-*زهرا افتخارزاده:به روایت الهام و تأیید مادر، پدری که از مادر طلاق گرفته و مصرفکننده است، به خانه میآید و به مادر و دختر تجاوز میکند. بارها با ١١٠ تماس گرفته شده ولی آنها مداخله نکرده و عنوان کردهاند که: «وارد دعوای خانوادگی نمیشوند.» ....
به گزارش ، وقایع اتفاقیه نوشت: آتنا، آتنا... از مؤسسه آتنا مخابره مىکنم: الهام، دختر هفتسالهای که در مدرسه خودکشی کرد. از مدرسه با اورژانس اجتماعی تماس گرفته شد. یک هفته به اورژانس رفت و در پرونده درج شد که: «موردِ کودکآزاری جنسی توسط شوهرخاله قرار میگیرد.»
باوجود این شرایط، بعد از یک هفته ترخیص و تحویل مادر شد. پس از ٦ سال زمانی که الهام ششم دبستان بود، به ما از طریق مدرسه معرفی شد، الهامی که مدرسه نمیآید، وقتی که میآید از پدرش کتک خورده به شکلی که جایجای بدنش کبودی و زخم کمربند دارد و با طناب اقدام به آویختن خودش کرده، به شکلی که جای طناب بر گلویش مانده است. به روایت الهام و تأیید مادر، پدری که از مادر طلاق گرفته و مصرفکننده است، به خانه میآید و به مادر و دختر تجاوز میکند. بارها با ١١٠ تماس گرفته شده ولی آنها مداخله نکرده و عنوان کردهاند که: «وارد دعوای خانوادگی نمیشوند.» مادر شکایت کرده ولی دادگاه الهام را به پزشکی قانونی فرستاده و چون باکره بوده، پدر را تبرئه کرده است.
به علت اختلال دوقطبی مادر و عدم توان برای مقاومت دربرابر آزارهای پدر و وضعیت وخیم روحی الهام، با حکم «دفتر حمایت از کودکان و زنان دادگستری»، الهام به بهزیستی رفت. درحالیکه هر هفته بهزیستی قصد تحویل دختر به پدر یا مادرش را داشت و هربار مددکار مؤسسه مجبور شد به دفتر حمایت رفته و یکبار دیگر از قاضی نامه بگیرد؛ تا جایی که به علت مراجعات مکرر و تهدیدات پدر و مشتی که جایش بر در بخش «مددکاری مرکز نگهداری بهزیستی» باقی مانده بود، بهزیستی یکبار دیگر قصد تحویل دختر به پدر را داشت. اینبار خودم رفتم، مددکار مرکز گفت: «الهام خوب است، اینکه چیزی نیست، یک روز راضیه هشتساله را آوردند که رنگ به چهره نداشت، انگار که جسد آورده بودند از فرط تجاوز و آزار پدر در برابر دیدگان مادر.
یک سال اینجا ماند و مراکز جایی نداشتند تا اینکه آخرش پدر و مادر آمدند و او را بردند. چند ماه بعد که دیدمش، پرسیدم اوضاع چطور است؟ گفت: مثل قبل دوباره شروع شده آزارها و آزارها... .» اینجا در هر ساعتی که میگذرد، آتناها هزاربار میمیرند در الهام و راضیه و... در فقدان: آموزشهای پیشگیری از آزار جنسی برای کودکان و والدین، قانون بازدارنده برای برخورد با کودکآزاری جنسی، فقدان بانک اطلاعاتی آزاردهندگان و نظارت و رصد آنان، فقدان نهادهای حمایتگر قوى از کودکآزاردیده، فقدان پیگیریهای مناسب از سوی نهادهای حمایتی پس از ترخیص کودکآزاردیده و فقدان قانون کامل و مانع و جامع برای پیشگیری از کودکآزاری جنسی و حمایت از آزاردیدگان به شکلی که کودکآزاری جنسی از نظر قانون، صرفا به عنوان ازبینرفتن پرده بکارت تعریف میشود و از انواع کودکآزاری جنسی که میتواند هر روز و هر ساعت روح کودک را بمیراند، چشمپوشی میشود.
ضرورت ایجاد نظام آموزش جنسی متناسب از پیشدبستانی تا مقاطع دانشگاهی، اولین و مهمترین قدم برای آغاز راه پیشگیری از چنین وقایع جانکاهی است. این ضرورت مهمتر از آن است که بازیچه دعواهای سیاسی بیمعنا قرار گیرد، این آموزش به هر نام و عدد و شکلی ضرورت دارد. چند کودک دیگر باید قربانی شوند تا مسئولان درک کنند؟
*مددکار اجتماعی