سخن پیرامون روشهای شیطنت آمیز پیمان شکنان در مخالفت با امام علی (ع) بود . سه شیوه مورد بحث قرار گرفت: 1 - طرح شعارهای عامه پسند 2 - استفاده از چهره های وجیه 3 - جوسازی . اینک به یاری خداوند در این مقاله بقیه روشها را پی می گیریم . زعم نویسنده این است که این مباحث بحث روز نظام اسلامی ماست . چرا که ابتلاء امروز نظام اسلامی کسانی هستند که در آغاز با امام و انقلاب بزرگ اسلامی بیعت کرده و اعلام همراهی کردند و اینک باتمام توان خویش در پی نقض آن پیمان بوده و «امام زدائی » را در دستور کار خویش قرار دادند، گرچه از روش بعضی از آنان استشمام دین زدائی نیز می شود . طرح این مباحث در راستای عبرت آموزی از تاریخ، و گذشته را آئینه ای برای آینده قرار دادن می تواند بسیار مؤثر باشد چرا که ماهیت مخالفتهای دیروز دشمنان مولا علی (ع) و مخالفتهای شدید مخالفان با اصول نظام اسلامی کلی است و قهرا در بسیاری از روشها نیز مشترکند .
4 - مکر و حیله
از اصول روشهای مخالفان اسلام علیه آن از جمله ناکثین پشت پا زدن به ارزشهای اخلاقی است . در قاموس سیاست بازان حرفه ای از خدا بی خبر چیزی بنام اخلاق و معنویت جایگاه ندارد . براین اساس در قاموس آنان مکر و حیله از لوازم اصلی سیاست و ورود در آن میدان است . در نظر آنها سیاست عبارت است از مکر و حیله و از سیاست جز این چیزی نمی فهمند . در حالی که سیاست در مفهوم اسلامی آن به معنای اداره صحیح فرد و جامعه است . در روایتی آمده است که از امام حسن (ع) در مورد معنای سیاست پرسش شد حضرت فرمود:
«السیاسة ان ترعی حقوق الله و حقوق الاحیاء و حقوق الاموات »
سیاست عبارت از این است که حقوق خداوند و حقوق زندگان و حقوق مردگان را رعایت کنی .
«فاما حقوق الله فاداء ما طلب و الاجتناب عما نهی »
اما حقوق خداوند این است که واجبات را انجام داده محرمات را ترک کنی .
«و اما حقوق الاحیاء فهی ان تقوم بواجبک نحو اخوانک و لا تتاخر عن خدمة امتک و ان تخلص لولی الامر ما اخلص لامته و ان ترفع عقیرتک فی وجهه اذا ما حاد عن الطریق السوی .»
اما حقوق زندگان آن است که وظیفه ات را در برابر برادرانت انجام دهی و از خدمت به امت عقب نمانی و نسبت به ولی امر تا مادامی که نسبت به امت دلسوز و مخلص است اخلاص داشته باشی و به هنگامی که از راه راست منحرف شده در برابرش موضع بگیری .
«و اما حقوق الاموات فهی ان تذکر خیراتهم و تتغاضی عن مساوئهم فان لهم ربا یحاسبهم .» (1)
و اما حقوق مردگان آن است که خوبیهای آن ها را به یاد آوری و از بدیهای آنها چشم پوشی که آنان را خدائی است که حساب رس آنها خواهد بود .
امام علی (ع) سمبل یک سیاستمدار الهی است در حالی که مخالفانش جز شیطنت چیز دیگری در قاموسشان نبود . در مکتب امام علی (ع) رذیلانه ترین صفت «غدر» که همان مکر و حیله است می باشد .
اگر مولا می خواست به آن شیوه عمل کند خیلی زودتر بخلافت می رسید او می توانست در شورای 6 نفری همانگونه که عبدالرحمن بن عوف از حضرتش خواسته بود به ظاهر بگوید آری راه شیخین می روم و آن گاه که قدرتمند شد این وعده خود را زیر پا بگذارد! ! ولی امام علی (ع) مرد حق است پاسخ منفی می دهد . و باز هم در خانه می نشیند . دشمنان امام این روش خدا پسندانه را حمل بر این می کردند که مولا سیاستمدار نیست! گفتند معاویه از علی (ع) سیاستمدارتر است حضرت در جواب فرمود:
«والله ما معاویه بادهی منی ولکنه یغدر و یفجر و لولا کراهیة الغدر لکنت من ادهی الناس ولکن کل غدرة فجرة و کل فجرة کفرة ولکل غادر لواء یصرف به یوم القیامة والله ما استغفل بالمکیدة و لا استغمز بالشدیدة » . (2)
سوگند به خدا معاویه از من سیاستمدارتر نیست اما او نیرنگ می زند و مرتکب انواع گناه می شود و اگر نیرنگ ناپسند و ناشایسته نبود من سیاستمدارترین مردم بودم ولی هر نیرنگی گناه است و هر گناهی نوعی کفر است بخدا سوگند من با مکر و حیله اغفال نمی شوم و در رویاروئی با شداید ناتوان نمی گردم .
ابن ابی الحدید می نویسد: بعضی خیال کرده اند معاویه از امام علی (ع) سیاستمدارتر بود ولی این درست نیست زیرا سیاستمدارانی همچون معاویه هرگز به هدف خود نخواهند رسید مگر اینکه طبق نظریه خود و مقدماتی که لازم می بینند عمل کنند خواه موافق دین و شریعت باشد یا نباشد . اما سیاست امام (ع) مقید به حق و عدالت و دین و شریعت بود و در تمام موارد هر جا که با آیین حق موافق نبود اقدام نمی کرد ولی معاویه مقید به این اصل نبود . معاویه در جنگ به روش زمامداران هند و کسراها عمل می نمود ولی علی (ع) به سربازانش دستور می داد: شما شروع به جنگ نکنید بگذارید آنها شروع کنند فراریان را تعقیب نکنید، مجروحان را به قتل نرسانید این سیاست علی (ع) بود . او همواره در پی رضای خدا بود . دستهای خود را بسته بود جز در آنچه خدا رضایت داشت .» (3)
حاشیه ای بر کلام ابن ابی الحدید لازم است و آن این است که علی (ع) در کنار اینکه سیاست الهی داشت از قاطعیت الهی برخوردار بود . آری مولا در جنگ جمل دستور داد که فراریان را تعقیب نکنید و مجروحان را نکشید نیز دستور داد
اموال و کالاهائی که از دشمن گرفته شده به آن ها بازگردانده شود زیرا که آنان عقبه نداشتند و با سرکوبی شورش آنها مسئله خاتمه یافته بود اما حضرت در جنگ صفین دستور داد فراریان آنها را نیز تعقیب کنند و مجروحان آنها را بکشند چرا که آنان به تعبیر روایات «فئة » داشته و بقاء هر کدام از آنها سبب تقویت نیروی انسانی دشمن می شد (در این جا در همین سلسله مقالات تحت عنوان برخورد امام علی (ع) با بغاة به تفصیل سخن گفته ایم)
آری شورشگران بصره از راه مکر و حیله وارد شدند از اولین کسانی که با مولی علی (ع) بیعت کردند آنان بودند و همانها اولین پیمان شکن بودند . یکی از اینان مروان بن حکم بود او در این جنگ اسیر شد . امام حسن (ع) و امام حسین (ع) برای آزادی او نزد امام شفاعت کردند و امام وی را آزاد ساخت . سپس آن دو حضرت فرمودند مروان می خواهد با شما بیعت کند حضرت با لحنی خشم آلود فرمود:
«او لم یبایعنی بعد قتل عثمان لا حاجة لی فی بیعته آنهاکف یهودیه لو بایعنی بکفه لغدر بسبته » . (4)
مگر او پس از قتل عثمان با من بیعت نکرد هرگز نیازی به بیعت او ندارم . اگر با دستش بیعت کند با پشت خود به شکستن پیمان اقدام می کند .
5 - بمباران تبلیغاتی
از روشهای ناکثین در همیشه تاریخ سر و صدا و هیاهو و بمباران تبلیغاتی است اثر روانی و اجتماعی تبلیغ بویژه بمباران تبلیغاتی بر کسی پوشیده نیست تاریخ نشان داده است که می توان با تبلیغ انسان خادم را در جامعه خائن و خائن را خادم جلوه داد . با تبلیغ می توان بنجل ترین کالاهای اقتصادی را به عنوان مرغوب ترین کالا به دست مردم داد . از این روست که می بینیم امروز خبرگزاریهای مهم جهان و روزنامه های پر تیراژ از آن سرمایه داران صهیونیست است زیرا می توانند از این راه نبض سیاست و اقتصاد را بخوبی در دست داشته باشند . امام علی (ع) از این تبلیغات گسترده تعبیر به «رعد وبرق » کرده است لکن بر این نکته تاکید فرموده است که آنان با این همه شیطنت راه به جائی نمی برند چرا که باطل محکوم به فناست، آنها مرد شعارند نه مرد عمل ولی ما ابتدا عمل می کنیم بعد شعار .
«قد ارعدوا و ابرقوا و مع هذین الامرین الفشل و لسنا نرعد حتی نوقع و لا نسیل حتی نمطر .» (5)
بازیگران کارزار جمل رعد و برقها راه انداختند و بالاخره با آنهمه هیاهو و خروش شکست خوردند ولی ما برای تهدید دیگران رعد آسا نمی خروشیم تا شکست دشمن تهدید عملی برای آنان گردد و تا باران سیل آور نبارانیم سیلی به راه نمی اندازیم .
6 - استفاده از ناآگاهی مردم
دشمنان انسانیت بیشترین بهره را از ناآگاهی مردم می بردند . آگاهی عمومی کاراترین حربه علیه توطئه هاست . آنان پیوسته برآنند که تا با استفاده از ناآگاهی مردم به کام شیطانی خود برسند . شورشگران جمل بصره را به عنوان کانون توطئه خود برگزیدند چرا که آگاهی مردم آنجا زیاد نبود امام علی (ع) در این باره فرمود:
«ارضکم قریبة من الماء بعیدة من السماء خفت عقولکم و سفهت حلومکم فانتم غرض لنابل و اکلة لآکل و فریسة لصائل » . (6)
سرزمین شما به آب نزدیک است و از آسمان دور، عقلهایتان سبک و افکار شما سفیهانه است پس هدف خوبی برای تیراندازیند و لقمه چربی برای مفتخوران و صیدی برای صیادان .
بر این اساس است که بهترین راه برای خنثی کردن توطئه های دشمنان گسترش آگاهی های عمومی در رابطه با دشمنان است .
نبی گرامی اسلام (ص) فرمود:
«الا ان اعقل الناس عبد عرف ربه فاطاعه و عرف عدوه فعصاه .» (7)
آگاه باشید عاقل ترین مردم کسی است که خدایش را بشناسد و از او پیروی کند و دشمنش را نیز بشناسد و آن گاه نافرمانیش کند .
کار تشکیلاتی
اهل باطل با اینکه در درون خود جهنمی از اختلافات و تفرقه دارند اما در مقابل حق متحد بوده و به صورت متشکل به مقابله حق می پردازند .
با اینکه طلحه و زبیر خود از شورشیان علیه عثمان بودند، نوشته اند هزینه سپاه طلحه و زبیر را فرمانداران عثمان و غارتگران بیت المال تامین می کردند .
لیلی بن امیه که از طرف عثمان در صنعا حکومت می کرد و اموال زیادی اندوخته بود چهار هزار دینار و هفتصد شتر و به نقلی ششصد هزار دینار و شصت شتر در این راه در اختیار زبیر گذاشت . (8)
عبدالله بن عامر که از فرمانداران عثمان بود همین اندازه بودجه سپاه را تامین نمود و شتری بنام «عسکر» در مقابل ششصد درهم در اختیار طلحه قرار داد . (9)
ابن ابی الحدید می گوید: وقتی طلحه و زبیر شورش را آغاز کردند معاویه نامه ای به شرح ذیل برای زبیر می نویسد و او را امیرالمؤمنین یاد می کند:
به نام خداوند رحمان و رحیم به بنده خدا زبیر امیر مؤمنان از معاویه پسر ابوسفیان درود بر تو همانا من برای تو از اهل شام یعت خواستم آنان پذیرفتند و دسته جمعی اطاعت نمودند بر شما باد که بصره و کوفه را دریابید که فرزند ابوطالب بر شما سبقت کرد بعد از به دست آوردن این دو شهر دیگر مشکل در کار نیست و من بعد از تو با طلحه بیعت نمودم پس خونخواهی عثمان را اعلان کنید و مردم را نیز به این مطلب دعوت نمائید و باید جدیت فراوان و چابکی برای این کار داشته باشید .» (10)
اینجاست که مولا علی (ع) از این مجموعه تعبیر به «حزب شیطان » می کند . «الا و ان الشیطان قد جمع حزبه و استجلب خیله و رجله .» (11)
آگاه باشید شیطان حزب خویش را گرد آورده و سواران و پیادگان لشکر خویش را فرا خوانده است .
اینها برخی از روشهای ناکثین علیه مولا علی (ع) بود . به لطف خداوند در مقاله آینده نحوه برخورد امام علی (ع) را با پیمان شکنان مطرح خواهیم کرد . انشاءا . . .