نقش آفرینان در تربیت فرزند
مادر خانواده که رکن دیگر خانواده است همانند پدر نقش عمده ای در تربیت فرزندان دارد، مادر علاوه بر اینکه از عوامل تاثیرگذار وراثتی به حساب می آید از حیث تاثیر محیطی نیز نقش تعیین کننده ای دارد زیرا به عنوان رکن دیگر خانواده همانند پدر درتامین فضای عاطفی و ایجاد محیط امن و آرام برای فرزندان موثراست و از این مهمتر نقش بسیار تعیین کننده او از هنگام انعقادنطفه تا رسیدن به سن آموزش و رفتن به مدرسه است که در مقایسه با نقش پدر در این مقطع بسیار با اهمیت تر است زیرا در دوران جنینی مادر مستقیم ترین نقش را دارا است و پس از او نیز به خصوص در سالهای اولیه نقش مادر برجسته تر است و این تاثیر به ویژه در دو سال شیرخوارگی به اوج می رسد چرا که شیر مادر به عنوان مهمترین منبع تغذیه کودک، علاوه بر تاثیر اساسی در تامین سلامتی کودک می تواند در شکل گیری روانی و اخلاقی او نیز موثرباشد از اینرو در سیره تربیتی معصومین(علیهم السلام) به خصوص امام علی(ع)بر نقش و اهمیت شیر مادر و نیز انتخاب دایه شایسته بسیار تاکید شده است.
علی(ع)فرموده است: «انظروا من ترضع اولادکم فان الولد یشب علیه » ; نگاه کنید کدام زن به فرزند شماشیر می دهد، زیرا فرزند بر آن رشد می کند.»
و در حدیث دیگر
می فرماید «همچنان که برای ازدواج همسر انتخاب می کنید برای شیردادن به فرزندانتان نیز دایه انتخاب نمایید زیرا شیر سرنوشت راتغییر می دهد.»
علاوه براینکه حضرت بر انتخاب دایه و تاثیر شیرتاکید نموده اند از شیر دادن چند دسته زنان به فرزندان منع نموده اند و از آن جمله می توان به زنان کودن، نادان، دیوانه،فاحشه و بدکار اشاره نمود; آن حضرت فرموده اند: «از دادن شیرزنان فاحشه و دیوانه به فرزندانتان بپرهیزید زیرا شیر تاثیرمی گذارد.» و در سخن دیگری فرمودند: «از زنان کودن و نادان طلب شیر برای فرزندانتان ننمایید زیرا شیر بر سرنوشت غلبه می کند.»
ب)دوستان:
دوستان و همسالان از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر تربیت فرزندان به حساب می آیند; فرزندان به خصوص در دوران جوانی گرایش زیادی به دوستان دارند و فرصت زیادی را به همنشینی با آنان اختصاص می دهندو همین همنشینی و رفاقت زمینه تاثیر پذیری آنان از یکدیگر را فراهم می سازد.
علی(ع)در سیره تربیتی
خود توجه ویژه ای به نقش تربیتی دوستان معطوف داشته اند و ضمن بیان آثار مثبت و منفی دوستان، فرزندان خود را به همنشینی ورفاقت با دوستان صالح و شایسته توصیه می نمودند.
آن حضرت خطاب به فرزندش امام حسن(ع)فرمودند: «قبل از پرسش از راه ومسیر(درمسافرت)از(اخلاق و خصوصیات) رفیق و همراهت پرسش نما.»
همچنین در توصیه به محمدبن حنفیه فرموده است: «فرزندم!...
ازبهترین بهره انسان دوست و همنشین صالح است، با نیکوکاران همنشین شو تا از آنان باشی و از بدکاران و اهل شر و کسانی که به واسطه کارهای باطل و سخنان مهیج و ساختگی تو را از یاد خدا ومرگ باز می دارند دوری کن، تااز آنان نباشی...»
علی(ع)علاوه براینکه فرزندان خود را به دوستی با نیکوکاران سفارش و از دوستی باناصالحان برحذرمی داشته، مصادیق و نمونه هایی از دوستان ناصالح رانیز معرفی می نمود تا اینکه فرزندان با آگاهی بیشتر و بینشی وسیعتر به انتخاب دوستان بپردازند. آن حضرت در موعظه ای به فرزندش حسن(ع)او را از همنشینی با افراد نادان و کودن، بخیل،تبهکار و دروغگو برحذر داشته اند: «...فرزندم! از دوستی نادان بپرهیز زیرا او آنچه را سخت بدان نیازمندی از تو دریغ دارد واز دوستی تبهکار بپرهیز که به اندک بهایی تو را بفروشد و ازدوستی دروغگو بپرهیز که او سرابی ماند که دور را به تو نزدیک ونزدیک را به تو دور می کند.»
نکته این است که والدین به ویژه پدر نقش مهمی در دوست یابی شایسته برای فرزندانشان دارندعلی(ع)در دیدگاهی بلند و ظریف غیر مستقیم راهکاری جالب توجه دراین زمینه ارائه داده اند، و آن اینکه والدین با افراد صالح وشایسته که فرزندان صالح و شایسته دارند، رابطه دوستی و همنشینی پیدا نمایند تا در پرتو ارتباط والدین، فرزندان نیز با هم دوست و همنشین گردند،
آن حضرت فرموده اند: «موده الاباء قرابه بین الابناء...; دوستی پدران سبب نزدیکی فرزندان به هم می گردد...» و از حدیث دیگری از آن حضرت معلوم می شود دوستی والدین چنان در ارتباط فرزندان موثر است که به منزله رابطه نسبی و خویشاوندی بین آنان به حساب می آید.
ج)انجمنها و گروهها:
انجمنها، گروهها و تشکلها نیز یکی از عوامل محیطی موثر برتربیت فرزندان است، فرزندان، هنگامی که به گروه یا تشکلی تعلق گیرند و در مجالس و محافل آنان شرکت نمایند تحت تاثیر ویژگیهاو رفتارهای آن گروه و تشکل قرار می گیرند و چنان چه آن تشکل، ازمجموعه افراد نیک تشکیل یافته باشد بر فرزند تاثیر مثبت و اگراز ناصالحان تکون یافته باشد تاثیر منفی در او خواهدگذاشت،علی(ع)در وصیت به امام حسن(ع)فرمود: «قارن اهل الخیر منهم وباین اهل الشر تبن عنهم; با گروه خوبان و نیکوکاران همنشین شوتا از آنان باشی و از گروه بدان و شرور دور باش تا از آنان نباشی.» همچنین در حدیث دیگر فرزندش را از حضور در مجالس ومحافل نامطمئن و در مظان بدی بر حذر داشته است
آن حضرت در وصیت به فرزندش امام حسن(ع)فرموده اند: «ایاک و مواطن التهمه والمجلس المظنون به السوء لان قرین السوء یغیر جلیسه; از حضور درمحلهای تهمت زا و مجلسی که گمان بدی در آن می رود بپرهیز، چون همنشین بد، همنشین خود را دگرگون می کند.»
د)علماء و دانشمندان:
از دیگر عوامل تاثیر گذار در تربیت فرزندان، قشر عالم ودانشمندان هستند، علما و دانشمندان غالبابه خاطر برخورداری ازفضایل علمی و عملی تاثیر شگرفی در دیگران بخصوص شاگردان خوددارند و بخصوص اگر عالم دینی و وارسته باشند همنشینی و ارتباطبا آنان در تهذیب نفس و الگوپذیری اخلاقی تاثیر فراوانی خواهدداشت، فرزندان در پرتو ارتباط با چنین قشری از جامعه کسب بزرگی و شرافت خواهند نمود. امیرمومنان(ع)در وصیت به فرزندش امام حسین(ع) فرموده اند: «...من خالط العلماء وقر و من خالط الانذال حقر...; فرزندم! کسی که با علماء و دانشمندان رفت و آمد داشته باشد از آنان کسب بزرگی نماید و کسی که با افراد پست ارتباطداشته باشد پست و حقیر گردد...»
ه)همسایگان:
همسایگان نیز یکی از عوامل تاثیر گذار محیطی به حساب می آیند، آنها به دلیل ارتباط زیاد که به طور طبیعی وجود دارددر یکدیگر تاثیر می گذارند و در این میان تاثیر فرزندان بریکدیگر و ارتباط آنها با هم به خصوص اگر همسال و هم جنس باشندچشمگیرتر است در سیره تربیتی امام علی(ع)به دلیل تاثیر زیادتربیتی همسایگان بر یکدیگر، این عامل مورد توجه واقع گردید وسفارش شده انسان قبل از انتخاب محل زندگی از همسایگان و وضعیت اخلاقی آنان تحقیق کند. آن حضرت خطاب به فرزندش امام حسن(ع)فرمود: «...سل عن الرفیق قبل الطریق و عن الجار قبل الدار; فرزندم...! قبل از طی طریق سفر از وضعیت رفیق و همسفرت سوال کن و قبل از انتخاب خانه درباره همسایه(وضعیت اخلاقی آنان) پرسش نما.»
خلاصه و نتیجه گیری
در این مقاله از چهار مبحث سخن به میان آمد و در مبحث اول ابتداء به اهمیت تربیت فرزندان از دیدگاه امام علی(ع) اشاره گردید سپس به ضرورت تسریع در آن پرداخته شد و آنگاه به هدف نهایی از تربیت فرزند که همانا مطیع شدن آنها برای خداوند است اشاره شد، در مبحث دوم ابعادگوناگون تربیت انسان و انواع آن مورد بحث قرار گرفت و از تربیت دینی، اخلاقی، اجتماعی و جسمانی سخن به میان آمد و دیدگاههای آن حضرت درباره هر یک بیان گردید،در مبحث سوم شیوه های تربیتی در سیره وکلام امام علی(ع)مورد بررسی قرار گرفت و به چهار شیوه آن حضرت از جمله شیوه محبت، شیوه احترام به شخصیت فرزند، شیوه تشویق و تنبیه و شیوه الگویی اشاره گردید و برای هریک نمونه هایی از سیره عملی آن حضرت بیان گردید و در مبحث چهارم از عوامل تربیت سخن به میان آمد و این عوامل به دو دسته، عوامل وراثتی و محیطی تقسیم گردید و در بخش محیطی از عوامل مهم خانواده، عامل دوستان، عامل گروهها وتشکلها، عامل قشر خاص علماء و دانشمندان و عامل همسایگان یادشده است. از بررسی سیره و دیدگاههای تربیتی امام علی(ع)به مقداری که در این مقاله آمده نتایج زیر قابل ارائه است:
1- در سیره تربیتی امام علی(ع)همه عناصر یک نظام تربیتی جامع ارائه شده است. چرا که هم از اهمیت و ضرورت تربیت و هم ابعادگوناگون آن و هم از اهداف، شیوه ها و عوامل موثر در تربیت سخن به میان آمده است و این حکایت از جامعیت نظام تربیتی آن حضرت دارد.
2- از آنجا که در سیره تربیتی آن حضرت هدف نهایی از تربیت فرزندان اطاعت از خداوند و رسیدن به مقام عبودیت است در نتیجه در توجه به ابعاد تربیتی یکسان نگریسته نشده و بلکه در سیره تربیتی ایشان بعد دینی و اخلاقی بیش از سایر ابعاد مورد توجه واقع گردیده است، چرا که عمدتادر پرتو تربیت این دو بعد است که انسان به آن هدف نایل می شود و سایر ابعاد عمدتاوسیله و ابزاربرای تربیت بهتر این دو بعد است، درحالی که در تربیت غیر اسلامی و غربی چون هدف عمدتاتربیت شهروند خوب و رسیدن به رفاه مادی است تربیت دینی و اخلاقی نه تنها در اولویت نیست که از سایرابعاد کمتر مورد توجه قرار می گیرد.
3- علی(ع)در بخش تربیت دینی مساله مراحل تربیت را به خوبی مورد توجه قرار داده اند و به ویژه در دوره کودکی تواناییها وظرفیت کودک را کاملا رعایت نموده اند و از این رو در مساله نمازکه از بارزترین نمودهای تربیت دینی است تا قبل از سن ده سالگی(سن تمییز)فقط سفارش به تعلیم و آموزش نماز و زمینه سازی برای اقامه آن درسنین بعد نموده اند اما از ده سالگی به بعد براقامه نماز فرزندان تاکید نموده اند، همچنین در آشنا نمودن کودکان به علوم اهلبیت(علیهم السلام)و عقاید حقه در روایت تعبیربه «ما ینفعهم » شده که دلالت دارد در دوره کودکی، فرزندان استعداد فراگیری و تعلیم همه آنها را ندارند; علاوه بر اینها آن حضرت، در سخنی کوتاه و عمیق به شیوه رفتار با کودکان در این دوره اشاره نموده اند و فرموده اند: «من کان له ولد صبا» ; هرکه فرزند کودک دارد باید کودکانه با او رفتار نماید. و همه اینها حکایت از توجه عمیق آن حضرت به مراحل رشد و تربیت فرزندان دارد.
4- از آنچه در این مقاله آمده معلوم گردید که از دیدگاه امام علی(ع)و در سیره تربیتی آن حضرت خانواده مهمترین و اساسی ترین نقش را داراست ودر مقایسه با سایر عوامل از تاثیر بیشتری برخوردار است و این بدان دلیل است که اولا در تاثیر عامل وراثتی فقط عامل خانواده موثر است و سایر عوامل محیطی نقشی ندارند; ثانیا فرزندان تاپیش از بلوغ در مجموع بیشترین بخش عمرشان در کانون خانواده وتحت نظارت آنان سپری می شود; ثالثا نقش الگویی والدین به ویژه در تربیت اخلاقی بسیار چشمگیر و اساسی است و رابعا خانواده تنهاخود عامل تاثیرگذاری محیطی در تربیت فرزندان است که زمینه سازسایر عوامل محیطی است، چرا که از طریق ارتباطات اجتماعی زمینه دوست یابی شایسته را برای فرزندان فراهم می نمایند، و این خانواده است که محله مناسب، همسایه لایق، مدرسه مطلوب و... رابرای فرزندان فراهم می نمایند، همچنین معلوم گردید که نقش پدربه خصوص در زمینه سازی سایر عوامل محیطی برجسته تر از مادر بوده و در مقابل در دوران جنینی و سالهای اول تولد نقش مستقیم مادربرجسته تر از پدر است ولی در مجموع وظیفه و مسوولیت پدر در قبال تربیت فرزندان سنگین تر و بیشتر از مادر است و به همین خاطرعلی(ع)در مواعظ و توصیه ها بیشتر فرزندان پسر خود را مورد خطاب قرار داده اند ومسوولیت آنهارا بیشتر تذکرداده اند.
5- پس از خانواده عامل دوستان و همسالان بیش از دیگر عوامل مورد توجه حضرت واقع گردید و این به خاطر نقش مهم و مستقیم دوستان در تربیت فرزندان است، علاوه بر این سایر عوامل مانندهمسایگان و انجمنها نیز به نحوی به عامل دوستان برمی گردد چون آنها نیز زمینه دوست یابی را فراهم می نمایند.
6- در سیره تربیتی و دیدگاههای حضرت علی(ع)به نکاتی برمی خوریم که به روشنی معلوم می شود آن حضرت پیشرو در بسیاری ازنکات تربیتی بوده که صاحب نظران امر تعلیم و تربیت دنیای امروزبه خصوص صاحب نظران غربی سالهای سال بعد و پس از آزمایش های مکرربدان رسیده اند، برای نمونه بحث تاثیر وراثت و محیط که ازکهن ترین مباحث تعلیم و تربیت و روانشناسی است و به نحو شایسته ای مورد توجه آن حضرت بوده است، همچنین بحث مراحل تربیت و رشدکودک و اصولا توجه به کودک و تربیت متناسب او که عمدتا در قرن نوزدهم و بیستم تحت عنوان روانشناسی رشد کودک مطرح گردید به نحو دقیق و ظریفی در سیره تربیتی آن حضرت مورد توجه واقع گردیداز همه مهمتر برخی تئوریهای روانشناسی است که از شاهکارهای روانشناسان و صاحب نظران امر تربیت به حساب می آید و سالها تاریخ روانشناسی و علوم تربیتی را تحت تاثیر قرار داده است درحالی که اینها ریشه در سیره تربیتی آن حضرت دارند، در یا تئوری انعکاس مشروط (Conditionet Reflx) اشاره نمود که عمدتا درروانشناسی یاد گیری مطرح می شوند، بر طبق این تئوری اساس یادگیری بر انعکاس مشروط قرار دارد که بر اثر مجاورت و مشابهت دوشیی ء با یکدیگر امر یادگیری آسان تر و بهتر صورت می گیرد،تئوری فوق برای اولین بار توسط پاولف روسی مطرح گردید و بعد ازآزمایشهای مختلفی که روی حیوان انجام داد نتیجه گرفت که عکس العمل طبیعی یک امر در شرایط خاصی به امر مجاور آن منتقل می شود. با کمی دقت آشکار می شود که این تئوری به نحو جامع تر وفراگیرتر در سخنان علی(ع)به عنوان یک شیوه تربیتی در بعد تربیت دینی مطرح شده است، بدین بیان که حضرت علی(ع)در حدیث خود درارتباط با نشان دادن اهمیت روز جمعه به عنوان روزی مقدس و بلکه عید هفته فرموده اند: «در روزهای جمعه برای زن و فرزندان خودمقداری میوه تهیه کنید تا آنان از جمعه ها خاطره خوش داشته باشند و از آن خوششان بیاید.» و این سخن عمیق و ظریف حضرت گرچه در خصوص روز جمعه مطرح گردید اما در واقع حضرت یک شیوه مهم رابرای تربیت دینی ارائه داده اند و جمعه به عنوان مثال ونمونه ای از آن است.