سرویس فرهنگی فردا: برگزاری مراسم تولد یک سالگی کانال تلگرامی «فارس پلاس» و حضور برخی چهرهها فرهنگی و سیاسی در این مراسم و در کنار هم قرار گرفتن آنها، یکی از بحثهایی است که از شب گذشته مورد توجه بسیاری از رسانهها و فعالین فرهنگی قرار گرفته است.
فارغ از اینکه برگزاری جشن تولد برای یک کانال تلگرامی که خود زیرمجموعه رسانه دیگری محسوب میشود و درواقع هویت مستقل و ویژهای برای خود ندارد، تا چه اندازه قابل توجیه است؛ آنچه که بیشتر محل بحث رسانههای مختلف و فعالین فرهنگی قرار گرفته، چهرههای دعوت شده به این جشن و حضور آنها در چنین مراسمی است. حضور چهرههایی همچون امیرحسین مقصودلو (تتلو) و بهنوش بختیاری در این مراسم و قرار گرفتن آنها در کنار چهرههایی سیاسی همچون حمید رسایی و عزتالله ضرغامی و حجتالاسلام ذوالنور اتفاقی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد.
هدف وسیله را توجیه نمیکند!
حمید داوودآبادی نویسنده و محقق ادبیات پایداری کشورمان روز گذشته پس از حضور در این مراسم در صفحه شخصی خود نوشت: «امروز عصر رفتم جشن تولد یک سالگی فارس پلاس، تتلو بود و رسایی. ضرغامی بود و بهنوش بختیاری. همه اهالی فرهنگ این وری بودند!
همون اول، مجری برنامه آقای ذکریایی در جواب صلوات مردم که به گوش ایشون رسا نیامد، گفت: «این صلوات به درد عمه تون می خوره!»
به عنوان یک بچه شیعه، از خودم خجالت کشیدم. بلند شدم و رفتم خونه. توی راه با خودم کلنجار رفتم که: «اگر چنین چیزی در مراسم اونوریها اتفاق میافتاد، چهها میشد؟!»
عزیزان! یادمان نرود: «هدف وسیله را توجیه نمیکند!»
این تنها یک نمونه از گلایههایی است که از روز گذشته نسبت به آنچه که در مراسم جشن تولد کانال «فارس پلاس» اتفاق افتاده طرح شده است. گلایههایی دلسوزانه که ناشی از نگرانی بابت اشتباهات رسانهای برخی زا فعالین جبهه انقلاب است.
چرا اینگونه حواشی تمام نمیشود؟
هر چند که جریان رسانهای رقیب در هر صورت و در واکنش به هر اتفاقی، تمام تلاش خود را برای ارائه بدترین برداشت از آن موضوع میکرد ولی به نظر میرسد در ارتباط با این اتفاق چند گزاره قابل بررسی وجود دارد که بدون شک توجه به آنها میتوانست مانع ایجاد بسیاری از بحثهای فعلی در میان فعالین فرهنگی جبهه انقلاب اسلامی شود.
1. جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در همه این سالها، هیچگاه دیدگاه و وضعیت خود را نسبت به هنر، هنرمند و جامعه هنری مشخص نکرده است. نسبتی که باید سالها پیش درباره موسیقی، سینما، شعر، ادبیات و سایر زیرمجموعههای هنر مشخص میشد تا حالا پس از گذشت سی و هشت سال از انقلاب اسلامی، محدود و مرز هنر انقلابی برای همه (هم فعالین این عرصه و هم مخالفان آن) مشخص باشد و مخاطبان آثار فرهنگی و هنری بتوانند با معیاری معین تشخیص دهند که آیا این نوع از موسیقی، سینما، تئاتر و ادبیات در دایره هنر انقلاب جای میگیرد و یا با آن در تضاد است.
2. علاوه بر عدم تببین نسبت انقلاب اسلامی با هنر توسط چهرههای اصلی فعال در جبهه فرهنگی انقلاب، عدم تعیین ملاکهای هنرمند انقلابی یکی دیگر از معضلاتی است که هنوز فکری برای آن نشده است. معضلی که باعث میشود با وجود حضور هنرمندانی خوشسابقه و تازهنفس در این عرصه، باز هم چشم بسیاری از تصمیمگیرندگان این حوزه به چهرههایی باشد که صرفا در جامعه از شهرت بیشتری برخوردار هستند و در اصطلاح فالوورهای بیشتری دارند؛ چه بسا که هیچکدام از سوابق آنها با ماهیت تفکر انقلاب و ملاکهای لازم برای هنرمند انقلابی سنخیتی نداشته باشد.
3. وقتی ملاکها درباره هنر انقلابی و ویژگیهای هنرمند انقلابی مشخص نباشد، نتیجه این میشود که مثلا یک رسانه در طول چند هفته به اجرای موسیقی رپ در بخشی از یک تئاتر اعتراض میکند و آن را مصداق دورزدن نظراتهای وزارت ارشاد بر این اثر معرفی میکند ولی در فاصلهای کوتاه همان رسانه مراسمی را برگزار میکند و در آن از یک خواننده موسیقی رپ تقدیر میکند! این یعنی ما هیچ ملاکی برای تعیین هنر انقلابی و ارزشی از غیر آن نداریم...
4. اما شاید اصلیترین نقد وارده به فضای فعلی فرهنگی جبهه انقلاب و برگزاری برنامههایی همانند جشن تولد فارس پلاس که درواقع به اسم تمام جبهه انقلاب تمام میشود، استراتژی اشتباه «سیاسی کردن مسائل فرهنگی» است. استراتژی که باعث میشود نهایت استفاده جریان انقلابی از شهرت و اعتبار هنرمندانی که شاید تناسب چندانی هم با این جبهه نداشته باشند؛ گرفتن عکسهای یادگاری با این افراد باشد و البته بهانه تقدیر از آنها نیز اظهارنظرهای سیاسی آنها باشد نه تلاش آنها برای تولید یک اثر فرهنگی مرتبط با جبهه انقلاب.