ماهان شبکه ایرانیان

رسیدگی به محرومان در سیره امام علی علیه السلام

جهان معاصر چون مجسمه ای دو رویه است. جهانی که بر یک روی آن، بتی دلربا، زیبا و فریبنده و بر دیگر روی، هیولایی وحشتناک جلوه گری می کند

جایگاه اخلاق در جهان کنونی

جهان معاصر چون مجسمه ای دو رویه است. جهانی که بر یک روی آن، بتی دلربا، زیبا و فریبنده و بر دیگر روی، هیولایی وحشتناک جلوه گری می کند. در سده اخیر، پیشرفت صنعت و دانش چون جادو، کارهای به ظاهر نشدنی را ممکن ساخت و انسان ها را به شگفتی واداشت و آسایش جسمانی و فراوانی به ارمغان آورد. در مقابل، فضیلت های انسانی رابه دست فراموشی سپرد، بلکه در لابه لای چرخ های هولناک خود خُرد و نابود کرد. در دنیای کنونی از خستگی و رنج های جسمی دوران کهن خبری نیست، ولی از فضیلت شرافت و عواطف اصیل چون مهر و محبت، فداکاری و از خودگذشتگی کمتر خبری می بینیم.

از این رو، تمدن کنونی، نه تنها نتوانست بشر را از اقیانوس پهناور مشکلات زندگی به ساحل خوشبختی رهنمون شود، بلکه، طوفانی بنیان کن نیز برای او فراهم ساخت. دنیای امروز، آسایش جسمی را با خوشبختی واقعی اشتباه گرفت و نیمی از خواسته های بشریت را به فراموشی سپرد. از قربانی های تمدن کنونی، عاطفه مردم خواهی و مهرورزی به دیگران است که شور زندگی از آن سرچشمه می گیرد. دریغا که در دنیای تمدن، «مهر و عاطفه»، ارزش واقعی خود را از دست داده است. زندگی ماشینی امروز، آخرین و پیشرفته ترین وسیله های لذت جویی و کام یابی جسمی را به آدمی عرضه می دارد و این فرصت را از انسان می گیرد که به فکر دیگران باشد، چه رسد به اینکه با دیگران رابطه عاطفی برقرار سازد و به آنان مهر بورزد. انسان امروز با خود و هم نوعانش و با طبیعت، بیگانه شده و به نوعی به کالا بَدَل گشته است و نیروی خود را نوعی سرمایه گذاری می داند که باید تحت شرایط بازار عرضه، حد اکثر سود را از آن به دست آورد. اگر می بینیم دنیای کنونی با بی سر و سامانی های فراوانی دست و پنجه نرم می کند و راهی به سعادت نمی یابد، شاید یک علتش بیگانگی از غیر و توجه به خویشتن است. با این همه، باید عاطفه و مهر و محبت در انسان پرورش یافته و نیرومند شود. برای نیک بختی جامعه باید نیروی محبت و دگردوستی در انسان ها تقویت شود و در سایه دگرخواهی، انسان ها از محبت دیگران بهره مند شوند.

اسلام، آیین مهرورزی

اسلام، آیین مهرورزی است که بر اساس فطرت و ارضای صحیح خواسته های انسانی بنا شده است. از این رو به محبت و انسان دوستی توجه فراوانی دارد. اسلام همه انسان ها را از یک ریشه می داند و امتیازهای غلط نژادی، قبیله ای و مادی را به رسمیت نمی شناسد. در دیدگاه اسلام، از آنجا که همه آدمیان، آفریده خدا و در اصل از یک پدر و مادرند، شایسته احترام و محبتند. امیرمؤمنان علی علیه السلام به فرزندش، محمد حنفیه می گوید:

فرزندم، به تمام انسان ها نیکی کن، همان گونه که انتظار داری نسبت به تو نیکی کنند. آنچه را برای خود می پسندی، برای دیگران بپسند و آنچه را برای خود زشت و ناپسند می شماری، برای آنان نیز ناپسند بشمار. با مردم چنان خوش خلقی کن که چون از آنان دور شدی، مورد مهر آنان قرارگیری و آن گاه که مردی، بر تو گریان و سوگوار باشند.

بنابراین، اسلام نه تنها به انسان ها احترام می گذارد، بلکه بشر دوستی را به جایی رسانده است که به پیروان خود دستور می دهد همچنان که به نیک بختی و پیروزی خود علاقه مندند، همین احساس را درباره دیگران نیز داشته باشند.

رسیدگی به یتیمان و محرومان

هر انسان مسلمانی مسئول است با روی باز و سرشار از محبت با یتیمان برخورد کند، به گونه ای که احساس نکنند پدر یا مادر خود را از دست داده اند. آنان نیز روزی زیر سایه پدر و مادر زندگی می کردند و از مهر و محبت آنها برخوردار بودند. امروز که از نعمت پدر یا مادر محروم شده اند، از هر جهت، به محبت نیازمندند و باید به این نیاز آنان پاسخ مثبت داد تا در میان همسالان خود احساس غربت و حقارت نکنند. باید به زندگی کودکان یتیم و خانواده های بی سرپرست رسیدگی کرد و وصیت امیرمؤمنان علی علیه السلام را از یاد نبرد که هنگام شهادت فرمود:

خدا را، خدا را، در مورد یتیمان، نکند آنها گاهی سیر و گاهی گرسنه بمانند. نکند آنها در حضور شما در اثر رسیدگی نکردن از بین بروند.

ایشان در ثواب رسیدگی به یتیمان می فرماید:

هر مرد و زن با ایمانی که از روی مهربانی، دست خود را روی سر یتیمی بکشد، خدای متعال به عدد هر مویی که دست خود را روی آن می گذارد، یک ثواب برای او می نویسد.

یکی از امور مسلّم در سیره پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین (علیهم السلام)، اهتمام ایشان به رفع نیاز مستضعفان و محرومان و یتیمان است. آن بزرگواران می کوشیدند در جبهه آنان باشند، کرامتشان را حفظ کنند و محرومیت هایشان را بزدایند؛ زیرا آنان را محبوب خدا و وسیله رحمت الهی می دانستند. آنها خود را از محرومان می پنداشتند. از این رو به آنان عشق می ورزیدند و آنان را بزرگ و عزیز می داشتند. از امیر مؤمنان علی علیه السلام روایت شده است که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود که در شب معراج خداوند به او فرمود:

«ای محمد! دوست داشتن خدا، دوست داشتن فقیران و نزدیک شدن به ایشان است. (گفت: آنها چه کسانی هستند؟ فرمود:) کسانی که به اندک خشنودند و بر گرسنگی شکیبایند و بر زندگی گوارا و سپاس گزارند و از گرسنگی و تشنگی شکایت نمی کنند و با زبانشان دروغ نمی گویند و بر پروردگارشان خشمناک نباشند و بر آنچه از دست داده اند از دست داده اند، فسرده خاطر نمی شوند و به آنچه به دست آرند، شادمان نمی شوند. ای محمد! دوست داشتن من، دوست داشتن فقیران است. به فقیران و مجلسشان نزدیک شو تا تو را به خود نزدیک کنم و از ثروتمندان و مجلسشان دورشو که فقیران دوستان من هستند.

رفع نیاز برادران دینی

چرخ آسیای جامعه ایمانی بر پایه محبت و پیوستگی و حفظ کرامت ها می گردد. ظهور محبت ایمانی در دست ها و قدم های مؤمنان تجلی می یابد و با برآوردن نیازها، محبت ها افزون می گردد. از محبوب ترین کارها نزد خدا، قیام برای رفع نیازهای برادران ایمانی و تلاش در رفع آن است. اساساً قدم هایی که در پی رفع نیاز برادران دینی برداشته می شود، مأجور است. جان اهل ایمان چنان با هم پیوند خورده است که مانند یک وجودند و اندوه هر یک، اندوه همه و شادی هر یک شادی همگان است. هیچ گاه انسان مسلمان برای خود سفره های رنگین و چرب نمی پسندد، در حالی که در چند قدمی او، محرومانی از شدت گرسنگی و بی نوایی از حداقل خوراک و پوشاک بهره مند نباشند.

از جمله وظایف بسیار مهم اهل ایمان نسبت به یکدیگر، «مواسات» و یاری کردن یکدیگر و شریک ساختن در مال است. بنابراین، مسلمانان باید اهل تکامل اجتماعی و مواسات باشند، حقوق الهی در اموالشان را به تمامی بپردازند، و چشمشان به سوی خدا و گامشان برای خلق و دستشان برای دستگیری بینوایان، یتیمان و محرومان، گشاده باشد. حُسن سلوک و خیرخواهی نسبت به بندگان خدا، انسان را از خودخواهی و خودبینی بازمی دارد و به اخلاق الهی و ملکوتی آراسته می سازد. فرد مسلمان، هیچ گاه نباید نسبت به ناراحتی دیگران بی تفاوت و از احوال آنان بی خبر باشد. افراد بی تفاوت و خودخواه، لزوم تعاون وهمکاری در نیکوکاری و سالم سازی اجتماع را که یک اصل مهم اسلامی است، نادیده می گیرند. مسلمان باید بکوشد روح همیاری و همدردی را در خود پدید آورد و حالت بی تفاوتی و خون سردی را به خون گرمی و سوز و گداز و حس فرد گرایی را به روح اجتماعی مبدل سازد. در این حال، به محض اینکه برادر دینی اش احساس ناراحتی و نیاز کرد، بی درنگ در رفع مشکلاتش می کوشد و حتی پیش از تقاضا، در مقام یاری او برمی آید.

انفاق، عامل فزونی ثروت

اگر انفاق و رسیدگی به محرومان فراموش شود و ثروت ها در یک قطب اجتماع جمع شود، اکثریتی محروم و بینوا به وجود می آیند. دیری نخواهد گذشت که انفجاری در اجتماع، نفوس و اموال سرمایه داران را در آتش خواهد سوزاند. بنابراین، انفاق پیش از اینکه به حال محرومان مفید باشد، به نفع سرمایه داران است و در حقیقت، تعدیل ثروت، حافظ ثروت است. امام علی علیه السلام می فرماید: «اموال خویش را با دادن زکات حفظ کنید».

در دید ابتدایی، انفاق مال، چیزی جز کم کردن مال نیست و این همان نظریه کوته بینانه شیطانی است، ولی با دقت بیشتر می بینیم که انفاق ضامن بقای اجتماع، تحکیم عدالت اجتماعی، سبب کم کردن فاصله طبقاتی و پیشرفت همگانی و عمومی است. مسلّم است که با پیشرفت اجتماع، افرادی که در آن زندگی می کنند، در رفاه و آسایش خواهند بود و این همان نظر واقع بینانه است.

در اسلام به مهمان داری و مهمان دوستی هم سفارش شده است و کوشش می شود تا در این محافل از بستگان نیازمند، ضعیفان و یتیمان دعوت بیشتر به عمل آید تا با نزدیک شدن دل ها به هم، گرسنگانی نیز سیر شوند. به همین دلیل امیرالمؤمنین علی علیه السلام به شرکت فرماندارش در میهمانی بدون حضور فقیران اعتراض می کند!

مواسات و نماز، دو وسیله آزمایش شیعه

امام علی علیه السلام زیباترین صحنه های مواسات را جلوه بخشید تا آنجا که این ویژگی را یکی از دو میزان آزمایش شیعه معرفی فرمود:

شیعه مرا به دو ویژگی بیازمایند: محافظت بر وقت های نماز و مواسات به مال با برادران خود. پس اگر این گونه نباشند، از آنها دوری کن.

آن حضرت، کسانی را که اهل مواسات، مساعدت و دستگیری و غمخواری با یکدیگر نباشند، پیروان حقیقی خود ندانسته است و به «نوف» می فرماید: «ای نوف! درهمی و درهمی و جامه ای و جامه ای و گرنه، نه (شیعه نیستند)».

آنان با یکدیگر در اموال و مایحتاج زندگی با برابری رفتار می کنند تا جایی که درهمی از آنِ خود و درهمی از آنِ برادر خود، جامه ای از آنِ خود و جامه ای از آنِ برادر دینی خود قرار می دهند. میزان پیوند پیروان حقیقی، در میزان عمل به تکامل و همیاری یکدیگر است. امیر مؤمنان علی علیه السلام در دوران حکومت خود بر پیرمردی درمانده گذشت که گدایی می کرد. امام با دیدن آن صحنه پرسید: این چه وضعی است؟ گفتند: ای امیر مؤمنان، او فردی نصرانی است. امام فرمود: تا زمانی که جوان بوده، از او کار کشیده اید و اینک که پیر ودرمانده شده است، رها و طردش کرده اید. مخارج او را از بیت المال بپردازید و تأمینش کنید!

امام علی علیه السلام در پی آن بود که سطح زندگی متناسب با مقتضیات روز را برای مردم تضمین کند. بر این اساس، چنین نامه ای به قُثَم بن عباس، فرماندار خود در مکه نوشت:

اموالی که در نزد تو گرد آمده و مربوط به خداست، به دقت در مصرف آنها بنگر و آن را به مصرف عیالمندان و گرسنگانی برسان که در محل هستند. آنچنان که به طور صحیح به دست فقیران و نیازمندان برسد و مازاد آن را نزد ما بفرست تا میان کسانی که در اینجا هستند، تقسیم کنیم.

واپسین کلام

رفتار علی علیه السلام با یتیمان و محرومان، الگویی برای همه دولتمردان، مسئولان و شیعیان و آزادمردان است. در حقیقت، آن حضرت با عمل خویش، حجت را بر ما تمام کرده است. هماره درد بی سرپرستی و نداری مردمان محروم جامعه، شرر به جان دردمند مولا می زد و حتی تا واپسین ثانیه های حیات نیز به فکر محرومان بود. آن بزرگوار در واپسین کلام خویش نیز دغدغه خود را آشکار ساخت آن گاه که فرمود: «خدا را درباره یتیمان در نظر بگیرید، مبادا دهان های آنها از گرسنگی بسته بماند».

پس از سفارش در مورد یتیمان، به ناگاه قلب مهربان علی علیه السلام که هم راز چاههای کوفه بود، از تپش ایستاد و دیدگان خار گرفته و حلقوم فرو رفته اش راحت شد، ولی داغ دوباره بی پدری بر قلب یتیمان و درد فقر و بی پناهی بر جبین محرومان نشست. اینک این ماییم و آخرین سفارش مولا. ما هستیم و به دوش گرفتن انبان زمین مانده یتیمان و محرومان و شب گردی کوی مستمندان و اثبات ارادت و علاقه مندی به پدرمحرومان.

;همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس ;که دراز است ره مقصد و من نوسفرم
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان