شناسه : ۳۶۳۰۹۴ - دوشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۰۰:۴۳
شوکران صبر
چرا سردار خیبر گشا و یکه تاز میدان های بدر و احد و خندق و حنین، سر در گریبان فرو برده، زانوی غم در بغل گرفت و خویش را در چهار دیواری خانه اش منزوی ساخت؟
چرا سردار خیبر گشا و یکه تاز میدان های بدر و احد و خندق و حنین، سر در گریبان فرو برده، زانوی غم در بغل گرفت و خویش را در چهار دیواری خانه اش منزوی ساخت؟
چه پیش آمد که شیر خدا و رسولش (ص) با دست های بسته مانند اسیر در کوچه های مدینه گردانده شد و از او صدایی بر نخاست؟
چه رخ داد مهربانی که توان دیدن قطره اشکی بر گونه یتیمی نداشت، ناله ها و اشک های یگانه یادگار پیامبر را به تماشا نشست و واکنشی نشان نداد؟
آیا ذوالفقارش کند گشته یا قوت بازویش کاستی پذیرفته بود؟
آیا پروانه شمع احمدی (ص) و شجاعی که کمر کفر از او خم گشت، از تب و تاب افتاده بود؟
آیا حاکمیت روز مرگی و عافیت اندیشی و زد و بندهای معمول صاحبان قدرت و بهره مندی از جلوه های زندگی، کنج خلوت را در کام شیر حق از جهاد در راه خدا و پایمردی در میدان مسؤولیت شیرین تر ساخته بود؟
در پاسخ این پرسش ها باید گفت: نه ذوالفقار کند گشت، نه زور بازوی مرد حق کاستی پذیرفت، نه تب مجاهدت در راه خدا و دفاع از حقیقت در وی فروکش کرد و نه سختی های راه و نادیده گرفتن فضیلت هایش توان پایداری و دفاع از ارزش ها را از او ستاند .
بی تردید تحمل بار 25 سال سکوت و صبر در برابر حق کشی ها و نامردمی ها و ناهنجاری های آن زمان و تماشای غصب و یغمای منصبی که به اعتراف دوست و دشمن به وی تعلق داشت، از همه دلاوری ها و فداکاری ها و جهادها دشوارتر و ارزشمندتر بود; زیرا گرایش طبع انسان به تحرک و فعالیت و خلق حماسه در میدان های جنگ از سکون و انفعال و رکود فزون تر است; به ویژه کسی که تمام ورق های کتاب زندگی اش با مرکب رزم و حماسه آفرینی در راه خدا نوشته شده است . بر این بنیاد، سکوت و بردباری علی (ع) زنده ترین سند بندگی و خاکساری و تسلیم بودنش در برابر اراده خداوند است .
آن بزرگ مظلوم تاریخ می دانست که نهال نو پای دین را تاب تحمل تندبادهای اختلاف و تفرقه نیست; در آشفته بازار نفاق و هوا پرستی کالای حقیقت خریدار ندارد و هر بی بصری را توان دیدن خورشید تابناک ولایت علوی (ع) نیست .
نزد علی (ع) هیچ مصلحتی از حفظ اسلام و یگانگی مسلمانان و پاسداری از نهال نو رسته اسلام در برابر توفان های مخالف والاتر نمی نمود . بدین سبب، در همان روزگار تلخ شکیبایی سینه مالامال از علم و حکمتش ناجی خلفای وقت از گرداب مشکلات علمی و پیچیدگی های قضاوت بود و خود و فرزندانش در صف نخست لشکر اسلام جای داشتند . (1)
علی (ع) از خدا و پیامبر (ص) فرمان صبر داشت . حتی وقتی غاصبان بی رخصت به خانه اش که محل رفت و آمد فرشتگان بود و امین پروردگار (جبرئیل) بدون اجازه بدان گام نمی نهاد، ریختند و آن را به آتش کشیدند و صدای ناله جانسوز همسرش را شنید، فرمود:
«قسم به خدایی که محمد (ص) را به پیامبری برانگیخت . اگر وصیت پیامبر نبود، کسی بدون اجازه نمی توانست وارد خانه من شود» . (2)
پس رمز صبر علی در خداجویی و حق مداری و تسلیم بودن او در برابر فرمان الاهی نهفته است; و راز بردباری علی را باید بر حکومت خدا و عقل بر کشور وجودش، درد دین داشتن وی و ذوب شدنش در آیین حق جست وجو کرد .