او یک بازیگر، کارگردان، زن، مادر و سفیر ویژه سازمان ملل در امور پناهجویان است. با هم درخواهیم یافت که آنجلینا جولی پیت، چطور از پس همه این کارها بر می آید.
آنجلینا جولی پیت، همیشه ویژگی نترس بودن را یدک میکشد. او در سنین نوجوانی، یک یاغی بود که حرفه بازیگری به او کمک کرد تا تلاطمهای درونیاش وحس روان پریشی و بیزاریاش را هدایت کند. با وجودی که موفقیت خیلی زود به سراغ او آمد، ولی او هنوز به خاطر اندوههای وجودیاش به شدت تحت تاثیر بود. انتخاب وی به عنوان سفیر حسن نیت سازمان ملل متحد در سال 2001، نخستین گام او برای فرونشاندن نگرانیهایش بود و پس از آن او در سال 2002، برای اولین بار پسری به نام مدوکس را به فرزند خواندگی پذیرفت.
بعد از آن ارتباط جولی با برد پیت آغاز شد که در سال 2004 به صورت رسانهای اعلام گردید. آنها زوج زندگی هم شدند تا اینکه یک دهه بعد و با ازدواج در آگوست سال 2014 رسما مهر تائید وفاداریشان به یکدیگر و فرزندانشان را زدند.
بعد از آن، آنجلینای چهل ساله، سومین تلاشش در زمینه کارگردانی را با فیلم «کنار دریا» تکمیل کرد. او علاوه بر نوشتن فیلمنامه این فیلم، در آن با همسرش برد پیت به ایفای نقش پرداخت. این فیلم در مورد زوجی است که با اندوه و فاصله احساسیای که میانشان افتاده مبارزه میکنند. تقریبا تمام فیلم شامل ناپدید شدن و تلاش برای یافتن معنا در مورد رابطه شکننده این دو است؛ در این میان، مخاطب فیلم به دنبال نتیجهنهایی است که آیا این ماجرا به ایجاد روابط حسنه میان آنها منتهی میشود و یا به جدایی آنها ختم میگردد. آنجلینا دراینباره میگوید:«ما این فیلم را در طول ماه عسلمان ساختیم. انجام این نقش در مقابل همسرت کار سادهای نیست ولی ما فرزندانمان را در کنارمان داشتیم و وقتی به خانه بازگشتیم، این احساسات سخت را با خودمان به خانه بازنگرداندیم. این به ما کمک کرد تا با همه چیز کنار بیاییم و در نهایت این تجربه، ما را به هم نزدیکتر کرد.»
فیلم «کنار دریا»، مملو از احساسات عمیق و سخت بود، اما فیلم بعدی آنجلینا کاملا برعکس بود. او صدایش را در اختیار شخصیت Tigress (ببر ماده)، یکی از شخصیتهای اصلی در فیلم کونگ فو پاندای 3 قرار داد که در واقع یک ماجراجویی حماسه ساز و پرشوق و ذوق درکونگ فو پاندا بود.
آنجلینا در این رابطه گفت:« فرزندان من همیشه از این سبک فیلمها خوششان میآید. چرا که بدین ترتیب ارزشهای اخلاقی زیبایی را در مورد خانواده و مفهوم رویارویی با چالشهای سخت در زندگی میآموزند. در این قبیل داستانها، درسهای خیلی زیادی نهفته است و افراد جوان به این پیغامهای مثبت مثل آنچه به پو (شخصیت اصلی داستان) کمک کرد تا شخصیتش را تعریف کند و ببیند که چطور میخواهد مسیرش را در دنیا بیابد، نیاز دارند.»
این پیغام خانوادگی درکونگ فو پاندای 3 به خوبی دیده میشد. چرا که در این فیلم، پو با لی، پدرش که سالیان درازی او را گم کرده بود، دیدار کرد و به او ملحق شد و با هم به شانگری لا که بهشت رمزآلود پاندا بود سفر کردند. زندگی ساده آنها توسط حضور آشکار شخص خبیثی به نام کای که در چین میگشت و تمام اساتید کونگ فو را شکست میداد، مورد تهدید قرار گرفت. پو برای ماموریت به روستایی رفت تا در آن افراد روستا را که حس برادر دوستی زیادی وجود داشت تعلیم دهد و تبدیل به گروه نهایی جنگجویان کونگ فو پاندا شوند!
در زمینه همکاریهای آنجلینا با سازمان ملل متحد، مشارکت او با فراز ونشیبهای زیادی همراه بود. در آوریل سال 2012 و پس از بیش از 10 سال همکاری مداوم با سازمان ملل متحد، آنجلینا به سمت نماینده ویژه و عالی رتبه سازمان ملل متحد در امور پناهندگان آنتونیو گوترس (UNHCR) رسید. در این پست، او نماینده UNHCR در سطح دیپلماتیک شد و برای یافتن راه حلهایی برای جابهجاییهای انبوه جمعیتی تلاش میکرد. اخیرا آنجلینا برای افزایش سطح آگاهی در مورد بحران سوریه که طی آن هزاران سوری به صورت روزمره مجبور به فرار به کشورهای همسایه میشوند، کار میکرد. او از افزایش کمکهای انسان دوستانه و توسعه حمایتها از سوریه و کشورهای اطراف که تحت تاثیر جنگ داخلی سوریه قرار گرفتهاند حمایت میکرد.
در حال حاضر آنجلینا جولی پیت و برد، زمان زندگیشان را بین خانههایشان در لس آنجلس و لندن قسمت میکنند و گاهی نیز در قصر ییلاقیشان در ایالت میراوال در Cote d’Azur فرانسه استراحت میکنند. آنها شش فرزند دارند: مدوکس 14 ساله، پکس 12 ساله، زاهارا، 11 ساله که همگی فرزند خواندههای آنها هستند و فرزندان واقعی آنها، شیلو 9 ساله و دو قلوها: ناکس و ویویان 7 ساله.
آنجلینا میگوید که خانوادهاش برای او در اولویت اول است:«من و برد از پرورش بچههایمان و آموزش دنیا به آنها واقعا لذت میبریم و هیچ چیز با این حس قابل مقایسه نیست. ما کارهای خودمان را هم داریم ولی من حرفه بازیگریام را به عنوان بخش کوچکی در زندگیام میدانم. میخواهم زمان بیشتری را با خانوادهام سپری کنم و به عنوان نماینده سازمان ملل، به مناطق مختلف دنیا سفر کنم».
سوال: آیا وقتی که تصمیم گرفتید تا فیلمنامه «کنار دریا» را نوشته و بعد کارگردانی و بازیگری در آن، همراه با شوهرتان را برعهده گرفتید، نگران ریسکهایی در آرامش خانوادهتان نشدید؟
جواب: این ایمنترین و بیخطرترین تصمیم نبود ولی ما هر دو بازیگرانی هستیم که به دنبال به چالش کشیدن خودمان هستیم. ما میدانستیم که این کار ممکن است خسته کننده باشد و بازی کردن در نقش این شخصیتها شاید برایمان سخت باشد ولی هردویمان آمادگیاش را داشتیم. ما همچنین میدانستیم که شخصیتهای این فیلم، با شخصیتهای اصلی ما تفاوتهای زیادی دارند و میدانستیم که ما میتوانیم احساسات واقعی خودمان را از احساساتی که شخصیتهای این فیلم ابراز میکنند، جدا کنیم. البته قطعا شما برروی احساسات خودتان، نقشهایی میکشید و ویژگیهای اخلاقی خشن و عصبانی را از آنها بیرون میکشید؛ چون درصحنههایی که با هم بازی میکردیم، به این کار نیاز داشتیم.
سوال: این کار برای شما و برد خسته کننده نبود؟
جواب: در برخی روزها کار برایمان خیلی سخت میشد ولی ما مدت زیادی با هم بودهایم و خیلی خوب همدیگر را میشناسیم. ما اجازه ندادیم که داستان این فیلم برروی احساسات میانمان تاثیری بگذارد و یا مسائل را برهم بریزد. ما درعین حال میبایست مراقب بچههایمان و زندگی عادیمان به عنوان والدین میبودیم که این به ما کمک میکرد تا از هر حالتی که در فیلم داشتیم، فاصله بگیریم.
سوال: آیا فیلمهای کونگ فو پاندا برایتان به منزله فرصتی بود تا گریزی به دنیایی با قلبهایی روشن بزنید؟
جواب: من معمولا وقتی در خانه و با خانوادهام هستم و با کودکانم سرگرم هستم، قلب روشنی دارم. مردم معمولا مرا در نقشهای جدی و یا در حال صحبت در مورد داستانهای سختی مثل «کنار دریا» میبینند و احساس وتاثیر متفاوتی از من میگیرند ولی من از نقش ببر ماده و ورود به دنیای تصورات کودکانه واقعا خوشم می آید. این کاری است که به دل من خیلی نزدیک است و من دوست دارم که بخشی از دنیای «پو» وهر آنچه کودکان میتوانند از تجربیات او بیاموزند، باشم.
سوال: زندگی شما به عنوان یک مادر چه حس متفاوتی با زمانی که زندگی شما بیشتر برروی بازیگری متمرکز بود دارد؟
جواب: فرزندان، بخش عمدهای از زندگی من و برد را به خود اختصاص دادهاند؛ به همین خاطر ما در اکثر مواقع، زیاد نگران عدم فعالیتمان در دنیای بازیگری نیستیم. برد هنوز مثل همیشه از بازیگری لذت میبرد و من کاملا از او حمایت میکنم. بازیگری در زندگی من دیگر به اندازه قبل مهم نیست؛ چرا که من خیلی خوشحالم که میتوانم بخش عمدهای از وقتم را به مراقبت از فرزندانمان بگذرانم.
سوال: شما به عنوان یک مادر چگونه هستید؟
جواب: من با فرزندانمان خیلی صادق هستم و معمولا با آنها راجع به مسائل جدی صحبت میکنم تا آنها از مسائلی که در موردش اطلاعی ندارند، نترسند و در عین حال با انگیزه نسبت به دنیایی که در اطرافشان است بزرگ شوند. من به علاوه از آنها میخواهم تا تصوراتشان را کشف کنند و بتوانند تا با این تصورات بازی کرده و به آنها این اجازه را بدهند تا از این حس فوق العاده که با جوانی همراه میشود، لذت ببرند. ولی من و برد، هر دو از فرزندانمان میخواهیم تا جوری بزرگ شوند که برای کنار آمدن با دنیای واقعی آماده باشند و بدانند که ما همیشه برای حمایت از آنها آماده ایم.
سوال: چطور میتوان کارگردانی در یک فیلم را با حضورتان در فیلم مقایسه کرد؟
جواب: در دو فیلم اولم، من خیلی بیشتر از بچهها دور بودم و در اینجا بود که پدر فوق العاده آنها به من کمک میکرد که بر استرسم غلبه کنم. برد همیشه آماده حمایت از من بوده و هروقت که من زمان لازم برای مراقبت از خانواده را نداشتم، او این مسئولیت را به دوش میکشید. این به من اعتماد به نفس لازم را داد تا بتوانم پروژههای مختلفی را برعهده بگیرم و میدانم که حتی در صورت لزوم، من برای مدتی از خانواده دور باشم، ما هنوز هم خانواده شادی هستیم.
سوال: شما وتمام اعضای خانواده سفرهای زیادی میروید. آیا این کار را برایتان سخت تر نمی کند؟
جواب: وقتی حس کنم که کاری را زیاد انجام میدهم، خب اگر بتوانم، کمتر آن کار را انجام میدهم. من در جایگاه عجیبی هستم که نیازی ندارم که کار پشت کار بگیرم. میتوانم که در صورت نیاز خانواده، کمی به خودم زمان بدهم. اتفاق خوب در مورد کارگردان بودن این است که من میتوانم بگویم:" من فقط میتوانم وقتی که بچههایم به مدرسه رفتند، در اتاق کار حضور بیابم و باید برای شام برگردم." من حس میکنم مثل هر زن دیگری در جایگاه من، وقتی همه چیز برای کمک به ما مهیا باشد، نباید گله گذاری کنیم. آن هم وقتی که میبینیم که تمام افراد بدون حمایت، واقعا تلاش میکنند. خیلیها هستند که تنها هستند و کودکانشان را بزرگ میکنند واین کار خیلی سختی است.
سوال: فکر میکنید که بچههای این دوره و زمانه خیلی سریع رشد میکنند؟
جواب: حالا حفظ معصومیت و بیگناهی برای بچهها سختتر شده است. در مورد بچههای بزرگتر، باید به آنها کمک کنید تا درک کنند که در دنیا چه میگذرد ولی در عین حال باید از آنها بخواهید که تاریخ، ادبیات و چیزهای دیگری که به آنها کمک میکند تا دیدگاه بهتری در حین رشد به دست بیاورند را مطالعه کنند. به عنوان والدین، شما میخواهید محیط امنی برای کودکانتان ایجاد کنید که آنها دراین محیط احساس امنیت و عشق بکنند. اگر کودکان ما این محیط را در اختیار داشته باشند، میتوانند اعتماد به نفسشان را بسازند و این به آنها کمک خواهد کرد تا با مشکلاتی که در آینده در زندگی با آنها مواجه خواهند شد، بهتر کنار بیایند.
سوال: آیا زندگی در این دوره و زمانه ، خیلی دورتر از آنچه در دیدگاهی که شما در نوجوانی یا دهه بیست سالگی داشتید، به نظر می رسد؟
جواب: تفاوت زیادی است ولی تمام دردی که پشت سر گذاشتم در مورد شیوهای است که تلاش میکردم تا به این جایگاهی که الان در آن هستم برسم. من فکر میکردم که به خوبی کارهایم را به پایان نمیبرم و تمام شخصیتهایی که در فیلمها بازی میکردم، زندگیهای به مراتب هیجان انگیزتری از زندگی واقعی من دارند .اصل ماجرا این بود که من به دنبال هدف و خواسته بزرگتری در زندگیام بودم و از زمانی که کار با سازمان ملل متحد و انجام کارهای انسان دوستانه را آغاز کردم، حس کردم که میتوانم کار مشخصی انجام دهم و آن هم کمک به افرادی بود که امید خیلی کمی به زندگی داشتند. من واقعا خوشحالم که میتوانم این کار را انجام دهم.
اکران کونگ فو پاندای 3در سینماها از روز دهم ماه مارس آغاز می شود.
آنجلینا در کنار عشق زندگی اش، برد پیت بازیگر
آنجلینا در حال لذت بردن از زمانش درکنار فرزندانش
آنجلینا در جلسه سازمان ملل متحد در مورد ظرفیت های فرستاده ویژه کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در زمینه پناهجویان (UNHCR)
او بیش از هرچیزی به خاطر تلاشها و حمایتهایش به عنوان نماینده ویژه UNHCR در امور پناهجویان شناخته می شود.
آنجلینا صدایش را به ببرماده، یکی از شخصیت های کونگ فو پاندای 3 قرض داد.
آنجلینا جولی:"بازیگری حالا دیگر در زندگی من به اندازه قبل مهم نیست؛ چرا که من خیلی خوشحالم که می توانم بیشتر زمانم را صرف مراقبت از کودکانم نمایم."