقتی سر کار نباشم اغلب اوقات در منزل هستم و ارتباطم با جامعه سینما کاملا قطع می‌شود.  اهل به دنبال نقش دویدن هم نیستم و حاضر نیستم برای به دست آوردن نقش زیرآب همکارم را بزنم یا به اصطلاح خودشیرینی کنم. مثلا پیش از فیلمبرداری سریال «ماه و پلنگ» می‌خواستم به آقای امینی زنگ بزنم و حالشان را بپرسم اما به محض اینکه در خبرها خواندم قرار است فیلمبرداری سریالی جدید را آغاز کنند منصرف شدم که ایشان فکر نکنند به خاطر کار و نقش تماس گرفته‌ام.

یک خاطره جالب و به یاد ماندنی از دوران کاری‌تان برای خوانندگان ما تعریف کنید.  

هنگام فیلمبرداری سریال «اولین شب آرامش» در منطقه‌ای به نام رودشور کار می‌کردیم. آن منطقه بیابانی و بسیار گرم بود و ما در واگن‌های مخروبه قطاری قدیمی بخش‌هایی را فیلمبرداری می‌کردیم. یک روز سکانسی را فیلمبرداری کردیم که من و آقای امیر آقایی در واگن قطار با هم درگیر می‌شدیم. سکانس بسیار پر پلانی بود و یک روز کامل فیلمبرداری‌اش طول کشید. فردای همان روز و پیش از آغاز فیلمبرداری ادامه سریال، با آقای امینی صحبت کردم و از ایشان خواهش کردم یک بار دیگر سکانس دیروز فیلمبرداری شود. ایشان خیلی تعجب کردند و گفتند: «همه چیز خوب بود، چرا تکرار کنیم؟» و من جواب دادم فکر می‌کنم بهتر می‌توانم بازی کنم. آقای امینی موافقت کردند و یک روز دیگر به روزهای فیلمبرداری سریال اضافه شد. یک روز اضافه شدن به زمان فیلمبرداری آن هم وسط بیابانی بسیار گرم و دور از شهر واقعا برای همه گروه سخت بود اما همین سختی‌ها باعث شد سریال «اولین شب آرامش» آن‌قدر دیده شود و محبوبیت پیدا کند.

به جز بازیگری شغل دیگری دارید؟ یا دوست دارید شغل دیگری داشته باشید؟

دوست دارم در مسیر بازیگری ثابت قدم باشم و می‌دانم ممکن است از نظر معاش و درآمد به مشکل بربخورم بنابراین دوست دارم شغل دیگری در کنار بازیگری داشته باشم. مثلا خیلی دوست دارم یک کافه داشته باشم اما هنوز سرمایه چنین کاری را ندارم.

در بازیگری به دنبال چه چیزی هستید؟

هرکسی که حرفه بازیگری را انتخاب می‌کند به بالاترین رده در این شغل فکر می‌کند. من دوست ندارم مانند آب روان بیایم و بروم. دوست دارم در این شغل ماندگار شوم. دلم می‌خواهد مانند آقایان فرهاد اصلانی، حسین یاری و دانیال حکیمی در دنیای بازیگری مانا باشم. این عزیزان در کارشان اوج و فرود به این معنا که روزی سوپراستار باشند و روز دیگر هیچ خبری ازشان نباشد، نداشته اند. این عزیزان همیشه یک اوجی از کارشان را حفظ کرده‌اند و مردم هم آنها را خیلی دوست دارند.  

اگر دوست داشته باشید می‌توانید سری هم به مطلب «اینستاگرام هنرمندان؛ واکنش ها به درگذشت عارف لرستانی/ روحت شاد که حتما شاد هست» بزنید.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان